eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
424 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۵ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۵ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
💠داستان اردوگاه رشيديه، صبرا و شتيلائي كه اتفاق نيفتاد! 🔸نزدیک به ۸ سال پیش از این در اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۹، حجت‌الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی در سفری به لبنان، با سید عیسی طباطبایی، مصاحبه‌ای پیرامون جنگ اردوگاه‌ها در دهه هشتاد میلادی و به ویژه محاصره اردوگاه رشیدیه، داشتند. 🔹هم اکنون بیش از ۳۰ سال از آن وقایع می‌گذرد و هنوز ریشه پیدایی برخی مسائل آن زمان در صحنه سیاسی لبنان محل بحث و پژوهش است و البته ملاحظات مطرح برای بازبینی واقعی حوادث نیز تا حدودی از میان رفته است. 🔸از همین رو فصلنامه تخصصی پانزده خرداد در حوزه تاریخ‌پژوهی، بر آن است تا با انتشار این مصاحبه نقشی ولو اندک در تنویر اوضاع و شرایط تاریخی آن دوره داشته باشد. 🔹به دو دلیل مقدمه‌ای برای این مصاحبه لازم است. دلیل اول ضرورت شناخت بیشتر مخاطب از شخص مصاحبه‌شونده است تا به موقعیت، جایگاه و ارتباط او با مسائل لبنان واقف شود و دلیل دوم ضرورت اطلاع از تاریخچه مختصری از تحولات لبنان در آن دوره می‌باشد که جنگ اردوگاه‌ها و به ویژه محاصره اردوگاه فلسطینی رشیدیه بخشی از وقایع مربوط به آن سال‌هاست. ◀️ متن مصاحبه را اینجا ببینید 🇮🇷 @iranemoaser
🔰خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (43) ♨️ دستگیری امام برای بار دوم 🔹... شبی که آقا را دستگیر کردند من در اتاقی خوابیده بودم که یک طرفش دیوار کوچه بود، از صدای پای جمعیت و هیاهو از خواب پریدم، از اتاق بیرون آمدم، وارد ایوان جلوی اتاق شدم، با منظره عجیبی مواجه گشتم، کماندوهای شاه پشت سر هم روی دیوار منزلمان می‌آمدند تقریباً هر سی ثانیه به سی ثانیه یک نفر، با اینکه دیوار بلند بود و نردبانی در کار نبود ... که ناگهان صدای لگدی که بر درب بین اندرون و بیرونی وجود داشت بلند شد، از طرف دیگر درب منزلمان را به شدت می‌کوبیدند که ناگهان تخته درب بین اندرون و بیرونی شکست آقا از ابتدا بیدار بود و مشغول نماز شب و ناظر جریان و بعد مشغول تهیه بعضی چیزهایی که پس از دستگیری به آنها احتیاج داشت، مثل مهر، دستمال، شانه و ... 🔸آقا با آرامی آمدند به طرف من ... و مهری را که روی آن روح‌الله‌الموسوی، حک شده بود را به من داد و گفت این پیش شما باشد تا خبری از من برسد، به هیچکس ندهید. به‌خدا سپردمت، من هم گفتم خداحافظ، خدانگهدارت و رفت. احمد خود را به من رساند، آقا رفته بود، به من گفت آقا کجاست؟ گفتم اگر می‌خواهی آقا را ببینی از آن در برو و او پابرهنه دوید، آقا را با فولکس می‌بردند احمد هم به دنبال ماشین می‌دوید بین احمد و ماشین چند مأمور که هدایت کننده اصلی عملیات بودند قرار داشتند... 🔹احمد با پرتاب چند سنگ به طرف مأمورین آنها را تعقیب می‌کرد آنها هم کاری به احمد نداشتند فقط دنبال ماشین می‌دویدند، احمد گفت به آنها خیلی نزدیک شدم که برگشتند و فحش رکیک دادند و پس شنیدند. احمد از کوچه برگشت و مشهدعلی را فرستاد تا مصطفی را خبر کند و بعد احمد کنار من نشست و من زیر پتو دراز کشیده بودم و او به شوخی گفت خانم خوابش برد البته من تحمل این گونه چیزها را دارم ولی خیلی متأثر بودم و رفتم زیر پتو تا تأثر خودم را به احمد منتقل نکرده باشم ... 📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 261-262 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ کاسبانِ نژاد/1 ◀️امام در مواجه با جریان های فکری؛ بخش دوم: ⚫️در آستانه ارتحال جانسوز امام خمینی قدس سره الشریف 🔹در سال ۱۳۵۸ حرکت‌ها و گروه‌های تجزیه‌طلب با دسیسه و یاری آشکار و پنهان شرق و در بخش‌هایی از مناطق ایران هم‌چون: آذربایجان، کردستان، خوزستان، ترکمن‌صحرا و سیستان و بلوچستان با عقبه سیاسی و قومیتی برون‌مرزی شروع به فعالیت علیه ایران اسلامی کردند. 🔸نظام نوپای توانست این گروه‌ها و حرکت‌های تجزیه‌طلب را مهار و از وحدت و تمامیت ارضی کشور پاسداری نماید. عوامل مهم این موفقیت عبارت بودند از: 1. علاقه ویژه مردم مناطق بحرانی به 2. علاقه به قومیت آمیخته با 3. اعتقاد ایرانیان به حفظ کشور 4. جانبازی در راه انقلاب اسلامی و میهن 5. از همه مهمتر رهبری سیاسی و الهی حضرت قدس سره الشریف و قاطعیت مدبرانه ایشان در مواجهه با گروه‌های تجزیه‌طلب. در ادامه به دو نمونه از برخورد امام قدس سره الشریف با تجزیه‌طلب‌ها اشاره خواهیم کرد: 🔹الف: کردستان در ۲۹ مرداد ۱۳۵۸ حضرت امام با توجه به رفتار تجزیه‌طلبانه و وحشیانه و کشتار مردم بی‌دفاع منطقه توسط اعضای آن، در پیامی آن حزب را مخالف اسلام و حزب شیطان معرفی نمودند و از مردم منطقه خواستند تا در معرفی و دستگیری سران و مفسدین حزب با نیروهای نظامی همکاری نمایند. نیز حزب دموکرات کردستان را غیر قانونی اعلام کرد. با دستور حضرت امام حرکت نیروهای نظامی برای آزادسازی شهرها و مناطق اشغال‌شده توسط حزب دموکرات کردستان سرعت گرفت و در ۱۲ شهریور ۱۳۵۸ مقاومت سنگین حزب در نزدیکی شهر مهاباد شکسته شد و شهر آزاد گردید(انقلاب اسلامی و گروه‌های تجزیه طلب در ایران؛ «حزب دمکرات کردستان»، ص30) 🔸همچنین در پی بالا گرفتن درگیری ها در و انتشار اخباری مبنی بر کشتار مردم و پاسداران توسط نیروهای مهاجم، بنیانگذار جمهوری اسلامی با صدور فرمانی قاطع؛ خواهان اعزام نیرو به این منطقه شد و این درایت و تیزبینی امام صف دشمن را از غیر دشمن جدا نمود. قاطعیت امام قدس سره الشریف در حالی بود پیش از این جمهوری اسلامی در اقدامی کم‌نظیر را به سوی گروه‌های مختلف باز نمود و گروه‌ها و سلایق مختلف فکری را آزاد گذاشت. اما این گروه‌های فرصت‌طلب قدر رحمت را نداستند و فاجه به بار آوردند. امام خمینی قدس سره الشریف در این زمینه می‌فرمایند : 🔹«همین فتح باب رحمت بود و همین مدارا و ملایمت بود که فاجعه کردستان را به بار آورد. از فرصت و از رحمت استفاده کردند و سوء استفاده کردند؛ از آزادی- که رحمت خداست- سوء استفاده کردند.فاسدهایی که با خارج پیوند دارند، خائن به مملکت هستند، می‌خواهند کردستان را به کمونیستی بکشند. می‌خواهند اسلام را در کردستان محو کنند. الآن هم مشغول تبلیغات سوء هستند. الان هم قلم‌های خارج و داخل به کار افتاده است و تبلیغات سوء می‌کنند. از آن طرف می‌گویند ما می‌خواهیم ملت کُرد را حفظ کنیم؛ از آن طرف می‌گویند که دولت می‌خواهد کردها را سرکوب کند! مساله کُرد مطرح نیست، مساله مطرح است. کُرد مُسْلم است، ملت کُردِ ما مُسْلم است؛ متعهد به اسلام است. مُسْلم با مُسْلم جنگ ندارد. اینها می‌خواهند مملکت ما را، کردستان ما را، به ضلالت بکشند؛ به کمونیستی بکشند.» ( صحیفه امام ، ج9، ص371) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ کاسبانِ نژاد/2 ◀️امام در مواجه با جریان های فکری؛ بخش دوم: 🔸ب: آذربایجان امام در اوضاع آذربایجان حساب مردم را از دشمنی ها جدا می کند و فضای آشوب‌طلبی‌ها را غیر مردمی می خواند و فرمودند: «همین دشمن‌های ما می‏خواهند این دو چیز را از ما بگیرند. ما را اول از هم جدا کنند. هر جایی را یک صدا درآورند. ملت اسلام که به تبع اسلام، به تبع قرآن کریم باید همه با هم باشند و متحد باشند و برادر باشند. مؤمنین سرتاسر دنیا برادرند به حسب حکم قرآن. و برادرها برابرند و در شادی و غم هم مشترک‏اند. در اسلام همین برادری است که مبدأ همه خیرات است. و این‌ها می‏خواهند این برادری را از ما بگیرند غائله بپا می‏کنند. یک روز ؛ کرد یک چیز است، فارس یک چیز است. برادرها را می‏خواهند از هم با لهجه مختلف کنند. یک وقت هم را به کار می‏آورند که آن‌جا هم فریاد می‏زنند که «جمهوری آذربایجان» یعنی جمهوری آذربایجان، جمهوری جدا از جمهوری اسلام. یعنی به حسب فهم آن‌ها آذربایجان جدا از اسلام. این هم توطئه است برای اینکه برادرها را از هم جدا کنند. .آن‌ها فهمیدند که ضربه را از کشور ما خوردند؛ اخوت اسلامی عملی. همه یک کلام می‏گفتند»(همان، ج11، ص367) 🔹امام چند روز بعد مجددا با یادآوری دلاور مردانه مردم آذربایجان خط بطلانی به آشوب طلبی های بیگانگان می کشد و تلویحا از می خواهد که خودجوش به میدان بیایند و غائله را بدون خون ریزی به پایان برسانند: «آذربایجان باید خودش را از اینها نجات بدهد. باید خودش را از این عیبی که برایش درست می‌کنند، از این لکه‌ای که برایش می‌چسبانند، باید نجات بدهد خودش را. جوان‌های آذربایجانی باید نگذارند که این لکه به دامن آن‌ها بچسبد، و در خارج اشخاصی که نمی‌دانند، به اسم آذربایجان یک همچو مسائلی تمام بشود» (همان، جلد 11 - صفحه 527) 🔸البته علاوه بر حفظ و تشویق نیروهای مردمی در مقابل تجزیه‌طلبان؛ حفظ ساختار ارتش و استفاده از آن علیه نیروهای معاند نیز در دستور کار بود. امام در شرایط حساس ابتدای انقلاب در مقابل ایادی شرق و غرب و ساده‌لوحان کم‌درک ایستاد و از ایران دفاع نمود و ارتش سرافراز ایران نیز پایبندی خود به اسلام و ایران را به خوبی نشان داد: 🔹«در آغاز پيروزى انقلاب اسلامى و آن‌ها كه صداقت و امانت و ديندارى و ميهن‌دارى را در حماسه پيروزى درک نكرده بودند، كمر به بستند و با شعارهاى به ظاهر انقلابى و فريبنده مصمم به انحلال آن و غارت سلاح‌ها و نابودى امكانات دفاعى كشور شدند و چه بسا ساده‏لوحان نيز تحت تأثير القائات آنان راه اين هدف شوم را هموار نمودند كه خداوند متعال كشور و انقلاب اسلامى ما را از توطئه شوم آنان رهايى بخشيد و ارتش سرافراز ايران اسلامى همچون برق و صاعقه بر سر توطئه گران كه در گوشه و كنار مرزها خواب تجزيه ايران را در سر پرورانده بودند فرود آمد و كردستان‏ و گنبد و تركمن صحرا گورستان كوردلان گرديد كه همه اين‌ها از افتخارات تاريخى و فراموش ناشدنى ارتش قهرمان است.»(صحیفه امام ج21 ص356-355) 🔸مسئله تقابل با گروه‌های تجزیه‌طلب آن‌قدر مهم و حیاتی بود که امام خمینی قدس سره الشریف در سیاسی-الهی خود آنان را مورد خطاب قرار داده و به بازگشت و توبه فراخواندند: من به شما احزاب و گروه‌ها، چه آنان كه به چپ‌گرايى معروف- گرچه بعضى شواهد و قرائن دلالت دارد كه اينان هستند- و چه آنان كه از غرب ارتزاق مى‏كنند و الهام مى‏گيرند و چه آنها كه با اسم و طرفدارى از و دست به اسلحه برده و مردم محروم كردستان‏ و ديگر جاها را از هستى ساقط نموده و مانع از خدمت‌هاى فرهنگى و بهداشتى و اقتصادى و بازسازى دولت جمهورى در آن استان‌ها مى‏شوند، مثل حزب‏ « » و « » وصيت مى‏كنم كه به ملت بپيوندند و تا كنون تجربه كرده‏اند كه كارى جز بدبخت كردن اهالى آن مناطق نكرده‏اند و نمى‏توانند بكنند، پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است كه با دولت تشريك مساعى نموده و از ياغى‏گرى و خدمت به بيگانگان و خيانت به ميهن خود دست بردارند و به ساختن كشور بپردازند و مطمئن باشند كه اسلام براى آنان هم از قطب جنايتكار غرب و هم از قطب ديكتاتور شرق بهتر است و آرزوهاى انسانى خلق را بهتر انجام مى‏دهد. 🇮🇷 @IRANeMOASER
📂پایان دوران ◀️آشنایی با جریان حامی لاریجانی؛ به مناسبت پایان 12سال ریاست مجلس 🔹با فرا رسیدن 6خرداد1399 ریاست 12ساله علی لاریجانی بر مجلس نیز به پایان رسید اما جریان سیاسی حامی وی هنوز باقی است و البته؛ در تکاپوی بقا در عرصه سیاست کشور است. ⁉️این جریان که نام خود را «اعتدال» گذاشته و از نظر تاریخی دنباله نهضت آزادی و در ادامه؛ شخص آقای هاشمی رفسنجانی است چه ویژگی‌هایی دارد؟ ⁉️جریان سیاسی اعتدال چه افکار و اهدافی دارد؟ 🇮🇷 @IRANeMOASER
جریان اعتدال.pdf
395.2K
📚مقاله شاخص‌شناسی جریان اعتدال در سه ساحت: فکری، روشی و ارتباطی 🔹شناخت برای تحليل‌های دقيق‌تر و انتخاب‌های بهتر ضروری است؛ به ويژه اگر جريان مورد نظر در مقاطع مختلف، حاكم بر امور اجرايی كشور نيز باشد. 🔸« » يكی از جريانات سياسی ايران است كه به رغم تأثير سياسی قابل توجه، كمتر شناخته شده است و در مورد چارچوب فكری، روشی و ارتباطی آن به اندازه كافی بحث علمی و مستند صورت نگرفته است و همين امر باعث شده سياست‌ورزان اين جريان با برای رسيدن به اهداف خود دست به اجماع‌سازی نخبگانی بزنند و حتی گام‌هايی را برای بردارند. 🔹شناخت اين جريان ضروری است؛ چراكه در عين عدم اعتقاد جامع به و واگذار كردن سياست به عقل و عرف جوامع توسعه‌يافته، خود را تابع شريعت و رهرو ولی‌فقيه و مراجع عظام تقليد جا می‌زنند و از اين رهگذر علاوه بر خطر ، منافع ملی را با وابستگی فكری و سياسی خود به مخاطره می‌اندازند... 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۶ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۶ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۶ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️طایفه تحجر/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش سوم: 🔹«انجمن حجتیه» نامی معروف در میان جریانات مذهبی و سیاسی چند دهه اخیر است. این جریان با استفاده از ظرفیت و هم‌چنین تهییج جوانان و عموم مردم به مبارزه علیه توانست طرفدارانی را گرد خود جمع کند. این جریان پیش از پیروزی جنبه غیرسیاسی و به خود گرفت که البته در برخی مواقع حساس تاریخی به طرز عجیبی به موضع‌گیری سیاسی رسید و علیه خطاب به شخص نامه‌نگاری کردند: 🔸« جامعه روحانيت ايران از اعمال خائنانه گروه بي‌دين و ضد وطنی که بلوای را بر پا کردند، ابراز تنفر و انزجار می‌کند و ارادت خالصانه را به خاندان نبوت تصديق و تأييد دارد و آن اعلیحضرت را حامی دين اسلام و پيرو مذهب جعفری می‌شناسد و مورد تکريم و احترام جامعه روحانيت و خادمان مکتب اسلامي هستند و ـ ان شاء‌ الله ـ ساليان سال سلامتی وجود اقدس شهرياری باقی و برقرار باشد...»(نامه انجمن حجتيه خطاب به محمدرضا شاه، (آرشيو، سند 722/ 19ه‍، 31/ 4/ 1354) برگرفته از قصه هويدا،ص200، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی) 🔹این جریان با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری قدس سره الشریف ضعیف‌تر از قبل شد و پس از پاره‌ای تغییرات و به تدریج جلساتش رو به تعطیلی کشید و در پی سخنرانی امام خمینی(ره) در اول مرداد سال 1362 به طور رسمی اعلامیه تعطیلی داده است: « یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید. حضرت صاحب مگر برای چه می‏آید؟ حضرت صاحب می‏آید معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این را بردارید. برای خدا اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی‏ها را بردارید». (21 تیر 1362، صحیفه امام ، ج17، ص534) 🔸ذکر این نکته ضروری است که امام از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به دید مثبتی نداشتند و این در پاسخ به نامه آقای مشهود است: «..نسبت به شخصی که سئوال شده بود(شیخ ) جلساتش ضررهایی دارد؛ از وقتی مطلع شدم تایید از او(شیخ محمود حلبی) نکرده ام و نخواهم کرد انشاءالله»(1350ه.ش.، همان، ج2،ص 357) 🔹این دیدگاه امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز وجود داشت و ایشان در آن برهه نیز نسبت به عملکرد انجمن حجتیه خوش‌بین نبودند. آقای محمدجواد صاحبی از مرحوم آیت‌الله خزعلی نقل می‌کند: « بعد از انقلاب روزی با مرحوم خدمت امام رسیدیم. آنجا این موضوع مطرح شد که انجمن یک جمع متشکلی است که در سراسر ایران نفوذ دارد و خدماتی داشته است و اینک می خواهد این نیرو را در اختیار انقلاب و نهادهای انقلابی قرار دهد. امام فرمودند: من خیلی به اینها خوش بین نیستم و اندیشه و افکارشان را برای انقلاب خطرناک می بینم و لذا همکاری و استفاده از این‌ها را در پست‌های کلیدی جایز نمی دانم و خوف این دارم که مسیر انقلاب را تغییر دهند و تاثیر سوئی داشته باشند. به امام عرض کردم: سعی می کنم با تماس با آقای حلبی ودیگران، آنها را در مسیر انقلاب قرار دهم. امام فرمودند: اگر شما چنین اعتمادی داری و می توانی، برو و انجام بده. من این سخن امام را به نمایندگی از سوی ایشان حمل کردم و رفتم و در جاهایی صحبت کردم و گفتم که امام به من نمایندگی داده است. بعدا امام فرموده بود که آقای هیچ‌گونه نمایندگی از جانب من ندارد و من روی آن مواضع خودم ایستاده‌ام.» بعد از آن آقای خزعلی رسما اعلام کرد که این حرف‌ها از خود من است و بنده هیچ‌گونه مسئولیت یا نمایندگی از جانب ایشان ندارم... 🔸در همان ایام روزی آقای به من گفت که : آقای خزعلی تعداد زیادی از اسناد و مدارک را خدمت امام آورده بود. او به امام توضیح داد که اینها اسناد و برکات و خدمات انجمن حجتیه است آورده ام تا شما ببینید اینها چه کار کرده اند و توصیه کنید که در انقلاب از اینها استفاده کنند. امام فرموده بودند: آقای خزعلی من اینها را می شناسم و نیازی به دیدن نیست، اینها را جمع کنید ببرید. من نظرم همان چیزی است که اعلام کرده ام.(در کشاکش سیاست و فرهنگ، خاطرات محمدجواد صاحبی،ص 159-158) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️طایفه تحجر/2 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش سوم: انجمن حجتیه ⚫️در آستانه ارتحال حضرت امام خمینی قدس سره الشریف 🔹مرحوم این خاطره را با مقداری تفاوت این‌گونه نقل می‌کنند: بنده نه هیچ وقت حجتیه‌ای بوده‌ام و نه هستم. یک هستم و در این مسیر حتی اگر فرزندم هم خلاف عمل کند، او را طرد خواهم کرد، کما اینکه کردم. در هم بهتر از امام رهبری را سراغ ندارم و لذا با هر کس که با امام مخالف باشد ذره‌ای مماشات نخواهم کرد.در مورد انجمن حجتیه، بین فضلا و علما بحث‌هایی مطرح بود. معتقد بودند: هر چند این‌ها در اعتقاداتشان انحرافاتی دارند، اما عمیقاً به امام زمان(عج) معتقدند و لذا باید با امام صحبت کنیم که راهی برای جذب این‌ها به انقلاب پیدا کنیم و طرد آنان کار صحیحی نیست. آقای مطهری برایشان کاری پیش آمد و به مشهد رفتند و خدمت امام رفتم و موضوع را با ایشان مطرح کردم. امام فرمودند شما از طرف من نماینده باش و برو و با آنها صحبت کن. 🔸آقای مطهری که از برگشتند و موضوع را برایشان گفتم، بسیار خوشحال شدند. از آن به بعد بنده به عنوان نماینده امام در شرکت می‌کردم و مرتباً هم از قضایای انجمن به ایشان گزارش می‌دادم. بعدها مسائلی پیش آمدند که امام نسبت به اینها بدبین شدند و به من فرمودند که دیگر به نمایندگی از طرف من نزد آنها نروید. من هم اطاعت امر کردم.(باشگاه خبرنگاران جوان 2 مهر 1394) 🔹البته همان‌طور که پیش از این گفته شد دید منفی امام قدس سره الشریف نسبت به انجمن حجتیه سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حداقل از سال 1350 وجود داشته و این موضوع مربوط به بعد از انقلاب نمی‌شود و با توجه به این نکته و هم‌چنین روایت متناقض آقای صاحبی؛ نمایندگی مرحوم آیت‌الله خزعلی از جانب امام (با وجود اطمینان به صداقت ایشان) محل تردید است اما نکته اساسی که نمی‌توان در آن تردید کرد؛ فراست و تیزهوشی امام در برابر جریان های منحرف بود که با قاطعیت و بدون تسامح در جریان بود. 🔸امام در ادامه نیز با نقد اندیشه خط فکری ساده‌انگارانه و البته خطرناک انجمن حجتیه نسبت به برپایی حکومت آینده نگرانه هشدار می‌دهند و چنین می گویند: « یک دسته دیگرى بودند که مى‏گفتند؛ هر حکومتى اگر در زمان محقق بشود، این باطل است و برخلاف اسلام است. آن‌ها مغرور بودند. آن‌هایى که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعضی روایاتى که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمى بلند بشود قبل از حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتى باشد، در صورتى که آن روایات [اشاره دارد] که هرکس علم بلند کند با علم مهدى، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است.]» (14فروردین1367، همان، ج21،ص14) 🔹برخورد با این جریان انحرافی آن‌قدر مهم بود که امام خمینی قدس سره الشریف در روزهای آخر عمر شریف خود به مبارزه با مبانی آنان می‌پردازند و این‌گونه می‌فرمایند: «..این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید! حضرت صاحب که تشریف مى‏آورند براى چى مى‏آیند؟ براى اینکه گسترش بدهند را، براى اینکه حکومت را تقویت کنند، براى اینکه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهى از منکر برداریم، دست از برداریم و توسعه بدهیم گناهان را براى اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه مى‏کنند؟ حضرت مى‏آیند مى‏خواهند همین کارها را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفى نداریم؟ دیگر بشر تکلیفى ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟... نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.» (همان) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️طایفه تحجر/3 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش سوم: انجمن حجتیه ⚫️در آستانه ارتحال حضرت امام خمینی قدس سره الشریف 🔸حضرت امام (ره) این تفکر را محصول دست پرنفوذ در جوامع اسلامی می‌دانند و با قبول اینکه شاید ما توان برقراری عدالت در سراسر جهان را نداشته باشیم اما تکلیف از ما ساقط نیست، بیان می‌دارند: «اما مساله این است که دست سیاست در کار بوده؛ همان طور که تزریق کرده بودند به ملت‌ها، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیت‌هاى دنیا که سیاست کار شماها نیست؛ بروید سراغ کار خودتان و آن چیزى که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها. خب، آن‌ها از خدا مى‏خواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست ‏ و به دست ظلمه، دست آمریکا، دست شوروى، دست امثال این‌ها و آن‌هایى که اذناب این‌ها هستند و این‌ها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمان‌ها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، این‌ها را بازى دادند و گفتند شما کاری به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توى مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟»(همان) 🔹امام خمینی قدس سره الشریف خطر را آن‌قدر نزدیک و جدی می‌دیدند که در خطابی مشفقانه به فرمودند: « حواستان را جمع کنید که‏‎ ‎‏نکند یک‌مرتبه متوجه شوید که همه چیزتان را نابود کرده اند. من به شما‏‎ ‎‏آقایان علاقه مندم ولی لازم می دانم گاهی که مسئله ای را می بینم تذکر دهم. »(1367 ه.ش.) 🔸آخرین تعریض حضرت امام خمینی (ره) به این جریان را هم باید در نامه تاریخی و ماندگار ایشان به روحانیون معروف به « » که در تاریخ سوم اسفند 1367 نگاشته شده است، جست‌وجو کرد. ایشان در آن نامه به واقعه تحریم چراغانی نیمه‌شعبان سال 1357 برای اعتراض به کشتارهای رژیم سفاک شاهنشاهی اشاره می‌کنند و مواجهه انجمن حجتیه با آن را توضیح می‌دهند: 🔹«دسته‏اى دیگر از که قبل از دین را از سیاست جدا مى‏دانستند و سر به آستانه دربار مى‏ساییدند، یک‌مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند، تهمت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز، مى‏گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى‏گویند مسؤولان نظام کمونیست شده‏اند! تا دیروز مشروب‌فروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام (ره) زمان- ارواحنا فداه- را مفید و راهگشا مى‏دانستند، امروز از اینکه در گوشه‏اى خلاف‌شرعى که هرگز خواست مسؤولان نیست رخ مى‏دهد، فریاد «وا اسلاما» سر مى‏دهند! دیروز «حجتیه‏اى»‌ها را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمه‌شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‏اند! 🔸« که در سکوت و خود آبروى اسلام و مسلمین را ریخته‏اند و در عمل پشت پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‏اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مى‏خورند! 🔹راستى اتهام و و ، اتهام حلال کردن حرام‌ها و حرام کردن حلال‌ها، اتهام کشتن زنان آبستن و حِلیت قمار و موسیقى از چه کسانى صادر مى‏شود؟ از آدم‌هاى لامذهب یا از و بی‌شعور؟! فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعن‌ها و کنایه‏ها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم که حرف بسیار است. همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه‏هاست و برخورد واقعى هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است‏.» (صحیفه امام، ج21، ص275) 🔸لحن خطاب ایشان و روحانی‌نما خواندن صاحبان این تفکر، نشان از خطر جدی آنان برای جریان اصیل مذهبی و انقلابی دارد و انحرافی‌بودن آن را به خوبی نمایان می‌سازد. 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️فرقه انگلیسی/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش چهارم: و 🔸امام خمینی را فرقه‌ای می‌داند که نه تنها بلکه نیز آن را قبول ندارند و با آنان مخالف‌اند. ایشان در جمع استان‌های و می فرماید: «وهابی را اهل سنّت هم قبول‌شان ندارند، نه اینکه ما قبول نداریم، همه برادرهای ما آن‌ها را قبول ندارند».(صحيفه امام، ج‏15، ص454) بدیهی است که امام خمینی قدس سره الشریف به عنوان یک عالم دینی و رهبری مبارز با جریان انحرافی مذهبی مثل وهابیت یا بهائیت مقابله کنند. 🔹به طور مثال آن‌گاه که سعودی فریاد مرگ بر و و در حج را خلاف اسلام اعلام کردند امام قدس سره الشریف آنان را « » توصیف کرد و به مبارزه صریح علیه این جریان پرداخت: « در سوره توبه که امر شد در مجمع عمومی در مکه خوانده شود فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج. و این یک فریاد سیاسی- عبادی است که رسول اللَّه (ص) به آن امر فرمود. حال باید به آن که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام می داند، گفت تأسّی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی، خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو ، فعل رسول اللَّه (ص) و امر خداوند را تخطئه می کنید و تأسی به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالی را بر خلاف می دانید و مراسم حج را از تنزیه می‌کنید و اوامر خدا و رسول را برای خود به طاق نسیان می سپارید و برائت و نفرین را نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمین کفر می‌دانید؟ (همان، ج18،ص86) 🔸ایشان با درایت و تیزبینی ریشه این انحراف در دنیای اسلام را به خوبی شناخته بود و آن را مرتبط با دانست و می‌فرمود: «مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملّاهای کثیف درباری، اسلام حوزه های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه‌داران بر مظلومین و پابرهنه ها، و در یک کلمه اسلام امریکایی را ترویج می کنند؛ و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکای جهان‌خوار می گذارند.» (همان، ج21، ص80) به عقیده امام خمینی (ره)، وهابیت و بهائیت و بابیت عامل نفوذی استکبار و وسیله‌ای برای تسلّط دست‌نشانده‌های خود بر کشورهای اسلامی است: 🔹«اسلام و مذهب مقدس جعفری، سدی است در مقابل اجانب و عمّال دست‌نشانده آنها و روحانیت که حافظ آن است سدی است که با وجود آن، اجانب نمی توانند به نحوی که دلخواه آن‌هاست، با و خصوص با کشور ایران رفتار کنند، لهذا قرن هاست که با نیرنگ‌های مختلف برای شکستن این سد نقشه می کشند: گاهی از راه مسلط کردن عُمّال خبیث خود بر کشورهای اسلامی، و گاهی از راه ایجاد مذاهب باطله و ترویج " و و "، و گاهی از طریق . امروز که مکتب بی اساس با شکست مواجه است و بی پایگی آن برملا شده است، که خود بر ضد مکتب آن هستند، در ایران از آن ترویج می کنند. برای شکستن وحدت اسلامی و کوبیدن قرآن کریم و روحانیت در ایران که مهد تربیت اهل بیت عصمت و طهارت است و با زنده بودن این مکتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر به آرزوی غیر انسانی خود نمی رسند، ناگزیر هستند مذهب مقدس تشیع و روحانیت را که پاسداران آن هستند، به هر وسیله تضعیف کنند و بکوبند.»(همان،ج3، ص205) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️فرقه انگلیسی/2 🔹ایشان حتی پیش از نیز به نقشه‌های سیاسی شوم و تفرقه‌افکنانه فرقه وهابیت اشاره نموده و با آن مقابله می‌کردند: «در اين اجتماع بزرگ كه بايد به نفع اسلام و مسلمين بهره‏بردارى شود، با كمال تأسف ديده مى‏شود كه بعضى قلم‌هاى مسموم عمال استعمار براى تفرقه صفوف مسلمين سال‌هاست كه بر خلاف مقاصد صاحب وحى در مركز وحى اوراقى را به اسم و امثال آن نشر مى‏دهند به كمك مى‏نمايند، و مى‏خواهند با دروغ و افترا يك جمعيت قريب صد و پنجاه ميليون نفرى‏ را از صفوف مسلمين جدا كنند. جاى تعجب است كه چگونه اجازه مى‏دهد اين اوراق گمراه‏كننده در مركز وحى پخش شود!»(بهمن1349، صحیفه ج2 ص323) 🔸عقاید منحط وهابیت محدود به مرزهای حجاز و کشورهای عربی نماند و گروهی از شبه‌روشنفکران و غرب‌زده‌های ایرانی ادبیات رهبر فکری وهابیت یعنی ابن‌تیمیمه را بازتولید کردند و به القای شبهه علیه مذهب تشیع پرداختند. نمونه تاریخی؛ اسرار هزار ساله حکمی‌زاده بود که امام خمینی قدس سره الشریف با کتاب کشف اسرار به آن پاسخ دادند. ایشان در ابتدای کتاب خود می‌نویسند: 🔹«اینک بعضی از نویسندگان برای خودنمایی و اظهار روشن‌فکری از افکار جاهلانه ابن‌تیمیه پیروی کردند. این‌ها به ادعای خود منورالفکرند و می‌خواهند از زیر بار تقلید بیرون روند و چنین پنداشتند که از زیر بار تقلید بیرون رفتن؛ از فرمان قرآن و اسلام سرپیچیده و به بزرگان دین ناسزا گفتن است. غافل از آن‌که ما می‌دانیم این‌ها از وحشی‌های نجد و شترچران‌های ریاض که از رسواترین ملل جهان و از وحشی‌ترین عائله بشری هستند پیروی و تقلید کردند.» (کشف اسرار ص5-4) امروز نیز دنباله‌های حکمی‌زاده و شبه‌روشنفکران مقلد شترچران‌های ریاض هستند که در شبکه‌های اجتماعی و فضای عمومی به بازطراحی ادبیات وهابی می‌پردازند. 🔸امام خمینی قدس سره الشریف در مقابله با نیز مواضع قاطعی را داشتند. اما روش مبارزه ایشان تفاوتی اساسی با دیگران داشت. امام قدس سره الشریف با ریشه‌های واقعی این جریانات یعنی استکبار جهانی مقابله می‌کردند و نسبت به نفوذ سیاسی و حاکمیتی آنان(که ریشه همه مفاسد دیگر است) هشدار می‌دادند. به طور مثال ایشان در ابتدای نهضت و در مقابله با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به دولت اسدالله علم هشدار می‌دهند که حقوق ملت ایران را «زیر دست یک مشت که خود را به صورت بهایی درآورده‌اند پایمال ننماید.»(2آذر1341، صحیفه ج1 ص94) هم‌چنین: 🔹«اين‌ها مى‏خواستند با تصويب لايحه و الغاى شرط اسلام از رأى دهنده و انتخاب شونده، مقدرات مسلمين را به دست غير مسلمانان مانند ‏ بسپارند.»(9آذر1341 صحیفه ج1 ص104) «اين جانب، حسب وظيفه شرعيه، به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مى‏كنم قرآن كريم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه ست، كه در ايران به ‏ ظاهر شدند. و مدتى نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين، تمام اقتصاد اين مملكت را با تأييد عمال خود قبضه مى‏كنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شئون ساقط مى‏كنند.»(آذر1341 صحیفه ج1 ص110) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️فرقه انگلیسی/3 🔸امام خمینی قدس سره الشریف پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قطع رگ حیات در ایران و دستگیری و محاکمه سران جاسوس بهائیت؛ به فریادهای تصنعی آمریکا در حمایت از این فرقه توجه نکرد و فرمود: «آقاى ريگان مى‏گويد كه اين‏ بهايى‏ها، بيچاره‏ها مردم آرامى، ساكتى مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهبى خودشان را بجا مى‏آورند و ايران براى خاطر همين كه اين‌ها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آن‌هاست گرفتند. اگر اينها جاسوس نيستند شما صدايتان در نمى‏آمد. شما براى خاطر اين‌كه، اين‌ها يك دسته‏اى هستند كه به نفع شما هستند، و الّا ما شما را مى‏شناسيم، را هم مى‏شناسيم كه انسان‌دوستى‏اش گل نكرده است كه حالا براى خاطر 22 نفر بهايى‏ كه در ايران به قول ايشان گرفتار شدند، براى انسان‌دوستى يك وقت همچو صدا كرده و فرياد كرده و به همه عالم متشبّث شده است كه به فرياد اين‌ها برسيد. 🔹مردم شما را مى‏شناسند، شمايى كه عراق را وادار كرديد كه هر روز به سر اين كشور ما آن مى‏آورد كه مغول نياورد، و به سر كشور خودشان را هم همين طور...اگر دليلى ما نداشتيم به اين‌كه اين‌ها هستند جز طرف‌دارى از آنها و دليلى نداشتيم كه حزب توده جاسوس هستند جز طرفدارى شوروى از آنها، كافى بود... ‏ها يك مذهب نيستند، يك حزب هستند، يك حزبى كه در سابق، پشتيبانى آنها را مى‏كرد و حالا هم دارد پشتيبانى مى‏كند، اينها هم جاسوس‏اند مثل آنها.»(7خرداد1362، صحیفه ج17 ص461-460) 🔸این دید و بصیرت عمیق امام خمینی قدس سره الشریف امروز نیز مورد نیاز است. هنوز هم هستند معممین و یا غافلی که پرچم حقوق شهروندی فرقه انگلیسی بهائیت را بالا برده‌اند و از این طریق، دانسته یا نادانسته در راه رسمیت‌یافتن فرقه‌ای جاسوسی و انگلیسی گام برمی‌دارند که امیدواریم با زنده نگه داشتن مکتب امام قدس سره الشریف این طرح‌های غافلانه یا خائنانه به ثمر ننشیند. 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۸ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۸ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۸ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (44) ♨️ تبعید بی بازگشت 🔸... صبح روز بعد [همانروزی که امام را دستگیر و تبعید کردند] مصطفی فرزند عزیزم را گرفتند او رفته بود منزل آقایان مراجع، در منزل آقای نجفی دستگیر و به زندان قزل قلعه ‌بردند و بعد از 57 روز زندان، روز 8 دیماه آزاد می‌شود. آزادی مصطفی بدینصورت بود که سرهنگ مولوی با او در زندان ملاقات می‌کند و به او پیشنهاد می‌دهد که اگر مایل باشد می‌تواند به ترکیه نزد امام برود، مصطفی میپذیرد و با خود می‌گوید اگر مادر و دوستان صلاح ندیدند نمی‌روم فعلاً این را باید پذیرفت. 🔸مصطفی مسأله رفتنش را با من در میان گذاشت من به او گفتم این یک کلاه است که سرمان می‌گذارند، این معنایش تبعید تو به دست خود است. از این گذشته تو در ایران منشأ اثری تلاش کن پدرت آزاد گردد، نه تو تبعید شوی، از همه اینها بگذریم رفتن تو به ترکیه موجب می‌شود مردم از هیجان بیفتند و یا هیجانشان کم شود و هر کس می‌گوید خب الحمدالله دیگر آقا تنها نیست. 🔸او خودش هم که با دوستانش مشورت کرده بود به همین نتیجه رسیده بودند لذا پیغام داد که نمی‌رود. یک مکالمه تلفنی شدیدالحن بسیار رکیکی هم در همین زمینه سرهنگ مولوی با او داشت و بعد هم معلوم بود که ماندنی نیست چرا که هجوم جمعیت و رفت و آمدها با رفت و آمدهای قبلی خیلی فرق کرده بود. در مدتی که مصطفی در قزل قلعه زندانی بود هیچ ملاقاتی به ما ندادند فقط یک بار عموی او آقای هندی با او ملاقات کرد ... 📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 264-266 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۰ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۰ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۰ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ملی‌گراها بر ضد ملت/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش چهارم: 🔹نگرش امام به قومیت، ملیت و از ظرافت خاصی برخوردار است، ایشان تا هنگامی به قومیت، و احساسات پاک ملی‌گرایانه ارج می نهد که ملی گرایی در برابر اسلام تعریف نشود. 🔸 (ره) معتقدند تعالیم اسلام است؛ در همین باب می‌فرمایند: «اسلام آمده است که بگوید همه نژادها با هم اند، هیچ کدام بر هیچ کدام تفوق ندارند، نه بر و نه عجم بر عرب و نه بر هیچ یک از این‌ها و نه هیچ نژادی بر دیگری و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید، هیچ کدام بر دیگری فضلیت ندارند. فضیلت با تقوا است، فضیلت با تعهد است.» (صحیفه امام ،ج 13، ص 88) امام خمینی به عنصر ملیت احترام می‌گذارند البته در محدوده و و ایشان بر همین اساس دفاع از میهن را از واجبات می داند و همواره بر حفظ و یک پارچگی آن تأکید می کردند: 🔹«ما ملت را و فداکاری در راه را در سایه اسلام می‌پذیریم. ما ملیت را در سایه تعالیم اسلام قبول داریم و ملت، ملت ایران است، برای هم، همه جور فداکاری می‌کنیم، اما در سایه اسلام، نه اینکه همه‌اش ملیت و همه اش گبریت. ملیت، حدودش حدود اسلام است.. دفاع از ممالک اسلامی جزء واجبات است،لکن نه اینکه ما اسلامش را کنار بگذاریم و بنشینیم فریاد ملیت بزنیم و (پان ایرانیسم).»( همان، ج10، ص 123-124) 🔸در مجالی دیگر نیز امام با طرح اندیشه صحیح حب وطن و ملیت می فرمایند: «حب وطن، حب اهل وطن و حفظ و حدود کشور مسأله‌ای است که در آن حرفی نیست.»(همان، ج 13، ص 209) 🔹با مروری در اندیشه و سیره عملی امام خمینی (ره) در می یابیم که ایشان با ملی گرایی به معنای استقلال طلبی مردم یک سرزمین برای مقابله با قدرت های استعماری و مستکبران بیگانه، کاملا موافق‌ند اما که منشأ نژادپرستی دارد و ثمره ای جز تضییع حقوق انسان ها و دفاع از گروه خاصی را نداشته به شدت از سوی امام خمینی(ره) طرد و نفی شده است. 🇮🇷 @IRANeMOASER