سفرنامه سوریه (۲)
(بیشتر عکسهایی میذارم که بتونید به عنوان پسزمینه گوشی استفاده کنید)
#story
@ir_tavabin
تا در سر من نشئهی دیوانه شدن بود
هر روزِ من از خانه به میخانه شدن بود
یا سرخی سیبِ تو از آن جاذبه افتاد؟
یا در سر من پرسش فرزانه شدن بود
یک بار نهان از همگان دل به تو بستیم
این عشق نه شایستهی افسانه شدن بود
ای کلبهی متروک فرو ریخته بر خویش
ویرانه شدن چارهی بیگانه شدن بود؟!
مگذار از ابریشم من حلّه ببافند
در پیلهی من حسرت پروانه شدن بود
#فاضل_نظری
@ir_tavabin
«بِهِت یک نصیحت میکنم؛ شایدم یک وصیّت!»
«آن چیست؟»
«روزشماری مکن! حتّی اگر فکر میکنی در مهلکه افتادهای روزشماری مکن! حالا هم لحظهشماری مکن! شب نمیتواند تمام نشود. طبیعت شب آن است که برود رو به صبح. نمیتواند یکجا بماند. مجبور است بگذرد. اما وقتی تو ذهنت را اسیر گذر لحظهها کنی، خودت گذر لحظهها را سنگین و سنگینتر میکنی؛ بگذار شب هم راه خودش را برود.»
“ طریق بسمل شدن | محمود دولتآبادی”
@ir_tavabin
میگی واسه امام زمان چیکار کنم؟ همچین کاری چقدر خرج داره؟ از دستت بر نمیاد؟
بسمالله... با رفقات محله رو نو نوار کن...
@ir_tavabin
مسمومیت سریالی دانشآموزها کار همان کسایی هست که دارن از این اتفاق و خرابکاری استفاده میکنند تا خیابونها دوباره شلوغ بشه
@ir_tavabin
صبح ها كه از منزل بيرون مي آييد
اين دعا را بخوانيد :
بِسمِ اللّٰه وَ بِاللّه حَسبی اللّٰه
تَوکَلتُ علی اللّٰه
وَ لاحَول ولاقُوه الابِاللّٰه العَلي العَظيم
آیت اللّٰه جاودان (حفظه اللّٰه)
@ir_tavabin
برای اطعام نیمه شعبان
و جشن مهدویت در "زابل"
کمک میدین؟
درگاه پرداخت ❤️
http://madad.ir/qmd774