50.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️خاطره زیبای استاددانشمنددرفرودگاه
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
☑️شناسایی یک هسته ضد امنیتی در قرچک؛۷ نفر دستگیر شدند
🔹 فرماندار قرچک: طی رصدهای اطلاعاتی و تلاشهای مجاهدانه سربازان گمنام امام زمان (عج) در اداره اطلاعات قرچک و با هماهنگی مقام محترم قضائی یک هسته هفت نفره ضد امنیتی که قصد انجام اقدامات خرابکارانه و ایذایی در استانهای تهران و البرز را داشتند، دستگیر شدند.
🔹 اعضای اصلی هسته مزبور ساکن شهرستان قرچک و مابقی نفرات نیز ساکن در استانهای تهران و البرز میباشند.
🔹در بازرسی صورت گرفته نیز مقادیر قابل توجهی ادوات مربوط به اقدامات خرابکارانه و ضد امنیتی کشف و ضبط شده است.
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
بهترین پیشنهاد برای سوپرمن های انقلابی
#خودت_بیا_تومیدون
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای انگشتر حاج قاسم سلیمانی که در محل شهادت غارت شد .
حاج قاسم رفته بود توی خواب طرف گفته بود بچههام چشم انتظار این انگشترن برش گردون ...
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
❤️ عکس وداع دختر شهید حسن طاهری
سرهنگ شهید حسن طاهری مقدم ۲۴ شهریور ماه در حین ماموریت و مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر در محور نهبندان به بیرجند دچار سانحه شد و همراه با یکی از همرزمانش به شهادت رسید.
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️الان بهترین فرصت براندازیه!😁
بدو ماشالا 😃
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
زندگی نامه شهید محمد رضا رحمتی احمد آبادی
🔹محمّدرضا رحمتی احمدآبادی در کلاس چهارم متوسطه بود که نیاز جبهههای جنگ عراق بر علیه ایران به رزمنده احساس شد. احساس این نیاز موجب شد کلاس درس و آغوش گرم خانواده را رها کرده در بسیج ثبتنام نماید. پس از فرا گرفتن آموزش نظامی راهی جبهه شد. ۴دفعه به جبهه اعزام شد و مدّت ۸ ماه از بهترین ایّام جوانی و زندگی خود را در راه جهاد و دفاع از میهن اسلامی گذراند. در سال ۱۳۶۱ از ناحیه پا و لگن مجروح شد؛ امّا پس از بهبودی به سوی جبهه شتافت. در جبهه مسئولیّت هایی چون تکتیراندازی، آرپیجی زنی و تیربارچی را به عهده گرفت.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرزند شهید #محسن_رضایی روز اول کلاس اول بابا نداشت...
شهید محسن رضایی
تاریخ شهادت 10/10/1401سمیرم اصفهان
#عشق_قیمت_نداره
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
زندگینامه شهید 🌷ابراهیم هادی🌷
قسمت1⃣1⃣
17شهریور
17شهریور امير منجر:
صبح روز هفدهم رفتم دنبال ابراهیم و با موتور رفتیم به همان جلسه مذهبي اطراف میدان ژاله ( شهدا ) جلسه که تمام شد سر و صداهای زیادی از بیرون میآمد.
از صبح زود حكومت نظامي اعلام شده بود . سربازان و ماموران زيادي در اطراف ميدان مستقر بودند.
جمعيت زيادي هم به سمت ميدان در حركت بود و مامورها مرتب از بلندگوها اعلام ميكردند كه متفرق شويد ابراهیم سریع از جلسه خارج شد.
بلافاصله برگشت و گفت:"امیر! بیا ببین چه خبره !" آمدم بیرون، تا چشم کار میکرد از همه طرف جمعیت به سمت میدان میآمد.
شعارها از درود بر خمینی به سمت شاه رفته بود و مرگ بر شاه در میدان طنین انداز شده بود.
ابراهیم هم مرتب شعار میداد و با بچههای محل صحبت میکرد. یکی از بچهها در حالی که میدوید فرياد زد :"
از سمت شهباز ( 17 شهریور ) مأمورها خیابون رو بستند ! " جمعیت به سمت میدان هجوم آورد.
بعضيها میگفتند: ساواکیها از چهار طرف میدان رو محاصره کردندو....لحظاتی بعد اتفاقی افتاد که کمتر کسی باور میکرد.
از همه طرف صدای تیراندازی میآمد. حتی از هلیکوپتری که در آسمان بود و دورتر از میدان قرار داشت.
سریع رفتم موتور را آوردم.
از یک کوچه راه خروجی پیدا کرده بودم . مأموری در آنجا نبود.
ابراهیم سریع یکی از مجروحها را آورد و با هم رفتیم سمت بیمارستان سوم شعبان و سریع برگشتیم.
تا نزدیک ظهر حدود هشت بار رفتیم بیمارستان و مجروحها را میرساندیم و بر میگشتیم تقریباً تمام بدن ابراهیم غرق خون شده بود.
یکی از مجروحها جلوی پمپ بنزین افتاده بود و مأمورها هم از دور نگاه میکردند، هیچکس جرأت نداشت مجروح را بردارد.
ابراهیم میخواست به سمت آن مجروح حرکت کند که جلویش را گرفتم و گفتم: "اونا این مجروح رو تله کردن تا هر کسی رفت به سمت اون با تیر بزننش".
ابراهیم یک نگاهی به من کرد و گفت: "امیر اگه داداش خودت هم بود همین رو میگفتی ؟" دیگر نمیدانستم چه بگویم فقط گفتم:
"خیلی مواظب باش".صدای تیراندازی کمتر شده بود و مأمورها هم کمی عقبتر رفته بودند. ابراهیم خیلی سریع به حالت سینه خیز رفت توی خیابان و خوابید کنار آن مجروح، بعد هم دست مجروح را گرفت و با یک حرکت آن پسر را انداخت روی کمرش و به حالت سینه خیز برگشت. ابراهیم شجاعت عجیبی از خودش نشان داد .
بعد هم آن مجروح را به همراه یک نفر دیگر سوار موتور من کرد و حرکت کردم. در راه برگشت مأمورها کوچه را بسته بودند و حکومت نظامی شدیدتر شده بود .
من هم دیگر ابراهیم را ندیدم. هر جوری بود خودم را رساندم خانه . عصر هم رفتم درب منزل ابراهیم، مادرش خیلی ناراحت بود، هنوز خبری از او نبود.
آخر شب خبر دادند ابراهیم آمده خانه، خیلی خوشحال شدم و تلفنی باهاش صحبت کردم.
از اینکه توانسته بود از دست مأمورها فرار بکند خیلی خوشحال شدم.
روز بعد رفتیم بهشت زهرا و توی مراسم تشییع و تدفین شهدا کمک کردیم
ادامه دارد...
🌷🌷🌷🌷🌷
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
14.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 هجوم شیاطین
آیا امکان آزار و اذیت توسط شیاطین در عالم برزخ وجود دارد؟
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
@madahi - آیت الله مجتهدی تهرانی.mp3
3.27M
🔈 #سخنرانی
📔 احترام به پدر و مادر...
🎙 #آیت_الله_مجتهدی(ره)
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran