eitaa logo
باستان نامه
5.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
938 ویدیو
161 فایل
بررسی مسائل روز ایران، با نگاه به تاریخ باستان 🔴 پیج ما در اینستاگرام: https://www.instagram.com/ir_bastan/ 🔴 ارتباط با ادمین: @mmehdi_rostami
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه می‌گوید که رستم به همراه رَخش، به گندمزاری وارد شده؛ اسبش را برای چَرا رها کرد و خود به استراحت پرداخت. ناگهان دشت‌بان به سوی ایشان رفت و با چوب بر پای رستم زد که چرا اسب خود را در گندمزار رها کردی تا از آنچه كه براى آن رنج نبرده‌‏اى، بهره‏‌مند گردد؟ مگر نمی‌بینی که گندم را لگدمال کرده است؟ رستم، خشمگین، هر دو گوش آن مرد را به دست گرفت، آن‌ها را کشید و از سر جدا کرد! ز گفتار او تيز شد مرد هوش بجست و گرفتش يكا يک دو گوش‏ بيفشرد و بركند هر دو ز بن نگفت از بد و نيك با او سخن‏ دشت‌بان ستمدیده، از سرِ درد و رنج، گوش‌های خود را برداشته؛ فریادکنان به سوی پهلوانی دلیر به نام اولاد (اولات) رفت و از او یاری خواست. اولات که چنین دید، با یارانش به سوی رستم رفت و به او گفت: نامت چیست؟ چرا اسبت را در گندمزار رها کرده و گوش‌های دشت‌بان را برکندی؟ رستم در پاسخ، به اولات گفت: اگر نام من بدانی، روان از تنت بیرون خواهد شد. پس شمشیر از نیام برکشید و به سوی اولات و یارانش تاخت. رستم، به زخم شمشیر، سر از بدن یاران اولات جدا کرد و او را به بند کشید: «به يک زخم دو دو سر افگند خوار، همى يافت از تن به يک تن چهار». یعنی رستم با هر ضربت شمشیر، دو سر را از بدن جدا کرد و بدن هر کدام از آنان را چهار تکه کرد. حکیم فردوسی، به روشنی، منصفانه، حقیقت را بیان می‌کند. او قهرمان داستان را سانسور نمی‌کند. خیلی رک و صریح، از زشتی رفتار رستم سخن می‌گوید که بدون اجازه، وارد گندمزار شد و به جای معذرت‌خواهی، گوش‌های دشت‌بان ضعیف را کَند و از سر جدا کرد. رستم، در نهایت آن چند جوان (که از دید نگارنده، عدالت خواه بودند) را گردن زد و سرهایشان را برید. این را نشانه‌ی بزرگواری و عظمت می‌دانم که حکیم فردوسی، حقیقت را به پای تعصبات ناسیونالیستی ذبح نمی‌کند. @ir_bastan
Shahnamah.and.fasting.jpg
حجم: 941.2K
🔻 ☑️ شاهنامه: روزه، کردار مردان خداست حکیم ابوالقاسم فردوسی در می‌گوید: طهمورَث پادشاه ایران، یاری وفادار به نام شَهرَسپ داشت که هر روز را و هر شب را به می‌ایستاد. طهمورث در اثر همنشینی با از بدی‌ها پیراسته شد. حکیم فردوسی در بیان این داستان می‌گوید: نماز شب و روزه، آیین کسی است که خداوند جهاندار، حبیب او باشد. یعنی نماز شب و روزه، نشانه‌ی دوستان خداوند است. خنيده به هَر جاى شَهرَسپ نام نَزَد جُز بِه نيكى به هر جاى گام همه روز بسته ز خوردن دو لب به پيش جهاندار بر پاى شب چنان بر دل هر كسى بود دوست نماز شب و روزه آيين اوست 🔘 بنده (ادمین @ir_bastan) با رنج بسیار، موفق شدم اسکن قدیمی‌ترین نسخه دست‌نویس شاهنامه از موزه فلورانس ایتالیا را بیابم که در آن به این نکته (که روزه گرفتن، کردار مردان خداست) اشاره شده است. اسکن در پیوست ارسال شده است (در سمت راستِ بالای تصویر، این عبارت را می‌توان دید). مشخصات نسخه: teca.bncf.firenze.sbn، شماره نسخه: BNCF0004147894، برگه ۱۴. @ir_bastan
🔻 ☑️ شاهنامه: اقتدار ایران در پناه شمشیر به دست می‌آید 👈🏻 دیروز، دلیرمردان ارتش و سپاه، با پهپادهای انتحاری به مقرّ تروریست‌های تجزیه طلب در اقلیم کردستان عراق حمله کردند و خساراتی سنگین به اونها وارد کردند. بنده، ادمین @ir_bastan امروز صبح جمعه داشتم شاهنامه می‌خوندم، رسیدم به حکایت تاختن افراسیاب تورانی به مرز ایران. اونجایی که افراسیاب دید حریف پهلوانان ایران نمیشه، ناگهان پیشنهاد مذاکره و صلح داد. 👈🏻 اما پادشاه ایران به فرمانده سپاه ایران میگه: درِ بی‌نيازى به شمشير جوى به كشور بُوَد شاه را آبروى یعنی اقتدار و بی‌نیازی ایران در پناه شمشیر به دست میاد و این (قدرت تسلیحاتی) است که مایه‌ی آبروی شخص اول ایران خواهد بود! 🔘 بعد ناگهان یاد مرحوم هاشمی رفسنجانی افتادم که اواخر چقدر تلاش می‌کرد برای تعطیل شدن برنامه موشکی ایران، اونجایی که گفت: «دنیای فردا، دنیای مذاکره است. "نه" موشک». 👈🏻 فکر می‌کنم امروز، بیش از هر کس روح حکیم فردوسی از رهبری آیت الله خامنه‌ای راضی و خشنود باشد. @ir_bastan
🔻 ☑️ قتل عام مردم اردبیل به دست کیخسرو (پادشاه ایران باستان) 👈🏻 طبق ، کیخسرو پادشاه ایران به (که شهری آباد و پیشرفته بود) تاخت، آنجا را تیرباران، ساکنان آن را قتل عام و آن دیار را به قلمرو خود ملحق کرد. پس از کشتار اهالی آن، در آنجا بنا کرد. كه بر دژ يكى تيرباران كنيد هوا را چو ابر بهاران كنيد ز ديوان بسى شد به پيكان هلاك بسى زَهره کَفته فتاده بخاك 👈🏻 شاهنامه از ساکنان اردبیل به عنوان یاد می‌کند. اما توجه کنیم که منظور شاهنامه از دیو، موجوداتی شاخدار و عقب‌مانده نیست. بلکه مردم غیر آریایی که در دین و سبک زندگی، با آریایی‌ها فرق داشتند، دیو نامیده می‌شدند: adyannet.com/fa/news/36641 @ir_bastan
🔻 ☑️ چرا گیو (Giv) پهلوان ایران، تُرکان را می‌کُشت؟ @ir_bastan
🔻 ☑️ دکتر قالیباف، کارگزار تراز شاهنامه! 👈🏻 پیشنهاد مطالعه @ir_bastan
🔻 🔶 وصیت اسفندیار به مادر: در عزای من، حجاب از سر و صورتت کنار نَرَود 🔰 حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه می‌گوید: اسفندیار، شاهزاده ایران در لحظات پایان زندگی‌اش، به مادر وصیت کرد که مراقب باش در عزای من، حجاب از سر و صورتت کنار نرود و به چهره من در کفن هم نگاه نکن: برهنه مكن روى، بر انجمن مَبين نيز چهرِ من اندر كفن 🔆 در شاهنامه بارها آمده که زنان نجیب در ایران باستان، "پوشیده رو" بودند. یعنی سر و صورت خود را از نامحرمان می‌پوشاندند. 📎 📎 📎 ✍🏻 مهدی رستمی @ir_bastan
