eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
424 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻پشت پرده جنجال‌های دکتر شریعتی ⁉️دکتر در پس هیاهو و هیجان به دنبال چه بود؟ سؤالی اساسی که حتی برخی شخصیت‌های انقلابی نیز نتوانستند از عهده پاسخ آن بربیایند و او را شخصیتی انقلابی جلوه دادند و حتّی او را در حدّ امام خمینی قدس سره بالا بردند و آرمان‌های شاگرد و را با آرمان‌های امام که جز در مکتب امام باقر و امام صادق درس نخوانده بود یکی دانستند. شریعتی به دنبال چه بود؟ برای پاسخ به این سؤال باید «شریعتی» را در «» دید: ⚖️« شریعتی بر آن بود که اسلام را مانند ، دینِ ستیز، مبارزه و پیکار محض بنمایاند که گویا جز جنگ و مبارزه راه دیگری برای پیش‌برد ایدئولوژی خود نمی‌یابد!! او با تأثیرپذیری از جوی که مارکسیست‌ها ساخته بودند، می‌کوشید وانمود کند که اسلام نیز مانند مارکسیسم، جریانی دارد و از میان «اضداد» می‌گذر و برای زیست و پایداری خود راهی جز جنگ و ستیز ندارد... شماری از نخستین مانند سرهنگ آخوندف، میرزا آقاخان کرمانی، طالبوف و... برای پیاده کردن تز ، طرح « » را که از برخی از رهبران انقلاب فرانسه فراگرفته بودند مطرح کردند... شریعتی در پی گذشت نزدیک به سده‌ای از آن جریان بر آن بود که به «پروتستان‌تیزم اسلامی» در ایران دست بزند... از این رو پیشنهاد داد: «روشنفکر باید به ایجاد یک پروتستان‌تیسم اسلامی پردازد تا همچنان که پروتستان‌تیسم مسیحی، اروپای قرون وسطی را منفجر کرد و همه عوامل انحطاطی را که به نام مذهب، اندیشه و سرنوشت جامعه را متوقف و منجمد کرده بود سرکوب نمود بتواند فورانی از اندیشه تازه و حرکت تازه به جامعه ببخشد.»(شریعتی در دادگاه تاریخ ص178-179) 👈🏻 بنابراین اندیشه‌های آقای شریعتی، ریشه در اسلام ناب نداشت و حرف‌های پرشور او نشانه مناسبی برای انقلابی بودنش نبود. چراکه در همان زمان سران مجاهدین خلق هم دم از اسلام و حرکت‌های جهادی می‌زدند و چه بسا در هزینه دادن و جان‌فشانی کردن در راه خود از آقای شریعتی هم جلوتر بودند. اما آیا می‌توان سران منافقین را انقلابی‌های واقعی دانست؟ ⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🇮🇷 @iranemoaser
📸«پهلوان میدان مبارزه با افکار التقاطی» 🔹شهید مطهری با قوت فکری و خود در دهه های ۵۰- ۱۳۴۰ وارد میدان هایی شد که تا آن زمان هیچ کس در زمینه مسائل اسلامی وارد آن نشده بود و با تفکرات وارداتی غربی و شرقی به چالش علمی عمیق، وسیع و تمام نشدنی پرداخت. 🔸در جبهه مقابله با و تفکرات غربی و دست به یک جهاد هوشمندانه زد و با توان علمی و ایمان راسخ و اعتماد به نفس، موفقیت های بزرگی به دست آورد و با قدرت اجتهاد و انصاف و ادب علمی، روشی متقن و بدور از و برای معرفی اسلام و مقابله با کج اندیشی و انحراف ایجاد کرد و پایه های افکار مورد نیاز جامعه اسلامی و انقلابی را تاسیس نمود و نقش موثری بر جریان فکری اسلامی و شکل گیری نظام اسلامی بر جای گذاشت.(مقام معظم رهبری ۸۳/۲/۹ ) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ اعترافات تکان دهنده یکی از سران حزب توده پس از و جاسوسی ◀️ 15اردیبهشت/ سال‌روز انحلال حزب توده 🔹محمود به‌آذین در اعترافاتش، به بخشی از خیانت‌های جناح چپ در ایران پرداخت و گفت: مسئله وابستگی جریان‌های چپ و بخصوص حزب توده به ابرقدرت شرق است که هم این وابستگی منجر به اعمال و خيانت‌ها و توطئه‌هایی شده است که توده مردم مستضعف بر آن آگاهی دارند و همین باز زمینه را برای هرگونه پذیرش ایدئولوژی مارکسیستی بکلی از بین برده است. 🔸یکی در آن مسئله خلع سلاح مجاهدانی است که با ستارخان و باقرخان از تبریز آمده بودند و در پارک اتابک اقامت داشتند و دولت وقت برای اینکه این نیروی مردمی را از هرگونه امکان عمل و تاثیر در سیاست آن روز ایران باز بدارد تصمیم به خلع سلاح گرفت و این خلع سلاح به دست کسانی مثل حیدرعموقلی و دیگران صورت گرفت که منتسب به جناح چپ بوده‌اند. 🔹همچین مسئله است که پس از آمدن قشون سرخ به انزلی و آمدن ایرانیانی که در قفقار و بخصوص در چاه‌های نفت کهکیلویه بودند و ایدئولوژی مارکسیتی را پذیرفته بودند ائتلافی برای پیروزی این انقلاب و توسعه‌اش به سراسر ایران صورت گرفت و حکومتی هم تشکیل داده شد ولی در این حکومت باز عناصر چپ با دست اندازی به تمامی قدرت سرانجام کار را به توطئه‌ای نشاندند و میرزا ناچار شد به جنگل پناه ببرد و خود همین شکاف بزرگی در میان نیروهای انقلابی گیلان پدید آورد که سر آخر منجر به این شد که رضاخان و حکومت ارتجاعی مرکز که دست نشانده انگلیسی‌ها بود میدانی بیابد و کار را به پایان برساند. 🔹مسئله دیگر مسئله مدرس است و مخالفت او با رضاخان و ریاست جمهوری و جمهوری که می‌خواست رضاخان پدید آورد. در اینجا باز می‌بینیم که کسانی که باز از میان جناح چپ یعنی سلیمان میرزااسکندری رهبر اجتماعیون عامیون آن زمان در ایران بودند، یعنی سوسیال دمکرات‌های آن زمان بودند از رضاخان حمایت می‌کردند و حتی وزیر معارف کابینه او می‌شود و در حقیقت رضاخان را به عنوان نماینده بورژوازی ملی ایران در آن زمان معرفی می‌کند و این همان چیزی بوده است که شوروی‌ها درباره رضاخان قضاوت داشتند و قضاوت می‌کردند. و به این ترتیب رضاخان امکان یافت خود را نه به عنوان رئیس جمهور بلکه به عنوان شاه ایران بر تخت سلطنت بنشاند. 🔸بعد مسئله سال‌های ۲۰ تا ۳۰ است که این دوره مربوط می‌شود به حزب توده که در آنجا مسائل مختلفی گاهی اوقات به صورت بسیار جدی که به استقلال و تمامیت ارضی ایران مربوط بود؛ یعنی مثلا حکومت فرقه دمکرات در آذربایجان و حکومت دمکرات در کردستان با مسئله دادن امتیاز نفت شمال به شوروی‌ها و چیزهایی از این قبیل بوده است که همه مطلع هستند و بعد میزان خیانت و سرسپردگی و وابستگی حزب توده را به سیاست شوروی نشان می‌دهد و همه از آن مستحضر هستند. 🔹بعد مسئله ملی شدن صنعت نفت است، حکومت ملی دکتر مصدق است و مزاحمت‌ها و در حقیقت کارشکنی‌هایی که حزب توده با تظاهرات پی در پی با اعتصابات و با تبلیغ وارونه در حقیقت در برابر سیاست ملی دکتر مصدق زمینه چین حرکتی شد که به یک کودتای ارتجاعی و حرکت امپریالیستی انجامید. 🔸پس از آن هم باز مسئله موضع‌گیری‌های سازشکارانه و احيانا خیانتکارانه حزب توده ایران است در مقابل حکومت کودتا و آن جنبش باصطلاح اصلاحی شاه... یا در مورد اینکه حزب توده در زمانی اعلام کرد که حکومت مشروطه سلطنتی را که در آن شاه به اصطلاح سلطنت بکند نه حکومت که این شعار بورژوازی در سراسر دنیا بود، با این اظهار موافقت کرد. 🔹همه این‌ها نشانه خيانت‌ها و سازش‌ها و بند و بست‌های پشت پرده جناح چپ و حزب توده در ایران است. همین خیانت‌هاست که جناح چپ را بطور کلی و بالاخص حزب توده را از نظر مردم ایران، مردم ساده‌دلی که حقایق را به شکل ساده و بی‌پیرایه آن درک می‌کنند موجب شد که این مردم حزب توده را محکوم و مطرود بکنند. و جز عده بسیار کمی نادان و فریب خورده به این حزب رو نیاورند. 🔸مسئله دیگر که باز و را در ایران، امری که دارای چیز تازه‌ای نیست و جای پایی نمی‌تواند داشته باشد در می‌آورد، مسئله وابستگی بی‌قید و شرط حزب توده به شوروی که آن را بصورت یک آلت مطیع و فرمانبردار نسبت به شوروی و دخالت‌هایی که شوروی در ایران می‌خواهد در ایران بوسیله این حزب بکند و کرده است در می‌آورد.(روزنامه جمهوری اسلامی 11اردیبهشت1362) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📷نه مارکسیست هستیم و نه لیبرال شهید آیت الله بهشتی‌: «جامعه اسلامی نه چون جامعه های دربسته اردوگاه است که انسانها را پشت دیوارهای آهنین نگهدارند و نه چون جامعه های غربی است که بازار مکاره عرضه بی ضابطه آرا و افکار باشد و در این زمینه هم براستی نه شرقی و نه غربی است. (مواضع تفصیلی حزب جمهوری اسلامی، ص ۸۲) 🇮🇷 @IRANeMOASER
♦️مبارزه با التقاط و تحریف، از صحابه صدر اسلام تا شهید آیت‌الله مطهری 🔰مبارزات شهید مطهری با التقاط به روایت روحانیت انقلابی/2 ▶️راوی اول: آیت الله خامنه ای 🔻 یا نیروی شکننده 🔹اگر قرار شد چیزی که ساخته فلان آدم عادی و فلان انسان است به نام اسلام راهنمای آدم باشد این دیگر خاصیتی نخواهد داشت و در این صورت چرا ما بگوییم اسلام را می‌خواهیم؟! خیلی خوب را بخواهیم چون آن هم ساخته مغز يك انسان است!! 🔸 آن وقت اسلامی را که یک مغز بی‌اطلاع (اگر نگوییم مغرض) دنبالش راه بیفتیم و به آن عمل کنیم بعد هم مغرض بشویم خیلی خوب چرا اینکار را بکنیم؟ از همان اول برویم بدنبال ، یا برویم دنبال یا دنبال مكتب‌های سیاسی اقتصادی لذا می‌خواستند روحانیت نباشد تا روحانیت جلو انحراف را نگیرد و تذکر ندهد. 🔹در همین رابطه یک‌سال و خرده ای قبل دو گروه به ظاهر مسلمان اعلام کردند که هر دو گروه با هم مؤتلف شدند و این دو گروه که مدعی مسلمان بودن بودند و هر دو آن‌ها را ما می‌شناختیم در رابطه با اعلام وحدت‌شان اعلامیه چسباندند و در آن اعلامیه اولش يك آیه‌ای نوشته بودند که همان آیه اول را غلط معنی کرده بودند، آن هم غلط واضح نه غلط . به طوری که اگر کسی عربی می دانست می‌فهمید که این آیه غلط است، لذا همان وقت بنده به آنها پیغام دادم که بابا اقلا اگر ادعای مسلمانی می‌کنید و خودتان را از و و شئون روحانی اهل قرآن بی نیاز می‌دانید اقلا آیه را درست نقل کنید. این‌ها تا این حد ناتوانند ولی گذشته از بعضی‌شان که ناتوانند، بعضیشان هم عملا اشتباه می کنند. 🔸شما ببینید در ... يک حزب اشراف خون‌طلب آیه « والذین یکنزون الذهب والفضة، ولا ينفقونها في سبيل الله» را کردند «الذين یکنزون» یعنی والذين شد الذين در صورتی‌که در این رابطه عبد الله بن سعود شمشیرش را روی دوش گذاشت و گفت اگر این «واو» را از اینجا بردارید من شمشیرم را به زمین نخواهم گذاشت یعنی حاضرم جنگ کنم اما نگذارم «والذين » را به جایش الذين بگذارند زیرا اگر این «واو» کم می‌شد معنای آیه صد درجه عوض می‌شد یعنی آیه بدون «واو» معنایی را که با «واو» می‌دهد نخواهد داد. 🔹بنابراین اگر «واو» را بردارند مصداق آیه کسانی می شوند که قبلا در آیه اسمشان برده شد، و آن‌ها احبار و رهبانند اما اگر «واو» باشد مصداق آیه عمومیت پیدا می کند و هر کسی را که می کند و در راه خدا انفاق نمی‌کند شامل می‌شود و او را باید به عذاب دردناك مژده داد. 🔸بنابراین وقتی می‌آیند واو «والذين» را برمی‌دارند چه کسی به جز و می‌تواند بفهمد که معنای آیه عوض می‌شود؟ و هرگز افراد عادی و معمولی نمی‌توانند بفهمند همچنان‌که اگر الآن آیه هم از قرآن بردارند بسیاری از مردم نخواهند فهمید و لذا این را اهل قرآن و قرآن و مأنوسین با قرآن هستند که می‌توانند بفهمند. (ویژه نامه ششمین سالگرد شهادت آیت الله مرتضی مطهری،نشریه شماره 74، تهیه و تنظیم حزب جمهوری اسلامی (صص ۲۵۸- ۲۶۱) 🇮🇷 @IRANeMOASER
♦️مبارزه با التقاط و تحریف، از صحابه صدر اسلام تا شهید آیت‌الله مطهری 🔰مبارزات شهید مطهری با التقاط به روایت روحانیت انقلابی/2 ▶️راوی اول: آیت الله خامنه ای 🔻 یا نیروی شکننده 🔹اگر قرار شد چیزی که ساخته فلان آدم عادی و فلان انسان است به نام اسلام راهنمای آدم باشد این دیگر خاصیتی نخواهد داشت و در این صورت چرا ما بگوییم اسلام را می‌خواهیم؟! خیلی خوب را بخواهیم چون آن هم ساخته مغز يك انسان است!! 🔸 آن وقت اسلامی را که یک مغز بی‌اطلاع (اگر نگوییم مغرض) دنبالش راه بیفتیم و به آن عمل کنیم بعد هم مغرض بشویم خیلی خوب چرا اینکار را بکنیم؟ از همان اول برویم بدنبال ، یا برویم دنبال یا دنبال مكتب‌های سیاسی اقتصادی لذا می‌خواستند روحانیت نباشد تا روحانیت جلو انحراف را نگیرد و تذکر ندهد. 🔹در همین رابطه یک‌سال و خرده ای قبل دو گروه به ظاهر مسلمان اعلام کردند که هر دو گروه با هم مؤتلف شدند و این دو گروه که مدعی مسلمان بودن بودند و هر دو آن‌ها را ما می‌شناختیم در رابطه با اعلام وحدت‌شان اعلامیه چسباندند و در آن اعلامیه اولش يك آیه‌ای نوشته بودند که همان آیه اول را غلط معنی کرده بودند، آن هم غلط واضح نه غلط . به طوری که اگر کسی عربی می دانست می‌فهمید که این آیه غلط است، لذا همان وقت بنده به آنها پیغام دادم که بابا اقلا اگر ادعای مسلمانی می‌کنید و خودتان را از و و شئون روحانی اهل قرآن بی نیاز می‌دانید اقلا آیه را درست نقل کنید. این‌ها تا این حد ناتوانند ولی گذشته از بعضی‌شان که ناتوانند، بعضیشان هم عملا اشتباه می کنند. 🔸شما ببینید در ... يک حزب اشراف خون‌طلب آیه « والذین یکنزون الذهب والفضة، ولا ينفقونها في سبيل الله» را کردند «الذين یکنزون» یعنی والذين شد الذين در صورتی‌که در این رابطه عبد الله بن سعود شمشیرش را روی دوش گذاشت و گفت اگر این «واو» را از اینجا بردارید من شمشیرم را به زمین نخواهم گذاشت یعنی حاضرم جنگ کنم اما نگذارم «والذين » را به جایش الذين بگذارند زیرا اگر این «واو» کم می‌شد معنای آیه صد درجه عوض می‌شد یعنی آیه بدون «واو» معنایی را که با «واو» می‌دهد نخواهد داد. 🔹بنابراین اگر «واو» را بردارند مصداق آیه کسانی می شوند که قبلا در آیه اسمشان برده شد، و آن‌ها احبار و رهبانند اما اگر «واو» باشد مصداق آیه عمومیت پیدا می کند و هر کسی را که می کند و در راه خدا انفاق نمی‌کند شامل می‌شود و او را باید به عذاب دردناك مژده داد. 🔸بنابراین وقتی می‌آیند واو «والذين» را برمی‌دارند چه کسی به جز و می‌تواند بفهمد که معنای آیه عوض می‌شود؟ و هرگز افراد عادی و معمولی نمی‌توانند بفهمند همچنان‌که اگر الآن آیه هم از قرآن بردارند بسیاری از مردم نخواهند فهمید و لذا این را اهل قرآن و قرآن و مأنوسین با قرآن هستند که می‌توانند بفهمند. (ویژه نامه ششمین سالگرد شهادت آیت الله مرتضی مطهری،نشریه شماره 74، تهیه و تنظیم حزب جمهوری اسلامی (صص ۲۵۸- ۲۶۱) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ اعترافات تکان دهنده یکی از سران حزب توده پس از و جاسوسی ◀️ در آستانه ١۵ اردیبهشت/ سال‌روز انحلال حزب توده 🔹 در اعترافاتش، به بخشی از خیانت‌های جناح چپ در ایران پرداخت و گفت: مسئله وابستگی جریان‌های چپ و بخصوص حزب توده به ابرقدرت شرق است که هم این وابستگی منجر به اعمال و خيانت‌ها و توطئه‌هایی شده است که توده مردم مستضعف بر آن آگاهی دارند و همین باز زمینه را برای هرگونه پذیرش بکلی از بین برده است. 🔸یکی در آن مسئله خلع سلاح مجاهدانی است که با و از تبریز آمده بودند و در پارک اتابک اقامت داشتند و دولت وقت برای اینکه این نیروی مردمی را از هرگونه امکان عمل و تاثیر در سیاست آن روز ایران باز بدارد تصمیم به خلع سلاح گرفت و این خلع سلاح به دست کسانی مثل و دیگران صورت گرفت که منتسب به جناح چپ بوده‌اند. 🔹همچین مسئله است که پس از آمدن قشون سرخ به انزلی و آمدن ایرانیانی که در قفقار و بخصوص در چاه‌های نفت کهکیلویه بودند و ایدئولوژی مارکسیتی را پذیرفته بودند ائتلافی برای پیروزی این انقلاب و توسعه‌اش به سراسر ایران صورت گرفت و حکومتی هم تشکیل داده شد ولی در این حکومت باز عناصر چپ با دست اندازی به تمامی قدرت سرانجام کار را به توطئه‌ای نشاندند و میرزا ناچار شد به جنگل پناه ببرد و خود همین شکاف بزرگی در میان نیروهای انقلابی گیلان پدید آورد که سر آخر منجر به این شد که رضاخان و حکومت ارتجاعی مرکز که دست نشانده انگلیسی‌ها بود میدانی بیابد و کار را به پایان برساند. 🔹مسئله دیگر مسئله مدرس است و مخالفت او با رضاخان و ریاست جمهوری و جمهوری که می‌خواست رضاخان پدید آورد. در اینجا باز می‌بینیم که کسانی که باز از میان جناح چپ یعنی سلیمان میرزااسکندری رهبر اجتماعیون عامیون آن زمان در ایران بودند، یعنی سوسیال دمکرات‌های آن زمان بودند از رضاخان حمایت می‌کردند و حتی وزیر معارف کابینه او می‌شود و در حقیقت رضاخان را به عنوان نماینده بورژوازی ملی ایران در آن زمان معرفی می‌کند و این همان چیزی بوده است که شوروی‌ها درباره رضاخان قضاوت داشتند و قضاوت می‌کردند. و به این ترتیب رضاخان امکان یافت خود را نه به عنوان رئیس جمهور بلکه به عنوان شاه ایران بر تخت سلطنت بنشاند. 🔸بعد مسئله سال‌های ۲۰ تا ۳۰ است که این دوره مربوط می‌شود به حزب توده که در آنجا مسائل مختلفی گاهی اوقات به صورت بسیار جدی که به استقلال و تمامیت ارضی ایران مربوط بود؛ یعنی مثلا حکومت فرقه دمکرات در آذربایجان و حکومت دمکرات در کردستان با مسئله دادن امتیاز نفت شمال به شوروی‌ها و چیزهایی از این قبیل بوده است که همه مطلع هستند و بعد میزان خیانت و سرسپردگی و وابستگی حزب توده را به سیاست شوروی نشان می‌دهد و همه از آن مستحضر هستند. 🔹بعد مسئله ملی شدن صنعت نفت است، حکومت ملی دکتر مصدق است و مزاحمت‌ها و در حقیقت کارشکنی‌هایی که حزب توده با تظاهرات پی در پی با اعتصابات و با تبلیغ وارونه در حقیقت در برابر سیاست ملی دکتر مصدق زمینه چین حرکتی شد که به یک کودتای ارتجاعی و حرکت امپریالیستی انجامید. 🔸پس از آن هم باز مسئله موضع‌گیری‌های سازشکارانه و احيانا خیانتکارانه حزب توده ایران است در مقابل حکومت کودتا و آن جنبش باصطلاح اصلاحی شاه... یا در مورد اینکه حزب توده در زمانی اعلام کرد که حکومت مشروطه سلطنتی را که در آن شاه به اصطلاح سلطنت بکند نه حکومت که این شعار بورژوازی در سراسر دنیا بود، با این اظهار موافقت کرد. 🔹همه این‌ها نشانه خيانت‌ها و سازش‌ها و بند و بست‌های پشت پرده جناح چپ و حزب توده در ایران است. همین خیانت‌هاست که جناح چپ را بطور کلی و بالاخص حزب توده را از نظر مردم ایران، مردم ساده‌دلی که حقایق را به شکل ساده و بی‌پیرایه آن درک می‌کنند موجب شد که این مردم حزب توده را محکوم و مطرود بکنند. و جز عده بسیار کمی نادان و فریب خورده به این حزب رو نیاورند. 🔸مسئله دیگر که باز و را در ایران، امری که دارای چیز تازه‌ای نیست و جای پایی نمی‌تواند داشته باشد در می‌آورد، مسئله وابستگی بی‌قید و شرط حزب توده به شوروی که آن را بصورت یک آلت مطیع و فرمانبردار نسبت به شوروی و دخالت‌هایی که شوروی در ایران می‌خواهد در ایران به وسیله این حزب بکند و کرده است در می‌آورد.(روزنامه جمهوری اسلامی ١١ اردیبهشت ١٣۶٢) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢شريعتى در انديشه «پروتستان‏تيزم اسلامى» 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/129 🔹شريعتى [که تأثیرپذیری‌اش از اندیشه‌های چپ مستند و مبرهن است] بر آن بود كه اسلام را مانند ، دين ستيز، مبارزه و پيكار محض بنماياند كه گويا جز جنگ و مبارزه راه ديگرى براى پيشبرد ايدئولوژى خود نمى‏يابد!! او با تأثيرپذيرى از جوى كه ماركسيست‏ها ساخته بودند، مى‏كوشيد وانمود كند كه اسلام نيز مانند ماركسيسم، جريانى ديالكتيكى دارد و از ميان «اضداد» مى‏گذرد و براى زيست و پايدارى خود راهى جز جنگ و ستيز ندارد، بنابراين اسلام اصولاً دين مبارزه و انقلاب است و پيشواى اسلام بايد پيوسته در جنگ با مخالفان اسلام و پيشتاز حركت‏هاى چريكى و پارتيزانى باشد. 🔸بنا بر ديد او، آن دسته از علما، فقها و بزرگان اسلام مى‏توانند براستى رهبر «اسوه» و «الگو» باشند كه با مخالفان اسلام پيوسته به جنگ و ستيز برخيزند و كارهاى «ويت‏كنگ»ها و «چريک»ها را بكنند! ليكن آنان كه از راه‏ها، شيوه‏ها و تاكتيک‌‏هاى ديگرى با مخالفان اسلام رويارويى مى‏كنند، هر چند سنگين‏ترين ضربه‏ها را بر بنياد كفر و ظلم وارد كنند، نه تنها ـ از ديد او ـ رهبر و پيشواى اسلامى نيستند بلكه «آخوند دربارى»اند! و بايد كنار گذاشته شوند... 🔹او بر اين باور بود كه با بهره‏گيرى از جوّ انقلابى و رزم‌جويى كه به دنبال قيام خونين 15 خرداد در ايران پديد آمده و رو به گسترش است، اينگونه بنماياند كه اسلام جز مبارزه و ستيز معناى ديگرى ندارد و آيين اسلام تنها در نهضت و انقلاب مفهوم مى‏يابد و با اين شگرد، علما و روحانيان اسلام را يک‌‏باره از صحنه كنار بزند و خود را در جايگاه پيشتاز «انقلاب كبير و ناسيوناليستى» ايران بنشاند و همان‏گونه كه «مارتين لوتر» و ديگر روشنفكران فرانسه توانستند با شعار «مسيحيت آرى ـ قدرت مطلقه پاپ نه» كليسا و كشيش را از صحنه سياسى حذف كنند و به «پروتستان‏تيزم» دست بزنند، او نيز با اينگونه شعارها و موضع‏گيرى‏ها بتواند مسجد و مسجديان را از صحنه بيرون براند و «پروتستان‏تيزم اسلامى» را در ايران پديد آورد! 🔸چنانكه پيش‌تر آورده شد شمارى از نخستين ماسون‏هاى ايرانى مانند ، ميرزا آقاخان كرمانى، طالبوف و... براى پياده كردن تز اسلام منهاى روحانيت، طرح «پروتستان‏تيزم اسلامى» را كه از برخى از رهبران انقلاب فرانسه فرا گرفته بودند، سردادند و روى آن ساليان درازى پا فشردند، ليكن از اين ترفند نيز طرفى بر نبستند. شريعتى‏در پى گذشت نزديک به سده‏اى از آن جريان، بر آن بود كه به «پروتستان‏تيزم اسلامى» در ايران دست بزند و آرمان ديرينه ماسون‏هاى ايرانى را بر آورده سازد. از اين رو پيشنهاد داد: 🔹... روشنفكر بايد به ايجاد يك پروتستان‏تيسم اسلامى پردازد تا همچنان‌كه پروتستان‏تيسم مسيحى، اروپاى قرون وسطى را منفجر كرد و همه عوامل انحطاطى را كه به نام مذهب، انديشه و سرنوشت جامعه را متوقف و منجمد كرده بود سركوب نمود بتواند فورانى از انديشه تازه و حركت تازه به جامعه ببخشد... پس نقطه آغاز كار روشنفكر و مسئوليت او در احيا و نجات و حركت بخشيدن به جامعه‏اش ايجاد يک پروتستان‏تيسم اسلامى است تا... با ايجاد يک نهضت پروتستان‏تيسم اسلامى به‌ويژه تشيعى كه خود مذهب اعتراض است... روح تقليدى و تخديرى و مذهب فعلى توده را به روح اجتهادى تهاجمى اعتراضى و انتقادى بدل كند...‏. 🔸شريعتى براى پياده كردن اين ترفند، اسلام را مكتب «اعتراض»، پرخاشگرى و ستيزه‏جويى تنها مى‏نماياند، غافل از اينكه با اين روند همه امامان، پيشوايان و علماى اسلامى را كه در راه پيشبرد مكتب اسلام نتوانستند به ستيز و شورش دست بزنند و ناگزير شدند از شيوه‏ها و تاكتيک‏هايى بهره گيرند، به زير سؤال خواهد برد. او در ميان امامان و بزرگان اسلام، تنها على، فاطمه، حسين، زينب و ابوذر را بر مى‏گزيند و شايسته رهبرى و در خور پيروى مى‏داند و درباره ديگر امامان و بزرگان دين سخنى به ميان نمى‏آورد، ليكن با پرخاش و تاخت و تاز به علما و روحانيانى كه در راه دفاع از اسلام و پيشبرد آيين خداوندى ناگزير شدند راه حضرت رضا، حضرت صادق، سلمان، على‏بن يقطين و... را پى بگيرند، زمينه كوبيدن، به زير سؤال بردن و بدنام كردن عالمان دينى و يک‏بعدى نشان دادن اسلام را فراهم مى‏كند! (نهضت امام خمینی، ج3، صص294-292) 🇮🇷 @IRANeMOASER
♦️مبارزه با التقاط و تحریف، از صحابه صدر اسلام تا شهید آیت‌الله مطهری 🔰مبارزات شهید مطهری با التقاط به روایت روحانیت انقلابی/2 ▶️راوی اول: آیت الله خامنه ای 🔻 یا نیروی شکننده 🔹اگر قرار شد چیزی که ساخته فلان آدم عادی و فلان انسان است به نام اسلام راهنمای آدم باشد این دیگر خاصیتی نخواهد داشت و در این صورت چرا ما بگوییم اسلام را می‌خواهیم؟! خیلی خوب را بخواهیم چون آن هم ساخته مغز يك انسان است!! 🔸 آن وقت اسلامی را که یک مغز بی‌اطلاع (اگر نگوییم مغرض) دنبالش راه بیفتیم و به آن عمل کنیم بعد هم مغرض بشویم خیلی خوب چرا اینکار را بکنیم؟ از همان اول برویم بدنبال ، یا برویم دنبال یا دنبال مكتب‌های سیاسی اقتصادی لذا می‌خواستند روحانیت نباشد تا روحانیت جلو انحراف را نگیرد و تذکر ندهد. 🔹در همین رابطه یک‌سال و خرده ای قبل دو گروه به ظاهر مسلمان اعلام کردند که هر دو گروه با هم مؤتلف شدند و این دو گروه که مدعی مسلمان بودن بودند و هر دو آن‌ها را ما می‌شناختیم در رابطه با اعلام وحدت‌شان اعلامیه چسباندند و در آن اعلامیه اولش يك آیه‌ای نوشته بودند که همان آیه اول را غلط معنی کرده بودند، آن هم غلط واضح نه غلط . به طوری که اگر کسی عربی می دانست می‌فهمید که این آیه غلط است، لذا همان وقت بنده به آنها پیغام دادم که بابا اقلا اگر ادعای مسلمانی می‌کنید و خودتان را از و و شئون روحانی اهل قرآن بی نیاز می‌دانید اقلا آیه را درست نقل کنید. این‌ها تا این حد ناتوانند ولی گذشته از بعضی‌شان که ناتوانند، بعضیشان هم عملا اشتباه می کنند. 🔸شما ببینید در ... يک حزب اشراف خون‌طلب آیه « والذین یکنزون الذهب والفضة، ولا ينفقونها في سبيل الله» را کردند «الذين یکنزون» یعنی والذين شد الذين در صورتی‌که در این رابطه عبد الله بن سعود شمشیرش را روی دوش گذاشت و گفت اگر این «واو» را از اینجا بردارید من شمشیرم را به زمین نخواهم گذاشت یعنی حاضرم جنگ کنم اما نگذارم «والذين » را به جایش الذين بگذارند زیرا اگر این «واو» کم می‌شد معنای آیه صد درجه عوض می‌شد یعنی آیه بدون «واو» معنایی را که با «واو» می‌دهد نخواهد داد. 🔹بنابراین اگر «واو» را بردارند مصداق آیه کسانی می شوند که قبلا در آیه اسمشان برده شد، و آن‌ها احبار و رهبانند اما اگر «واو» باشد مصداق آیه عمومیت پیدا می کند و هر کسی را که می کند و در راه خدا انفاق نمی‌کند شامل می‌شود و او را باید به عذاب دردناك مژده داد. 🔸بنابراین وقتی می‌آیند واو «والذين» را برمی‌دارند چه کسی به جز و می‌تواند بفهمد که معنای آیه عوض می‌شود؟ و هرگز افراد عادی و معمولی نمی‌توانند بفهمند همچنان‌که اگر الآن آیه هم از قرآن بردارند بسیاری از مردم نخواهند فهمید و لذا این را اهل قرآن و قرآن و مأنوسین با قرآن هستند که می‌توانند بفهمند. (ویژه نامه ششمین سالگرد شهادت آیت الله مرتضی مطهری،نشریه شماره 74، تهیه و تنظیم حزب جمهوری اسلامی (صص ۲۵۸- ۲۶۱) 🇮🇷 @IRANeMOASER