•🖤🕊•
هروقتمیخواستبراےجوانان
یادگارےبنویسدمےنوشت :
"منکانللہکاناللهله"
هرکهباخداباشد←خدابااوست→
رسمعاشقنیستبایکدل
دودلبرداشتن...!🖇♥
شهیدمحمدابراهیمهمت🕊
#سبک_زندگی
چرا از مرگ میترسیم؟🤔
✳️راننده زمانی در جاده میترسد که یا بنزین ندارد یا قاچاق حمل کرده یا اضافه سوار کرده یا با سرعت غیر مجاز رفته یا جاده را گم کرده یا در مقصد جایی را آماده نکرده و یا همراهش نا اهل باشند.
✳️اگر انسان برای بعد از مرگ خود، زاد و توشه لازم را برداشته باشد، کار خلاف نکرده باشد، راه را بداند، در مقصد جایی را در نظر گرفته باشد و دوستانش افراد صالح باشند و حرکتش طبق مقررات و مجاز باشد، نگرانی نخواهد داشت.
⬅️حالا معنی این آیه رو میشه بهتر متوجه شد:
وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمينَ(بقره/95)
ولى آنها هرگز به سبب آنچه از پيش فرستاده اند، آرزوى مرگ نكنند و خداوند به حال ستمگران، آگاه است.
🌱|@ir_ansar
#حدیث_تربیت
#عدم_سخت_گیری
💠قال رسول الله صلى الله عليه و آله:
«رحم الله من اعان ولده على بِرِّه.
قال: قلت: كيف يعينه على بِرِّه؟ قال: يقبل ميسوره و يتجاوز عن معسوره و لا يُرهِقُهُ و لا يَخْرقُ به»
(الحر العاملى، وسايل الشيعه، ج 21، ص 481).
💠رسول خدا فرمود: خداى رحمت کند کسى را که در #نیکى و نیکوکارى به فرزند خود کمک کند. راوى پرسید: چگونه به فرزند خود در نیکى یارى نماید؟
🔸 حضرت فرمود: آنچه را که کودک در قوّه و #قدرت داشته و انجام داده از او قبول کند، آنچه را که انجامش براى کودک طاقت فرساست از او نخواهد، او را به #گناه و طغیان وادار نکند و به او #دروغ_نگوید و در برابر او کار #خلاف_مرتکب نشود.
#سبک_زندگی 🍃
🌱|@ir_ansar
#فرار_از_جهنم
🔥🔥🔥
#قسمت_پنجاه_و_سه : خواستگاری
خیلی مهمان نواز و با محبت با من برخورد می کردند ... از دید حسنا، من یه مهمان عادی بودم ... اون چیزی نمی دونست اما من از همین هم راضی و خوشحال بودم ... .
بعد از غذا، با پدر حسنا رفتیم توی حیاط تا مردانه صحبت کنیم ...
- حاج آقا و همسرشون خیلی از شما تعریف می کردند ... حاج آقا می گفت شما علی رغم زندگی سختی که داشتی ... زحمت زیادی کشیدی و روح بزرگی داری ... .
سرم رو پایین انداختم ... خجالت می کشیدم ... شروع کردم درباره خودم و برنامه های زندگیم صحبت کردم ... تا اینکه پدرش درباره گذشته ام پرسید ... .
نفس عمیقی کشیدم ... خدایا! تو خالق و مالک منی ... پس به این بنده کوچکت قدرت بده و دستش رو رها نکن ...
توسل کردم و داستان زندگیم رو تعریف کردم ... قسم خورده بودم به خاطر خدا هرگز از مسیر صحیح جدا نشم ... و صداقت و راستگویی بخشی از اون بود ... با وجود ترس و نگرانی، بی پروا شروع به صحبت کردم ... ولی این نگرانی بی جهت نبود ...
هنوز حرفم به نیمه نرسیده بود که با خشم از جاش بلند شد و سیلی محکمی توی صورتم زد ... .
- توی حرامزاده چطور به خودت جرات دادی پا پیش بگذاری و از دختر من خواستگاری کنی؟ ... .
همه وجودم گر گرفت ... .
- مواد فروش و دزد؟ ... اینها رو به حاج آقا هم گفته بودی که اینقدر ازت تعریف می کرد؟ ... آدمی که خودشم نمی دونه پدرش کیه ... حرفش رو خورد ... رنگ صروتش قرمز شده بود ... پاشو از خونه من گمشو بیرون ... .
🌿☕️
#قسمت_پنجاه_و_چهار : دروغ بود
تا مسجد پیاده اومدم ... پام سمت خونه نمی رفت ... بغض بدجور راه گلوم رو سد کرده بود ... درون سینه ام آتش روشن کرده بودن ...
توی راه چشمم به حاجی افتاد ... اول با خوشحالی اومد سمتم ... اما وقتی حال و روزم رو دید؛ خنده اش خشک شد... تا گفت استنلی ... خودم رو پرت کردم توی بغلش ...
- بهم گفتی ملاک خدا تقواست ... گفتی همه با هم برابرن... گفتی دستم توی دست خداست ... گفتی تنها فرقم با بقیه فقط اینه که کسی نمی تونه پشت سرم نماز بخونه... گفتم اشکال نداره ... خدا قبولم کنه هیچی مهم نیست ... گفتی همه چیز اختیاره ... انتخابه ... منم مردونه سر حرف و راه موندم ... .
از بغلش اومدم بیرون ... یه قدم رفتم عقب ... اما دروغ بود حاجی ... بهم گفت حرومزاده ای ... تمام حرف هاش درست بود ... شاید حقم بود به خاطر گناه هایی که کردم مجازات بشم ... اما این حقم نبود ... من مادرم رو انتخاب نکرده بودم ... این انتخاب خدا بود ... خدا، مادرم رو انتخاب کرد ... من، خدا رو ...
حاجی صورتش سرخ شده بود ... از شدت خشم، شریان پیشونیش بیرون زده بود ... اومد چیزی بگه اما حالم خراب بود ... به بدترین شکل ممکن ... تمام ایمان یک ساله ام به چالش کشیده بود ... قبل از اینکه دهن باز کنه رفتم ... چند بار صدام کرد و دنبالم اومد ... اما نایستادم ... فقط می دویدم ...
#ادامه_دارد...
🌱| @ir_ansar
امام هادی علیه السلام:
مَن رَضِیَ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَیهِ.
📚 بحارالانوار، ج۱۷، ص۲۱۵
👈 کسی که پرمدّعی و از خود راضی باشد؛ بدگویان او زیاد خواهند شد.
#سلام_امام_زمانم ❤️🌱
سِرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
ورنه عشق تو کجا؟ این دل بیمار کجا؟
کاش در نافلهات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا؟ عبد گنه کار کجا؟
فرج مولا صلواتـــــــ
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــ💕
#سه_شنبه_های_مهدوی
🌱|@ir_ansar