💢آزادی امام و بازگشت به قم
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/37
🔹عقربه ساعت، تقريباً ده شب يكشنبه 16 فروردين ماه 43 را اعلام مىكرد كه ماشين شورلت سياهرنگى كه بهوسيله چند ماشين ديگر اسكورت مىشد، سركوچه امام مقابل #بيمارستان_فاطميه توقف كرد و امام از آن پياده شد. همراهان او كه عبارت بودند از سرهنگ مولوى و چند تن از مقامات نظامى و امنيتى پس از پياده كردن امام بهسرعت از آنجا دور شدند تا خودشان از هرگونه پيشامد غيرمنتظرهاى دور بمانند!
🔸چند تن از دانشآموزان و محصلين كه در حاشيه خيابان مشغول حاضر كردن دروس خود بودند و متوجه پياده شدن امام از ماشين شدند،
بىاختيار فريادى از عمق قلب كشيدند و به سوى او شتافتند. برخى از عابران كه #امام_خمينى را در ماشين ديده بودند نيز، شتابان خود را به او رسانيدند. در آن ساعت شب با آنكه كوچهها و خيابانها تقريباً خلوت بود، هنوز امام چند گامى به طرف منزل برنداشته بود، كه دهها نفر در اطراف او گرد آمدند.
🔹شعارِ «براى سلامتى حضرت آيتاللّه العظمى خمينى صلوات بلند ختم كنيد» در فضاى آرام كوچه طنين افكند و سكوت شب را در هم شكست. با طنينافكن شدن شعار #صلوات، مردم يكباره از خانهها بيرون ريختند. شور و هيجانى كه از مرد و زن، خرد و كلان در آن دقايق تاريخ به وقوع پيوست، قابل توصيف نيست. آنگاه كه امام به درب منزل خويش رسيد، صدها نفر در اطراف او گرد آمده بودند و هيجانزده شعار مىدادند.
🔸هنوز بيش از دقايقى از ورود امام به قم نگذشته بود كه خبر آن همانند بمب در شهر صدا كرد و شهر را بلرزانيد. ديرى نپاييد كه سيل جمعيت پياده، پابرهنه، سواره، با چرخ، موتور و تاكسى و سوارى به سوى خانه امام سرازير شد. شهر يكپارچه در شور و شوق و هيجان فرو رفت. هياهو، جار و جنجال، سر و صدا و شعارهاى پىدرپى گوش فلک را كر كرد و گرد و خاک و غبارى كه از حركت و دويدن مردم برخاسته بود، فضا را فراگرفت.
🔹مردم مىخنديدند، مىگريستند، پا بر زمين مىكوبيدند، شعار مىدادند و همديگر را در آغوش كشيده، تبريک و تهنيت مىگفتند. شهر
مذهبى قم چنين شور و شوق و خروشى را كمتر به خود ديده بود.
🔸ديرى نپاييد كه خانه و كوچه امام از جمعيت آكنده شد و براى تازهواردين ديگر جايى و راهى نبود. علماى قم همان شب خود را به منزل امام رسانيدند و با او ملاقات كردند. اساتيد، فضلا و پاسداران و رهروان راه خمينى بسيارىشان بىعمامه و عبا و خيلىها پابرهنه، در آن هواى اوايل بهار كه تقريباً سرد است، در كوچه و حياط منزل امام بهتزده به هر سو در حركت بودند. زنگ تلفن منزل براى لحظهاى قطع نمىشد و مردم از نقاط دوردست شهر كه خبر آزادى امام را براى صدمين بار مىشنيدند، روى ناباورى از طريق تلفن پرسش مىكردند.
🔹امام تا نيمه شب در بيرونى منزل، ميان تودههاى مردم كه در آنجا اجتماع كرده بودند به سر برد و به احساسات آنان پاسخ داد و آنگاه براى استراحت به اندرون رفت. به محض حركت امام از جاى خود، يكباره مردم به كف زدن پرداختند، كف ممتدى كه تا داخل شدن او به اندرون ادامه
داشت و صداى آن تا دوردستها به گوش مىرسيد. فرداى آن روز خبر آزادى امام در مركز و بسيارى از شهرستانها انتشار يافت (نهضت امام خمینی، ج1، صص833-832)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER