سند: نامه مشترک آیت‌اله مطهری و مهندس بازرگان خطاب به عموم مردم در خصوص عدم اطلاع مرحوم دکتر شریعتی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی

هوالعزیز بخشهایی از سخنرانی دکتر سید حمید روحانی در زنجان - 1396/04/06 🔹شیفتگان قدرت از واکنشهای مردم غافل نباشند🔹 🔸حجة‌الاسلام دکتر سید حمید روحانی در مراسم بزرگداشت هفتم تیر در زنجان، در بیان نمونه‌هایی از ویژگیهای برجسته آیة ... شهید بهشتی اظهار کرد: شهید بهشتی- چنانکه خود اعلام کردند تشنه خدمت به مردم- بودند، نه شیفته قدرت. شجاعت، صراحت، سازش ناپذیری، استکبار ستیزی و عشق به مردم از ویژگیهای برجسته آن شهید عزیز به‌شمار می‌آمد. یکی از بزرگترین ویژگیهای ایشان همزبانی و هم‌نشینی با مردم – به ویژه نسل جوان – بود . در برابر درشت‌گویی‌ها، بی‌ادبی‌ها و نسبت‌های ناروا به مصداق « وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا » با بردباری و بزرگواری گذشت می‌کرد و در راه تفاهم با انتقاد کنندگان و نارواگویان و آگاهی بخشیدن به آنان می‌کوشید، هرگز در جواب مخالفان به داغ و درفش و یا اهانت‌های زشت و جیغ‌ بنفش متوسل نمی‌شد. بی‌تردید همدردی و همزبانی میان دولت و ملت نقش به‌سزایی در پدید آوردن وحدت و پیمان مودت دارد. اگر مسئولان به اشکالات و اعتراضات مردم و جوانان توجه کنند، به سئوالات و انتقادات آنان با بردباری و شکیبایی گوش فرا دهند و با آنها به تفاهم برسند، ملت پشت سر دولتشان می‌ایستند با دولتمردان همدردی و همراهی می‌کنند، دولتمردان را اعضای خانواده خویش می‌شمارند و با دل و جان آنان را یاری و مدد می‌کنند. حضرت امام علی (علیه الصلوة و السلام) به کارگزاران خود سفارش می‌کردند که « با مردم مهربان باشید با آنها ارتباط مستقیم برقرار کنید، به سخنان آن ها گوش فرا دهید. مردم غالباً رنج کشیده ودرد وغم دیده اند، چه بسا درگفتگو با مسئولان با درشتی و تندی سخن بگویند. مسئولان باید تندی وتلخی وکج خلقی‌های آن ها را تحمل کنند. با مهربانی و روی باز به آن ها پاسخ گویند. با مردم روشن و شفاف و به دور از ابهام، با صداقت و صراحت و راستی و درستی برخورد کنند تا مردم نسبت به مسئولان سوءظن پیدا نکنند». لیکن اگر رئیس دولت (برخلاف توصیه و فرمان مولای متقیان) مانند حاکمان طاغوت و شاهان قاجار و پهلوی و به فرموده امام (سلام الله علیه) به شیوه اکاسره و فراعنه، مردم را پست و پلشت پنداشت و خود را به اصطلاح معروف تافته جدا بافته‌ای دید و از موضع قدرت به مردم رسماً اهانت و دهن کجی کرد و مردم آگاه، هشیار، خرده‌گیر، فریادگر، حرکت آفرین و در یک کلام ابوذرهای زمان را «بی سواد، بی شناسنامه، خرابکار، عقب مانده، هوچی باز، عصر حجری، تازه به دوران رسیده، منفی باف، یک مشت لات، انقلابیون نفهم، برید به جهنم و...و...» نامید، نه تنها نمی‌توان او را رئیس جمهور عموم ملت ایران دانست، بلکه باید منتظر واکنش منفی مردم رنجدیده و ناسزا شنیده باشد و به قول معروف: کلوخ انداز را پاداش سنگ است. البته ملت شریف و بزرگوار ایران مهذب‌تر و منزه‌تر از آن است که بخواهد به ناسزاگویی ها و هرزه درایی‌های جاهلانه واکنش نشان دهد، آن چه امروز ملت ایران را رنج می‌دهد و به واکنش وا می‌دارد سازشکاری ها، تسلیم طلبی ها، ذلت پذیری ها، قانون شکنی ها و پایمال کردن خون شهیدان و بی حرمتی‌ها و نسبت های ناروا به امامان معصوم (علیهم السلام) و تجاوز به خطوط قرمز و بی اعتنایی به اصل ولایت فقیه است که برای ملت ایران قابل تحمل نیست. باید دانست آن چه که در راه پیمایی روز قدس روی داد که جمعی علیه رئیس جمهور شعار دادند، نه طبق برنامه ای از پیش تعیین شده و نه حرکتی بی پایه و بی مایه و نسنجیده بود. بانگاه به شعارهایی که مطرح شد، می توان دریافت که تظاهرکنندگان چه دردی دارند و از چه مصائبی رنج می کشند. شعارها بنابر گزارش برخی از روزنامه های وابسته به دولت چنین بوده است: مرگ بر دروغگو، مرگ بر منافق، آخوند آمریکایی، روحانی، بنی‌صدر پیوندتان مبارک .

