eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
422 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
سنجش عملکرد آیت‌الله مصباح و شهید بهشتی با رویکرد امام/2 حجت الاسلام و المسلمین : 🔹«مدتی بعد آقای دکتر یزدی از پاریس آمد و منزل من وارد شد. ما شب‌ها جلسه داشتیم. رفقا می‌آمدند بالای بام جلسه تشکیل می‌دادند. چون هوا گرم بود و جلسات معمولاً تا اذان صبح طول می‌کشید. یک شب آقای دکتر یزدی در آن جمع به ما اعتراض کرد. گفت شما در رابطه با درگذشت شریعتی کوتاهی کردید و آنچه که از دست‌تان برمی‌آمد انجام ندادید. من گفتم: ما چه کار می‌توانستیم بکنیم که نکردیم؟ ایشان گفت دو کار شما می‌توانستید بکنید که الان هم دیر نشده؛ اولاً یک تسلیت‌نامه برای پدر دکتر شریعتی بفرستید؛ ... دوم این‌که در یکی از مساجد نجف یک قاری بگذارید به‌عنوان مجلس ختم و فاتحه، اگر کسی سوال کرد که چرا قرآن می‌خواندی -که شما خودتان هم قهراً حضور خواهید داشت- بگویید برای فوت دکتر شریعتی فاتحه گذاشتیم. آنجا مقداری در رابطه با این که صلاح هست، صلاح نیست، این کار را بکنیم یا این کار را نکنیم صحبت شد. تصمیم گرفتیم که جلسه بعدی بدون حضور آقای دکتر یزدی باشد. خودمان بحث کنیم ببینیم آیا مصلحت هست یا نه. ... به این نتیجه رسیدیم که مصلحت هست تسلیت‌نامه را بنویسیم و مجلس فاتحه هم بگذاریم. ... بعد از این‌که تقریباً اتفاق آراء شد و هنوز رای گیری نشده بود من گفتم: من موافقم به شرط اینکه امام ما را منع نکند. ... یکی از برادرها پیشنهاد کرد که چون آقای یزدی عازمند و می‌خواهند بروند، فردا -پس فردا شما تسلیت‌نامه را بنویس و متن آن را هم به نظر امام برسان. گفتم بسیار خوب. من همان شب آمدم منزل و تسلیت‌نامه مفصّلی نوشتم که وقتی به نظر شهید منتظری هم رساندم ایشان هم تایید کرد، به نظر آقای دکتر یزدی هم رسید ایشان هم تایید کرد. صبح قبل از اینکه امام بیرون بیایند، و کار رسمی‌شان را شروع کنند در اندرونی امام رفتم در زدم، حاج علی که خادم امام بود در را باز کرد. گفتم امام کجاست؟ گفت: بالای بام هستند هنوز پایین نیامدند دارند قدم می‌زنند. من گفتم این نامه را بگذار روی میز امام که وقتی پایین تشریف آوردند ببینند و بخوانند، من بعداً می‌آیم نتیجه‌اش را از شما می‌گیرم. نامه را از من گرفت و رفت، خداحافظی کردم و آمدم. فاصله منزل ما با منزل امام زیاد نبود من منزل رسیدم و می‌خواستم از پلّه‌ها بالا بروم که دیدم یک کسی با عجله و شدت در را می‌کوبد. 🔸برگشتم در را باز کردم. دیدم حاج علی است. گفت: این چه بود دادی دست من؟ گفتم برای چه؟ گفت تا امام نامه را دید گفت: این را چه کسی به تو داد؟ گفتم فردوسی. امام فرمود برو صدایش کن و بگو زود بیاید. دکتر یزدی هم شاهد این گفتگو بود. ... برگشتم و آمدم خدمت امام و دست امام را بوسیدم و نشستم. امام رو کردند به من و گفتند این چیست؟ من واقع قضیه را گفتم و توضیح دادم که آقای دکتر یزدی به ما گفته که شما نسبت به دکتر شریعتی کوتاهی کردید. .... اگر شما اجازه بدهید کار بدی نیست یک تسلیت برای پدر دکتر شریعتی بنویسیم. امام آنجا فرمودند که: دکتر شریعتی خوب می‌نوشت و خوب بیان می‌کرد متأسفانه اشتباهاتی داشت که ای کاش این اشتباهات را نداشت. یکی از این اشتباهات دکتر شریعتی توهین به علما و مراجع بزرگ بود. چند نفر را امام نام بردند. مثل مرحوم ، و چند نفر دیگر را. کسی که به این بزرگان اهانت کند آن هم با این عباراتی که من دیدم این قابل گذشت نیست. اشکال دوم این است که تز از آقای شریعتی است و ما نمی‌توانیم با این تز و با این فکر موافقت کنیم و ایشان را تایید کنیم. مطلب سوم امام فرمودند که نظر ایشان درباره است که نسبت به امامت و ولایت اشتباه کرده و بهترین اصلاحیه و توجیهی هم که کرده در این کتاب امت و امامتش است و در آنجا هم نتوانسته درست مطلب را تصحیح کند. یک اشکال چهارمی هم گفتند که من یادم رفته... 🔹بنابراین شما این متنی که نوشتید، اگر بخواهید پرانتز باز کنید و در داخل پرانتز بنویسید به استثنای این، بقیه مطالب مورد تایید است، مناسب نیست، و این‌جوری هم که شما به‌طور کلی تایید کردید این دروغه و از شما دروغ صلاح نیست. بعد امام فرمود اصلاً این کار چه ثمری دارد؟ گفتم هرچه شما صلاح می‌دانید. اگر صلاح نمی‌دانید نمی‌کنم ولی دوستان گفته‌اند که صلاح است ما این کار را در این شرایط و موقعیت بکنیم. امام فرمودند: صلاح نیست، نکنید.»(عمار انقلاب، صص490-488) ادامه خاطره حجت‌الاسلام و المسلمین فردوسی‌پور در صفحه بعد... 🇮🇷 @IRANeMOASER