eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
424 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️نقش آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری در کودتای نقاب (نوژه) چه بود؟/بخش دوم 🔴به مناسبت سال‌گرد کودتای نافرجام نوژه 🔹در یکی از سندهای که گزارش ملاقات با رهبر نهضت رادیکال ( ) بوده است، ذکر شده است که؛ «خیلی‌ها از به خاطر انتقاد می کنند در صورتی که این انتقاد نابجاست و خمینی قدرتمندتر از آن است که شریعتمداری فعلاً بتواند با او مقابله کند؛ ولی البته وقتش خواهد رسید.» (اسناد لانه جاسوسی، جلد 1، ص54.) 🔸این موضوع به خوبی نشان می دهد که دشمنان انقلاب اسلامی از مدت ها قبل بر روی شریعتمداری برنامه‌ریزی کرده بودند و مترصد فرارسیدن زمان مناسب برای بهره گیری از او برای اقدامت و بودند. همانگونه که برخی از رهبران نهضت‌های رادیکال بر این موضوع تاکید داشتند. البته صحبت‌ها و اظهارنظرات شریعتمداری نسبت به غرب و علی الخصوص آمریکا منجر به نزدیک شدن به وی شده بود. به عنوان مثال، اعضای سفارت آمریکا در خصوص ملاقات با شریعتمداری در 10 ژانویه 1979 (دی 57) اظهار می دارند که؛ «شریعتمداری آشکارا از دیدن شخصی از جانب دولت آمریکا خوشحال است و موضعش کاملاً منطقی و مساعد (موافق برای همکاری) بود.»( اسناد لانه جاسوسی، جلد 1، ص81.) 2️⃣ تایید کودتای نوژه توسط شریعتمداری براساس طرحی که از پیش ریخته شده بود، قرار بود با محوریت نیروی هوایی باشد و از هواپیماهای جنگنده و بمب‌افکن استفاده شود. در جریان انقلاب، از سربازان برای سرکوب مردم استفاده شده بود اما در کودتای نوژه، ارتشیان متخصص شامل خلبانان و کماندوها که در زمان شاه برای جنگ با ابرقدرت شوروی آموزش دیده و تربیت شده بودند، در مقابل مردم و نظام قرار می‌گرفتند. 🔸علیرغم به کار بردن سلاح های سنگین و هماهنگی و همکاری گروه های ضد انقلاب هنوز یک مشکل وجود داشت. مشکل این بود که اولاً چگونه نیروهای درگیر در کودتا، در اجرای مأموریت‌های محوله دچار تردید نشوند و ثانیاً پس از چنین کشتار وحشتناکی چگونه می توان به دولت کودتا مشروعیت بخشید؟ کلید حل هر دو مشکل در نهفته بود. سران کودتا، با علمایی که احتمال می‌دادند از و امام خمینی کینه داشته باشند تماس گرفتند و از آنها درخواست کمک کردند. در رأس این افراد، سید محمدکاظم شریعتمداری قرار داشت. سران کودتا، برای اینکه به افراد خود درباره سرنوشت کودتا اطمینان دهند آنها را به قم می فرستادند تا با شریعتمداری دیدار کنند و پس از تایید شریعتمداری، با اطمینان خاطر در عملیات شرکت کنند. بسیاری از این افراد مقلد شریعتمداری بودند و واضح است که وی تا چه حد بر آنها نفوذ داشت. یکی از کودتاگران که به قم و بیت شریعتمداری رفته بود از تجمع و در بیت وی خبر می‌دهد که برای استفسار از جریان کودتا به قم آمده بودند. سید محمدکاظم شریعتمداری در پاسخ به مراجعین مرتباً تکرار می‌کرد «ظلم هرگز پایدار نمی‌ماند». این جمله توسط کودتاگران به معنای تایید کودتا تفسیر می‌شود .(محسن ردادی، «آیت الله شریعتمداری»، مجله امید انقلاب، شماره 403،صص27-26.) 3️⃣ اطلاع از کودتای نوژه و سکوت به نفع سازمان سیا با نگاهی به اعترافات شریعتمداری آشکار می‌شود که وی مدت‌ها پیش از کودتا اطلاع داشت. چنان که وی می‌گوید: «اولاً من از نیت این‌ها مطلع شدم ولی چون کارشان در یک مدت کوتاه غیرعملی به نظرم می‌ر‌سید و قهراً خیال می‌کردم که دولت آگاهی دارد تصور نمی‌کردم که این‌ها بتوانند کاری را انجام دهند و این که کاری‌نشدنی است، من خبر کنم و باعث گرفتاری یک عده‌ غیردخیل شود. به علاوه احتمال دادم که ممکن است اگر بگویم خود ما را ترور کنند ...»( محمد محمدی ری‌شهری، خاطره‌ها،ص268) 🔸از این رو، یکی از خیانت‌های شریعتمداری، عدم اطلاع نسبت به از آغاز روند کودتا بود و این در حالی بود که وی با وجود آگاهی از میزان خسارت‌های جانی و سیاسی این کودتا به نظام جمهوری اسلامی ایران، هیچگونه ممانعتی از این کار نداشت و حتی به مسئولان نظام نیز خبر نداد تا به صورت مناسبی این تحرکات ضد نظام مدیریت شود. 🇮🇷 @IRANeMOASER
⁉️نقش آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری در کودتای نقاب (نوژه)چه بود؟/بخش سوم 🔴به مناسبت سال‌گرد کودتای نافرجام نوژه 🔹آقای نیز طی مصاحبه‌ای با در تاریخ اول اردیبهشت 1361 می‌گوید؛ «یک مرجعی که لااقل خود را می‌داند بشنود که بنا است کودتایی شود . این حداقل آن است که خودشان هم اعتراف کرده‌اندکه از این کودتا مطلع شده‌اند. بالاخره در کودتا عده زیادی شهید و کشته و زخمی می‌شوند. چطور می‌تواند یک نفر که خود را مرجع می‌داند این مسئله برایش اهمیت نداشته باشد. کوچک‌ترین چیزی که در این رابطه وجود دارد این است که ایشان از توطئه کودتا مطلع شده و آن را به امام و مسئولان و مردم اطلاع ندادند. اگر همین مقداری که خودشان اعتراف کردند باشد یک چنین شخصی نمی‌تواند مرجع تقلید باشد.»( افشای چهره دوم شریعتمداری، ص 13) 4️⃣ تامین وجوه مالی برای رویارویی مسلحانه علیه انقلاب اسلامی شریعتمداری از وجوه دریافتی از ، برای خرید اسلحه به منظور رویارویی مسلحانه با نظام اسلامی استفاده می‌کرد. در گزارش سرّی سازمان سیا به تاریخ 28 تیر 1358، مرتضی موسوی (از سران ) با صراحت به این موضوع اشاره کرده و می‌گوید: «...شریعتمداری از پول ما جهت خرید اسلحه لازم استفاده می‌نمود.» گزارشی که بعداً در بهمن ماه 1358 منتشر شد نیز حاکی از آن بود که حزب خلق مسلمان مبلغ 36 میلیون تومان وجه نقد به فرستاده بود تا از طریق گروه‌های ضدانقلابی حزب دمکرات کردستان و سازمان کومله، سلاح خریداری نماید. سازمان سیا همواره مترصد اعمال نفوذ در جمهوری اسلامی و حمایت از اشخاص و جریان‌هایی بود که در راستای ساقط کردن نظام اسلامی ایران، تلاش می‌کردند( حمایت آمریکا از گروه‌های میانه‌رو در ایران، ص6.) 🔹چنانچه می‌گوید: «عباسی داماد آقای شریعتمداری، گفته است که آقای شریعتمداری نه تنها در جریان امر بوده بلکه مبلغ 500 هزار تومان نیز به مهدوی پرداخت کرده بود...» 🔸علاوه بر این براساس اعترافات خود شریعتمداری: «...ین که به پول فرستادم هرچند به عنوان قرض به ایشان داده شده است و این کار را نوعی تأیید عملی از فرد توطئه‌گر تلقی کرده‌اند، پشیمانم و استغفار می‌کنم.»( محمد محمدی ری‌شهری، خاطره‌ها ، ص268.) 5️⃣ تلاش برای ایفای نقش رهبر جایگزین شریعتمداری در مرحله دوم کودتا نقش مهم‌تری را برعهده داشت. براساس نقشه کودتا قرار بود بعد از حمله به (که هدف از آن از میان برداشتن حضرت امام بود) شریعتمداری وارد عمل شود. در طراحی کودتا، خانه‌ای در حوالی یوسف آباد برای انتقال شریعتمداری از قم به تهران اجاره شده بود. شریعتمداری در این خانه مستقر می‌شد و به عنوان رهبر مذهبی، کودتا را تایید می‌کرد. در مراحل بعد زمانی که رادیو و تلویزیون به دست کودتاچیان تصرف می‌شد، وی مستقیماً یا به وسیله نوار و اعلامیه با مردم سخن می‌گفت و مردم را به همکاری با کودتا فرامی‌خواند. کودتاگران به منظور اجرای این مراحل به صورت مستقیم با پسر شریعتمداری در ارتباط بودند. به اعتراف یکی از عوامل کودتا: «با آقای شریعتمداری با پسر ایشان وارد صحبت شدیم. پسرشان از جانب آقای شریعتمداری قول همه گونه هم‌کاری را دادند.»(مؤسسه‌ مطالعات سیاسی، کودتای نوژه، ص171.) 🇮🇷 @IRANeMOASER
⁉️نقش آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری در کودتای نقاب (نوژه) چه بود؟/بخش چهارم 🔴به مناسبت سال‌گرد کودتای نافرجام نوژه 6️⃣ برای کودتاگران و توجیه اقدامات خشونت‌بار یکی دیگر از کارکردهای شریعتمداری در کودتای نوژه، مشروعیت‌زایی برای کودتا بود.به طوری که این مسئله برای جذب افراد جدید و کسانی‌که در همکاری با کودتاگران دچار تردید شده بودند، بسیار مفید واقع شد. از عوامل اصلی کودتا برای اقناع یکی از خلبانان که نسبت به ماموریت محوله دچار بیم و تردید شده بود، به او می‌گوید: «خیلی‌ها از جمله شریعتمداری این کودتا را تایید کرده‌اند.»(روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۶ مرداد ۱۳۵۹) 🔹 از ساواکی‌های فعال در کودتا نیز پس از دستگیری در این ارتباط می‌گوید: «بنی‌عامری می‌گفت با علما و روحانیونی که طرفدار آیت‌الله شریعتمداری می‌باشند، دست‌به‌دست هم داده‌ایم تا یک اسلام نوین در سطح مملکت پیاده کنیم.»( همان) بدین‌ترتیب راه هرگونه مخالفت اعضا با اهداف کودتا که بعضاً ضد انسانی و ضد اسلامی بود، بسته می‌شد. 🔸بنا به اعترافات تیمسار محققی، مسئولان شاخه سیاسی در پاسخ به پرسش عوامل کودتا، مبنی بر این‌که در برابر واکنش مردم چه اقدامی باید انجام دهند، چون در صورت تیراندازی عده زیادی از مردم کشته خواهند شد، به آنان می‌گفتند: «وقتی امام‌خمینی را از میان بردارند، فرد دیگری به‌جای ایشان خواهد نشست و از طریق رادیو و تلویزیون تمام آنچه را که امام گفته است، او بر غلط‌ بودن آن فتوا خواهد داد.»(همان) 🔹تایید کودتا به‌وسیله یک روحانی برجسته که توسط سران کودتا به اعضا تفهیم می‌شد، تا اندازه‌ای برای این افراد مهم بود که بسیاری از آنان شخصاً به بیت شریعتمداری مراجعه کرده و درصدد دریافت پاسخ بودند. استوار از عوامل کودتا در پایگاه همدان نیز در اعترافات خود اذعان می‌کند که به‌هنگام مراجعه به بیت شریعتمداری، تعدادی نظامی و خلبان را در آنجا دیده است که آنها نیز برای کسب اجازه در مورد یک برنامه به آنجا آمده بودند. 🇮🇷 @IRANeMOASER