🔻 🔰 آیا اسلام دین شمشیر است؟ حقیقت، بدون پنهان‌کاری... برخی از زرتشتیان و نوزرتشتیان، به اسلام تاخته؛ می‌گویند: اسلام دین شمشیر است. در پاسخ می‌گوییم: بله، اسلام دین شمشیر است. اما دین عقلانیت هم هست. الله (جَلَّ جلالُه) فرمود که دینِ من، دین حَدید و حکمت است (قرآن، سوره حدید، آیه 25) حدید یعنی آهن (کنایه از شمشیر) و حکمت هم یعنی پیروی از روشناییِ خِرَد. اسلام دین شمشیر هست، اما دین محبت هم هست. لیکن تیغِ اسلام در خدمتِ محبت است. مثل جراح که پاره می‌کند، خون می‌ریزد، رنج می‌دهد اما همه این‌ها در نهایت، مُنجَر به درمان است. پس از سِنخِ محبت است. همچنین: 🔶 شاهنامه: دین زرتشتی‌ به زور شمشیر گسترش یافت حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه می‌گوید که ارجاسب (پادشاه توران) و کِی‌گُشتاسپ (پادشاه ایران) بر سر مسائل اقتصادی و دینی با یکدیگر نزاع کرده؛ کار به جنگ کشید. پیش از آغاز نبرد، زَریر (برادر ‌کِی‌گُشتاسپ) و اسفندیار (پسر کِی‌گُشتاسپ) شمشیر خود را از نیام بیرون آورده؛ گفتند که ما دست از دین زرتشت نمی‌کشیم و هر کس را که پیرو دین زرتشتی نشود، خواهیم کُشت و سرش را خواهیم برید و بر نیزه خواهیم کرد: كشيدند شمشير و گفتند اگر كسى باشد اندر جهان سر بِسَر كه نَپسَندَد او را بِدين آورى سر اندر نيارد بِفَرمانبرى نيايد بدرگاه فرخنده شاه نبندد ميان پيش رخشنده گاه‏ نگيرد ازو راه و دين بِهى مرين دينِ بِه را نباشد رهى بشمشير جان از تنش بَركَنيم سرش را بِدار بَرين بر كُنيم‏ پس جنگی سخت خونین به راه افتاد. اما نتیجه نبرد چه شد؟ اسفندیار پسر کِی‌گشتاسپ، پس از این جنگ، در مواجهه با رستم، هنگام رجزخوانی، زرتشتی بودن خود و کشتار غیر زرتشتیان را به عنوان افتخار به رخ رستم می‌کشد: شِنــو كارهايى كه من كرده ‏ام ز گردنكشان سر بر آورده ‏ام‏ نخستين كمر بستم از بهر دين تُهى كردم از بت ‏پرستان زمين‏ كس از جنگ جويان گيتــــى نديد كه از كشتگان خاك شد ناپديد اسفندیار می گوید به خاطر گسترش دین زرتشتی، زمین را از بت پرستان تهی کردم. آنقدر انسان‌ها را کشتم و خون آدمیان را بر زمین ریختم که زمین از اجساد انسان‌ها پر شد و سطح زمین ناپدید! 📎 📎 📎 ✍🏻 مهدی رستمی @ir_bastan
📎 فردوسی، مُنصِف بود 🔶 حکیم ابوالقاسم فردوسی، رُستم را خیرنَرِسان و ضعیف‌کُش می‌خواند فردوسی، هیچ ترس و واهمه‌ای ندارد که از عیب‌های شاهان و پهلوانان ایران باستان، سخن بگوید. در حقیقت، ایشان، تاریخ را با همه خوبی‌ها و زشتی‌ها، با همه شیرینی‌ها و تلخی‌هایش پذیرفت. این چه بسا حلقه‌ی گمشده‌ی تاریخ‌خوانی و تاریخ‌نگاری‌های امروز ما باشد. 