فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگو با مادر شهید #عباسعلی_حمیدی از شهدای لشکر #فاطمیون
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟ویژه ولادت حضرت مسیح(ع)
📹ببینید|رهبرانقلاب در منزل خانواده شهید آشوری: انشاءالله عیدتان مبارک باشد، انشاءالله زندگیتان مبارک باشد. دیماه ۹۴
➕ریشه مشترک کلمات آشوری و زبان فارسی
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
ما با حسن به عشق حسین آشنا شدیم
ما از مـدیـنـه راهـی کــرب و بــلا شدیم✨
" السلامعلیڪیاحسننعلی "
#دوشنبه_های_امام_حسنی💛
🍃🌸🍃
#خدا را صدا بزن
📿 #نماز اول وقت
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اینها تنها شهدای یک منطقه در غزه هستند
➕ الوسطی غزه
▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
همیشه چشمی⇝ ✿
که قشنگه پاک نیست⇝ ✿
ولی ؛ چشمی که⇝ ✿
پاکه همیشه قشنگه⇝ ✿
پاکترین نگاه ها⇝ ✿
مال پاکترین چشم هاست⇝ ✿
و پاک ترین چشم ها⇝ ✿
مال پاک ترین دل هاست ⇝ ✿
#جملات_زیبا
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
.
.
ذکر اسمت میشود مشکل گشایِ دردها
گفتنِ یک یا حَسَن صد چاره سازی میکند💚
-امامحسنیام-
▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
🌹ڪانال مدافعان حرم🌹
پاسخ آزیتا ترکاشوند به توهین رضا کیانیان علیه ناصر طهماسب: «دیکتاتورها به مُرده و زندۀ همه کار دارند
⭕️ ایشون حاج #رضا_کیانیان طلبه دهه ۵۰ در مشهده که از عشق #منافقین به آغوش گروهک مسلح مارکسیستی #پیکار رفت
و مسئول شاخه خراسانشون شد.
بعد از انقلاب به دلیل #فاز_مسلحانه دستگیر و چون بازیگر بود ، با توبه نمایشی از اعدام فرار کرد!
امروز هم مثل بقیه چپها و منافقها ، رنگ عوض کرده و سر از بازی در سفارت انگلیس در آورد....
👈 حالا حاج رضا چپخانِ مزدور غرب! طلبهی مارکسیست شدهی غربگرا شدهی وطنفروش!
مزدور کیه؟
ناصر طهماسب یا تو؟
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم " #قاسم_تیموری است ،
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مراقب حریم حیوانات باشید
🔸شرح حدیث اخلاق توسط حضرت آیتالله خامنهای
#
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️گردان های قسام تصاویر حملات موشکی به سوی شهرکهای اسرائیلی را منتشر کرد
#طوفان_الأقصی
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
#خاطرات_شهید🕊
🍃دلتنگی خانواده شهدا هیچگاه رفع نمیشود. چند شب گذشته فاطمه زهرا دلتنگ پدر شده بود. شب با بغض و گریه خوابید.
🍃در خواب پدرش را دیده بود که به او میگوید، فاطمه زهرای بابا، من زنده هستم. تو مرا نمیبینی، اما من میبینمت. همیشه همراهت هستم.
🍃من هم سخنان پدرش را تایید کردم، اما فاطمه زهرا با بی قراری میگفت، میخواهم بابا من را در آغوش بگیرد. میخواهم دستانم را بگیرد.
✍راوی:همسر شهید
#شهید_سعید_انصاری
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️تصاویری از حاج قاسم سلیمانی در حرم مطهر امام رضا علیهالسلام
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
♦️ تصویر ۱۱۹شهید حزبالله لبنان از آغاز عملیات طوفان الاقصی تاکنون🖤
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیمت این لحظه چند؟؟؟
بازی فرزند ده ماهه با عکس پدر شهیدش
شهید مدافع حرم
🌷مهدی موحدنیا🌷
شهادت آبان ماه۹۶
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
شهیدی که بعد از مجروحیت سخت مجدد به جبههها برگشت
🔹شهید احمد جولائیان در راهپیماییها و تظاهرات مذهبی شرکت فعال داشت و با یاری دیگر برادران حزب الله در پخش اعلامیهها و شعارنویسی بر علیه بر علیه رژیم منفور شاه کوچهها و خیابانها فعالیت چشمگیری داشت و در این رابطه چندین بار از سوی مامورین رژیم منفور مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
🔹احمد جولائیان با تشکیل گروه ضربت به فعالیت در این گروه مشغول شد و با تشکیل ستاد مبارزه با مواد مخدر به ستاد پیوست. با شروع تجاوز مزدوران صدامی به میهن اسلامی، پس از دیدن یک دوره فشرده در کازرون و اصفهان به جبهه نبرد شتافت و در عملیات غرور آفرین تنگه چذابه شرکت داشت که پس از دلاوریهای فراوان در حین عملیات بر اثر اصابت موج خمپاره از ناحیه شکم مجروح شد و مدت دو ماه در بیمارستان شیراز بستری بود.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
روسیه غلط کرد، به قول استاد به قبر پتر کبیر خندید
وطندوستان واقعی از همون اول زدن تو دهن روسیه و امارات، امیر عبداللهیان هم نذاشت جملشون تموم شه جوابشون رو کوبید تو صورتشون
حالا یه سوال؟
🔻کدوم کشوری میخواد ارواح عمهاش جزایر سه گانه رو از ایران بگیره؟
بله، امارات!
غربگراهای داخلی و خارجی و سلبریتی ها که ادعای میهن پرستی دارند چرا به امارات چیزی نمیگن و فقط به روسیه حمله میکنند و پاچه خواری شونم میکنند؟
اینا ایران براشون مهمه یا نوکری برای آمریکایی که دشمن روسیه اس؟
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
#رمان_مذهبی_بی_تو_هرگز
#قسمت_بیست_یکم
برگشتم بیمارستان ... وارد بخش که شدم، حالت نگاه همه عوض شده بود ... چشم های سرخ و صورت های پف کرده...
مثل مرده ها همه وجودم یخ کرد ... شقیقه هام شروع کرد به گز گز کردن ... با هر قدم، ضربانم کندتر می شد ...
- بردی علی جان؟ ... دخترت رو بردی؟ ...
هر قدم که به اتاق زینب نزدیک تر می شدم ... التهاب همه بیشتر می شد ... حس می کردم روی یه پل معلق راه میرم... زمین زیر پام، بالا و پایین می شد ... می رفت و برمی گشت ... مثل گهواره بچگی های زینب ...
به در اتاق که رسیدم بغض ها ترکید ... مثل مادری رو به موت ... ثانیه ها برای من متوقف شد ... رفتم توی اتاق ...
زینب نشسته بود ... داشت با خوشحالی با نغمه حرف می زد ... تا چشمش بهم افتاد از جا بلند شد و از روی تخت، پرید توی بغلم ... بی حس تر از اون بودم که بتونم واکنشی نشون بدم ... هنوز باورم نمی شد ... فقط محکم بغلش کردم ... اونقدر محکم که ضربان قلب و نفس کشیدنش رو حس کنم ... دیگه چشم هام رو باور نمی کردم ...
نغمه به سختی بغضش رو کنترل می کرد ...
- حدود دو ساعت بعد از رفتنت ... یهو پاشد نشست ... حالش خوب شده بود ...
دیگه قدرت نگه داشتنش رو نداشتم ... نشوندمش روی تخت...
- مامان ... هر چی میگم امروز بابا اومد اینجا ... هیچ کی باور نمی کنه ... بابا با یه لباس خیلی قشنگ که همه اش نور بود ... اومد بالای سرم ... من رو بوسید و روی سرم دست کشید ... بعد هم بهم گفت ...
به مادرت بگو ... چشم هانیه جان ... اینکه شکایت نمی خواد ... ما رو شرمنده فاطمه زهرا نکن ... مسئولیتش تا آخر با من ... اما زینب فقط چهره اش شبیه منه ... اون مثل تو می مونه ... محکم و صبور ... برای همینم من همیشه، اینقدر دوستش داشتم ...
بابا ازم قول گرفت اگر دختر خوبی باشم و هر چی شما میگی گوش کنم ... وقتش که بشه خودش میاد دنبالم ...
زینب با ذوق و خوشحالی از اومدن پدرش تعریف می کرد ... دکتر و پرستارها توی در ایستاده بودن و گریه می کردن ... اما من، دیگه صدایی رو نمی شنیدم ... حرف های علی توی سرم می پیچید ... وجود خسته ام، کاملا سرد و بی حس شده بود ... دیگه هیچی نفهمیدم ... افتادم روی زمین
مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و بریم پیش اونها ... می گفت خونه شما برای شیش تا آدم کوچیکه ... پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ تر میشه ... اونجا که بریم، منم به شما میرسم و توی نگهداری بچه ها کمک می کنم ...
مهمتر از همه دیگه لازم نبود اجاره بدیم ...
همه دوره ام کرده بودن ... اصلا حوصله و توان حرف زدن نداشتم ...
- چند ماه دیگه یازده سال میشه ... از اولین روزی که من، پام رو توی این خونه گذاشتم ... بغضم ترکید ... این خونه رو علی کرایه کرد ... علی دست من رو گرفت آورد توی این خونه ... هنوز دو ماه از شهادت علی نمی گذره ... گوشه گوشه اینجا بوی علی رو میده ... دیگه اشک، امان حرف زدن بهم نداد ...
من موندم و پنج تا یادگاری علی ... اول فکر می کردن، یه مدت که بگذره از اون خونه دل می کنم اما اشتباه می کردن... حتی بعد از گذشت یک سال هم، حضور علی رو توی اون خونه می شد حس کرد ...
کار می کردم و از بچه ها مراقبت می کردم ... همه خیلی حواسشون به ما بود ... حتی صابخونه خیلی مراعات حال مون رو می کرد ... آقا اسماعیل، خودش پدر شده بود اما بیشتر از همه برای بچه های من پدری می کرد ... حتی گاهی حس می کردم ... توی خونه خودشون کمتر خرج می کردن تا برای بچه ها چیزی بخرن ...
تمام این لطف ها، حتی یه ثانیه از جای خالی علی رو پر نمی کرد ... روزگارم مثل زهر، تلخ تلخ بود ... تنها دل خوشیم شده بود زینب ... حرف های علی چنان توی روح این بچه 10 ساله نشسته بود که بی اذن من، آب هم نمی خورد ... درس می خوند ... پا به پای من از بچه ها مراقبت می کرد... وقتی از سر کار برمی گشتم ... خیلی اوقات، تمام کارهای خونه رو هم کرده بود ...
هر روز بیشتر شبیه علی می شد ... نگاهش که می کردیم انگار خود علی بود ... دلم که تنگ می شد، فقط به زینب نگاه می کردم ... اونقدر علی شده بود که گاهی آقا اسماعیل، با صلوات، پیشونی زینب رو می بوسید ...
عین علی ... هرگز از چیزی شکایت نمی کرد ... حتی از دلتنگی ها و غصه هاش ... به جز اون روز ...
از مدرسه که اومد، رفتم جلوی در استقبالش ... چهره اش گرفته بود ... تا چشمش به من افتاد، بغضش شکست ... گریه کنان دوید توی اتاق و در رو بست ...
👈ادامه دارد
#نوشته همسر و دخترشان
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آیات نجات بخش
توصیه به تجربه گر برای رهایی از موجود آزارگر
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
اولین ملاقات با خدا - @ostad_shojae.mp3
10.8M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_دینانی
√ مشاهدهی خدا با چشم ممکن نیست!
قرآن اینو گفته!
پس جنس ملاقات خدا چه جوریه؟
بعد از مرگ، آیا میشه دید خدا رو؟
▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی از هدف قرار گرفته شدن ۱۰ نظامی اسرائیلی توسط القسام که در یک منزل در منطقه «جحر الدیک» غزه مخفی شده بودند.
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدیوی جدیدی از تقابل شجاعانه رزمندگان سرایا القدس با خودروهای زرهی ارتش رژیم صهیونیستی در چند جبهه درگیری
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
🚨 فوری | شهادت یکی از یاران شهید سلیمانی در سوریه
🔰«سید رضی» در حمله رژیم صهیونیستی به زینبیه دمشق به شهادت رسید
🔻در جریان حمله ساعاتی قبل رژیم صهیونیستی به منطقه زینبیه در حومه دمشق، «سید رضی موسوی» معروف به سیدرضی از مستشاران باسابقه سپاه در سوریه به شهادت رسید.
🔻سیدرضی از جمله قدیمیترین مستشاران سپاه در سوریه و از همراهان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود.
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
::YEKNET.IR:: - @Maddahionlin.mp3
5.57M
🍃خبر چه سنگینه
🍂خبر پر از درده🏴
🍃 غم رفیقامون
🍂بیچارمون کرده🏴
🎤با نوای #سید_رضا_نریمانی
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