آقا ما میدونیم که در اصل مال هم نیستیم
ولی اومدیم که دوتایی تو لشکر تو باشیم
اومدیم دوتایی تورو خوشحال کنیم
طرف میرفت تو سلام عمه سلام خاله تلفن رو بده به پسر عمه تلفن رو بده دایی و....
همینجوری گرم میگرفت یه دفعه ای یکی از بیرون تق تق تق...
محبین
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ
فرمود بلا یعنی شرایط رو برای رشد آماده کردن
مثلا کشاورز دونه رو نگاه میکنه
میگه عجب درختی از این دربیاد
میزارتش تو خاک لهش میکنه
تو تاریکی بعد چند وقت یه درخت ازش در میاد