🔰 یک نمونه فردوسی می‌گوید: رستم (پهلوان شماره یک شاهنامه) در هر وعده غذایی به تنهایی یک گورخرِ کامل را می‌لُنباند: دگر گور بِنهاد در پيش خويش كه هر بار گورى بُدى خوردَنيش‏ و به هیچ کس هم رخصت نمی‌داد که بر سر سفره بنشیند (به جز کسانی که همخون‌ او بودند): برادرش را نيز با خود نشاند و زان نامداران كسان را نخواند استثناءً موردی پیش می آمد که با کسی هم‌سفره شود. وگرنه عادت او این بود که تنها بخورد و به ضعیف‌ترها خیر نرسانَد. 🔘 یا مثلاً در شاهنامه می‌خوانیم که رستم، بدون رُخصت با اسبش وارد گندمزاری می‌شود. وقتی دشت‌بان به او اعتراض می‌کند که چرا اسبت را وارد گندمزار کردی، رستم گوش‌های آن مرد بیچاره را می‌کَنَد! بعد که چند از تن از پهلوانان به رستم اعتراض می‌کنند، رستم آنان را گردن می‌زند! فردوسی هم بدون پنهان‌کاری، این حقایق را بازگو میکند و از سرزنش سرزنش‌کنندگان ترسی ندارد. 📚 مشاهده مستندات: https://www.adyannet.com/fa/news/40259 ✍🏻 مهدی رستمی @ir_bastan
🔻 🔶 مقبره فردوسی، سندِ مسلمانی او ❌ گفت: امسال بر سر خاک پاک خواهم رفت و با او تشدید میساخ خواهم کرد. ☑️ گفتم: خیلی هم خوب..‌. پس از اینکه با او "تجدید میثاق" کردی، به نیابت از من هم بر مزار او فاتحه‌ای بخوان... ❌ گفت: فردوسی، زرتشتی بود. اعتقادی به فاتحه نداشت! 🔰 گفتم: حکیم ابوالقاسم فروسی، مسلمان و پیرو اهل بیت پیامبر بود. اشعار دلنشین او در ستایش محمد و آل و محمد، در موجود است. در اثبات مسلمان و شیعه بودن فردوسی، اسناد به قدری است که جای تردید نیست. در ادامه گفتم: از همه این‌ها گذشته، برادر عزیزم، همین که می‌خواهی بر سر خاک پاک حکیم ابوالقاسم فردوسی بروی، یعنی همین که می‌خواهی به زیارت مزار او بروی، همین خود سند مسلمانی فردوسی است.‌ چون اصلا مردگان را دفن نمی‌کردند. بلکه اجساد درگذشتگان را درون دخمه‌ها / گوردَخمه‌ها می‌گذاشتند تا خوراک لاشخورها شوند. به عبارتی، زرتشتیان از دوران باستان تا عصر ، قبر نداشتند. اما حکومت پهلوی، زرتشتیان را محبور کرد که مردگان را دفن کنند. پس در تاریخ گذشته، شما هیچ یک از پیروان دین را پیدا نمی‌کنید که در خاک دفن شده باشد. 🔰 مشاهده اسناد: https://www.adyannet.com/fa/news/41494 @ir_bastan
🟣 بر سفرۀ هفت‌سین | قرآن یا شاهنامه؟ ▪️ مدتی است که برخی از به ظاهر روشنفکران، فردوسی را جایگزین سفره می‌خوانند. در پاسخ به این افراد می‌گوییم: 🔘 حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، پیروی از محمد و آل محمد (علیهم السلام) را طریق رستگاری نامیده؛ می‌گویند که من، بنده‌ی اهل بیت پیغمبرم و راه نجات، تبعیت از محمد و آل محمد است: نبی آفتاب و علی همچو ماه بِهَم پُشتی یکدگر راست راه منم بندهٔ اهل بیت نبی ستاینده خاک پای وصی اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبی و وصی گیر جای گرت زین بد آید گناه من است چنین است این رسم و راه من است برین زادم و هم برین بگذرم چنان دان که خاک پَی حیدرم ▪️ مشاهده اسکن از نسخه‌های قدیمی شاهنامه: adyannet.com/fa/news/32585 خود فردوسی سر سفره نوروز، قرآن میگذاشت 😅 @ir_bastan