دارویِ دل چیست؟
- از مردمان دور بودن..
#تذکره_الاولیا
@ir_tavabin
اما اگر ربا ميخوريم، نماز را هم با نافله هايش ميخوانيم، اگر خيانت به امانت مردم ميکنيم ولي زيارت عاشورايمان هم ترک نميشود، ميفهميم که اينها عبادت نيست، روی عادت است.
از امام روايت شده است: لاتَنْظُروا الي طولِ رُکوعِ الرَّجُلِ وَ سُجودِهِ
هيچ وقت به طول دادن رکوع و سجود شخص نگاه نکنيد؛ يعني رکوعهاي طولاني وسجودهاي طولاني شما را گول نزند، ممکن است اين از روي عادت باشد و اگر ترک کند وحشت کند. اگر ميخواهيد بفهميد اين شخص چگونه آدمي است، در راستيها و امانتها امتحانش کنيد چون امين بودن عادت بردار نيست، راست گفتن عادت بردار نيست مانند نماز خواندن..
استاد شهید مطهری
اسلام و نیاز ها جلد ۱ صفحه ۲۱۱
#کتاب
@ir_tavabin
امام ظهور میکند و سر آخر جهان به نور وجودش منور میشود، میدانم ! اما جانمان به لبمان میرسد از این تاریکی به آن نور برسیم! و من نگرانم ، دلم میلرزد ، از اینکه ته چاه بمانم ، میترسم کم بیاوریم ، راستش را بخواهی غصه میخورم ! بغض میکنم ! مثل بچه ی گم شده به بازار، سرگردانم! غصه میخورم از اینکه اکثرمان غافلیم ، به خواب دنیا رفته ایم! سرگردانم از اینکه نمیدانم کدام راه به خدا میرسد ! میدانم آخرش سپید است ! درک دنیای معطرِ به عطرِ حجتِ خدا ، رایحه ای است که تنها نصیب صابرین میشود ، نصیب آن ها که تا آخر خط به پای یار میمانند!غم هجران ، آخرش به وصل یار می انجامد اما کجاست دلی که طاقت این ظلمت را داشته باشد ، دل ما طاقت فراق یار ندارد ، میسوزد! چون پروانه به گرد شمعی که نمیبیند! سینه ام تنگ شده ؛ تمام غم آینده ی پیش رو، به دلم نشسته ! غم آینده ی تاریک انسان ها ، من نور میخواهم ! اینجا ظلمت همه جا را فرا گرفته! یارانمان هر روز شهد شهادت مینوشند! یعنی جهان روز به روز از نعمت حضورشان بی نصیب تر میشود!
و تاریک تر ...
من میترسم از تاریکی ...
@ir_tavabin
حاج آقا شیخ علی ثمری تعریف می کردند:
برای افطار یه طلبه ای که تو بازار زندگی میکرد مارو دعوت کرده بود خونهش .. دم اذان داشتم میرفتم خونهش دیدم این طلبه ای که مارو دعوت کرده کنار یه مغازه نشسته داره گریه می کنه! صداش کردم گفتم فلانی اینجا چیکار میکنی؟ چرا گریه میکنی؟ گفت: من شمارو دعوت کردم افطار گفتم خوبه که سر سفره سبزی هم باشه اومدم مغازه سبزی بخرم، سبزی که خریدم به مغازه دار گفتم چقدر شد؟ گفت صد تومن. دست کردم تو جیبم دوتا صدی بود. یکیش نو بود. یکیش کهنه. صدی نو رو گذاشتم جیبم کهنه رو دادم به مغازه دار...
داشتم از مغازه میومدم بیرون یک لحظه به خودم گفتم داری کجا میری!؟
توی نو و کهنگی یه صدی هنوز گیری ..
#درس_اخلاق
@ir_tavabin
و ما را
بر ترک گناه
استوار بدار ..
دعای چهل و پنجم
#صحیفه_سجادیه
@ir_tavabin
تعارف که نداریم، یا مسلمان هستیم یا نه ! بینی و بین الله بشینیم با خودمان حساب کتاب کنیم، که اگر توکلمان به خداست پس چرا نگاهمان به دستِ این و آن است؟ لابد در مسلمانی مان کم گذاشته ایم که این چنین گرفتار شده ایم؟ خب من اگر مسلمانم، چقدر در روز قرآن میخوانم؟ چقدر چشم هایم به خطِ خدا مینگرد و لبانم به ذکرِ او تر میگردد،قرآن فقط برای ماه رمضان است و بعد از آن متعلق به تاقچه ها ؟ بینی و بین الله ما حزب اللهی هستیم یا نه ؟ خب آقایمان این همه کتاب میخواند، ما نه هر روز، ماهی چند بار کتاب میخوانیم؟ سرمان از ولی امرمان شلوغ تر است؟ سرباز از فرمانده کاری تر شده ؟! چقدر پایِ درسِ اخلاق علما مینشینیم؟ نفسِ کدام پیرِ خراباتی قرار است دلِ بی قرارمان را قرار بدهد؟ نشسته ایم به چه ؟ پایِ که ؟ چقدر ادای مسلمانی در میاوریم؟ مرجعِ تقلیدمان را چند بار تا به حال از نزدیک دیده ایم؟ آخرین صوتی که از او شنیده ایم کی بوده؟ وارد خمس و زکات مالمان که نمیشوم! کیست اینروزها بگوید مالش شبهه ای ندارد؟ کیست اصلا به فکر حلال و حرامش باشد، حالا بیا بگو آقا جان داری آتش میخوری! نخور! خمس مال جای دوری که نمیرود، که اگر داده بودیم و داده بودند اینروزها فقیری در جامعه پیدا نمیشد! الغرض که اینروزها ذهنم آنقدر مشغول این چیزهاست که کمتر فرصت میکنم زندگی کنم، همه اش پای دویدن برای دنیا شده، میخواهیم شهید هم بشویم، با مالِ شبهه ناک، بدون نافله ی شب! العیاذُ بالله! بی آنکه استاد دیده باشیم میخواهیم طیِ طریق کنیم، وا مصیبتا که این راه به ترکستان میرود برادر! بیا برگرد تا به جاده خاکی نزده ای! که ما همه خام هستیم، و اگر داغ بشویم میسوزیم! بیاید
پخته شویم تا از دست نرویم! خیلی ها را دیده ام که آمده اند و شوری گرفته اند و بی آنکه چیزی دستشان را گرفته باشد از مهلکه گریخته اند! که حواسمان باشد این راه کیفیت میطلبد نه کمیت! و عجالتا این بار نیت ها را چک میکنند نه ظاهر را، بیاییم دینمان را نه به عالم، که به خودمان عرضه کنیم، ببینیم آیا مسلمان هستیم یا نه، شبِ اول قبر میتواند هر شبمان باشد، به حسابمان برسیم قبل از آنکه حسابمان را برسند
علی مدد
یازدهم ذی الحجه1438
مکتب الامام القائم
@ir_tavabin