📚شریعتمداری در دادگاه تاریخ مسئله آقای یکی از مسائل پیچیده تاریخی است. او که از شخصیتی چند وجهی و متلون برخوردار بود و به اقتضای منافع؛ رویکرد خود را عوض می‌کرد و گاهی خود را انقلابی می‌نمود و گاهی همراه با شاه. آن‌چه مشخص است این‌که جناب آقای شریعتمداری هیچ‌گاه اعتقاد قلبی به راه و و اسلامی ملت ایران نداشته است و همراهی‌های ظاهری وی؛ تنها روکش و زرورقی برای جلب انظار و بقای موقعیت بوده است. امروز باید او را پیش چشم ملت ایران و جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی به دادگاه تاریخ فراخواند تا نوشریعتمداری‌های نفوذی در بدنه حوزه علمیه و جامعه نتوانند توطئه‌های مزورانه خود را پیاده کنند. ◀️شریعتمداری در دادگاه تاریخ؛ برشی از کارنامه سیاه آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری؛ نوشته حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی 🇮🇷 @IRANeMOASER
❎حذف آیت الله ربانی املشی، که بیت آقای منتظری به انقلاب کرد 🔹ازدواج احمد منتظری با زهرا ربانی املشی در سال ۱۳۵۶ موجب خویشاوندی آیت الله ربانی املشی با آقای منتظری و صمیمیت و ارتباط بیش از پیش آن دو گردید. 🔸همین مساله باعث شد تا آیت الله ربانی فعالیت های مثبتی را در دفتر و بیت منتظری آغاز کند. سید مهدی هاشمی که از این اقدامات، سخت به وحشت افتاده بود، درصدد برآمد با روش های مخصوص خودش جلوی فعالیت های آیت الله ربانی را بگیرد و او را به وسیله سم، مبتلا به سرطان کرده و در روز ۱۷ تیر۱۳۶۴ به شهادت رساند. 🔹 " سید مهدی هاشمی در آخرین خود در مورد چنین اقرار می کند: 🔸در رابطه با قتل مرحوم ربانی، قضیه بدین ترتیب بود که بعد از قضيه مجلس خبرگان و آمدن آقای ربانی املشی خدمت آیت الله منتظری در رابطه با جریانات آینده رهبری،چند ماه بعد از خبرگان - که دقیقا یادم نیست چه زمانی بود - روزی با آقای...(در کتاب خاطره ها حذف شده است) در تهران در منزل قبلی ایشان گویا اختیاریه بود، صحبت کردیم که چگونه یک ضربه به ایشان بزنیم. 🔹گفت: ما وسایل و امکانات سنتی و داروهای مسموم کننده و سرطان زا در اختیار داریم که می توان به صورت نامرئی فرد را مسموم نمود که در اثر این به سرطان گشنده مبتلا خواهد شد. پس از بحث و بررسی این شیوه به نظرمان مطلوب افتاد. 🔸برای اجرای قضیه، او گفت: یکی از افراد ما که شک دارم منظورش فلانی یا فلانی بود به تازگی با آقای... ارتباط یافته بودند، البته رفاقت قبلی داشتند. وی از نظر کار با نهضت ها به تازگی در اختیار آقای... قرار گرفته بودند. 🔹می گفت: می توانند با آقای ربانی در تماس و ارتباط قرار گیرند. من دقيقا سؤال نکردم شیوه ارتباطی آنان چگونه است ولی آقای... باضرس قاطع مدعی بود که رابطه گرفتن برای او آسان است. 🔸در مورد شیوه عمل مدعی بود پس از ۱۵ یا ۲۰ روز پس از استعمال و استشمام مواد مزبور طرف تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. مدتی بعد که به قم آمده بود، گفت:عمل انجام گرفته است.»( خاطره ها، ج۴، ص۴۲۷) 🔹همچنین حجت الاسلام احمد سالک در این باره می گوید: تا من وارد مجلس شورای اسلامی شدم، دیدم آقای ربانی املشی می لرزد! من ایشان را در بغل گرفتم. می لرزید! به من گفت آقای سالک، مهدی هاشمی من را کشت! این جمله آقای ربانی املشی به من هست. بعد از این هم فوت کرد. کشتن همیشه با طناب نبود. توی چاه کردن شیخ قنبرو... از این کارهاهم می کردند. سم می ریزند در استکان افراد، غذایی را آلوده می کنند. آقای ربانی املشی... من را در بغل گرفته بود و می لرزید، به من گفت آقای سالک، شاهد باش، مهدی هاشمی من را کشت!» 🔸یک هفته بعد، بحث قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شد و رحلت آیت الله کی املشی از هزینه هایی بود که دفتر آقای منتظری به انقلاب تحمیل کردند. (روزگار قائم مقامی، ص۸۹ - ۸۸) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️معرفی کتاب «روزگار قائم مقامی» 🔹 درباره آقای منتظری،قائم مقام مخلوع، آثار متعددی در تمجید یا نقد ایشان نوشته شده است. 🔸برخی حامیان دوآتشه بیت آقای منتظری از جمله مصطفی ایزدی و عمادالدین باقی، آثاری در تطهیر منتظری نگاشته اند و در مقابل، ، محمدی ری شهری، ، عباس سلیمی نمین، اسدالله بادامچیان و برخی دیگر، آثاری در نقد عملکرد آقای منتظری نگاشته‌اند. 🔹در این میان کتاب «روزگار قائم مقامی» کاملا متفاوت است. نویسندگان، انتشار ضمیمه‌های مفید، انبوه اسناد و منابع اختصاصی که برخی از آن‌ها برای اولین بار منتشر می‌شوند و نظارت علمی اساتید برجسته تاریخ از جمله حجت الاسلام حمید روحانی، دکتر محمدحسن رجبی و دکتر مظفر نامدار بر این کتاب، مزیت‌هایی هستند که جایگاه «روزگار قائم مقامی» را بالا می برند. 🔸 هم‌چنین این کتاب توانسته ابعاد جدیدی را از ظهور و سقوط منتظری افشا کند. ظهوری که با عدم رضایت امام و با لابی‌گری سنگین و خلاف قانون برخی از حامیان منتظری همراه بود و سقوطی که در حد خود ضربه‌ای به اعتبار نظام اسلامی وارد کرد. 🔹 از دیگر ابتکارات این کتاب؛ گشودن پرونده مرجعیت سیاسی آقای منتظری، رمزگشایی از نامه 6/1 امام و ارائه اسناد متعدد بر اصالت این نامه، افشای مثلث نفوذ بر منتظری، تحلیل فقهی و تاریخی اعدام‌های منافقین درسال 67 و نهایتاً تجمیع اسنادی دال بر فاسد و فاسق بودن منتظری است. 🔸 هم‌چنین؛ بخش مهمی از این کتاب به تبیین اقدامات و مواضع منتظری درباره این سازمان اختصاص دارد. سازمان منافقین متشکل از جوانانی بود که در قالب سازمانی چریکی با دغدغه مذهبی و برای رفع ظلم به پا خواستند اما به سرعت تبدیل به یک جریان انحرافی شده و مصداق ظلم و انحصارطلبی متحجرانه گشتند و می‌توان آن‌ها را نامید که مطالعه عمل‌کرد آنان برای امروز ما ضروری است. رهبر معظم انقلاب در این باره می فرماید: توصیه می کنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمل اند و راجع به دهه 60 قضاوت می‌کنند، جای شهید و جلاد عوض نشود! در دهه شصت، ملت ایران مظلوم واقع شد(14/3/96) 🔹 در دورانی که جنگی نابرابر بر ملت ایران تحمیل شده بود، منافقین قدرت طلب که مورد بی اعتنایی و طرد مردم قرار گرفته اند، مردم را به بدترین شکل به شهادت می رساندند. بیش از 17 هزار شهید ترور در این سال ها، نتیجه این سهم خواهی متکبرانه منافقین می باشد اما آیا منافقین تنها در کمپ های آلبانی و بیرون کشور فعالند؟ خیر! 🔸جریانی در سال 95 و در آستانه ریاست جمهوری دوازدهم، با انتشار فایل صوتی حمایت آقای منتظری از سازمان تروریستی منافقین، این مظلومیت تاریخی ملت ایران را نشانه رفت و به تعبیر رهبر انقلاب، به دنبال عوض کردن جای شهید و جلاد بود. انتشار فایل صوتی مزبور نشان داد که بیت منتظری بر همان پاشنه‌ای می چرخد که قائم مقام معزول چرخاند. منتظری در سال 67 با اینکه سابقا منافقین را به تهدید نموده بود، از این جلادها حمایت کرد و بیت منتظری هم در سال 96 تلاش کرد تا جای شهید و جلاد را عوض کند و در انتخابات ریاست جمهوری تاثیر بگذارد. ◀️خوانش روزگار قائم‌مقامی جلوی این تحریف تاریخی را نیز خواهد گرفت. 📚کتاب «روزگار قائم مقامی» «نگاهی نو به پیشینه و پیامدهای قائم مقامی حسینعلی منتظری»، اثر سهراب مقدمی شهیدانی و محمد جواد فرج نژاد، توسط بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی منتشر شده و در دسترس عموم علاقمندان قراردارد. ◀️راه‌های تهیه کتاب: 🏢نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6. 📞تلفن: 22579192_021 💻خرید اینترنتی: 🔹🔸 https://b2n.ir/30372 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (52) ♨️ غربت و هجران و ساده‌زیستی 🔹... دخترهای ما سه ماه در عراق ماندند یک بار کاظمین و سامرا رفتند و چندبار کربلا ... اقامت سه ماهه دخترها تمام شد با مادرم برگشتند ایران و ما را تنها گذاشتند در شهری غریب، آن هم نجف، شهری پر از آلودگی. نه دوستی و نه رفیقی، نه همزبانی با خانه‌ای کوچک و رنج دهنده، با مفارقت از تمام عزیزان: پدر، مادر، خواهر، برادر، دختر، به‌خصوص پسر عزیزم احمد که 18 ساله بود و نمی‌دانستم بر او چه می‌گذرد و زندگانی را چگونه می‌گذراند ... 🔸ماندن در نجف شروع شد تا کی؟ خدا می‌دانست. مشغول تنظیم خانه و زندگانی شدم. کم‌کم دوست و رفیق هم پیدا کردم. البته با این فرق که حداقل مجالس آقایان نجف، اگر مبارزه نبود که نبود، فضل و علم بود ولی افتخار زنان آن شهر بی‌سوادی و بی‌اطلاعی از فرهنگ بود و عدم تمدن. تو گویی از هیچ خبر نداشتند ... نجف از شهرهای درجه دوم عراق محسوب می‌شود، از بغداد و بصره که بگذرید به نجف و کربلا و حله می‌رسید و مدنیت این شهرها در حد دهات ایران است. 🔹دو ماه مصطفی در منزل ما بود تا آنکه خانه پیدا کردند آنها هیچ اثاث نداشتند از همان وسایل خودمان آنها را صاحب اثاث کردیم، یک قطعه قالی که شرحش رفت، یک دست استکان و نعلبکی، یک چراغ فیتله‌ای و دو قابلمه به آنها دادیم رفتند و مشغول زندگانی‌شان شدند. دو طبقه بود، دو اتاق پایین بود و دو اتاق بالا با یک زیرزمین. طبقه بالا مال مصطفی شد. جلسه درس و بحث و رفت و آمد و اتاق مطالعه و همه چیزش بود در این منزل حدود چهارده سال زندگی کرد. آنها مدتها حتی تخت نداشتند، شب‌ها روی زمین می‌خوابیدند او یخچال نداشت ... 🔸 احمد که نجف آمد دو تا تخت حصیری دانه‌ای ده تومان یعنی نصف دینار برایشان خرید ... خدا می‌داند که زندگی این پدر و پسر در کمال سادگی سپری می‌شد، خوب نیست من این چیزها را بنویسم ولی در مقابل بریز و بپاشهای بعضی از روحانی‌نماها اینان این‌گونه برخود سخت می‌گرفتند ... 📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 299-304 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۱ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۱ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۱ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📂سند تاریخی: ایرانی‌ها حق دارند خود را دوست داشته باشند 🔻به مناسبت سال‌روز فاجعه خونین : ترجمه روزنامه فرانسوی «لاپروونس»؛ 20 ژوئیه 1935 ، 28 تیر 1314 🔹از قرار معلوم در ایران بار دیگر انقلابی برپا شده است. ملت شورش نموده و حتی اسلحه برداشته تا از حقوق خود دفاع نماید. نظامی‌ها شلیک کرده و اشخاصی [در ] به قتل رسیده‌اند. علت این شورش خونین چیست. دولت می‌خواسته پوشیدن لباس اروپائی را اجباری سازد. در این ضمن باید اعتراف کرد که این فکر حقیقتاً مضحک، و عدم رضایت و تنفر اهالی، به جا بوده است. ایرانی‌ها لباس ملی خود را دوست داشته و حق هم دارند. به عقیده من ساختن البسه که دُول آسیائی یکی بعد از دیگری اتخاذ می‌کنند، خیلی نفرت‌آور است. 🔸البسه ملی به مثابه یک قوّه به شمار می‌رود. چون مظهر ایام گذشته و عادات و اخلاق بوده و بهتر از سایر چیزها با طرز زندگانی و اخلاق ملل وفق می‌دهد و در واقع لباس هم مثل می‌ماند. تقلید از سایرین علامت ضعف است. اگر موضوع لزوم این اقدام در نظر گرفته نشود، به عقیده من دولت ایران فاقد معرفت الروح[=روانشناسی] است، زیرا یک‌مرتبه[=ناگهان] با خشونت برخلاف میل رعایای خود رفتار کرده و محرک هیجان آنها بوده است، و ممکن نبود از این پیش‌آمد[=کشتار مردم] احتراز شود... 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻 محوریت حجاب در قیام گوهرشاد به روایت اسناد وزارت خارجه آمریکا 🔹هورنی بروک، وزیرمختار در تهران طی تلگرام شماره ( ۱۶۰۵ / ۸۹۱,۰۰ )، مورخ ۱۸ ژوئیه ۱۹۳۵ نوشته است: «شورش ۸ ژوئیه در که در اعتراض به کلاه فرنگی و پیشنهاد صورت گرفت به مرگ چندین مأمور پلیس انجامید و در نهایت برای برقراری نظم از نیروهای نظامی کمک خواسته شد . تا به امروز که اعلامیه وزارت داخله ایران شایعات را تأیید کرد، سانسور شدید مانع از تأیید اخبار واصله بود. حکم شاه برای پوشیدن کلاه فرنگی به شدت اجرا می شود. هنوز حکم رسمی برای کشف حجاب صادر نشده است. شورشی در تهران صورت نگرفته و دولت کاملاً کنترل اوضاع مشهد را در دست دارد.» این متن نشان می دهد که در موضوع حجاب محور توجه قرار داشته و هم قریب الوقوع بودن حکم کشف حجاب، امری آشکار بوده است. 🔸 روایت آمریکایی‌ها از این نکات در خور توجه دیگری نیز دارد. در تلگرامی دیگر، هورنی بروک شرح گفتگوهایش با دکتر دونالدسن، از مبلغان آمریکایی، را که روز ۲۰ ژوئیه وارد تهران شده بود چنین گزارش می دهد: «شورش صبح روز ۱۲ ژوئیه شروع شد [...] نیروهای کمکی پلیس به صحنه شتافتند و تلاش های نافرجامشان برای متفرق کردن جمعیت تا پایان روز منجر به کشته و مجروح شدن چند نفر شد. استاندار خراسان اوایل صبح روز بعد تلگرامی برای فرستاد و از او کسب تکلیف کرد و در پاسخ تلگرامی دریافت کرد به این مضمون که همه نیروهای نظامی موجود را به کمک بگیرید و جمعیت ر ا به زور متفرق کنید، حتی اگر این امر مستلزم ویران کردن باشد . به محض دریافت این تلگرام متن آن را برای آشوبگرانی که هر لحظه تعدادشان زیادتر می شد خواندند . تا بعد از ظهر روز ۱۴ ژوئیه جمعیت حاضر در حرم و اطراف آن به بیش از ۱۰ هزار نفرمی رسید. 🔹نیروهای نظامی مشهد چندان منظم نبودند و برخی از آنها از فرمان افسران مافوق برای شلیک به مردم سرپیچی کردند . یکی از آنها کرد و بعداً چندین افسر به اتهام ناتوانی در مطیع کردن افراد زیردست خود بازداشت شدند. به همین دلیل به سرعت پانصد نظامی کادر را از شهر مجاور به مشهد آوردند و همین نیرو بود که بعداً به روی جمعیت حاضر در حرم آتش گشود و بالاخره آنها را متفرق ساخت . مجموعاً بیش از نیروی نظامی در این درگیری شرکت داشتند . ابتدا با تفنگ و تیربار به سوی مسجد آتش گشودند که صدمه جدی ولی قابل جبرانی به مسجد وارد کرد . ابتدا به بالای سر جمعیت شلیک می شدولی به تدریج لوله ها پایین تر آمد و تلفات هولناکی به جای گذاشت.»( منبع: کتاب رضاشاه و بریتانیا (بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا) تالیف محمدقلی مجد) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️حمایت مراجع عظام شیعه از تولید ملی در عصر قاجار/بخش اول 🔹این روزها حال اقتصادمان خوب نیست. دلار 21 هزار تومانی و سکه 10 میلیونی جایی برای تعلل در رسیدگی به وضع موجود اقتصاد، باقی نمیگذارد. سال‌هاست رهبر معظم انقلاب راه حل مشکلات اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید ملی و چشم پوشیدن و پرهیز از دست دراز کردن مقابل بیگانگان فرموده اند. 🔸توصیه علما به حمایت از تولید ملی (که مهمترین راهبرد برای پیشرفت اقتصاد کشور است) صرفا مربوط به دوران جمهوری اسلامی نیست و در تاریخ قاجار هم مسبوق به سابقه است و حمایت علمای اعلام از شرکت تازه تأسیس «نساجی اسلامیه» نمونه‌ای بارز در این زمینه است و تعداد زیادی از علما در نامه به مظفرالدین شاه و وزرایش و همچنین اعلامیه‌هایی خطاب به مردم جامعه، توصیه به حمایت از شرکت نساجی اسلامیه و منع استفاده از محصولات بیگانگان کردند. 🔹نکته جالب توجه این‌که این شرکت نساجی توسط یکی از علمای اصفهان یعنی مرحوم آقانجفی اصفهانی و به همراه برادر خود آقانورالله و میرزا ابوالقاسم زنجانی به همراهی بازرگانانی همچون حسین آقا امین‌الضرب اصفهانی، محمدحسین کازرونی،سلیمان خان رکن‌الملک شیرازی، کاکو حسین کازرونی و ملک‌التجار در سال 1316 ه.ق/1898 م. شرکت اسلامیه را با هدف تأمین منسوجات مورد نیاز مردم ایران و مقابله با وابستگی به خارج تاسیس کرد. ریاست این شرکت به عهده حاجی محمدحسین کازرونی بود که سابقه و تجربه اداره شرکت مسعودیه را دارا بود و چهار تن از بازرگانان اصفهان به عنوان وکلا و امنای اداره مرکزی اصفهان برگزیده شدند. (شرکت اسلامیه: نماد اقتصاد مقاومتی در تاریخ معاصر ایران، پیمان رهبری حق، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران) 🔸پس از تأسیس این کارخانه؛ حمایت علما با جدیت بالا روانه ایران شد. مرحوم ملا محمد کاظم خراسانی ( ) در نامه ای به مظفر الدین شاه در سال 1317 قمری، ضمن توصیه به شاه و وزیران به سامان بخشی و استفاده از محصولات شرکت اسلامیه و در همان نامه خطاب به مردم مینویسند: 🔹بر عموم رعایا و قاطبه مسلمین ، لازم و به مقتضای «الناس علی دین ملوکهم» تأسی و متابعت نمایند و را از خود به البسه اسلامیه، صاحب شرع را دارند. کهن جامه خویش پیراستن به از جامه عاریت خواستن (مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه، دوره قاجار / ج 2 / محمدحسن رجبی(دوانی) / ص 102-74) 🔸مرحوم سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروه) نیز طی نامه‌ای نوشت: بسی شایسته و مناسب و به موقع و محل است که عموم مومنین و کافّه متدینین از هر صنف و هر نوع، هر یک به قدر مقدور و بودجه میسور در (استحکام، استواری) اساس و این امر مهم، اهتمام تمام و بذل جهد و صرفِ همّت نمایند و مهما امکن از البسه و اقمشه خارجه متحرّز باشند؛ بلکه سزاوار این است که در سایر جهات حرکات و سکنات و کیفیات لباس و طعام و شراب و گفتار و کردار، از وضع و طرز کفار، خود را بر حذر و برکنار دارند. 🔹قال الصادق (علیه السلام) : اوحی الله تعالی الی نبیّ من انبیائه قل للمؤمنین : لاتلبسوا لباس اعدائی و لاتطعموا مطاعم اعدائی و لاتسلکوا مسالک اعدائی فتکونوا اعدائی کَما هم اعدائی. ان الله لایُغیِّرُ ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم. (ترجمه: خداوند متعال به یکی از انبیاء وحی نمود که به مؤمنین بگو : لباس دشمنان مرا نپوشید و غذای دشمنان من را نخورید و راه دشمنان من را نروید که [در این صورت] دشمن من می‌شوید همان‌طور که آنان دشمن من‌اند. خداوند وضعیت قومی را تغییر نمی‌دهد تا این‌که آن‌ها خودشان را تغییر دهند.»(همان ،ص75) 🔸شیخ عبدالله مازندرانی نیز نوشت: اولا تورّع از شبهات از مستحسنات عقلیه و شرعیه است. ثانیا ترویج و همراهی و همدستی و یک جهتی نمودن در ، هر دو مقصد (را) حاصل است. خداوند عالم تایید و مدد و یاری نماید کسانی که به قدرت مالی و لسانی ترویج این شرکت اسلامیه، ادامَها ربّ البریّة می‌نمایند.(همان) 🔹مرحوم محمد غروی شربیانی مرقوم داشت: امری که و رفاهت (آسودگی) حال عموم مسلمین و آبادی ممالک محروسه ایران و زیادتی آبروی ملت اسلامیه و ترقی دولت قاهره علیّه در آن باشد، بهتر ازین به نظر نمی‌آید. معلوم است تکلیف متمکّنین در ترویج این مقصد و تشویق اهل این مطلب و امداد آنها به مال و جان، زیاده از دیگران است.(همان) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️حمایت مراجع عظام شیعه از تولید ملی در عصر قاجار/بخش دوم 🔹حمایت مرحوم محمدحسن مامقانی از منسوجات اسلامیه: بحمدالله تعالی فراهم شدن اسباب و سدّ ابواب از ممالک خارجه، از این عصر با برکت است. چقدر شایسته است که عموم مسلمین با کمال شوق و اتحاد کلمه در رواج آن و هَجر(کنار گذاشتن) که سبب اختلال امور کافه مسلمین شده جدّ و جهد نموده، اسلام را رونقی تازه داده و با اتفاق کلمه اسلامیه، مسلمین را آسوده نمایند. رجاء واثق (آن‌که) امنای دول علیّه از منافع عمومی دینی و مُلکی آن، غفلت نداشته باشند. مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه، دوره قاجار / ج 2 / محمدحسن رجبی(دوانی) / ص 76) 🔸میرزا فتح الله شیرازی: عمارت دیار و آبادی امصار بعد از مَعدلت (پوشاندن) سلاطین با اقتدار و امرای فرمانگزار، منوط به است و رونق مُلک و دولت و ترقیِ صنایع اهل صنعت. نان خود بر سفره مردم خوردن به نعمت خویش و منت از دیگری بردن و خانه همسایه سوختن و چراغ اجانب برافروختن و جامعه خویش دریدن و کلاه بیگانه دوختن، نه کار عقلا است. گفته اند: مُلک از خردمندان، جمال گیرد و دین از پرهیزکاران کمال پذیرد. پس امری که جامع خردمندی و پرهیزکاری و دارای دیانت و دنیا، داری کمال ملت و جمال دولت باشد البته اهتمام در او، فریضه همت (واجب و شایسته تلاش) بزرگان خواهد بود...(همان) 🔹میرزا حسین نوری (محدث نوری) : به چه لسان شک کنیم حضرت ایزد منان را که در عصر خود دیدیم جمعی را که حسب سلامتی فطرت و پاکی طینت و غیرت اسلامه و تعصب مذهبیه درصدد رواج آیین دین و رونق کیش مسلمین برآمده و در تهیه و تدارک اسباب زندگی، از قذارات (ناپاکی ها) شبهات از جهات عدیده همت گماشته، تا مسلمانان به اعانت حضرت احدیت از مفاسد ظاهریه و باطنیه آن آسوده شوند، علاوه بر مصالح دنیویه که بر ذی شعوری مخفی نیست. 🔸هندوی بت پرست از نظر کردن مسلمانان بر غذای او – چه رسد به مباشرت آن غذا به دست را (آن غذا را)- نجس و حرام دانسته ، به درد جوع، راضی و آن را تلف میکند. با کجا رواست که بافته چنین کسی در تن، به حضور الهی ایستاده ؟ امیدواریم خداوند جلّت آلائه، قلوب متمکنین از اعانت و نشر و ترویج این امر مهم دین و دینوی را مایل و راغب نموده که تمام مقدور خود را در انجام و اتمام آن مبذول دارند و ولیّ عصر (صلوات الله علیه) را از خود خرسند و مسرور نمایند و خویش را در زمره خدمه و کارکنان حضرت مقدسش درآورند. (همان ص77) 🔹ابن صدر الدین موسوی: بر کافه مسلمین لازم است که قدر نعمت بزرگ تاسیس شرکت خیریه اسلامیه را که همانا خداوند اقدس جلت آلائه به برکت عنایت خاصه امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) به اهل اسلام عنایت فرموده، بدانند و فواید کلیه و نتایج خیریه که از استقرار و استدامه آن، عاید دولت و ملت و دنیا و دین خواهد گردید، ملتفت شوند و به دقت ملاحظه نمایند، تا به حکم فطرت اصلیه خود، ادای شکر این موهبت بزرگ را علی الدوام فریضه ذمه خود شمارند...(همان ص78) 🔸مرحوم میرزا حسین نوری (محدث نوری): با احتیاج (مسلمین به کفار) که سبب کلی است برای مخالطت و معاشرت، مسالمت و موافقت بلکه موادَّت و مشابهت (با کفار)، از رسوم دین و آیین مسلمین و علایم ایمان ، جز اسمی به دست نخواهد آمد، زیرا که محبت صنفی با مودّت عدویشان جمع نشود و مشابهت قومی با مباینت دیگران میسر نگردد . بلکه به مرور ایام، حبّ آن طایفه در فلب راسخ، بغض این (مسلمانان) در قلب مستقر، و جوارح مستور در منسوج اغیار . 🔹با چنین قلب ویران و هیئت عدوی، ، برای حضور در محضر قدس حضرت الهی و اظهار عبودیت و احتیاج و استدعای انجام حوائج محلی و به جهت اجابت دعا و دفع مکاره و بلا، جای امیدی نخواهد ماند. علمای راسخین از آیه مبارکه « ولا تاکلوا ممّا لم یُذکر اسم الله علیه» استنباط فرمودند که هر غذایی که برای اسم و شهرت و امثال آن مهیا شود، داخل است در این نهی . پس حال، پارچه که از ابتدای تا انتها در دستهای اعدای خداوند و خلفایش صلوات الله علیهم – که در آنها است جمعی که دشنام و سخریه به آن ذوات مقدسه گویند و کنند – سیر میکند، اثرش چیست و حکمش چه باشد؟ نوع مسلمانان سال ها است اثر اجابت در دعای خود نمی‌بینند و در مقام پیدا کردن سبب آن برنیامدند و بر فرض، عیب آن را در دعا یا ناقل آن پندارند و از این دعا به آن دعا و از آن ناقل به دیگری منتقل شوند و ندانستند که اول شروط اجابت، پاکیزگی مطعوم و ملبوس است و هر چه در آنها مداقّه کنند، اثرش را در آنجا مشاهده نمیاند. (همان، ص80-79) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️حمایت مراجع عظام شیعه از تولید ملی در عصر قاجار/بخش سوم 🔹مرحوم محدث نوری: با دست خبیث به اقسام معاصی و ملَوَّث (آلوده) به انواع قذرات و زبان پلیدی مثل آن، توقع پاکیزگی از ملبوس بافته او داشتن عین سفاهت، و به مجرد طهارت و حلّیت ظاهر قناعت کردن، تمام خسارت است. بیچاره ها گاهی در مقام تجربه برنیامدند و قدمی به آن وادی نگذاشتند تا ببینند با ایشان چه میکنند. 🔸تشبّث به ، وقتی برای فکر این مطالبِ واضحه نگذاشته چه رسد به عمل به آن . حال چگونه باید شکر نمود آنانی را که در مقام نصرت مومنین و شکست رونق اعدای دین بر آمدند؟ به تجارت رابحه (سودآور) نافعه، حضرت باری عزّ اسمه و خلفایش (علیهم السلام) را از خود خوشنود نمودند و به فیض نعمت جلیله « یرجون تجارة لن تبور» خود را محفوظ ساختند و عبادالله را از تلوّث به اقذار ملحدین، پاک نودند و اموالشان را از صرف در مصارف بیهوده، نگاهداشتند. 🔹زهی تجارت که در سلک عبادت، منتظم و عجب عبادت، که مفاسد دینیه و دنیویه عباد به آن منعدم. « یا لیتنی کنت معهم فافوز فوزا عظیما» ... و از دیدن بعض ناملایمات و مشاهده پاره ای خسارات، تجافی (دوری وکناره گیری کردن) و مماطله (معطل کردن) و مسامحه را در اهتمام در انجام و اتمام و تکمیل این خدمت جمیله جایز ندانند.... 🔸و البته تمامت اعضای این مجلس شریف و ارکان این محفل منیف و ارباب صنایع و حِرف و اعوان ، اقامه و نشر و رواج این تجارت خویش را خدمت دین دانسته، با شوق و رغبت و کوشش و همت و عزم و استقامت، بلکه با درک مثوبت و قصد قربت به کار خود مشغول و به عمل خود متبهج و مسرور (باشند). ... اگر از برداشتن پسر، خاشاکی از راه مسلمانان، از گناه سالهای پدر درگذرند، پس خوشا حال آنان که این همه کثافت را از بدن مسلمانان برمیدارند.مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه، دوره قاجار / ج 2 / محمدحسن رجبی(دوانی) / صص 81-80) 🔸مرحوم سید احمد بن فخرالدین موسوی کاشانی: موضوع: پرهیز مسلمانان از معاشرت و دوستی با کفار فرنگی و تحریم تجاری کالاهای اروپایی به ویژه منسوجات تاریخ: 19 ربیع الثانی / 7 رجب 1319 ق ... هان ای مسلمانان ! لَختی به هوش آیید و به فکر عواقب امور افتید. دیدید اسلام چه شوکت داشت؟ خواب خرگوش زیاد شد، مرض طول میشکد و مزمن میگردد. کون سخت در بستر ناتوانی افتاده اید . دلایل موت نمایان است. به راستی میگویم اگر ندی دیگر سبک حال بدین منوال باشد، وقتی آید که کار از کار گذشته و تیر از شست رها شده، تاسف فایدتی نبخشد و افسوس اثری نکند. 🔹آخر هیچ می‌دانید که لباس کفر در بر کردن چه اندازه یزدان را به غضب و پیغمبر را به خشم آورد و با این لباس، خدای را عبادت کردن چگونه ملاعبه به دین است؟ اگر خدایی قائلید و خالقی باورد دارید، او فرموده : « ولاتلبسوا ملابس اعدائی و لاتسلکوا مسالک اعدائی فتکونوا اعدای کما هم اعدائی» . اگر پیغمبر و ارباب عصمت را راستگو میدانید ، قواعد و قوانین شریعت، حرمت لُبس منسوجات اغیار را آشکار کرده است. علاوه بر آنکه لبس منسوجات کفر، خلاف غیرت و حمیت و انصاف و مروت و وطن دوستی است، در شریعت طاهره خاتم پیغمبران نیز حرام و عامل مستحق عقاب و عذاب است.(همان ص102) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۲ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۲ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۲ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۳ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۳ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۳ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (53) ♨️ در نجف به ما چه گذشت؟ 🔹... به آقا اصرار می‌کردم که هوای کوفه بهتر از این وادی سوزان است و رفتن به کوفه هم که عادی است. تمام مراجع و خیلی از مدرسین نیز یک منزل کوفه و یکی نجف دارند. شما منزل نخرید ولی لااقل یک خانه کوچک در کوفه دوماهه تابستان اجاره کنید. می‌گفت من بروم کنار شط (نهر) کوفه در حالی که مردم شریف ایران در زندانهای شاه هستند؟ این از دوستی و انسانیت به دور است ... 🔸ما تا سه سال روی پشت‌بام می‌خوابیدیم. گرمای هوا در ساعت 12 شب اگر چهل درجه بود خدا را شاکر بودیم و به یکدیگر مژده می‌دادیم. گرمای زمین پشت‌بام بیش از این حرفها بود چرا که آفتاب 50-60 درجه در روز چیزی نبود که بدین زودی‌ها از بین برود. در نجف رسم است که روزها چادر می‌زنند تا از آفتاب مصون بمانند و شب‌ها همه روی تخت می‌خوابیدند و یا بهتر بگویم هیچ کس روی زمین پشت‌بام نمی‌خوابد. 🔹ما یک حصیر از برگ خرما پهن می‌کردیم و تشک‌های‌مان را روی آن می‌انداختیم. ساعت 12 شب که برای خواب می‌رفتیم هر طرف بدن مان که روی زمین بود از گرما می‌سوخت درست مثل اینکه روی تنور نانوایی خوابیده‌ایم تا نزدیک سحر پرپر می‌زدم تا آن موقع کمی هوا خوب می‌شد و خوابم می‌برد ولی آقا زود خوابش می‌برد البته او هم تا نزدیک سحر که برای نماز شب بیدار می‌شد دائم [از این پهلو به آن پهلو می‌شد] وقتی که برای نماز شب بیدار می‌شد من تازه خوابم می‌برد او که می‌خواست بخوابد مرا برای نماز صبح از خواب بیدار می‌کرد البته با اجازه و اصرار خودم و الا او هیچکس را بدون اجازه‌اش از خواب بیدار نمی‌کرد. 🔸سال سوم از سوزش بدنم به گریه افتادم بلند بلند گریستم آقا گفت چه شده ؟ گفتم دیگر تحمل ندارم بدنم از شدت گرما می‌سوزد وقتی گریه‌ام را دید لابد فکر کرد دیگر عذر شرعی تمام شده است در هر امری وقتی به گریه می‌افتادم او تسلیم می‌شد ولی من کسی نبودم که غرورم را بدین زودی‌ها بشکنم و او می‌دانست که هرگز گریه‌ام را برای پیشبرد مقصودم بهانه نمی‌کنم. او می‌دانست که زنی هستم مقاوم و پر صبر و تحمل و لابد کارد به استخوانم رسیده است 🔹... آن شب با ناراحتی گفتم من از شما تخت نمی‌خواهم فقط اجازه دهید تا خود تهیه کنم. با اینکه از این حرف خوشش نیامد ولی گفت بسیار خوب ... فردا پیغام دادم که یک تخت چوبی برایم تهیه کنند آقای قرهی از آقا اجازه خواست که یکی هم برای ایشان بگیرند. سکوت آقا را دلیل رضا گرفت و رفت . این مسایل نوشتنی نیست ولی بعضی از آنها می‌تواند الگویی باشد برای کسانی که می‌خواهند خودشان را در ابعاد مختلف بسازند ... 📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 305-306 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۴ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۴ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER