eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
424 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻محمدجواد در مصاحبه با خبرگزاری : ◽️ آیت الله متاثر از آیت الله بود ◽️ خودش را از همه آخوندها بالاتر و آخوندتر می‌دانست 🔹آیت الله متاثر از آیت الله ربانی شیرازی بود. آقای ربانی بسیار قوی بود. همان جلسه‌ای که برای ختم آقا درسال 56 در گرفته شد و من هم در آن سخنرانی کردم، مبتکرش آقای ربانی شیرازی بود. 🔹 این فعلی به این شکل، در ذهنِ هیچ کس نبود؛ نه و نه دانشگاهی. حتی امام هم وقتی به ایران آمدند، بعد از مدتی به قم رفتند و گفتند می‌خواهم درس بخوانم. شرایط طوری شد که امام را [به تهران] برگرداند و این شرایط پیش آمد. مقدار زیادی از این ماجرا هم به اعتقاد من تقصیرِ روشن‌فکران بود. یعنی اینها طوری بد عمل کردند که [امام مجبور شوند به تهران بازگردند]. مثلاً خودِ . 🔹شما خاطراتِ بنی صدر را بخوانید؛ خاطرات نشان می‌دهد که این آدم یک آدمِ آخوندزاده متعین و متشخص و پولدار بود. پدرش آقا سید نصرالله بنی صدر، از نظر اموال و شخصیت، نمونه بود. ابوالفتح بنی صدر هم از همین خانواده است که مدتی دادستان کل کشور بود. اینها خانواده مهمی بودند و هستند. منتها این بنی صدر آخوندها را قبول نداشت و خودش را هم از همه بالاتر و آخوندتر می‌دانست! عیبش غرورش بود! من در آن نامه‌ای که (بعد از 14 اسفند) برایش نوشته‌ام، این را گفته‌ام. منظورم این است که از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یک چنین شکافی بین و بود. 🇮🇷 @iranemoaser👇👇👇
✳️دروغ بزرگ شبه روشنفکران در خصوص سیدجمال الدین اسدآبادی ❎بررسی اسناد ادعایی علیه سید جمال اسدآبادی/۱ 🔹در سال 1342 همزمان با اوج نهضت امام، دو تن از « » ماسونى به نام‏هاى «اصغر مهدوى» و «ايرج افشار» يكباره دفترى به نام مجموعه اسناد و مدارك چاپ‏ نشده دربارۀ سيد جمال‏ الدين مشهور به افغانى را به نمايش گذاشتند! 🔸ليكن نكتۀ درخور بررسى و شايان نگرش اينكه چه رازى در كار بوده است كه « »مرموز اين مرز و بوم پيوسته همزمان با نهضت‏ها و حركت‏هاى عالمان اسلامى بر ضد زورمداران حاكم و جهانخواران استعمارگر، به بررسى و پژوهش پيرامون زندگى و كاركرد مى‏ نشستند و روزى با دستاويز «دفاع» و گاهى به بهانۀ «افشاگرى»، بر ضد او قلم مى‏ زدند؟! در مقدمۀ «مجموعه» يادشده آورده است: 🔹... اسناد و كتب سيد كه در خانۀ امين‏ الضرب بوده است سال‏هاى دراز از طرف (امين‏ الضرب ثانى) حفظ و حراست شده است. دوست ارجمند من دكتر اصغر مهدوى، دانشيار دانشگاه تهران جميع آنها را از ميان خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود مجزا ساخت و به من كه از افتخار دوستى و محبتش برخوردارم افتخار بخشيد.. 🔸نامبرده روشن نساخته است كه دكتر اصغر مهدوى با آن «شوق تمام» كه براى پخش اين «مجموعه» داشته است، چگونه در پى گذشت نزديك به پنجاه سال از عمر خود و بيش از هفتاد سال از شهادت سيد، يكباره همزمان با آغاز نهضت امام در انديشۀ جدا كردن اين «سندها» از به اصطلاح خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود افتاده است؟! چه رازى نهفته داشته است كه «شوق» و آزمندى خود را براى پراكندن به اصطلاح سندهاى يادشده در درازاى ده‏ها سال از زندگى خود، پنهان كرده است؟! 🔹 براى آنكه بتواند آنچه را كه به نام مجموعه اسناد به بازار آورده است با نوشته‏ هاى ‏_زاده پيوند دهد و چهرۀ سيد را مرموز، پيچيده و ناشناخته بنماياند. ◀️در اين مجموعه چند برگ به اصطلاح «سند» كه نشان ‏دهندۀ فراماسونى بودن سيد مى‏ باشد آورده شده است كه مى‏توان گفت اصولاً آن «مجموعه» را تنها براى به نمايش گذاشتن اين سندها چاپ و پراكنده ساخته‏ اند. 🔹در این سند که ادعا شده توسط مرحوم سید جمال نوشته شده است آمده : در لیله عاشورا دهم شهر محرم الحرام داخل لج گردیدم و در آن زمان در مصر اقامت داشتم. سنه 1293 🔸با چشم‏ پوشى از پرسش‏هايى كه دربارۀ اين يادداشت از نظر «خط» مطرح است نكته‏ هايى در خور بررسى و نگرش است: 1. هر انسان باسوادى مى‏ داند كه «عاشورا» با دهم شهر محرم برابر است، و آوردن آن ‏دو به دنبال يكديگر، كارى نيست كه معمولاً از تحصيلكرده‏ هاى حوزۀ اسلامى سر بزند. 2. جملۀ «در ليله عاشورا... داخل لج گرديدم» و جملۀ «آن زمان در مصر اقامت داشتم» با يكديگر سازگارى ندارد؛ زيرا جملۀ نخستين به سبك و روش خاطره ‏نويسى است ليكن دومى با عنوان «در آن زمان» يادى از گذشته‏ هاست و نيز «اقامت داشتم» كه با فعل ماضى آمده است. اگر ‏_الدين به خاطره‏ نويسى خو داشته و رويدادهاى زندگى خود را در دفترى يادداشت مى‏ كرده است، آوردن جملۀ «در آن زمان در مصر اقامت داشتم»، چه مفهومى دارد؟ و اگر در روزگار ديگرى آن را نگاشته بايد ديد چه انگيزه‏اى او را به نگارش آن واداشته است؟! 3. نكتۀ سؤال‏ برانگيز ديگر اينكه در زير اين يادداشت مهر « ‏_الدين‌_حسينى 1277» زده شده است! مهر زدن پاى جمله ‏اى از خاطرات، آن هم به شكلى كه در كتاب يادشده ديده مى‏ شود، به هيچ وجه با عرف و عادت، سازگار نيست و اگر خوى سيد چنين بوده است بايد در زير همۀ يادداشت‏هاى او اين مهر ديده مى‏شد، ليكن در زير ديگر يادداشت‏هايى كه به نام او در كتاب يادشده آمده است، اين مهر ديده نمى‏شود. آيا سيد اين مهر را تنها براى اينكه ماسونى شدن خود را براى همگان روشن سازد، ساخته است؟! آيا سيد بر آن بوده است كه ننگ ماسونى را مانند چك بانكى با مهر و امضا از خود به يادگار گذارد؟! 🔻براستى اگر ما براى روشن كردن اين موضوع كه سيد، حتى براى دوره‏اى كوتاه به سازمان فراماسونرى سرنسپرده است، هيچ سند و برهانى نداشته باشيم آيا مدرك يادشده به تنهايى گويا و نمايانگر اين واقعيت نيست كه ماسونى بودن سيد از دروغ‏هاى ساخته و پرداخته مزدوران استعمار براى بدنام كردن و به زير سؤال بردن سيد است؟!(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۰) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📸راز قیام 🔴قیام خون/20 ▫️شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینه زنی و‏‎ ‎‏نوحه‌سرایی نبود، 15 خرداد پیش می آمد. هیچ قدرتی نمی توانست 15 خرداد را آنطور‏‎ ‎‏کند، مگر قدرت . و هیچ قدرتی نمی تواند این ملتی که از همه جوانب به‏‎ ‎‏او هجوم شده است و از همه قدرت‌های بزرگ برای او توطئه چیده اند، این توطئه ها را‏‎ ‎‏خنثی کند، الاّ همین ... ▪️اگر ما فهمیده باشند که این مجالس و این‏‎ ‎‏دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبه سیاسی و اجتماعی‌اش چیست، نمی‌گویند‏‎ ‎‏که برای چه این کار را بکنیم. تمام روشنفکرها و تمام و تمام قدرت‌مندها اگر‏‎ ‎‏جمع بشوند، نمی‌توانند یک 15 خرداد را ایجاد کنند. (صحیفه امام، ج16، ص3346-345) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️دروغ بزرگ شبه روشنفکران در خصوص سیدجمال الدین اسدآبادی ❎بررسی اسناد ادعایی علیه سید جمال اسدآبادی/۱ 🔻به مناسبت سالگرد درگذشت سیدجمال‌الدین اسدآبادی 🔹در سال 1342 همزمان با اوج نهضت امام، دو تن از « » ماسونى به نام‏هاى «اصغر مهدوى» و «ايرج افشار» يكباره دفترى به نام مجموعه اسناد و مدارك چاپ‏ نشده دربارۀ سيد جمال‏ الدين مشهور به افغانى را به نمايش گذاشتند! 🔸ليكن نكتۀ درخور بررسى و شايان نگرش اينكه چه رازى در كار بوده است كه « »مرموز اين مرز و بوم پيوسته همزمان با نهضت‏ها و حركت‏هاى عالمان اسلامى بر ضد زورمداران حاكم و جهانخواران استعمارگر، به بررسى و پژوهش پيرامون زندگى و كاركرد مى‏ نشستند و روزى با دستاويز «دفاع» و گاهى به بهانۀ «افشاگرى»، بر ضد او قلم مى‏ زدند؟! در مقدمۀ «مجموعه» يادشده آورده است: 🔹... اسناد و كتب سيد كه در خانۀ امين‏ الضرب بوده است سال‏هاى دراز از طرف (امين‏ الضرب ثانى) حفظ و حراست شده است. دوست ارجمند من دكتر اصغر مهدوى، دانشيار دانشگاه تهران جميع آنها را از ميان خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود مجزا ساخت و به من كه از افتخار دوستى و محبتش برخوردارم افتخار بخشيد.. 🔸نامبرده روشن نساخته است كه دكتر اصغر مهدوى با آن «شوق تمام» كه براى پخش اين «مجموعه» داشته است، چگونه در پى گذشت نزديك به پنجاه سال از عمر خود و بيش از هفتاد سال از شهادت سيد، يكباره همزمان با آغاز نهضت امام در انديشۀ جدا كردن اين «سندها» از به اصطلاح خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود افتاده است؟! چه رازى نهفته داشته است كه «شوق» و آزمندى خود را براى پراكندن به اصطلاح سندهاى يادشده در درازاى ده‏ها سال از زندگى خود، پنهان كرده است؟! 🔹 براى آنكه بتواند آنچه را كه به نام مجموعه اسناد به بازار آورده است با نوشته‏ هاى ‏_زاده پيوند دهد و چهرۀ سيد را مرموز، پيچيده و ناشناخته بنماياند. ◀️در اين مجموعه چند برگ به اصطلاح «سند» كه نشان ‏دهندۀ فراماسونى بودن سيد مى‏ باشد آورده شده است كه مى‏توان گفت اصولاً آن «مجموعه» را تنها براى به نمايش گذاشتن اين سندها چاپ و پراكنده ساخته‏ اند. 🔹در این سند که ادعا شده توسط مرحوم سید جمال نوشته شده است آمده : در لیله عاشورا دهم شهر محرم الحرام داخل لُج گردیدم و در آن زمان در مصر اقامت داشتم. سنه 1293 🔸با چشم‏ پوشى از پرسش‏هايى كه دربارۀ اين يادداشت از نظر «خط» مطرح است نكته‏ هايى در خور بررسى و نگرش است: 1. هر انسان باسوادى مى‏ داند كه «عاشورا» با دهم شهر محرم برابر است، و آوردن آن ‏دو به دنبال يكديگر، كارى نيست كه معمولاً از تحصيلكرده‏ هاى حوزۀ اسلامى سر بزند. 2. جملۀ «در ليله عاشورا... داخل لج گرديدم» و جملۀ «آن زمان در مصر اقامت داشتم» با يكديگر سازگارى ندارد؛ زيرا جملۀ نخستين به سبك و روش خاطره ‏نويسى است ليكن دومى با عنوان «در آن زمان» يادى از گذشته‏ هاست و نيز «اقامت داشتم» كه با فعل ماضى آمده است. اگر ‏_الدين به خاطره‏ نويسى خو داشته و رويدادهاى زندگى خود را در دفترى يادداشت مى‏ كرده است، آوردن جملۀ «در آن زمان در مصر اقامت داشتم»، چه مفهومى دارد؟ و اگر در روزگار ديگرى آن را نگاشته بايد ديد چه انگيزه‏اى او را به نگارش آن واداشته است؟! 3. نكتۀ سؤال‏ برانگيز ديگر اينكه در زير اين يادداشت مهر « سيد جمال الدين حسينى 1277» زده شده است! مهر زدن پاى جمله ‏اى از خاطرات، آن هم به شكلى كه در كتاب يادشده ديده مى‏ شود، به هيچ وجه با عرف و عادت، سازگار نيست و اگر خوى سيد چنين بوده است بايد در زير همۀ يادداشت‏هاى او اين مهر ديده مى‏شد، ليكن در زير ديگر يادداشت‏هايى كه به نام او در كتاب يادشده آمده است، اين مهر ديده نمى‏شود. آيا سيد اين مهر را تنها براى اينكه ماسونى شدن خود را براى همگان روشن سازد، ساخته است؟! آيا سيد بر آن بوده است كه ننگ ماسونى را مانند چك بانكى با مهر و امضا از خود به يادگار گذارد؟! 🔻براستى اگر ما براى روشن كردن اين موضوع كه سيد، حتى براى دوره‏اى كوتاه به سازمان فراماسونرى سرنسپرده است، هيچ سند و برهانى نداشته باشيم آيا مدرك يادشده به تنهايى گويا و نمايانگر اين واقعيت نيست كه ماسونى بودن سيد از دروغ‏هاى ساخته و پرداخته مزدوران استعمار براى بدنام كردن و به زير سؤال بردن سيد است؟!(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۰) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔶 روشنفکران غرب‌زده مانع اصلاح‌طلبی 🔻 | 26 اردیبهشت 🔹... ما مبتلا به یک طایفۀ هستیم که هر در کشور بخواهد بشود نمی‌گذارند. در گذشته شاه‏‎ ‎‏نمی گذاشت، حالا اینها. اینان ولو همانها نباشند اما کار آن را می کنند. 🔸اگر ما بخواهیم یک‏‎ ‎‏روزنامه را بگوییم که به باشید، تو روزنامه‌ای هستی که از ملت هستی و ملت هر‏‎ ‎‏چه می‌خواهد شما باید در روزنامه‌هایتان بنویسید، تا یک همچون صحبتی می‌شود و‏‎ ‎‏یک روزنامه‌ای که برخلاف و است، و بی‌اذن هم منتشر‏ ‏می‌شده، جلویش گرفته می‌شود یک‌دفعه می‌بینیم در روزنامه‌ها آن طایفه از ‏‎ ‎‏شروع می‌کنند به اعتراض که خیر. خوب _آزاد است، اما هر قلمی؟! است،‏‎ ‎‏اما هر بیانی؟! یک بیان است که یک مملکت را به دامن می‌اندازد. 🔹آیا این بیان‏‎ ‎‏آزاد است؟! این را ما بگوییم ، که مملکت ما را به بکشید؟! یک قلمی است‏‎ ‎‏که با و امثال این‌ها روابط دارد. یک روزنامه‌ای که با بودجه آن‌ها اداره می‌شود‏‎ ‎‏و خودشان تیراژی ندارند تا خود را اداره کنند. ما باید به این‌ها بگوییم هستید؟!‏‎ ‎‏کجای یافت شده که یک بشود و این همه روزنامه داشته باشد؟ همه روزنامه‌ها‏‎ ‎‏را می‌بستند و یک، روزنامه ارگان خود ، مثلاً یا خود را می‌گذاشتند باشد.‏‎ ‎‏ 🔸کجای دنیا این‌طور به مردم داده بودند که به مجرد اینکه پیروز بشود همه به‏‎ ‎‏میدان بیایند و هر چه می‌خواهند به هر کس بگویند، و تا پنج ـ شش ماه هم هیچ‌کس به‏‎ ‎‏کسی حرف نزد، تا فهمیدند به این‌که این‌ها یک دسته‌ای هستند در داخل که با ‏‎ ‎‏مرتبط می‌باشند، و بر ضد کشور و مصالح کشور دارند عمل می‌کنند. باز هم ما بگوییم که‏‎ ‎‏شما آزادید؟! فقط به واسطه ! باید آن چیزی باشد که ‏‎ ‎‏می‌خواهد. نه این‌که بر خلاف ملت آدم آزاد است. خوب من آزادم، یک تفنگ هم‏‎ ‎‏دستم هست بزنم یک کسی را بکشم. این چه آزادی است؟ . ... (26 اردیبهشت 59، صحیفه امام، ج 12، ص 298و299) 🇮🇷 @IRANeMOASER
ای آقایان نویسندگان! اینقدر تضعیف نکنید روحانیت را 🔻 |٢٠ تیر 🔹... امروز هست برای همه ما، ما باید این وظیفه را انجام بدهد. امروز روزی‏‎ ‎‏است که قدرت‌های بزرگ با داخل و خارج می‌خواهند این را به‌کلی‏‎ ‎‏به هم بزنند، و را که الان از آن ضربه دیدند زیرپا بگذارند، و قطع کنند ریشه‌های او‏‎ ‎‏را. امروز همه اهالی مملکت ما و کشور ما باید به حال آماده‌باش باشند. 🔸نروید سراغ زمین‏‎ ‎‏و ـ نمی‌دانم ـ این چیزهایی که مال دنیاست. این‌قدر دنبال این چیزها نروید. شما باید‏‎ ‎‏ را حفظ کنید. در پناه اسلام همه این چیزها را هم داشته باشید. 🔹اگر اسلام را از دست‏‎ ‎‏شما بگیرند، خیال نکنید که اسلام را که گرفتند یک ملتی می‌گذارند و یک ملیتی که این‏‎ ‎‏آقایان ، هی دهن خودشان را پر می‌کنند، ملت، ملت! اگر اسلام را از دست شما‏‎ ‎‏گرفتند و آخوند و ملت را جدا کردند، شما چهار نفر نمی‌توانید هیچ کاری بکنید، اگر‏‎ ‎‏بین شما امثال بختیار‏‎ نباشد و حال این‌که ممکن است باشد، اینقدر ایجاد نکنید.‏‎ ‎‏ای آقایان نویسندگان! اینقدر نکنید را. ای آقایان ! اینقدر‏‎ ‎‏مملکت را از این طرف به آن طرف نکشید تا اینکه خدای نخواسته بیایند همه تان را‏‎ ‎‏عذرتان را بخواهند. با هم باشید. آماده باشید. 