زیارتنامه بانو ام البنین سلام الله علیها
التماس دعا🙏
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
💌 داستان عاشقانه و دنباله دار
💟 #مثل_هیچکس
#قسمت_هفدهم
از وقتی با ماشینم به دانشگاه میرفتم رفتار بعضی از همکلاسی هایم تغییر کرده بود. مهربان تر شده بودند و بیشتر از قبل تحویلم می گرفتند. محبت های ساختگی شان را دوست نداشتم. چیزی نگذشت که آرمین هم ماشین خرید!! ترجیح دادم دیگر با ماشینم به دانشگاه نروم. احساس می کردم با این کار بقیه تصور می کنند تافته ی جدا بافته ام. با آنکه رفت و آمد با تاکسی و اتوبوس دشوار بود اما روی تصمیمم ایستادم. محمد از این کارم خوشش آمد. به همین خاطر آویز آیت الکرسی زیبایی را برای ماشینم خرید و به من هدیه کرد.
از محمد و رفت و آمدهایم پیش پدر و مادرم حرف نمی زدم. سعی می کردم حساس تر نشوند. نمازهایم برقرار بود. آرامشم بیشتر شده بود. احساس می کردم حرف های گذشته ی محمد را درک میکنم. نمیتوانستم با هیچ منطقی توضیح بدهم که چرا در چند دقیقه دلبسته ی دختری شدم که نمیدانم کیست. نمیتوانستم با هیچ دلیلی بگویم که چرا با نماز خواندن آرام تر می شوم. آنچه را که با تمام وجودم احساس می کردم با هیچ منطقی قابل بیان نبود.
بچه مذهبی های کلاس (که محمد هم شاملشان می شد) بیرون از دانشگاه باهم قرار می گذاشتند و برنامه های مختلفی داشتند. هر هفته تعداد صفحات مشخصی از یک کتاب را مطالعه می کردند، دور هم جمع می شدند و درباره اش بحث می کردند. گاهی هم درباره ی مشکلات اجتماعی حرف می زدند و مسائل جامعه را نقد می کردند. حرف هایشان برایم جدید بود. با اشتیاق دنبال می کردم و سعی داشتم در جلساتشان شرکت کنم.
برای جشن قبولی کنکور ساسان ، پسر عمه ملیحه دعوت شده بودیم. ازدواج عمه ملیحه به واسطه ی دوستی شوهرش با دایی مسعود بود. به همین دلیل دایی مسعود و خاله مهناز هم دعوت بودند. آخر هفته بود. بعد از پایان دورهمی با بچه های دانشگاه به سمت خانه ی عمه حرکت کردم. بخاطر ترافیک دیرتر از بقیه رسیدم. میز شام را چیده بودند. میدانستم طبق معمول در جمع فامیل چه خبر است. اما فکر نمیکردم از مشروب هم خبری باشد! وقتی چشمم به بطری نوشیدنی روی میز افتاد فهمیدم شب سختی خواهم داشت. خندیدن و طعنه زدن های شاهین و دایی مسعود و عمو هادی شروع شد. وقتی عمو مهرداد دلیل شوخی هایشان را پرسید با تمسخر خاطره ی سفر را تعریف کردند. عمو مهرداد شخصیت مستبد و دیکتاتوری داشت. همیشه اعتقاداتش را به دیگران تحمیل می کرد و زور می گفت. با آنکه پدر و مادرم به انتخاب خودشان اسمم را رضا گذاشته بودند اما بعد از این همه سال هنوز گاهی آنها را بخاطر این انتخاب سرزنش می کرد وخرافه پرست می خواند. وقتی از ماجرای سفر با خبر شد با اعتماد به نفس و خونسردی رو به جمع گفت :
_من درستش می کنم.
دایی مسعود با خنده گفت :
_ ما که هرچی زور زدیم نتونستیم درستش کنیم. ببینیم شما چه می کنی.
از لودگی جمع کلافه شده بودم. سکوت کردن و نجابت به خرج دادن بیفایده بود...
🖊 نویسنده: فائزه ریاضی
تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج #صلوات
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
www.vaezin.com - روضه حضرت ام البنین (س).mp3
5.52M
■وفات حضرت امالبنین(س) تسلیتباد■
نوای: #حیدر_خمسه
| روضه جانسوز حضرت ام البنین(س) |
■ #ویژه_وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🌑 http://telegram.me/Iran_Iran
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 شهید گمنامی که قاب عکس هم نداشت
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
شور_بچه گونه میزنم صدات - کربلایی حسین ستوده.mp3
6.7M
🎙فـایل صـوتــی
#کربلایی #حسین_ستوده
شور|بچه گونه میزنم صدات...
#ننه_ام_البنین_سلام الله_علیها
سیاهپوشان محرم الحرام۱۴۴۶
شنبه۱۶تیرماه۱۴۰۳
#کربلاالمقدسة
هیئت دوستداران حضرت مهدی(عج)
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
www.vaezin.com - سرمایه والدین در خانه.mp3
3.56M
📲 فایل صوتـے
🎙 واعظ: حاج آقا #احمدنژاد
🔖 سرمایه والدین در خانه🔖
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پابهپای علی..
🔻 جملات تاریخی نصرالله خطاب به امام خامنهای:
تاریکی شما را فرا گرفته [اما ما به رهبرمان میگوییم که] ای آقای ما، ای امام ما؛
والله اگر بدانیم که کشته میشویم و سپس سوزانده می شویم و آنگاه خاکستر ما بر باد داده شود و این کار هزار بار با ما میشد..
ای فرزند حسین تو را رها نخواهیم کرد..
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه مراسم وفات حضرت ام البنین(س)- #سید_رضا_نریمانی
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
66.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #ویدئو | #نماهنگ
📝 یه دونه ایرانه و امام رضا...
🎤 #حاج_عبدالرضا_هلالی
امام_رضا
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
پریشونم.mp3
3.01M
گرفتارم
خبر داری از تموم اسرارم
طبیبم میشی حالا که بیمارم
مگه من کی جز ام البنین دارم
دوست دارم
احوالم غمینه بارم رو زمینه
ذکر بی قراری یا ام البنینه
ام البنین مادر منه...💔
کربلایی #حسین_ستوده
#پیشنهاد_دانلود
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
54.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 سفارش خاص امیرالمؤمنین به ایتام
✨ بیان نکته حاج آقا قاسمیان درباره ایتام
#محفل
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran