eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
416 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️حمایت مراجع عظام شیعه از تولید ملی در عصر قاجار/بخش سوم 🔹مرحوم محدث نوری: با دست خبیث به اقسام معاصی و ملَوَّث (آلوده) به انواع قذرات و زبان پلیدی مثل آن، توقع پاکیزگی از ملبوس بافته او داشتن عین سفاهت، و به مجرد طهارت و حلّیت ظاهر قناعت کردن، تمام خسارت است. بیچاره ها گاهی در مقام تجربه برنیامدند و قدمی به آن وادی نگذاشتند تا ببینند با ایشان چه میکنند. 🔸تشبّث به ، وقتی برای فکر این مطالبِ واضحه نگذاشته چه رسد به عمل به آن . حال چگونه باید شکر نمود آنانی را که در مقام نصرت مومنین و شکست رونق اعدای دین بر آمدند؟ به تجارت رابحه (سودآور) نافعه، حضرت باری عزّ اسمه و خلفایش (علیهم السلام) را از خود خوشنود نمودند و به فیض نعمت جلیله « یرجون تجارة لن تبور» خود را محفوظ ساختند و عبادالله را از تلوّث به اقذار ملحدین، پاک نودند و اموالشان را از صرف در مصارف بیهوده، نگاهداشتند. 🔹زهی تجارت که در سلک عبادت، منتظم و عجب عبادت، که مفاسد دینیه و دنیویه عباد به آن منعدم. « یا لیتنی کنت معهم فافوز فوزا عظیما» ... و از دیدن بعض ناملایمات و مشاهده پاره ای خسارات، تجافی (دوری وکناره گیری کردن) و مماطله (معطل کردن) و مسامحه را در اهتمام در انجام و اتمام و تکمیل این خدمت جمیله جایز ندانند.... 🔸و البته تمامت اعضای این مجلس شریف و ارکان این محفل منیف و ارباب صنایع و حِرف و اعوان ، اقامه و نشر و رواج این تجارت خویش را خدمت دین دانسته، با شوق و رغبت و کوشش و همت و عزم و استقامت، بلکه با درک مثوبت و قصد قربت به کار خود مشغول و به عمل خود متبهج و مسرور (باشند). ... اگر از برداشتن پسر، خاشاکی از راه مسلمانان، از گناه سالهای پدر درگذرند، پس خوشا حال آنان که این همه کثافت را از بدن مسلمانان برمیدارند.مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه، دوره قاجار / ج 2 / محمدحسن رجبی(دوانی) / صص 81-80) 🔸مرحوم سید احمد بن فخرالدین موسوی کاشانی: موضوع: پرهیز مسلمانان از معاشرت و دوستی با کفار فرنگی و تحریم تجاری کالاهای اروپایی به ویژه منسوجات تاریخ: 19 ربیع الثانی / 7 رجب 1319 ق ... هان ای مسلمانان ! لَختی به هوش آیید و به فکر عواقب امور افتید. دیدید اسلام چه شوکت داشت؟ خواب خرگوش زیاد شد، مرض طول میشکد و مزمن میگردد. کون سخت در بستر ناتوانی افتاده اید . دلایل موت نمایان است. به راستی میگویم اگر ندی دیگر سبک حال بدین منوال باشد، وقتی آید که کار از کار گذشته و تیر از شست رها شده، تاسف فایدتی نبخشد و افسوس اثری نکند. 🔹آخر هیچ می‌دانید که لباس کفر در بر کردن چه اندازه یزدان را به غضب و پیغمبر را به خشم آورد و با این لباس، خدای را عبادت کردن چگونه ملاعبه به دین است؟ اگر خدایی قائلید و خالقی باورد دارید، او فرموده : « ولاتلبسوا ملابس اعدائی و لاتسلکوا مسالک اعدائی فتکونوا اعدای کما هم اعدائی» . اگر پیغمبر و ارباب عصمت را راستگو میدانید ، قواعد و قوانین شریعت، حرمت لُبس منسوجات اغیار را آشکار کرده است. علاوه بر آنکه لبس منسوجات کفر، خلاف غیرت و حمیت و انصاف و مروت و وطن دوستی است، در شریعت طاهره خاتم پیغمبران نیز حرام و عامل مستحق عقاب و عذاب است.(همان ص102) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۲ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۲ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۲ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۳ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۳ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۳ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (53) ♨️ در نجف به ما چه گذشت؟ 🔹... به آقا اصرار می‌کردم که هوای کوفه بهتر از این وادی سوزان است و رفتن به کوفه هم که عادی است. تمام مراجع و خیلی از مدرسین نیز یک منزل کوفه و یکی نجف دارند. شما منزل نخرید ولی لااقل یک خانه کوچک در کوفه دوماهه تابستان اجاره کنید. می‌گفت من بروم کنار شط (نهر) کوفه در حالی که مردم شریف ایران در زندانهای شاه هستند؟ این از دوستی و انسانیت به دور است ... 🔸ما تا سه سال روی پشت‌بام می‌خوابیدیم. گرمای هوا در ساعت 12 شب اگر چهل درجه بود خدا را شاکر بودیم و به یکدیگر مژده می‌دادیم. گرمای زمین پشت‌بام بیش از این حرفها بود چرا که آفتاب 50-60 درجه در روز چیزی نبود که بدین زودی‌ها از بین برود. در نجف رسم است که روزها چادر می‌زنند تا از آفتاب مصون بمانند و شب‌ها همه روی تخت می‌خوابیدند و یا بهتر بگویم هیچ کس روی زمین پشت‌بام نمی‌خوابد. 🔹ما یک حصیر از برگ خرما پهن می‌کردیم و تشک‌های‌مان را روی آن می‌انداختیم. ساعت 12 شب که برای خواب می‌رفتیم هر طرف بدن مان که روی زمین بود از گرما می‌سوخت درست مثل اینکه روی تنور نانوایی خوابیده‌ایم تا نزدیک سحر پرپر می‌زدم تا آن موقع کمی هوا خوب می‌شد و خوابم می‌برد ولی آقا زود خوابش می‌برد البته او هم تا نزدیک سحر که برای نماز شب بیدار می‌شد دائم [از این پهلو به آن پهلو می‌شد] وقتی که برای نماز شب بیدار می‌شد من تازه خوابم می‌برد او که می‌خواست بخوابد مرا برای نماز صبح از خواب بیدار می‌کرد البته با اجازه و اصرار خودم و الا او هیچکس را بدون اجازه‌اش از خواب بیدار نمی‌کرد. 🔸سال سوم از سوزش بدنم به گریه افتادم بلند بلند گریستم آقا گفت چه شده ؟ گفتم دیگر تحمل ندارم بدنم از شدت گرما می‌سوزد وقتی گریه‌ام را دید لابد فکر کرد دیگر عذر شرعی تمام شده است در هر امری وقتی به گریه می‌افتادم او تسلیم می‌شد ولی من کسی نبودم که غرورم را بدین زودی‌ها بشکنم و او می‌دانست که هرگز گریه‌ام را برای پیشبرد مقصودم بهانه نمی‌کنم. او می‌دانست که زنی هستم مقاوم و پر صبر و تحمل و لابد کارد به استخوانم رسیده است 🔹... آن شب با ناراحتی گفتم من از شما تخت نمی‌خواهم فقط اجازه دهید تا خود تهیه کنم. با اینکه از این حرف خوشش نیامد ولی گفت بسیار خوب ... فردا پیغام دادم که یک تخت چوبی برایم تهیه کنند آقای قرهی از آقا اجازه خواست که یکی هم برای ایشان بگیرند. سکوت آقا را دلیل رضا گرفت و رفت . این مسایل نوشتنی نیست ولی بعضی از آنها می‌تواند الگویی باشد برای کسانی که می‌خواهند خودشان را در ابعاد مختلف بسازند ... 📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 305-306 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۴ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۴ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۴ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۲۵ تیر ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER