🔻اقدامات خرابکارانه انگلیسیها در اروندرود
🔹تاریخ سند: ۱۲ شهریور ۱۳۰۷
سواد تلگراف محمّره
نمره ۷۲۴ مورخه ۱۲ شهریور
از آقای کاظمی- شطّالعرب[=اروندرود] را تا نزدیک مصب آن به خلیجفارس به دقت معاینه[شد]؛ حقّ اشتراک ایران در شطّ و بههمزدن خطّ سرحدی ۱۹۱۳ در این قسمت فوقالعاده لازم، و به هر قیمت است باید این حق تحصیل شود، و الاّ از جهت سیاسی و تجارتی نتایج وخیم خواهد داشت. دو موضوع ذیل شایان توجه فوری است:
اولاً دو کشتی شنکش متعلق به اداره پُرت[=بندر] که میگویند آن را انگلیسها به عراق منتقل کردهاند*، دو سال است در مصب شطّ به خلیجفارس مشغول کندن قعر شطّ میباشد، لیکن به جای اینکه وسط آن را حفر کنند، سمت ساحل ایران را حفر میکنند، در نتیجه آب به ساحل ایران فشار[وارد کرده]، اراضی را آب گرفته و میگیرد، و برعکس بر سواحل عراق افزوده میشود. باید در لندن و بغداد اقدام [و] جلوگیری شود. ثانیاً مأمورین گمرک، تجّار کویت، مسقط و غیره را که برای خرید خرما به سواحل ایران میآیند بیاندازه معطّل مینمایند و آنها مأیوس بدون خرید مراجعت میکنند، و از هر بابت ضرر ایران است. تلگرافاً دستور صادر بشود نسبت به تجّار خرما و لیف تسریع لازم نمایند. فردا ناصری[=اهواز] میروم. فرمایشی باشد آنجا مخابره فرمایید. نهم شهریور. کاظمی
----------------------
* در آن زمان کشور عراق تحت قیمومت انگلستان بود.
👇👇
https://psri.ir/?id=muouftqa
🔻کیسینجر و دوستان!
🔻مجله خواندنیها؛ ۱۶ تیرماه ۱۳۵۸
«دشمنان ما همیشه با هم صمیمی بودهاند...وقتی که از تشریفات تهوعآور رسمی درباری خسته میشدند...این سان به گشت و گذار میپرداختند. وقتی دلی نداشتند تا که از رنج محرومین به درد آید، چشمی نداشتند تا که زجر و گرسنگی میلیون میلیون انسان را ببینند...دلخوش و سرمست، بیغم ما برای تفریح و تمدد اعصاب هم که شده همراه شرکاء اسرائیلی-امریکائی خود چنین پیکنیکهای درباری را تشکیل میدادند تا برای یکدیگر رقص و آواز بخوانند و پذیرائی خودمانی هم از حضرت دلال کیسینجر شده باشد. و در این عکس آنچنان که پیداست بار دیگر سردمداران زور(کیسینجر)، زر(فرح) و تزویر(اردشیر زاهدی و هوشنگ نهاوندی) جمع آمدهاند و معروفههای درباری را می توان دید که چه صمیمی و رفیقانه با یکدیگر بزم عیش و عشرت گستردهاند...»
👇👇
https://psri.ir/?id=gxfi8cni
🔻آیتالله مدرس: دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست
🔻سخنرانی آیتالله سیدحسن مدرس در صحن مجلس شورای ملی؛ ۲۱ خرداد ۱۳۰۲
🔹وضعیت دنیا، موقعیت جغرافیایی ایران، ما را مبتلا کرد به یک دو دولت بزرگ همسایه. آن وقت بعضی از سلاطین شما ملتفت شدند؛ مثل شاید مرحوم ناصرالدینشاه ملتفت شد که ما همجوار شدهایم با دو دولت بزرگ دنیا؛ البته مقتضیات ما؛ مقتضای وضعیت سیاسی ما؛ مقتضای دیانت ما با این دُول، عبارت از سِلم و صلح است. دیانت ما در این زمان اقتضای تعرض و حمله ندارد، مگر اینکه متعرض ما شوند. وضعیات اقتصادی و جغرافیایی ما اقتضا دارد که سِلم باشیم، مگر اینکه متعرض ما بشوند؛ وقتی که متعرض ما شدند البته هر ضعیفی باید به قدر میسور در حدود دیانت و نیات خود در رفع ضرر برآید. همیشه دولتهای ما در طرز سابق و حالیه مراقب بودند که این دو دولت قویِ بزرگِ اعقلِ عاقل را به نحو مسالمت و همین قسم که روابط حسنه محفوظ بوده، محفوظ بدارند و با آنها مشی کردند و به همین قسم هم سالها عمرها گذراندند. بعضی اوقات دوستی کمتر، بعضی اوقات دوستی زیادتر؛ بعضی اوقات مسامح در جزئیات، بعضی اوقات غیرمسامح در امور کلیه؛ عمرهایی به این ترتیب گذراندند تا زمان ما؛ یعنی انقلاب[مشروطه] ایران رسید؛ یعنی ملت بیدار شد؛ طرز حکومت از حکومت یک نفری و فردی به حکومت ملی و تمام ملت مبدّل و مسمّی به اسم دولت مشروطه شد
🔹گرفتاری داخله و فقر و فلاکت داخله و یکطرفی بودن همسایه، ما را کشید به قرارداد[۱۹۱۹]؛ یعنی انحصار ایران به یک نفر دولت همسایه. البته معلوم است رقیب بعد از آن که طرف نداشته باشد، به هر شکل صلاح خود را ببیند رفتار میکند؛ و آنها مقصر نیستند، البته هر کس در مقام صلاح خود است. باری به توفیق خداوند و بیداری ملت ایران، از چنگ قرارداد خلاصی پیدا شد؛ حتی آنها به وسائل مختلفه هم که متوسل شدند، مثل کابینه آقا سیدضیاء که اسمش را میگذارند سیاه یا سفید یا همه رنگ، باز هم نشد؛ تا اینکه مجلس تشکیل گردید. قبل از تشکیل مجلس، بعضی نمایندگان اساس سیاست را بر این گذاردند که آن آثاری که از همسایه جنوبی[=انگلیس] مانده است، موفق شوند که آن آثار را محو نمایند. در تحت این مرام این مجلس تشکیل و موافق این سیاست، خواه نخواه دولتی تشکیل شد؛ یعنی به آن دولت گفته شد که اگر میتوانی این کار را بکنی بسمالله و اگر نمیتوانی، شما را به خیر، ما را به سلامت.(یکی از نمایندگان: مشهد جای خوبی است) بالاخره با مساعدت مجلس و آقایان نمایندگان - و خودِ آقای مستوفیالممالک هم که یکی از نمایندگان بودند، تشریف داشتند - موفقیت پیدا شد که آن آثار و خردهریزهای قرارداد که باقی مانده بود از قبیل پلیس جنوب، قشون جنوب، و مستشار و غیره، بحمدالله تعالی رفت و قطع شد
🔹پس از آن ماها با یک فراغتِ بالی به کمک آقایانِ رفقا و عموم نمایندگان مشغول شدیم به یک لوایح قانونی مثل قانون استخدام، قانون ممیّزی، و از جمله قانون نفت؛ این قانونِ نفت یا خوشبختانه یا بدبختانه در وقتی در مجلس گذشت که بنده ناخوش بودم. همینقدر آقای حاج شیخ اسدالله[محلاتی] آمدند منزل و گفتند که یک چنین قانونی آمد و ما در چند دقیقه گذراندیم. بنده عرض کردم که خوب بود در چند ساعت میگذراندید و قدری بیشتر مطالعه و فکر میکردید. بعد که بیدار شدیم، هوشیار شدیم، سوءظن پیدا کردیم؛ یعنی بنده سوءظن پیدا کردم؛ خیال کردم که یک انگشت کوچکی از همان کسی که میل نداریم در کارهای ما دخالت داشته باشد، در این کار داخل است. لذا انحصار [شرکت]استاندارد[اویل] را تبدیل کردیم به عمومیت؛ برای اینکه این فکر (یعنی شاید یکی از همسایهها در این کار ربط داشته باشد) نباشد؛ و معامله را از دنیای کهنه انداختیم به دنیای نو؛ مستخدمینی[=مستشاران] را هم که از دنیای کهنه میآوردیم، قرار گذاشتیم از دنیای نو بیاوریم، و به فراغت بال موفقیت پیدا کردیم. با اینکه عرض میکنم و یقین دارم تمام ملت ایران و عموم نمایندگان در این عقیده موافق هستند، زیرا منشأاش یکی است؛ منشأ سیاست ما، دیانت ماست.(نمایندگان: صحیح است.) ما با تمام دنیا دوستیم، مادامی که متعرّض ما نشدهاند؛ هرکس متعرّض ما بشود، متعرّض او خواهیم شد. همین مذاکره را با مرحوم صدراعظم شهید عثمانی[سعید حلیم پاشا] کردم؛ گفتم اگر کسی بدون اجازه ما وارد سرحد ایران شود و قدرت داشته باشیم، او را با تیر میزنیم؛ خواه کلاهی باشد، خواه عمامهای، خواه شاپو به سر داشته باشد؛ بعد که گلوله خورد و زمین خورد، دست میکنیم ببینیم ختنه کرده است یا نه؟(خنده حضار) اگر ختنه کرده بود، بر او نماز میخوانیم و اگر ختنه نکرده بود، او را دفن میکنیم. دیانت ما عین سیاست ما است و سیاست ما عین دیانت ما؛ ما با همه دوستیم و همینطور هم دستور داده شده است...
👇👇
https://psri.ir/?id=r27s0oy8
🔻افسر انگلیسی: میرزا کوچکخان فرهیخته، شجاع، پر جذبه و با صلابت است
🔹کشیش چارلز ماری، مبلّغ مسیحی مقیم رشت، کوچکخان را یک قهرمان واقعی میدانست:«در خاتمه، میخواهم کلامی درباره میرزا کوچکخان بگویم. صرف نظر از درست یا نادرست بودن آرمانهای این مرد، به اعتقاد من او انسانی باوجدان، وطنپرستی صادق، و مردی با صفات پسندیده بسیار است. او سعی داشت رشوه، غارت، شورش، و بسیاری از چیزهای دیگری را که از صفات قوای مسلّح در ایران بود ریشهکن کند، و قوای خود را منظم و تابع قانون نگاه داشت. همچنین جان و مال اشخاصی که نمیجنگیدند، از دست او در امان بود. بعد از نبردِ منجیل شایعات فراوانی بر سر زبانها افتاد که کوچکخان به عبث بودن جنگ پی برده و تلاش میکند تا همقطارانش را از جنگیدن باز دارد، ولی کسی به حرفش گوش نمیکند. طرفدارانش او را بیشتر نه به خاطر تهوّر و تواناییاش در جنگ، بلکه به خاطر مهربانیش، عشقش، صداقت بیشائبهاش، دغدغهاش برای رفاه و سعادت کشور، عدالتش و حقیقتجوییاش تحسین میکنند. چندین افسر انگلیسی را دیدهام که این مرد را تحسین میکنند و برایش احترام قایلند
🔹فرنسیس وایت، دبیر سفارت آمریکا، نیز یکی دیگر از آمریکاییهایی بود که کوچکخان را تحسین میکرد. وایت درباره کوچکخان نوشته است:«کوچکخان، بنا به عقیده عموم، مردی تقریباً فرهیخته است، و شدیداً با چیزی که به درستی اقدامات تحکّمآمیز انگلیس در ایران میداند مخالفت میکند. او عضو حزبی موسوم به دموکرات، و مردی صادق و وطنپرست به نظر میرسد که شخصیت باصلابتی دارد، ولی کوتهبین و احتمالاً قدری خشک مغز است.» حتی در میان انگلیسیها هم کسانی بودند که کوچکخان را تحسین میکردند، از جمله ماژور ام. اچ. دانوهو:«کوچکخان یک ایرانی فرهیخته و آدابدان، با شجاعت، پر جذبه و با صلابت است. علاوه بر این، او به خوبی با نهادهای سیاسی اروپا و عِلم مملکتداری غرب آشناست. او که تجسّم «ایران جوان» مبارز است، خود را پیامبر اصلاحات میداند. او که دکترینِ ملیگرایی ایرانی در عامترین معنایش را تبلیغ میکند، اعلام کرده است که دشمن سرسخت و آشتیناپذیر حکومت ظالمانه در داخل، و مداخله قدرتها از خارج کشور است
👇👇
https://psri.ir/?id=nkh9yug7
#بریده_جراید
🔻توطئه پرویز ثابتی برای ایجاد جنگ داخلی در ایران
🔻روزنامه اطلاعات؛ ۵ اسفند ۱۳۵۷
«یکی از اپراتورهای تلکس مرکز اخبار و اطلاعات کمیته امام از توطئهای ضد انقلابی پده برداشته است. بر اساس گزارش این اپراتور به نخستوزیری، گروهی از عوامل ساواک به رهبری پرویز ثابتی شکنجهگر دژخیم ساواک، درصددند به کمک کشورهای سوسیالیستی غرب به ویژه امریکا با نفاقافکنی، درگیریهای مسلحانه بین مذهبیون و چپهای افراطی را بهوجود آورده، زمینه را برای یک کودتای نظامی فراهم کنند. شخصی که تلفنی از سوئیس صحبت کرده و خود، توطئه ضدانقلابی را در اختیار «سیدفخرالدین حسینی» یکی از «اپراتورهای تلکس» قرار داده است، مصرّاً خواستار گردیده که این مسأله با ستاد عملیاتی کمیته امام در میان گذاشته شود. تلفنکننده اظهار داشته بود: پرویز ثابتی عضو جنایتکار و فعال ساواک که مدتی پیش از ایران فرار کرده و به اسرائیل رفته بود، اخیراً به سوئیس آمده است تا به کمک پولهایی که شاه سابق از بیتالمالِ مردم ربوده، با حمایت کامل سیاسی و اقتصادی امپریالیسم غرب، توطئهای وحشتناک را در ایران به اجرا درآورد. عاملان این توطئه افراد سرسپرده ساواک منحله هستند. تعدادی از این گروه در سوئیس به دور «پرویز ثابتی» جمع شدهاند و نزدیک به ۵ هزار نفر دیگر هم در داخل کشور فعالیت پنهانی خود را آغاز کردهاند. این گروه میکوشند با ایجاد نفاق و تشدید درگیری بین کمونیستها و مذهبیون متعصب شدید، زمینه دلخواه را برای اقدامات بعدی گروه ثابتی و اجرای کامل نقشه خود در ایران فراهم سازند...».
👇👇
https://psri.ir/?id=hkwgspb5
#بریده_جراید
🔻اعترافات رئیس دفتر پرویز ثابتی
🔻ثابتی تا آخرین ساعات پیروزی انقلاب ساواک را رهبری میکرد
«...در طول این مدت[هم که] پرویز ثابتی[از کشور فرار کرده بود] رهبری ساواک را تلفنی از خارج به عهده داشت و در آن روز یعنی روز شنبه ۵۷/۱۱/۲۱ به من دستور داد که بعد از تخلیه دفتر، از اداره فرار کنم، زیرا اوضاع خیلی خراب است، ولی چون وقت جمعآوری و از بینبردن مدارک را نداشتم، از محل کارم واقع در باغ مهران سلطنتآباد فرار کردم. در آن روز مبلغی بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون ریال از بودجه سرّی در اختیار من بود تا سهمیه هر مأمور را داخل پاکت بگذارم و به آنها بدهم، ولی ناگهان به من دستور دادند جان خودت را نجات بده و فرار کن...».
📌 روزنامه اطلاعات؛ ۲۷ اسفند ۱۳۵۷
🔻اظهار نظر شاپور بختیار در مورد پرویز ثابتی
🔻بختیار: پرویز ثابتی با شکنجه و معاملات کثیف در ارتباط است
«...او گفت این نظر جبهه است که تغییرات مشخصی در زمان نخستوزیری شریفامامی امکانپذیر است. به تدریج تمام سیستم شاه باید منحل گردد. پرویز ثابتی باید از ساواک برکنار شود، چون او با شکنجه و معاملات کثیف در ارتباط است...».
#اسناد_لانه_جاسوسی_آمریکا
👇👇
https://psri.ir/?id=eek2t8gy
🔻پرویز ثابتی به روایت حسین فردوست
🔻به هیچوجه نمیتوانستم به ثابتی اعتماد کنم
🔹زمانی که قائممقام ساواک شدم، ثابتی یک جوان کمتر از ۳۰ سال بود و شغل او ریاست بخش مربوط به احزاب پنهانی بود. او را ندیدم تا زمانی که مقدم را به جای مصطفی امجدی مدیرکل سوم کردم. ناصر مقدم مأموریت داشت که آثار سوء دوران امجدی را در اداره کل سوم رفع کند و به این سازمان نظم و تحرک ببخشد. قرار بر این بود که او بدون توجه به بندوبستها و سفارشها جوانان با استعداد را تشویق کند و بالا بکشد و به آنها میدان جولان بدهد تا اداره کل سوم آن چیزی شود که باید باشد. روزی مقدم گفت:«تعدادی پرسنل در اداره کل سوم شناسایی کردهام که بسیار لایق هستند. اگر هر چند وقت یکبار یکی از آنها را احضار کنید ولو برای صحبتهای متفرقه، موجبات تشویق آنها فراهم میآید، زیرا خیلی علاقه دارند شما را ببینند!» اسامی را به خاطر دارم. اول ثابتی را گفت، سپس عطارپور و بعد فرنژاد. به مقدم گفتم: هر موقع خواستند مرا ببینند مختارند؛ به منشی من اطلاع دهند و بلافاصله فرد متقاضی احضار خواهد شد! این چند نفر بین خود نوبت گذارده بودند، به طوری که حدوداً هر دو هفته یکبار یکی از آنها را میدیدم
🔹پس از چند جلسه، برداشت من از ثابتی این بود که بسیار مقامپرست و متظاهر است. دارای هوش خوب -و نه بیشتر- است، ولی قوه بیان خیلی خوب دارد. در مجموع کارمند خوبی به شمار میرفت، ولی به علت آن قدرت بیان و تظاهر، خود را بیش از آن چیزی که بود نشان میداد. این رفتار قطعاً در من اثری نداشت ولی در دیگران مانند مقدم و نصیری مسلّماً بیاثر نبود. دروغ و راست را مخلوط میکرد تا میزان فعالیت و موفقیت خود را ۲-۳ برابر واقع جلوه دهد. آرام و مسلط بر اعصاب خود بود. ساختمان فکریاش طوری بود که همیشه به او خوش میگذشت. از خود انتقاد نمیکرد و راضی و خیلی راضی از خود بود. حال آنکه عطارپور و جوان در کار خود جدیتر و علاقمندتر بودند و متظاهر هم نبودند. بدون تظاهر، مشخص بود که قدرت فکری آن دو بیش از ثابتی است و ضمناً میتوانند کاملاً مورد اعتماد واقع شوند، حال آنکه ثابتی به هیچوجه نمیتوانست اعتماد مرا جلب کند و به نظر من او برای کار اطلاعاتی ساخته نشده بود و بیشتر به درد کار سیاسی میخورد
👇👇
https://psri.ir/?id=o9whlzmr
🔻حزب توده سروصدا به راه انداخت و غائله آذربایجان را به وجود آورد
🔹بیستوچهار روز از شهریورماه ۱۳۲۳ میگذرد که «سرگئی. آی. کافتارادزه» معاون وزارت امور خارجه شوروی همراه با یک گروه کارشناس و متخصص، وارد تهران میشود. این گروه بدون آن که کسی از منظور و مقصودش آگاه باشد، از تهران به سمنان و بخشهای شمالی ایران سفر میکند و در پی بررسی کامل به تهران باز میگردد. مردم از سفر «کافتارادزه» و همراهانش آگاهند، اما هیچ نمیدانند که در پس پرده این مسافرت ناگهانی چه میگذرد. همه از یکدیگر میپرسند: ماجرا چیست؟ روسها چه میخواهند؟... اما کسی پاسخی بر این پرسش ندارد و ماجرای رازآمیز سفر «کافتارادزه» و کارشناسان روس در پرده میماند تا سرانجام روزنامه اطلاعات برای اولینبار از چند و چون ماجرا برای خوانندگان خود سخن میگوید و مردم را در جریان وقایع میگذارد
🔹با پخش گفتوگوی مدیر روزنامه اطلاعات و «سرگئی کافتارادزه» -معاون وزارت امور خارجه شوروی- مردم از پردهپوشی دولت در چنین مسأله مهمی، میپریشند[=پریشان میشوند] و دامنه گفتوگو پیرامون امتیاز نفت شمال -با خاطره ناخوش امتیازهای پیشین- آنچنان بالا میگیرد که محمد ساعد -نخستوزیر- را پس از دو هفته ناگزیر به توضیح در مجلس شورای ملی میکند. در همین جلسه است که نخستوزیر برای اولینبار از ماجرای نفت پرده بر میدارد(و چنانکه گفتیم، دکتر رضا رادمنش -عضو فراکسیون حزب توده- و یارانش، گفتههای پیشین خود را از یاد بردند و برای اعطاء امتیاز نفت شمال به شوروی، سینه چاک کردند).... در پی سخنرانی ساعد، کافتارادزه یک مصاحبه ترتیب میدهد و دوباره نوبت به نخستوزیر میرسد تا مدیران جراید را به یک مصاحبه مطبوعاتی بخواند. سرانجامِ این گفتوگوها قانونی است که در جلسه یازدهم آذرماه ۱۳۲۳ از مجلس شورای ملی میگذرد و راه اعطاء هرگونه امتیازی به هر کشوری را میبندد
🔹دکتر رضا رادمنش و دکتر فریدون کشاورز-دو تن از نمایندگان عضو فراکسیون حزب توده- درباره اینکه ضروری است در این باب مطالعه بیشتری به عمل آید و اینقدر عجله و شتابزدگی مورد ندارد و تصویب این طرح بیمورد است، مخالفت میکنند تا راه برای «کافتارادزه» همچنان هموار باشد. ولی سرانجام مجلس پس از مذاکرات طولانی، تا ساعت دو و چهلوپنج دقیقه بعداز ظهر، طرح را تصویب میکند. درست روز بعد از تصویب این طرح است که از آذربایجان سروصدا برمیخیزد؛ افراد حزب توده میتینگها میدهند و سرانجام، غائله آذربایجان را پدید میآورند
👇👇
https://psri.ir/?id=huoxhdbd
#سند_تاریخی
🔻ثابتی: به اختلافات بین فارسها و تُرکها دامن بزنید
🔻تاریخ سند: ۲۸ اسفند ۱۳۵۶
از: اداره کل سوم-۳۱۲
به: سازمان اطلاعات و امنیت قم
به نحو مقتضی به اختلافات موجود بین فارسها و تُرکها دامن زده و از این جریان به طور مطلوب بهرهبرداری و نتایج حاصله اعلام. ثابتی
#پرویز_ثابتی
👇👇
https://psri.ir/?id=alm53imm
#سند_تاریخی
🔻اظهار نظر ساواک در مورد شهید مفتح
🔻تاریخ سند: ۱۷ مهر ۱۳۵۲
خیلی محرمانه
از: ساواک
به: ریاست شهربانی کل کشور(اداره اطلاعات)
درباره: شیخ محمد مفتح فرزند محمود
نظر به این که نامبرده بالا از روحانیون افراطی و ممنوعالمنبر است، لذا انتخاب مشارالیه به عنوان متصدی مسجد جاوید از نظر این سازمان به مصلحت نیست. مراتب جهت آگاهی اعلام میگردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور ـ ارتشبد نصیری
👇👇
https://psri.ir/?id=mprahbjf
#سند_تاریخی
🔻فریب این برنامهها را نخورید
🔻تاریخ سند: ۸ شهریور ۱۳۵۷
خیلی محرمانه
موضوع : اظهارات شیخ محمد مفتح
شیخ محمد مفتح پیشنماز مسجد قبا ضمن یک گفتگوی دوستانه با یکی از دوستانش اظهار داشته این شریف امامی کسی است که جواز مشروبفروشیها را امضاء میکرد، حالا چطور شده که گربه زاهد شده است؟! در خاتمه بحثش گفته است فریب این برنامهها را نخورید، منتظر امریه مرجع خودمان[=امام خمینی] از نجف اشرف هستیم.
👇👇
https://psri.ir/?id=nx8v5wuk
#سند_تاریخی
🔻گزارش ساواک از فعالیتهای «آژانس یهود» در تهران
🔻 تاریخ سند: ۲۸ فروردین ۱۳۳۷
🔹 سازمان مزبور در تهران، تشکیل شده از یک نفر رئیس به نام یوسفبننیسان که قریب چهارسال است با حقوق ماهیانه ۸۰۰۰۰ ریال در تهران انجام وظیفه میکند و دارای یک معاون است که در غیاب رئیس وظایف وی را انجام میدهد به نام یعقوب ناموردی[=نیمرودی] تبعه اسرائیل که در واقع امور کنسولی آژانس را اداره مینماید و ماهیانه ۶۰۰۰۰ ریال حقوق دریافت میدارد. آژانس یهود دارای دایره بهداری است برای معاینه و مداوای مهاجرین یهودی که از شهرستانها به تهران وارد میشوند و چندی است که در بهشتیه قدیم یهودیان مستقر گردیده و دارای بخش امراض داخلی و بخش چشم پزشکی و چندین پرستار میباشد. ریاست شعبه بهداری به عهده دکتر کھنی است که تقریباً تمام وقت خود را صرف اداره آژانس و مهاجرین مینماید و دارای دو مطب در خیابان حاج شیخ هادی و سیروس میباشد. کلیه مهاجرین یهودی که به اسرائیل اعزام میگردند از نظر پزشکی کاملاً تحت معاینه قرار میگیرند و پس از اطمینان از سلامتی کامل جسمی و روحی به اسرائیل اعزام میگردند
🔹 وظیفه رئیس آژانس یهود: تشکیل انجمنها و کنفرانسها و تهیه وسایل و تماس با مأمورین ایرانی و اعزام مأمور به شهرستانهای ایران برای تبلیغ جهت آمادهنمودن خانوادههای جدید یهودی ایرانی مخصوصاً دارندگان عائلههای ۵ الی ۱۰ نفری برای اعزام به اسرائیل - انجام وظیفه یک نفر نماینده سیاسی در کشورهای مترقی و رسمی - صدور اجازه ویزا برای ورود به کشور اسرائیل به امضاء خود یا امضاء معاون وقت - پذیرایی از مأمورین اعزامی از اسرائیل در تهران و اعزام آنها به شهرستانها و در صورت لزوم، دعوت از کلیه یهودیان ایرانی جهت تشکیل کنفرانسها - ترتیب دادن جشنهای مذهبی و اداره سازمانی با عدهای کارمند و حسابدار و صندوقدار و پرداخت کلیه حقوق و هزینههای لازم سازمان. هزینههای لازمه سازمان آژانس یهود در تهران مرتباً ماهیانه از طریق پاریس به صورت طلای شمش وارد که مستقیماً به نام رئیس آژانس یهود وقت در تهران میباشد و پس از وصول، مطابق مقررات گمرکی در بازار آزاد به ایرانی نام اهل عراق عرب تاجر بازار و فروشنده طلاآلات فروخته شده و وجه آن به بانکها و در صورت لزوم مبلغی نیز در صندوق اداره نگاهداری خواهد شد...
👇👇
https://psri.ir/?id=hx36519p
🔻گزارشی از روند مهاجرت یهودیان به فلسطین
🔻مقاله روزنامه اطلاعات درباره اوضاع فلسطین در سال ۱۳۱۲
🔹 اکثر اشخاصی که اخبار واصله راجع به اغتشاشات فلسطین را که اخیراً به موجب اطلاعات آژانسهای خارجی در آنجا اتفاق افتاده است، خواندهاند، گمان میکنند که حوادث مزبور، ناگهانی و بدون مقدمه بوده است. ولی آنهایی که آشنا به اوضاع جاری و حوادث آلمان و اطلاع از قضایای فلسطین و اجتماعات مسلمین آنجا دارند، وقوع اغتشاشات مزبور را انتظار داشته و بدیهی است دولت سرپرست هم یعنی انگلستان کمال سعی را به عمل خواهد آورد که آتش فتنه و آشوب را خاموش[!] و حاکم بر وضعیت آنجا باشد. فیالحقیقه از آن وقتی که ملّیون سوسیالیست در آلمان زمام امور را به دست گرفته و نهضت ضد یهود در سرتاسر مملکت آلمان شروع گردید، اهالی فلسطین یعنی مسلمین و اعراب و حتی مسیحیان مقیم آنجا خطر مهاجرت یهود را احساس کرده و جمعیت صیهونیت[=صیونیت] نیز که قبل از وقایع نهضت ضد یهود در آلمان تقریباً مأیوس از ایجاد وطن ملی در فلسطین شده بودند، و این یأس و ناامیدی هم بر اثر «کتاب سفید» منتشره از جانب انگلستان بود که از چگونگی تشکیل رژیم پارلمانی در فلسطین گفتگو و به طور کلی منافع مسلمین و اعراب را در ایجاد رژیم مزبور بهتر از منظور کانون صیهونیت تأمین کرده بود، نهضت ضد یهود در آلمان یک وسیله یا به عبارت دیگر اسلحه بُرندهای به دست یهودیان داد که به نام مظلومیت و فشار وارده، حق مهاجرت به ارض فلسطین را مطالبه، و شروع به مهاجرت نمودند
🔹 ضمناً باید متذکر بود که حکومت فلسطین مقررات مخصوصی برای مهاجرینِ یهود وضع نموده که عده مهاجرین به موجب آن مقررات تحدید شده است، ولی با وقایع آلمان و مهاجرت یهود از آن سرزمین، زعمای قوم اسرائیلی در لندن اقداماتی به عمل آوردند که به طور فوقالعاده و استثنائاً به آنها اجازه مهاجرت به فلسطین داده شود. گرچه رسماً اطلاع دادند که اقدامات آنها عقیم مانده، ولی از طرف دیگر ورود عده زیادی مهاجر یهود به فلسطین سوءظن اعراب را بیش از پیش نموده و فعالیت آنها را در مقاومت با مهاجرت دستهجات یهود دو چندان نمود. ولی باز هم این حوادث نمیتوانست هسته واقعی اغتشاشات اخیر شود که منتهی به زد و خورد با پلیس و قوای حکومتی گردد. بنابراین یک وقایع و مقدمات دیگری در کار بود که آتش فتنه خوابیده را دامن زده و قضایای سال ۱۹۲۸ راجع به «دیوار ندبه» را گویی تجدید مینماید. این وقایع و مقدمات چه بود؟
🔹 در بحبوحه عقد اجتماعات جوانان فلسطینی و کنگره اعراب و مسیحیانِ مقیم فلسطین و تصمیمات جدی که برای تبلیغات مسالمتآمیز در شهرهای فلسطین بر علیه مهاجرت یهود اتخاذ مینمایند، و در یک همچو موقعی که احساسات وطنپرستی جمعیتهای مزبور در اعلیدرجه به جوش و خروش آمده است، خبری از آلمان واصل میشود مبنی بر این که:«بین حکومت آلمان و کانون صیهونیت موافقت به عمل آمده است که یهودیانی که میخواهند مهاجرت به فلسطین کنند، آزاد هستند». البته این سؤال متبادر به ذهن خواهد بود که آلمانها مهاجرت یهود را از خاک خود طالب بوده، و موافقت در این میان چه معنی خواهد داشت؟ جواب این است که آلمانها فیالواقع با خروج یهودیان سرمایهدار موافق نبوده، یعنی اجازه نمیدادند که با بحران اقتصادی و وضعیت مالی خود، سرمایهداران یهود سرمایههای خود را به صورت پول نقد درآورده، از آلمان خارج کنند. به علاوه لازم بود یک اسلحهای برای قطع زبان یهود و تبلیغات آنها از حیث تحریم امتعه آلمان در بازارهای دنیا در دست داشته باشند. با این مراتب بیمیل نخواهید بود اطلاع پیدا کنید که دیپلماسی آلمان با یهود سرمایهدار و مهاجرت آنها چه طور بازی کرده است؟...
📌متن کامل در آدرس زیر:
https://psri.ir/?id=gswr175g
🔻 دامنزدن به اختلافات و درگیریهای قومی بخشی از استراتژی پیرامونی اسرائیل
از آغاز تأسیس دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین، سیاست برقراری ارتباط با اقلیتهای قومی و نژادی و نفوذ در درون آنها، بخشی از برنامه سران و رهبران اسرائیل را در خاورمیانه عربی تا شمال آفریقا تشکیل میداد. تحریک اقوام و طوایف گوناگون جزئی از توطئه نزاع قومی در جهان اسلام بود که در چارچوب استراتژی پیرامونی اسرائیل قرار داشت. در کتاب ارتباط خطرناک، در ارزیابی اهداف اسرائیل از نفوذ در میان اقوام و گروههای مختلف و دامن زدن به اختلافات و درگیریهای قومی در کشورهای اسلامی آمده است:«بخش عمده افراد قبیله ایدی امین[دیکتاتور اسبق اوگاندا] موسوم به کاکوا در کنار مرزهای جنوبی سودان سکنا داشتند. از اواخر دهه ۱۹۶۰ یک جنبش جداییطلب به نام «آنیانیا» در این منطقه به تحریک اسرائیلیها با دولت عرب و مسلمان مستقر در خارطوم میجنگید. به گفته منابع اسرائیلی، این جریان با هماهنگی سازمان سیا انجام میشد. همانند مورد کُردهای عراق، این نیز یک کاربرد تاکتیکی از استراتژی پیرامونی اسرائیل بود که بر اساس آن کشورهای عرب تضعیف میشدند و ثبات خود را از دست میدادند.» به نوشته نشریه عربیزبان الشروق، در پژوهشهای انجامشده از سوی اسرائیلیها آمده است که پس از تأسیس دولت یهود در فلسطین، تماسهای اسرائیل برای حمایت از اقلیتهای قومی متوقف نشد، چرا که دیوید بنگوریون تمایل شدید به حفظ و توسعه این روابط داشت و معتقد بود، کمک به این اقلیتها برای آزادشدن از سلطه عربها[=مسلمانان]، به منافع امنیتی و استراتژیک اسرائیل خدمت میکند. جنبشهای صهیونیستی و سرویسهای وابسته به آن، همواره چنین سیاستی را در پیش داشتهاند. آژانس یهود تماسهای خود را در این ارتباط از دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ در جهان اسلام آغاز کرد. تلآویو علت اتخاذ چنین موضعی را اینگونه توجیه میکند که اقلیتها در جهان اسلام و عرب با اسرائیل سرنوشت مشترکی دارند و چارهای ندارند که برای مقابله با فشار اسلام و عربها در کنار دولت یهود قرار گیرند. بر اساس منابع اسرائیلی، بنگوریون نخستوزیر و وزیر جنگ وقت اسرائیل در سال ۱۹۵۵-۱۹۵۴ با کمک موشه دایان رئیس ستاد کل ارتش، طرحی را برای انجام یک کودتا توسط مارونیهای طرفدار اسرائیل در لبنان و حمایت از این طایفه در هر جنگی علیه مسلمانان تهیه کرد. همین موضع را اسرائیلیها در قبال کُردهای عراق و بربرها در مغرب عربی و در قبال جنوب سودان در پیش گرفتند. در طرح اسرائیلیها حتى قبطیهای مصر هم گنجانده شدهاند؛ در حالی که اسرائیل، به دشواری اجرای چنین طرحی، به دلیل همبستگی جامعه مصر، معترف است.
👇👇
https://psri.ir/?id=ah7t2qd7
🔻 امام خمینی: شاه در رأس عمّال اسرائیل است
🔻 اعلامیه امام خمینی(ره) به مناسبت سومین جنگ اعراب و اسرائیل؛ مهرماه ۱۳۵۲
🔹 در شرایطی که مسلمین برای آزادی فلسطین و سرزمینهای خود جانفشانی میکنند، شاه جمعیت کثیری از علماء، فضلاء و اساتید برجسته حوزههای علمیه و بسیاری دیگر از روشنفکران ایرانی را به زندان و تبعید کشیده و تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار داده است. میتوان گفت که این صحنهسازیها و دستگیریها برای سرگرم کردن ملت ایران به مصیبتهای خود و دور نگهداشتن اذهان از جنگ ملت اسلام با اسرائیل است. وحشت از گسترش مبارزه و ایجاد همآهنگی بین کلیه طبقات، و پشتیبانی قاطبه ملت مسلمان ایران از جنگ عادلانه مردم عرب است که موجب شده شاه دست به زندان و تبعید غیرقانونی و بدون جهت علماء و روشنفکران بزند، تا مبادا اعتراض کنند که چرا رژیم ایران در این امر حیاتی که برای مسلمین پیش آمده بیتفاوت است؟؟ و یا از اسرائیل طرفداری میکند؟؟
🔹 وظیفه ملت غیور ایران است که از منافع آمریکا و اسرائیل در ایران جلوگیری کرده و آن را مورد هجوم قرار دهند، هر چند به نابودی آن بیانجامد. وظیفه علماء اعلام و مبلّغین است که جرائم اسرائیل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد کنند. علماء اعلام و ملت شریف ایران نباید در این امر ساکت باشند، و لازم است از هر طریق ممکن شاه را وادار کنند که در صف مسلمانان قرار گیرد و از خیانت بیشتر به قرآن و پیروان آن پرهیزد؛ و جنایات این عفریت خونخوار را بیش از پیش برملا سازند تا چهره باطنی او بهتر روشن گردد؛ و اگر یهود ایران برای کمک به اسرائیل مشغول فعالیت باشند -چنانکه هستند و بیشک از کمک شاه هم برخوردار میباشند- بر ملت ایران است که از آن جلوگیری کنند؛ و برای مجاهدینی که در آتش و خون به سر میبرند صندوق اعانهای باز نمایند و از هیچ کوششی خودداری نورزند. اینجانب کراراً خطر اسرائیل و عمّال آن را که در رأس آنها شاه ایران است، گوشزد کردهام
👇👇
https://psri.ir/?id=s5jj7cqz
🔻شهریور ۱۳۲۰ و واکنشهای اجتماعی در برابر کشف حجاب
🔹هجوم نیروهای متفقین به ایران در شهریور ۱۳۲۰ تأثیر آشکاری بر عرصههای سیاسی و اجتماعی کشور بر جای نهاد. رضاشاه تحت فشار انگلستان، به ناگزیر استعفا داد و از ایران رفت. با رفتن رضاشاه، بساط اصلاحات سیاسی و اجتماعی وی، تحمیل نظام اجباری و... برچیده شد و روش استبدادی حکومت در ایران موقتاً پایان یافت. آزادی نسبی پس از شهریور ۲۰ که به مدت چند سال در ایران دوام یافت، سبب شد افکاری که برای مدتی ناگزیر به سکوت شده بودند، دوباره انتشار یابند و شرایطی به وجود آید تا حتی عوامل استبداد را به صورت ظاهر هم که شده به محاکمه بکشانند. در راستای همین شرایط بود که فرصت مناسبی برای بازگشت دوباره حجاب و حضور گسترده زنان محجبه در اجتماع پدید آمد. مشکلات سیاسی و اجرایی ناشی از جنگ و اشتغال دولت به امور فوریتر و ضروریتر، در این بازگشت تأثیر اساسی داشت
🔹این تغییر ناگهانی در وضعیت زنان، نشان میدهد جریان پیشرفت کشف حجاب در دوره رضاشاه بیشتر بر اساس زور و اجبار بوده و اقدامات تنبیهی بر اقدامات تبلیغی پیشی داشته است؛ بدون آن که تمایلی به اجرای آن در بدنه اجتماع بوده باشد. اگر رضاشاه قضیه کشف حجاب را با تبلیغات تعقیب میکرد و نسبت به زنان محجبه شدت عمل به خرج نمیداد، شاید گرایش مجدد به سوی حجاب از سوی کسانی که چند سال کشف حجاب کرده بودند، به این اندازه چشمگیر نمیبود. به طوری که زنان بیحجاب برای مدتی فقط در شهرهای بزرگ و آن هم در مناطق مرفهنشین به چشم میخوردند. به دنبال این بازگشت، شرایط به گونهای دگرگون شد که عبارت مغازهها نیز تغییر کند: بسیاری از فروشگاهها اعلام داشتند به خانمهای بیحجاب جنس نمیفروشیم، همان طور که شش سال قبل این شعار کاملاً برعکس بود، یعنی به زنان چادری و باحجاب جنس فروخته نمیشد. فاصله بین فروخته میشود و فروخته نمیشود، تقریباً شش سال بود. بسیاری از دختران باحجاب که به سبب داشتن حجاب از رفتن به مدارس منع شده بودند، اینک با حجاب به مدرسه میرفتند و آزادانه به تحصیل علم و دانش مشغول بودند
#کشف_حجاب
👇👇
https://psri.ir/?id=iviygzu6
#سند_تاریخی
🔻بازداشت یک واعظ به دلیل سخنرانی علیه بیحجابی در سال ۱۳۰۷
🔻تاریخ سند: ۲۸ شهریور ۱۳۰۷
از شیراز
خدمت ریاست محترم دفتر مخصوص شاهنشاهی
سیدعبدالله واعظ خراسانی شب ۲۷ جاری در مسجد نو، حین وعظ اظهاراتی تحت عنوان مذمّت رفع حجاب و مبنی بر تهییج اهالی مینموده. علیهذا اینک به اداره نظمیه دستور داده شد فوراً مشارالیه را جلب و اعزام نمایند. عناوینی که مخالف انتظامات و مورث هیجان عمومی است به کلی متروک، و الاّ مورد تنبیه و تبعید واقع خواهد گردید.
👇👇
https://psri.ir/?id=rtpl1nr7
🔹اسنادی از کشف حجاب در دوران پهلوی اول
https://psri.ir/?id=57dg6a6e
#بریده_جراید
🔻حجاب باعث فساد اخلاق بود!
🔻نامه فرخروی پارسا به مدیر روزنامه اطلاعات در دیماه ۱۳۲۰
🔹دیروز مصادف با روز ۱۷ دی بود. بنده تصور میکردم در این روز که متعلق به بانوان کشور است و روزیست که زنان ما قدم مهمی در راه ترقی و کمال برداشتند، لااقل یکی دو ستون از روزنامه را به بحث در پیرامون جهان زنان و وظایف و تکالیف آنان تخصیص خواهید داد، ولی متأسفانه نه تنها در روزنامه اطلاعات مقالهای در این موضوع دیده نشد، بلکه سایر روزنامههای پایتخت هم در پیرامون این واقعه مهم اجتماعی چیزی ننوشتند، و حتی کانون بانوان هم در جشنی که به مناسبت عیدسعید غدیر که مصادف با این روز بود، برپا کرد یادی از هفدهم دی ننمود. ما نباید فراموش کنیم که در این روز موفقیتی بزرگ نصیب ملت ایران گردید و زنان و خواهران ما که نیمی از مردم کشورند، از قید اسارت و بردگی رهایی یافتند و مانند همه بانوان و زنان کشورهای متمدن جهان از حقوق آدمیت برخوردار گردیدند[!]
🔹البته این روز در تاریخ ایران فراموششدنی نیست و ما میدانیم آن حجاب و چادر و روبندی که سابقاً در کشور وجود داشت، چهقدر موجب فساد اخلاق[!] و زیانآور بود. در این موقع که تاریخ ما تجدید شده و نسیم جانپرور آزادی در سراسر کشور وزیدن گرفته است، شایسته بود در روز ۱۷ دی مطبوعات ما مقالاتی در پیرامون بانوان مینوشتند و شمهای از وظایف و تکالیف امروز ایشان را تشریح مینمودند. شکی نیست که امروز وظایف بانوان ما با دیروز فرق کرده است و دختران و زنان هوشمند ایران باید سعی کنند که بیش از پیش در انجام دادن وظایف مادری و خانوادگی خود کوشش نموده و فرزندان خود را آزاد و آزادمنش و پاکیزهاخلاق و پاکیزهخو بار آورند، و از کودکی اندیشه حریّت و آزادگی را در دماغ آنها بپرورانند. به هرحال امیدوارم این تذکار بنده مورد توجه ارباب مطبوعات قرار گرفته و به نحوی این غفلت را جبران نمایند
#کشف_حجاب
👇👇
https://psri.ir/?id=fvskhvso
#سند_تاریخی
🔻اظهارات سردبیر مجله فردوسی پیرامون مرگ غلامرضا تختی
🔹تاریخ سند: ۲۷ دیماه ۱۳۴۶
خیلی محرمانه
موضوع: اظهارات سردبیر مجله فردوسی درباره مرگ تختی
روز ۴۶/۱۰/۲۵ عباس پهلوان سردبیر مجله فردوسی در یک صحبت کاملاً خصوصی به جمشید ارجمند کارمند اداره جلب سیاحان اطلاع میداد دستگاههای انتظامی از عکس تختی که به صورت گراور چاپ شده بود و روی جلد مجله «فردوسی» و «سپید و سیاه» قرار گرفته جلوگیری نموده و بیاندازه به قول خودشان از این دخالت بیمورد ناراحت میباشند. دستگاههای انتظامی به روزنامه کیهان و اطلاعات دستور دادهاند تا جلوی مقدار زیادی از این آگهیهای تسلیت را بگیرند، و همینطور دستور دادهاند عکس تختی از روی جلد مجله سپید و سیاه برداشته شود و چند صفحه از مجله را نیز که عکسها و نوشتههای مربوط به تختی بوده است توقیف نمودهاند، و به روزنامههای روزانه نیز دستور داده شده از نوشتن جریان مشروح شبِ هفت تختی خودداری نمایند و یک کشتیگیر و یک افسر نیروی هوایی نیز به خاطر تختی خودکشی کردهاند.
نظریه منبع: این شایعات به خصوص عملی که با دو مجله شده است، عکسالعمل شدیدی در بین دانشجویان داشته و خیلی در این مورد بحثها شده است و اکنون دانشجویان مشغول تهیه پرچمها و عکس و برنامه مفصلی برای چهلم تختی میباشند.
👇👇
https://psri.ir/?id=ole8jljy
#سند_تاریخی
🔻گزارش ساواک از قیام ۱۹ دی قم
🔹روز ۳۶/۱۰/۱۹[۲۵] هم مانند روز هجدهم بهعنوان اعتراض نسبت به مقاله روزنامه اطلاعات که به خمینی اهانت کرده بود درسهای حوزه علمیه قم تعطیل بود و همچنین بازار قم و مغازههای اطراف بازار و اکثر مغازههای خیابانها تعطیل بودند. ساعت حدود ده صبح طلبهها که در مسجد اعظم و مدرسه خان و صحنین اجتماع کرده بودند به طور دسته جمعی به منزل شیخ هاشم آملی رفتند. آملی مختصر و در چند کلمه گفت ما این اهانت را محکوم میکنیم و ساکت نمینشینیم. من پیشقدم شده با آیات و مراجع دور هم مینشینیم و تصمیم میگیریم که چه باید بکنیم. حرفهایی داریم که در اینجا صلاح نیست بگویم. کارهای شما را تحسین میکنیم. همه شما را دوست داریم. به خاطر شماها ما را میشناسند. شما هم متحد باشید
🔹پس از سخنرانی آملی، طلاب به منزل علامه طباطبایی رفتند و علامه طی چند کلمه برنامه دولت را در این مورد محکوم کرد. سپس شیخ محمد یزدی رشته صحبت را به دست گرفته و گفت چرا احساسات مردم را ندیده میگیرند. آیا نمیدانند مردم بیدار هستند. یک نفر مجهولالهویه مقالهای در روزنامه این مملکت مینویسد و یا در روزنامههای قبل اهانت میکردند اینها به ضرر خودشان است. پس از سخنرانی یزدی طلاب از منزل علامه به مدرسه امیرالمونین رفتند و در آنجا آقای ناصر مکارم شیرازی سخنرانی کرده و اظهار داشت بدانید که در صدر اسلام تا کنون برنامه همینطور بوده. به پیغمبران اهانت میکردند تا این زمان که بر میدارد در یک کاغذپاره به مرجع بزرگ توهین میکند....
👇👇
https://psri.ir/?id=d480zu87
#سند_تاریخی
🔻او طرفدار جدّی سیاست انگلستان است
🔻بیوگرافی تهیه شده توسط ساواک از اسدالله رشیدیان
«...به اغلب از رجال برجسته، امراء ارتش، نمایندگان مجلسین سنا و شورای ملی و کسبه و اصناف و بازرگانان و همچنین درباریان خصوصاً با والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی، والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی و آقای[سلیمان]بهبودی و از مجلسین صرّافزاده، سنندجی، جلیلی، طباطبایی قمی، فتحالله فرود، محمدعلی مسعودی، عماد تربتی، [محمد]ساعد، بوربور، [عباسقلی]گلشاییان، جمال امامی کاملاً مربوط است....به علت وابستگی به رجال و دستگاه حاکمه صاحب نفوذ زیاد است و بین رجال نیز نفوذ فوقالعادهای دارد...از طرفداران جدّی سیاست انگلستان است و با مقامات سفارت مزبور در تهران نیز ارتباط دارد...در حال حاضر از آقایان وزراء دکتر[منوچهر]اقبال، تیمسار ضرغام، ناصر، نیساری، ناصر ذوالفقاری، و همچنین رئیس شهربانی کل، مدیرکل بنگاه برق، تیمسار نویسی معاون وزارت گمرکات با وی روابط نزدیک دارند و به علاوه رشیدیان با داشتن روابط نزدیک با خاندان جلیل سلطنت خصوصاً اعلیحضرت همایونی زیاد تظاهر مینماید و در جلساتی که از طرف خاندان جلیل سلطنت تشکیل میشود اغلب شرکت دارد، و تا سال قبل منزل رشیدیان تقریباً مرکز ثقل وزارتخانهها و محل رتق و فتق امور و انتصابات بوده و اغلب از امور کشور قبلاً در منزل او مورد بحث واقع، بعداً به مرحله عمل در میآمده است... اسدالله رشیدیان در زمان حکومت دکتر مصدق به علت داشتن فعالیت علیه دولت، در حدود چهارماه در اداره کارآگاهی بازداشت بوده، زیرا تیمسار[فضلالله]زاهدی مدتی در منزل وی مخفی گردیده بوده است.»
#انگلیس
👇👇
https://psri.ir/?id=asuqfbic
🔻فتوای آیتالله در آن زمستان سخت
🔻صدور اجازه از سوی امام خمینی جهت استفاده از سهم مبارک امام (ع) برای کمک به فقرا و مستمندان در زمستان سال ۱۳۴۲
🔹متن استفتاء از امام خمینی در دیماه ۱۳۴۲:
تعاونوا علی البر و التقوی
محضر مبارک حضرت آیتالله العظمی آقای حاجآقا روحالله خمینی مدّظلهالعالی
به طوری که خاطر شریف مستحضر است سرمای شدید و بیسابقۀ امسال که مصادف با ماه مبارک رمضان نیز شده، لزوم کمک به مستمندان را بیشتر کرده است؛ لذا عدهای از محترمین تجّار و اصناف تبریز از محضر مبارک تقاضا میکنند که اجازه بفرمایید از سهم مبارک امام -علیهالسلام- به فقرا و مستمندان کمکهای نقدی و جنسی و لوازم سوخت بنمایند. ادامالله ظلّکم علی رئوس المسلمین.
آذربایجانیهای مقیم مرکز؛ ۲۸ شعبان ۸۳ [۲۴ دیماه ۱۳۴۲]
🔹متن پاسخ امام خمینی به استفتاء:
بسم الله الرحمن الرحیم
حالِ مستمندان در این سرمای سخت موجب نگرانی شدید اینجانب است؛ معالأسف مستقیماً نمیتوانم به آنها کمک مؤثری بنمایم*. البته وظیفه مسلمین ثروتمند و آقایان تجار و اصناف محترم است که با کمکهای دستهجمعی نگذارند برادران ایمانی به سختی بگذرانند یا خدای نخواسته صدمه به آنها وارد شود و در صورتی که از وجوه خیریه و زَکَوات رفع احتیاج مستمندان نمیشود، مجازند برای تهیه ذغال و سایر ضروریات آنها از محل سهم مبارک امام -علیهالسلام- صرف نمایند. البته مصرف سهم مبارک باید در تحت نظر هیأتی از معتمدین محل باشد. از خداوند تعالی آسایش فقرا و برکت اهل خیر را خواستارم. روحالله الموسوی الخمینی
-----------------------------------------------------
* امام خمینی(ره) در آن زمان در حصر خانگی به سر میبردند.
👇👇
https://psri.ir/?id=sso7ixjb