🔸ملت باید آماده باشد برای این اموری که‏‎ ‎‏دارد پیش می آید، که آن روزی که خدای نخواسته فرض کنید فانتوم آن‌ها آمد و اینجا را‏ ‏خراب کرد و من هم رفتم سراغ کارم، ملت دستش باز و با مشت محکم حفظ بکند ‏‎ ‎‏را. روحانی، بازاری، کارگر، کشاورز، کارمند، قوای مسلح، همه باید حال آماده باش‏‎ ‎‏داشته باشند... ( ٢٠ تیر ۵٩، صحیفه امام، ج ١٣، ص ١٧ و ١٨) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️دروغ بزرگ شبه روشنفکران در خصوص سیدجمال الدین اسدآبادی ❎بررسی اسناد ادعایی علیه سید جمال اسدآبادی/۱ 🔻به مناسبت سالگرد درگذشت سیدجمال‌الدین اسدآبادی 🔹در سال ١٣۴٢ همزمان با اوج نهضت امام، دو تن از « » ماسونى به نام‏هاى «اصغر مهدوى» و «ايرج افشار» يكباره دفترى به نام مجموعه اسناد و مدارك چاپ‏ نشده دربارۀ سيد جمال‏ الدين مشهور به افغانى را به نمايش گذاشتند! 🔸ليكن نكته درخور بررسى و شايان نگرش اينكه چه رازى در كار بوده است كه « »مرموز اين مرز و بوم پيوسته همزمان با نهضت‏ها و حركت‏هاى عالمان اسلامى بر ضد زورمداران حاكم و جهانخواران استعمارگر، به بررسى و پژوهش پيرامون زندگى و كاركرد مى‏ نشستند و روزى با دستاويز «دفاع» و گاهى به بهانۀ «افشاگرى»، بر ضد او قلم مى‏ زدند؟! در مقدمۀ «مجموعه» يادشده آورده است: 🔹... اسناد و كتب سيد كه در خانۀ امين‏ الضرب بوده است سال‏هاى دراز از طرف (امين‏ الضرب ثانى) حفظ و حراست شده است. دوست ارجمند من دكتر اصغر مهدوى، دانشيار دانشگاه تهران جميع آنها را از ميان خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود مجزا ساخت و به من كه از افتخار دوستى و محبتش برخوردارم افتخار بخشيد.. 🔸نامبرده روشن نساخته است كه دكتر اصغر مهدوى با آن «شوق تمام» كه براى پخش اين «مجموعه» داشته است، چگونه در پى گذشت نزديك به پنجاه سال از عمر خود و بيش از هفتاد سال از شهادت سيد، يكباره همزمان با آغاز نهضت امام در انديشۀ جدا كردن اين «سندها» از به اصطلاح خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود افتاده است؟! چه رازى نهفته داشته است كه «شوق» و آزمندى خود را براى پراكندن به اصطلاح سندهاى يادشده در درازاى ده‏ها سال از زندگى خود، پنهان كرده است؟! 🔹 براى آنكه بتواند آنچه را كه به نام مجموعه اسناد به بازار آورده است با نوشته‏ هاى ‏_زاده پيوند دهد و چهره سيد را مرموز، پيچيده و ناشناخته بنماياند. ◀️در اين مجموعه چند برگ به اصطلاح «سند» كه نشان ‏دهندۀ فراماسونى بودن سيد مى‏ باشد آورده شده است كه مى‏توان گفت اصولاً آن «مجموعه» را تنها براى به نمايش گذاشتن اين سندها چاپ و پراكنده ساخته‏ اند. 🔹در این سند که ادعا شده توسط مرحوم سید جمال نوشته شده است آمده : در لیله عاشورا دهم شهر محرم الحرام داخل لُج گردیدم و در آن زمان در مصر اقامت داشتم. سنه ١٢٩٣ 🔸با چشم‏ پوشى از پرسش‏هايى كه دربارۀ اين يادداشت از نظر «خط» مطرح است نكته‏ هايى در خور بررسى و نگرش است: ١. هر انسان باسوادى مى‏ داند كه «عاشورا» با دهم شهر محرم برابر است، و آوردن آن ‏دو به دنبال يكديگر، كارى نيست كه معمولاً از تحصيلكرده‏ هاى حوزۀ اسلامى سر بزند. ٢. جملۀ «در ليله عاشورا... داخل لج گرديدم» و جملۀ «آن زمان در مصر اقامت داشتم» با يكديگر سازگارى ندارد؛ زيرا جملۀ نخستين به سبك و روش خاطره ‏نويسى است ليكن دومى با عنوان «در آن زمان» يادى از گذشته‏ هاست و نيز «اقامت داشتم» كه با فعل ماضى آمده است. اگر ‏_الدين به خاطره‏ نويسى خو داشته و رويدادهاى زندگى خود را در دفترى يادداشت مى‏ كرده است، آوردن جملۀ «در آن زمان در مصر اقامت داشتم»، چه مفهومى دارد؟ و اگر در روزگار ديگرى آن را نگاشته بايد ديد چه انگيزه‏اى او را به نگارش آن واداشته است؟! ٣. نكتۀ سؤال‏ برانگيز ديگر اينكه در زير اين يادداشت مهر « سيد جمال الدين حسينى ١٢٧٧ » زده شده است! مهر زدن پاى جمله ‏اى از خاطرات، آن هم به شكلى كه در كتاب يادشده ديده مى‏ شود، به هيچ وجه با عرف و عادت، سازگار نيست و اگر خوى سيد چنين بوده است بايد در زير همۀ يادداشت‏هاى او اين مهر ديده مى‏شد، ليكن در زير ديگر يادداشت‏هايى كه به نام او در كتاب يادشده آمده است، اين مهر ديده نمى‏شود. آيا سيد اين مهر را تنها براى اينكه ماسونى شدن خود را براى همگان روشن سازد، ساخته است؟! آيا سيد بر آن بوده است كه ننگ ماسونى را مانند چك بانكى با مهر و امضا از خود به يادگار گذارد؟! 🔻براستى اگر ما براى روشن كردن اين موضوع كه سيد، حتى براى دوره‏اى كوتاه به سازمان فراماسونرى سرنسپرده است، هيچ سند و برهانى نداشته باشيم آيا مدرك يادشده به تنهايى گويا و نمايانگر اين واقعيت نيست كه ماسونى بودن سيد از دروغ‏هاى ساخته و پرداخته مزدوران استعمار براى بدنام كردن و به زير سؤال بردن سيد است؟!(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۰) 🇮🇷 @IRANeMOASER
راز قیام 🔴قیام خون/20 ▫️شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینه زنی و‏‎ ‎‏نوحه‌سرایی نبود، 15 خرداد پیش می آمد. هیچ قدرتی نمی توانست 15 خرداد را آنطور‏‎ ‎‏کند، مگر قدرت . و هیچ قدرتی نمی تواند این ملتی که از همه جوانب به‏‎ ‎‏او هجوم شده است و از همه قدرت‌های بزرگ برای او توطئه چیده اند، این توطئه ها را‏‎ ‎‏خنثی کند، الاّ همین ... ▪️اگر ما فهمیده باشند که این مجالس و این‏‎ ‎‏دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبه سیاسی و اجتماعی‌اش چیست، نمی‌گویند‏‎ ‎‏که برای چه این کار را بکنیم. تمام روشنفکرها و تمام و تمام قدرت‌مندها اگر‏‎ ‎‏جمع بشوند، نمی‌توانند یک 15 خرداد را ایجاد کنند. (صحیفه امام، ج16، ص3346-345) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻مبالغه‌های دروغین غرب‌زدگان در خصوص قدرت انگلستان 💢ملکه وحشت و جنایت؛ به‌مناسبت مرگ ملکه انگلیس/۱۱ 🔸امام خمینی:‌ از جمله چیزهایی که مانع دفاع مسلمین از کشورهایشان است، تبلیغات دامنه‌دار‏‎ ‎‏برای هر چه بزرگ‌تر جلوه دادن قدرت‌های خارجی است. در سابق از ، به دست به‏‎ ‎‏اصطلاح و ، یک غول ساخته شده بود و به‏‎ ‎‏دولت‌های بی‌اطلاع و ملت‌های دربند تحمیل کرده بودند که اگر به یک فراش سفارتخانه‏‎ ‎‏انگلیس یک حرف درشت زده شود، ایران به باد فنا می رود! و پرچم سفارت بر سر خانه‏‎ ‎‏هر مجرمی که افراشته می‌شد از مجازات مصون می‌گشت. و اشاره سفیر انگلیس به‏‎ ‎‏دولت یا صدر اعظم، کافی بود برای اجرای اوامر و اطاعت بی‌چون و چرای او.(صحیفه امام، ج۱۸، ص۹۰) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢انگیزه رژیم پهلوی از برگزاری جشن‌های اشرافی 2500 ساله 📍سالروز جشن‌های ننگین 2500 ساله/5 🔹انگيزه و انديشه نهان و آشكار برگزاركنندگان و كارگردانان جشن يادشده در «شرح وظايف شوراى مركزى جشن» تا پايه‏اى خود را نمايان ساخته است و با نگاهى گذرا به آن، مى‏توان دريافت كه شاه با راه انداختن اين برنامه، بر آن بوده است: 🔸1. حركتى را كه از سوى از دوران آغاز شده بود تا با شاه‏بازى، «زرتشتى‏نمايى»، باستان‏گرايى و انديشه تنگ‏نظرانه ناسيوناليستى كار اسلام را بسازند ـ و نتوانستند ـ او با بيرون كشيدن و از دل گور و باليدن به استخوان پوسيده شاهان خون‏آشام، دامن زدن به تعصبات قومى و نژادى، رواج ايدئولوژى شاهنشاهى و... آن حركت استعمارى و واپس‏گرايانه را به بار نشاند!... 🔹2. شاه‏بازى، طاغوت‏مآبى، خودكامگى‏ها و نابكارى‏هاى دوران باستان را با مجد و شكوه بنماياند و از ‏آشام و جنايت‏پيشه آن دوران الگو بسازد تا بتواند رفتار وحشيانه، نابخردانه و طاغوت‏مآبانه خود را در ديد ملت آگاه و فروهيده ايران درست، باارزش، درخورپذيرش و شكوهمند وانمود كند و بدين‏گونه از بدبينى و پشت كردن توده‏ها به شاه و رژيم شاهنشاهى پيشگيرى كند و از آنجا كه كوروش با اسير در زندان ‏النصر خوش‏رفتارى كرده و زمينه رهايى آنان را فراهم آورده بود، بى‏ترديد اگر او براى مردم امروز ايران الگو مى‏شد، ارتباط خائنانه شاه با صهيونيست‏ها و بازگذاشتن دست اشغالگران فلسطين در همه شئون سياسى، اقتصادى و فرهنگى ايران، نه تنها شرم‏آور و خيانت‏بار شمرده نمى‏شد بلكه پسنديده و در خور ستايش نيز بود! از اين رو سياستگذاران و كارگردانان جشن‏هاى يادشده، يكباره بيش از 150 سال از تاريخ ايران را كه به دوران سلسله مادها مربوط مى‏شد ناديده گرفتند و كوروش را به عنوان بنيانگذار «شاهنشاهى ايران» وانمود كردند... 🔸3. خودنمايى و برترى‏جويى از ديگر انگيزه‏هاى شاه براى برگزارى جشن يادشده بود. شاه در برابر هماوردان سرشناس و با شخصيتى كه از پايگاه مردمى فراوانى برخوردار بودند، مانند ‏عبدالناصر، ، ، و... سخت خود را ناتوان و ناچيز مى‏ديد و هيچ امتيازى نداشت تا در برابر آنان به خود ببالد. او ديرزمانى بود كه تلاش داشت تا اين «عقده حقارت» خود را به گونه‏اى جبران كند، رفرم «انقلاب سفيد» و ناميدن خود به عنوان رهبر اين انقلاب و به يدك كشيدن عنوان «آريامهر» و... نتوانست شخصيتى جهانى براى او بيافريند و محبوبيت مردمى براى او به ارمغان آورد. 🔹شاه در پى ساليان درازى سرخوردگى و درماندگى بر اين اميد بود كه با گره زدن رژيم خود به كوروش و داريوش و راه انداختن جشن‏هاى دو هزار و پانصدمين سال شاهنشاهى، خود را در برابر ديد جهانيان به شكل فرعونى بى‏مانند و امپراتورى مقتدر و بى‏همتا به نمايش گذارد و براى خود اعتبارى به دست آورد. 🔸اين واقعيت در نوشته برخى از عناصر وابسته به رژيم شاه چنين بازگو شده است: 🔹 ... از اوايل دهه 1960 (1339) اين فكر بر سر شاه افتاده بود كه براى تثبيت پيوندش با سلاطين قبل از اسلام، به برگزارى مراسم پر زرق و برقى نياز دارد و بعد هم كه در تدارک جشن‏هاى 2500 ساله در برآمد، احساس مى‏كرد كه با اجراى اين مراسم خواهد توانست تداوم شاهنشاهى در طول تاريخ ايران را به نظر سران دنيا برساند و به تمام پادشاهان، رؤساى جمهور و حكام جهان ـ كه توالى نوع حكومت امروزشان هرگز به دوران باستان نمى‏رسيد ـ ثابت كند كه پس از 2500 سال محمدرضا پهلوى وارث برحق كوروش، بنيانگذار شاهنشاهى ايران است...‏. 🔸4. به نمايش گذاشتن افسانه «جزيره ثبات» ايران و انگيختن سرمايه‏داران و سياستمداران بيگانه به سرمايه‏گذارى در ايران و گماشتن شاه در خليج‏فارس به عنوان ژاندارم منطقه و سرازير كردن سلاح‏هاى سنگين و پيشرفته به سوى ايران 🔹5. سرگرم كردن توده‏هاى نادار و ستمديده كه جانشان از بيكارى، تهيدستى و گرسنگى به لب رسيده بود و بازداشتن آنان از انديشيدن پيرامون عوامل بدبختى و بى‏نصيبى خويش و عقب‏ماندگى كشور 🔸6. رواج دادن فساد و فحشا و بى‏بند و بارى 🔹7. برجسته نشان دادن نقش شاهان در تاريخ ايران و قداست بخشيدن به آنان 🔸8. درخشان نماياندن دوران تاريک پيش از اسلام و ايران باستان 🔹انگيزه ريشه‏اى و نخستين رژيم شاه از برگزارى جشن دوهزار و پانصدمين سال «شاهنشاهى»...جهشى در راه اسلام‏زدايى و رواج دادن انديشه ... ناسيوناليستى و زنده‏كردن ايدئولوژى واپس‏گرايانه ايران باستان بود ...(نهضت امام خمینی، 787-782) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢دروغ بزرگ شبه روشنفکران در خصوص سیدجمال الدین اسدآبادی/1 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/127 🔹در سال ١٣۴٢ همزمان با اوج نهضت امام، دو تن از « » ماسونى به نام‏هاى و يكباره دفترى به نام مجموعه اسناد و مدارک چاپ‏ نشده درباره سيدجمال‌الدين مشهور به افغانى را به نمايش گذاشتند! 🔸ليكن نكته درخور بررسى و شايان نگرش اينكه چه رازى در كار بوده است كه اين مرز و بوم پيوسته همزمان با نهضت‏ها و حركت‏هاى عالمان اسلامى بر ضد زورمداران حاكم و جهانخواران استعمارگر، به بررسى و پژوهش پيرامون زندگى و كاركرد مى‌نشستند و روزى با دستاويز «دفاع» و گاهى به بهانه «افشاگرى»، بر ضد او قلم مى‏‌زدند؟! در مقدمه «مجموعه» يادشده آورده است: 🔹... اسناد و كتب سيد كه در خانه امين‌الضرب بوده است سال‏هاى دراز از طرف (امين‏‌الضرب ثانى) حفظ و حراست شده است. دوست ارجمند من دكتر اصغر مهدوى، دانشيار دانشگاه تهران جميع آن‌ها را از ميان خزانه گران‌بهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود مجزا ساخت و به من كه از افتخار دوستى و محبتش برخوردارم افتخار بخشيد.. 🔸نامبرده روشن نساخته است كه دكتر اصغر مهدوى با آن «شوق تمام» كه براى پخش اين «مجموعه» داشته است، چگونه در پى گذشت نزديك به پنجاه سال از عمر خود و بيش از هفتاد سال از شهادت سيد، يكباره همزمان با آغاز نهضت امام در انديشه جدا كردن اين «سندها» از به اصطلاح خزانه گران‌بهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود افتاده است؟! چه رازى نهفته داشته است كه «شوق» و آزمندى خود را براى پراكندن به اصطلاح سندهاى يادشده در درازاى ده‏ها سال از زندگى خود، پنهان كرده است؟! 🔹 براى آن‌كه بتواند آنچه را كه به نام مجموعه اسناد به بازار آورده است با نوشته‌هاى پيوند دهد و چهره سيد را مرموز، پيچيده و ناشناخته بنماياند در اين مجموعه چند برگ به اصطلاح «سند» كه نشان‌دهنده فراماسونى بودن سيد مى‌باشد آورده است كه مى‏توان گفت اصولاً آن «مجموعه» را تنها براى به نمايش گذاشتن اين سندها چاپ و پراكنده ساخته است. 🔸در این سند که ادعا شده توسط مرحوم سید جمال نوشته شده است آمده : در لیله عاشورا دهم شهر محرم الحرام داخل لُج گردیدم و در آن زمان در مصر اقامت داشتم. سنه ١٢٩٣ 🔹با چشم‏ پوشى از پرسش‏هايى كه درباره اين يادداشت از نظر «خط» مطرح است نكته‌هايى در خور بررسى و نگرش است: 🔸١. هر انسان باسوادى مى‏ داند كه «عاشورا» با دهم شهر محرم برابر است، و آوردن آن ‏دو به دنبال يكديگر، كارى نيست كه معمولاً از تحصيلكرده‌هاى حوزه اسلامى سر بزند. 🔹٢. جمله «در ليله عاشورا... داخل لج گرديدم» و جمله «آن زمان در مصر اقامت داشتم» با يكديگر سازگارى ندارد؛ زيرا جمله نخستين به سبک و روش خاطره‌نويسى است ليكن دومى با عنوان «در آن زمان» يادى از گذشته‌هاست و نيز «اقامت داشتم» كه با فعل ماضى آمده است. اگر به خاطره‏‌نويسى خو داشته و رويدادهاى زندگى خود را در دفترى يادداشت مى‌كرده است، آوردن جمله «در آن زمان در مصر اقامت داشتم»، چه مفهومى دارد؟ و اگر در روزگار ديگرى آن را نگاشته بايد ديد چه انگيزه‏اى او را به نگارش آن واداشته است؟! 🔸٣. نكته سؤال‏ برانگيز ديگر اينكه در زير اين يادداشت مهر « سيد جمال‌الدين حسينى ١٢٧٧ » زده شده است! مهر زدن پاى جمله‌اى از خاطرات، آن هم به شكلى كه در كتاب يادشده ديده مى‏‌شود، به هيچ‌وجه با عرف و عادت، سازگار نيست و اگر خوى سيد چنين بوده است بايد در زير همه يادداشت‏هاى او اين مهر ديده مى‏شد، ليكن در زير ديگر يادداشت‏هايى كه به نام او در كتاب يادشده آمده است، اين مهر ديده نمى‏شود. آيا سيد اين مهر را تنها براى اين‌كه ماسونى شدن خود را براى همگان روشن سازد، ساخته است؟! آيا سيد بر آن بوده است كه ننگ ماسونى را مانند چک بانكى با مهر و امضا از خود به يادگار گذارد؟! 🔹به‌راستى اگر ما براى روشن كردن اين موضوع كه سيد، حتى براى دوره‏اى كوتاه به سازمان فراماسونرى سرنسپرده است، هيچ سند و برهانى نداشته باشيم آيا مدرک يادشده به تنهايى گويا و نمايانگر اين واقعيت نيست كه ماسونى بودن سيد از دروغ‏هاى ساخته و پرداخته مزدوران استعمار براى بدنام كردن و به زير سؤال بردن سيد است؟!(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۰) 🇮🇷 @IRANeMOASER
راز قیام 🔴قیام خون/20 ▫️شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینه زنی و‏‎ ‎‏نوحه‌سرایی نبود، 15 خرداد پیش می آمد. هیچ قدرتی نمی توانست 15 خرداد را آنطور‏‎ ‎‏کند، مگر قدرت . و هیچ قدرتی نمی تواند این ملتی که از همه جوانب به‏‎ ‎‏او هجوم شده است و از همه قدرت‌های بزرگ برای او توطئه چیده اند، این توطئه ها را‏‎ ‎‏خنثی کند، الاّ همین ... ▪️اگر ما فهمیده باشند که این مجالس و این‏‎ ‎‏دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبه سیاسی و اجتماعی‌اش چیست، نمی‌گویند‏‎ ‎‏که برای چه این کار را بکنیم. تمام روشنفکرها و تمام و تمام قدرت‌مندها اگر‏‎ ‎‏جمع بشوند، نمی‌توانند یک 15 خرداد را ایجاد کنند. (صحیفه امام، ج16، ص3346-345) 🇮🇷 @IRANeMOASER
پیام هفت ماده‌ای امام به دولت و ملت/1 🔻 | 18 تیر بسم الله الرحمن الرحیم‌ 🔹میلاد شکوهمند امام امت و عصاره خلقت و وارث نبوت، ولیّ عصر- عجل الله تعالی فرجه الشریف- را به عموم مسلمین و مستضعفین تبریک عرض می‌کنم. 🔸سال قبل در چنین ایامی برای مصیبات وارده بر اسلام و مسلمین عید مبارک به صورت تعطیل درآمد. گر چه وابستگان به کوشش می‌کردند که ملت را برای مراسم اسلامی از مصالح اسلامی بازدارند بحمد الله موفق نشدند. ولی در این سال جشن‌های توام با پیروزی هر چه شکوهمندتر بر پا شد. و مراسم عظیم مذهبی، مشتی محکم به دهان بدخواهان کوبید و با این حماسه تاریخی تفاله‌های رژیم سابق و وابستگان به شرق و غرب را مایوس نمود، و خط بطلان بر نقشه‌های تار عنکبوتی آنان کشید و باید این ریشه‌های گندیده بدانند که حرکات مذبوحانه آنان جز به رسوایی خود و اربابان تبهکارشان تمام نمی‌شود. و ملت حماسه‌آفرین ما که با مشت خالی و قدرت‌های شیطانی را به خاک سپرد، این ریشه‌های پوسیده را دفن خواهد کرد. 🔹من به این منحرفین که با صورت‌های مختلفه رو در روی ملت ایستاده و به نفع اجانب به خرابکاری مشغولند اخطار می‌کنم که تا وقت نگذشته و جرم‌ها و خیانت‌ها ثابت نشده به صفوف فشرده ملت بازگردید و از روز انتقام حق تعالی که به دست توانای ملت انجام می‌گیرد، بهراسید. 🔸اکنون این جانب با تشکر وافر از همت والای ملت بزرگ ایران، از بدو تا بزرگداشت با شکوه جشن میلاد مسعود، ولیّ الله الاعظم- ارواحنا فداه- لازم است تذکراتی بدهم: 🔹1- بارها تذکر دادیم که باید ایرانی بسازیم که بتواند بدون اتکا به و و - این جهانخواران بین المللی- استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی خویش را به دست گیرد و روی پای خود بایستد و هویت اصیل خویش را به جهان عرضه کنند. افسوس که هنوز عده‌ای از نمی‌توانند دست از غرب و یا شرق بکشند؛ و این دو را سر مشق کارهای خود قرار داده‌اند. امیدواریم با تحول فرهنگ حاکم اسلامی، این گروهِ به خود مشغول و از مردم بریده به خود آیند و اصالت خویش را دریابند و از وابستگی نجات پیدا کنند. 🔸2- کلیه متهمین که در رژیم سابق مرتکب تقصیراتی شده‌اند بخشوده می‌شوند، به استثنای اشخاصی که مبادرت به قتل مردم نموده یا دستور آن را صادر کرده‌اند، یا زندانیان انقلابی ما را شکنجه داده‌اند. تشخیص جرایم فوق را باید هیاتی مومن به انقلاب اسلامی به عهده بگیرند. 🔹3- حفظ استقلال و امنیت و بقای جنبه‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هر کشور مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به قوای انتظامی ارتش، ژاندارمری و شهربانی آن است. و در کشور ما که در حال انقلاب به سر می‌برد. در کنار قوای انتظامی نیز موجود و به حفاظت انقلابی اشتغال دارند. و باید ملت محترم با تمام قوا کوشش در حفظ این قوای انتظامی و فعال نمایند و از پشتیبانی آن‌ها دریغ ننمایند؛ که این قوا در خدمت اسلام و از جنود اسلامند؛ که مولا امیر المومنین درباره آنها فرموده:، حُصُونُ الرَّعِیَّهِ، و زَینُ الوُلاهِ، و عِزُّ الدینِ، و سُبُلُ الامنِ، و لَیسَ تَقُومُ الرَّعِیَّهُ الّا بِهِم و چون این قوای انتظامیه- که در خدمت خالق و خلق هستند- باید با روحیه قوی سربازی و در امن و امان به سر ببرند، و نیز در چنین حالی که سربازان اسلامند مورد نظرمقدس، ولیّ عصر- عجل الله فرجه- هستند قوای سه‌گانه مورد عفو هستند و این جانب و ملت شریف آن‌ها را عفو نمودیم و البته موارد استثنا شده در بند دو در اینجا نیز جاری است. لکن تا جرم آنها به ثبوت شرعی نرسیده است، احدی حق تعرض به آن‌ها را ندارد، و متهمین به جرم‌هایی که بخشوده نشده، باید از طریق ارتش و ژاندارمری و شهربانی تسلیم دادگاه انقلاب شوند؛ و دیگران حق هیچ گونه تعرض به آن‌ها را ندارند. (18تیر1358، صحیفه امام، ج9، صص26-24) 🇮🇷 @IRANeMOASER
انگیزه رژیم پهلوی از برگزاری جشن‌های اشرافی 2500 ساله سالروز جشن‌های ننگین 2500 ساله/5 🔹انگيزه و انديشه نهان و آشكار برگزاركنندگان و كارگردانان جشن يادشده در «شرح وظايف شوراى مركزى جشن» تا پايه‏اى خود را نمايان ساخته است و با نگاهى گذرا به آن، مى‏توان دريافت كه شاه با راه انداختن اين برنامه، بر آن بوده است: 🔸1. حركتى را كه از سوى از دوران آغاز شده بود تا با شاه‏بازى، «زرتشتى‏نمايى»، باستان‏گرايى و انديشه تنگ‏نظرانه ناسيوناليستى كار اسلام را بسازند ـ و نتوانستند ـ او با بيرون كشيدن و از دل گور و باليدن به استخوان پوسيده شاهان خون‏آشام، دامن زدن به تعصبات قومى و نژادى، رواج ايدئولوژى شاهنشاهى و... آن حركت استعمارى و واپس‏گرايانه را به بار نشاند!... 🔹2. شاه‏بازى، طاغوت‏مآبى، خودكامگى‏ها و نابكارى‏هاى دوران باستان را با مجد و شكوه بنماياند و از ‏آشام و جنايت‏پيشه آن دوران الگو بسازد تا بتواند رفتار وحشيانه، نابخردانه و طاغوت‏مآبانه خود را در ديد ملت آگاه و فروهيده ايران درست، باارزش، درخورپذيرش و شكوهمند وانمود كند و بدين‏گونه از بدبينى و پشت كردن توده‏ها به شاه و رژيم شاهنشاهى پيشگيرى كند و از آنجا كه كوروش با اسير در زندان ‏النصر خوش‏رفتارى كرده و زمينه رهايى آنان را فراهم آورده بود، بى‏ترديد اگر او براى مردم امروز ايران الگو مى‏شد، ارتباط خائنانه شاه با صهيونيست‏ها و بازگذاشتن دست اشغالگران فلسطين در همه شئون سياسى، اقتصادى و فرهنگى ايران، نه تنها شرم‏آور و خيانت‏بار شمرده نمى‏شد بلكه پسنديده و در خور ستايش نيز بود! از اين رو سياستگذاران و كارگردانان جشن‏هاى يادشده، يكباره بيش از 150 سال از تاريخ ايران را كه به دوران سلسله مادها مربوط مى‏شد ناديده گرفتند و كوروش را به عنوان بنيانگذار «شاهنشاهى ايران» وانمود كردند... 🔸3. خودنمايى و برترى‏جويى از ديگر انگيزه‏هاى شاه براى برگزارى جشن يادشده بود. شاه در برابر هماوردان سرشناس و با شخصيتى كه از پايگاه مردمى فراوانى برخوردار بودند، مانند ‏عبدالناصر، ، ، و... سخت خود را ناتوان و ناچيز مى‏ديد و هيچ امتيازى نداشت تا در برابر آنان به خود ببالد. او ديرزمانى بود كه تلاش داشت تا اين «عقده حقارت» خود را به گونه‏اى جبران كند، رفرم «انقلاب سفيد» و ناميدن خود به عنوان رهبر اين انقلاب و به يدك كشيدن عنوان «آريامهر» و... نتوانست شخصيتى جهانى براى او بيافريند و محبوبيت مردمى براى او به ارمغان آورد. 🔹شاه در پى ساليان درازى سرخوردگى و درماندگى بر اين اميد بود كه با گره زدن رژيم خود به كوروش و داريوش و راه انداختن جشن‏هاى دو هزار و پانصدمين سال شاهنشاهى، خود را در برابر ديد جهانيان به شكل فرعونى بى‏مانند و امپراتورى مقتدر و بى‏همتا به نمايش گذارد و براى خود اعتبارى به دست آورد. 🔸اين واقعيت در نوشته برخى از عناصر وابسته به رژيم شاه چنين بازگو شده است: 🔹 ... از اوايل دهه 1960 (1339) اين فكر بر سر شاه افتاده بود كه براى تثبيت پيوندش با سلاطين قبل از اسلام، به برگزارى مراسم پر زرق و برقى نياز دارد و بعد هم كه در تدارک جشن‏هاى 2500 ساله در برآمد، احساس مى‏كرد كه با اجراى اين مراسم خواهد توانست تداوم شاهنشاهى در طول تاريخ ايران را به نظر سران دنيا برساند و به تمام پادشاهان، رؤساى جمهور و حكام جهان ـ كه توالى نوع حكومت امروزشان هرگز به دوران باستان نمى‏رسيد ـ ثابت كند كه پس از 2500 سال محمدرضا پهلوى وارث برحق كوروش، بنيانگذار شاهنشاهى ايران است...‏. 🔸4. به نمايش گذاشتن افسانه «جزيره ثبات» ايران و انگيختن سرمايه‏داران و سياستمداران بيگانه به سرمايه‏گذارى در ايران و گماشتن شاه در خليج‏فارس به عنوان ژاندارم منطقه و سرازير كردن سلاح‏هاى سنگين و پيشرفته به سوى ايران 🔹5. سرگرم كردن توده‏هاى نادار و ستمديده كه جانشان از بيكارى، تهيدستى و گرسنگى به لب رسيده بود و بازداشتن آنان از انديشيدن پيرامون عوامل بدبختى و بى‏نصيبى خويش و عقب‏ماندگى كشور 🔸6. رواج دادن فساد و فحشا و بى‏بند و بارى 🔹7. برجسته نشان دادن نقش شاهان در تاريخ ايران و قداست بخشيدن به آنان 🔸8. درخشان نماياندن دوران تاريک پيش از اسلام و ايران باستان 🔹انگيزه ريشه‏اى و نخستين رژيم شاه از برگزارى جشن دوهزار و پانصدمين سال «شاهنشاهى»...جهشى در راه اسلام‏زدايى و رواج دادن انديشه ... ناسيوناليستى و زنده‏كردن ايدئولوژى واپس‏گرايانه ايران باستان بود ...(نهضت امام خمینی، 787-782) 🇮🇷 @IRANeMOASER