📚گزیدهای از #کتاب_شهدا
📒کتاب «الی الحبیب»
🌹شهید مدافعحرم #علیرضا_بابایی
🌟زمانی که علیرضا تصمیم گرفت به مدافعان حرم ائمه بپیوندد، رضایت مرا جلب کرد. شب اوّلی که به رفتنش رضایت دادم، بسیار ناراحت در بالکُن نشستم و حسابی گریه کردم. دست خودم نبود، خود به خود اشکم میآمد؛ اما به یاد مصائب حضرت زینب سلاماللهعلیها خودم را آرام کردم.
🌟روزی که قرار بود اعزام شود، با فاطمه به خانهی ما آمدند. موقعِ رفتن گفت:«مادر، خانمی من اونوری شدم؛ یعنی دارم میرم». به یکباره حسّی عجیب و غریب پیدا کردم. دلم قبول نمیکرد برود اما به خودم گفتم این همه جوان رفتهاند، پسر من هم یکی از آنها. گفتم: «علیرضا برو خدا پشت و پناهت»
🎙راوے: مادر شهید
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
📚گزیدهای از #کتاب_شهدا
📙کتاب «الی الحبیب»
✴️شهید مدافعحرم #علیرضا_بابایی
🎙راوے: همسر شهید
برای مــــن، ماه مبارک رمضــــان از دوست داشتنیترین ماههای خدا بود. چون در این ماه، علیرضا زودتر از همیشه به خانه میآمد⏰🏠
هرجایی بود و هرکاری هم که داشت، سعــــی میکرد موقع افطــــار خودش را برساند. لــــذتبخشترین ساعــــت برای من در یک روزِ روزهداری، زمــــانی بود که آقا علیرضــــا با نــــانِ تــــازه وارد خانــــه میشــــد🍞☺️
مهربانی رضا در ماه رمضان با من و بچهها جنس دیگری داشت. به مــــن پیشنهــــاد میداد تا با هم برای بچــــههایی که در مؤسّسه جامعةالثقلیــن مشغول حفــــظ قــــرآن کریم بودند، افطاری تهیه کنیــــم☕️🍎
وقتی کارهای افطــــار و سحــــری دیگــــران را تــــدارک میدید، در کنارش بودم و برایش دعــــا میکــــردم💙📿
میگفت: «آمادهکردن فضا و امکانات برای کسانی که در محضر قرآن نشستهاند، توفیقی است که خداوند به ما داده است؛ پس باید به بهترین وجه قدرش را بدانیم»🌙🌈
این نوع بندگیکردنهای رضا را درک میکردم و از خلوصش لذت میبُردم. به کسی نمیگفت که خدمت به قرآن برایش شادیآفرین است😎📖
آخرین شبِ قدری را که با هم به سحر رساندیم، کنار یادمان شهدای گمنــــام بهشت زهــــرا بود. کسی چــــه میداند، لابد تقدیر شهــــادت علیرضا همــــان شــــب رقــــم خورد🦋🕊
🇮🇷http://telegram.me/Iran_Iran
✍فرازی از #وصیتنامه
🟠شهید مدافعحرم #علیرضا_بابایی
💥یقین داشته باشید که من با قلبی مالامال از عشق به اهلبیت علیهمالسلام و با عقلی سلیم و احساسی پایدار و منطقی پا در این مسیر میگذارم؛ نه جبری بر رفتن دارم و نه علاقهای به شهرت دنیا، بلکه براساس وظیفهی شرعی دفاع از دین اسلام و تصفیهی روحِ زنگارگرفتهام، این راه را انتخاب کردهام.
💥یا امام زمان (عج)! مرا به سربازیات بپذیر و روح را به لطف کریمانهات از خطاها و گناهان پاک گردان تا قابل فیض دفاع از حریمتان شوم و مرا به حرم امنتان راه بدهید تا جان ناقابلم ارزش یابد و بتوانم آن را هدیه درگاه حرمتان نمایم.
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
4.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کارمند دانشگاه که شهید مدافعحرم شد!
♨️سیره شهید مدافعحرم #علیرضا_بابایی به روایتگری دوست شهید
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #علیرضا_بابایی
♻️مدافــــع حــــق
💜فرزند شهید نقل میکند: پدرم کارمند دانشگاه اراک بود. او در دانشگاه هم فعالیت خاص خود را داشت. خطّ اول جبههی سیاسیفرهنگی دانشگاه بود و همیشه به نشانه اعتراض نسبت به جریانهایی که با ارزشهای اسلامی در تناقض بود، فعالیتهای گستردهای انجام میداد.
☘از آنجائیکه پدرم سرپرست خوابگاه دانشجویی دانشگاه اراک بود، نسبت به دانشجویان احساس مسئولیت میکرد و آنان را به مانند فرزند خودش دوست میداشت؛ برای همین اگر دچار مشکلی میشدند، برای رفع مشکل آنان را کمک میکرد.
💜بارها از نظر مالی دانشجویانی را که مشکل داشتند، حمایت میکرد و هرگز اجازه نمیداد حقّی از دیگری زایل شود. مدافع حق بود و فرقی برایش نمیکرد آن کس که ناحق میگوید، چه مسئولیت یا مقامی دارد.
☘شهید بابایی نماینده کارکنان دولت در دانشگاه هم بود و مدافع حقوق کارمندان؛ اگر حقوق کارکنان دیر پرداخت میشد یا مشکلاتی از این قبیل، ایشان پیگیر رفع مشکل میشد. افتخارم این است که پدرم یک فرهنگی بوده که توانسته مشکل یک دانشجو را رفع کند و او را در مسیر درست قرار دهد.
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🇮🇷@Iran_Iran
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پاسداشت مقام شهدا
🎙به کلام شهید مدافعحرم #علیرضا_بابایی
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran