چون نور که از مهر جدا هست و جدا نیست عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست.. عبرت نائینی @ir_tavabin

لحظه لحظه به خدا ؛ جای شهیدٰان خالی است ! حِیف ؛ جامانده از آن قافِله‌ی یٰار شدیم ... @ir_tavabin

این همه تاریخ و فرهنگ رو بذاری کجا بری؟ چطور دلت میاد این خاک رو ترک کنی؟ کمبود هست؟ قدرت رو نمیدونن؟ هرچی هست وطنته. بمون و بساز. به اندازه خودت. نذار تاریخِ وجدان و نسلت پیش خودش فکر کنه تو آدمِ ساختن نبودی.. بذار بگه اون تلاشش رو کرد حتی اگه هیچی درست نشد! چه بزرگانی تو این خاک دفن شدن حتی با همه مخالفتی که با حکومت‌های وقت داشتن! حتی با همه‌ی ناملایمتی‌ها و بی‌معرفتی‌ها که دیدن.. @ir_tavabin

غصه‌ها باعث میشن وقتی یه خوشی برسه بیشتر بچسبه.. دلت نگیره عزیز @ir_tavabin

تنها با مشتی علوفه.. @ir_tavabin

توروخدا برای بابام دعا کنید ، پسرش زن میخواد😞🤣 #ناشناس

جولانی کراوات هم زد! فکر کن یه داعشیِ تکفیری که همه‌چیز رو حرام میدونه چطور کم کم داره تغییر میکنه با رسانه! خطرِ رسانه‌ها واقعا جدیه.. @ir_tavabin

تو همسفر نیمه راه منی چگونه هنوز از تو می گویم؟ @ir_tavabin

بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی آهنگ اشتیاق دلی درد مند را شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق آزار این رمیده ی سر در کمند را بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان عمریست در هوای تو از آشیان جداست دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام خواهم که جاودانه بنالم به دامنت شاید که جاودانه بمانی کنار من ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت تو آسمان آبی آرامو روشنی من چون کبوتری که پرم در هوای تو یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم با اشک شرم خویش بریزم به پای تو بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب فریدون مشیری @ir_tavabin

« تحول در حوزه » @ir_tavabin

هرگاه روزی کم شد صدقه بدهید.. @ir_tavabin

- انگار‌ کارد تو سینه‌م چپوندن‌ تمام اشک‌چشم‌هام‌ رو چلوندن‌..