کیست نداند که آقای رئیس جمهور در نزد بسیاری از مردم غیرتمند و متعهد ایران متهم است که در جریان برجام، ال‌سی، برداشتن تحریمها و تعطیلی فعالیت‌های هسته‌ای و برخی از قراردادهای غیر قانونی و ضد مصالح ملی به مردم ایران دروغ گفته است. بسیاری از مردم بر این باورند که راهی که این دولت در پیش گرفته است ، همان راه و روش بنی‌صدر برای تسلیم انقلاب، کشور و ملت به آمریکا است، بسیاری از مردم بر این نظرند که آقای رئیس جمهور برخی از نظریه‌های و رهنمودهای رهبری را نادیده می‌گیرد. اگر آقای رئیس جمهور همان روز نخست که این‌گونه ذهنیت‌ها برای بسیاری از مردم پدید آمده بود، به جای ناسزاگویی به انتقاد کنندگان با آنها می‌نشست و شفاف سازی می‌کرد، امروز با چنین برخوردهایی روبرو نمی‌شد. امروز نیز راه علاج داغ و درفش نیست. آیا شیفتگان قدرت گمان می‌کنند که با تعقیب و مجازات و دادگاهی کردن اعتراض کنندگان می‌توانند سلطنت ابد مدت برای خود تدارک ببینند؟! اگر دوختن دهان مخالفان نتیجه بخش بود رژیم شاه نباید سرنگون می‌شد، چه خوب است که از سرنوشت او عبرت بگیرند. هر چند بنا به فرموده قرآن کسانی می‌توانند از سرگذشت گذشتگان پند بگیرند که اولی الالباب (صاحبان خرد) باشند. راستی آنها که همانند همه لیبرال دموکرات‌های تسلیم طلب از اعتدال و انصاف دم می‌زنند چگونه اهانت‌های رئیس جمهور به منتقدان و اعتراض کنندگان را در خور تعقیب و مجازات نمی‌دانند و تنها این مظلومان تاریخند که همیشه باید به مسلخ برده شوند!؟ آیا این روش نوعی توطئه برای به چالش کشیدن و بد نام کردن نظام جمهوری اسلامی و کمرنگ کردن آرمان‌های انقلاب اسلامی نیست. لیکن بدانند و مطمئن باشند که سرانجام: سیلی از کوخ‌نشین، کاخ‌نشین خواهد خورد و زمین‌خوار سرانجام زمین‌خواهد خورد . وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِي - صدق الله العلی العظیم🔸

اصل سند

به مناسبت 12 تیر 1367 هولناک ترین جنایت تاریخ در روشنای آفتاب نیمروزی خلیج فارس . هواپیما تکه تکه شده بر دریا فرو بارید و اشک از چشمه خورشید نیمروزی خون چکان شد .https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

بخشی از آنجه می‌خوانید 👇👇👇👇https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

بخشی از آنچه می‌خوانید: 🔹1 - شاه و قیام 15 خرداد (دکتر سید حمید روحانی) 2 - انتخابات جمهور دوازدهم و دگردیسی مسئولیت‌ها و مشغولیت‌ها (دکتر مظفر نامدار) 3 - یک منبری ضدصهیونیست ( علیرضا رضوی ) 4 - در خدمت نهضت امام خمینی ؛ بخشی از خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین سید محمد آل طه قمی 5 - بازخوانی فتنه‌انگیزی‌های گروه‌های مزدور چپ و راست در وقایع گنبدکاووس در سال 1358 ( غلامرضا خارکوهی)🔹 https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

.🔹جایگاه سپاه و بی تابی قدرت پرستان خودخواه🔹 🔸گویند که در میان درندگان، پلنگ از کبر و نخوت و غرور بیشتری برخوردار است، به گونه ای که هیچ چیزی را بالاتر از خود نمی تواند برتابد، تا آنجا که در یک شب مهتابی در بلندترین قله کوه می‌ایستد تا مافوقی نداشته باشد، لیکن ماه را بالا سر خود می‌بیند که جلوه‌گری می‌کند. از شدت خشم و کین خیز بر می‌دارد تا ماه را پایین بکشد که به عمق دره ای سقوط می کند و استخوانهایش درهم می‌شکند. برخی از موجودات دوپا نیز به راستی این خوی پلید درندگان را دارند و از اینکه آراستگان و از خودرستگانی، در میان مردم از جایگاه رفیع وژرفی برخوردارند و از خودپرستان و شب زدگان برتری دارند، سخت رنج می‌کشند و در آتش حقد و حسد می‌سوزند و همه توان خود را به کار می‌گیرند که دلیرمردان فروهیده و نخبگان از خود رهیده را زیر سئوال برند و لجن عفونت بار روحی و درونی خود را به آنان سرایت دهند و آنانرا نیز به هر راهی آلوده کنند و از کشش و گرایش مردم نسبت به آنان بکاهند و از جایگاه مردمی آنان برای خود آبرو و اعتباری در یوزگی کنند. نمونه آشکار این برخورد تنگ نظرانه و بی خردانه را این روزها در موضع گیری‌های برخی از جاه طلبان خودپرست و فرعون صفت با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌بینیم که چقدر رسوا و فضاحت بار است. در پی حمله موشکی سپاه پاسداران به پایگاه تروریست‌های خون آشام در دیر الزور سوریه، موجی از شور و شعور و شعف سراسر ایران را فراگرفت. دنیا شگفت زده شد کاخ‌ها و کاخ نشینان تروریست پرور به خود لرزیدند. آزادیخواهان و ستمدیدگان جهان همانند ملت سربلند ایران به خود بالیدند. روح امید در کالبد مردم ایران و آزادگان جهان دمیده شد. ملت ایران از ژرفای وجود نسبت به سپاه پاسداران کشش، گرایش و دلبستگی مضاعفی یافتند و این کلام امام را که اگر سپاه نبود، کشور نبود ژرف تر درک کردند و دریافتند. آقای رئیس جمهور در پی حمله موشکی سپاه به پایگاه تروریست ها در گام نخست تلاش‌های چهارساله خود را در سلب اندیشه‌های انقلابی و پدید آوردن روحیه تسلیم طلبی، وادادگی و سازشکارانه میان مردم ایران بر باد رفته یافت و از سوی دیگر دریافت که سپاه پاسداران، در میان ملت ایران بیش از پیش محبوبیت یافته و عشق و کشش مردم نسبت به این نهاد انقلابی رو به فزونی است. به نظر می‌رسد که جناب ایشان این جایگاه والا و پر افتخار سپاه در میان ملت ایران و دیگر آزادیخواهان جهان را نمی تواند برتابد و برخود هموار کند. از این رو، می‌بینیم که روزی با مطرح کردن دولت با تفنگ، دولت بی‌تفنگ تلاش می‌کند به جایگاه مردمی سپاه پاسداران آسیب برساند و روز دیگر با ادعای اینکه این موشک ها در وزارت دفاع و با بودجه دولت ساخته شده است، تلاش دارد خود را در آبرو و اعتباری که سپاه در میان ملت ایران دارد، شریک کند. لیکن ملت ایران از حافظه تاریخی عمیقی برخوردارند و از یاد نبرده اند که همدستان او در کابینه برای خالی کردن دل مردم ایران و ایجاد یأس و نومیدی، تجهیزات نظامی ایران را در برابر سلاح‌ها و مهمات پیشرفته جهان ناچیز شمردند و به منظور خوار داشتن مردم ما با یک دنیا گستاخی اظهار کردند که ملت ایران تنها در صنعت آبگوشت بزباش و قرمه سبزی تجربه و تخصص دارند و خود او نیز در یک موضع‌گیری مرموزانه ساخت و آزمایش موشک را چوبی در لای چرخ برجام دانست و از اینکه روی موشک‌ها شعار مرگ بر اسرائیل نوشته اند، سپاه پاسداران را مورد ملامت قرار داد. راستی اگر آقای رئیس جمهور در ساخت و پرداخت موشک های وحشت آفرین برای دشمنان، دست و نقش دارد، باید دید چه شده است که امروز شیطان بزرگ از نام سپاه به خود می لرزد، سپاه پاسداران را بایکوت می کند و در برابر به تقویت دولت او می کوشد و حتی برخی از تحریمها را برای اینکه مبادا موجب کاهش آرای آقای رئیس جمهور شود به پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران موکول کرد؟ نکته دوم: رئیس جمهوری که در طول زندگی خود هیچگاه به خود رخصت نداده است که به زورمداران و جهانخواران به اصطلاح معروف «تو» بگوید آیا جرئت، شجاعت، شهامت و غیرت آن را دارد که موشکی به سوی مزدوران خون آشام شیطان بزرگ شلیک کند؟ اگر رئیس جمهور چنین مردانگی داشت امروز ملت ایران به این گونه ذلت و زبونی کشیده نمی شد و راکتور اتمی اراک در زیر خروارها خاک و سنگ و سیمان دفن نمی گردید. تنها هنر آقای رئیس جمهور دهن کجی به ملت و اهانت به رهبر امت است او نه تنها شوکت و عظمت سپاه پاسداران را نمی تواند تحمل کند، بلکه به نظر می رسد از جایگاه والا و عظمای ولایت نیز رشک می برد و بی تاب می شود و زینهار که برای پایین کشیدن ماه تابان ولایت و خورشید درخشان امامت خیز بردارد که استخوان‌هایش درهم شکسته می‌شود و عرض خود می‌برد وزحمت ما می‌دارد.🔸 سید حمید روحانی 🇮🇷https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

🔸ارزیابی کارشناسان آمریکایی در مورد شخصیت آیت ‌الله منتظری در دیدار با او🔸 سند شماره 357 🔹 محرمانه 28 اکتبر 1979 6 آبان 1358 از: سفارت آمریکا، تهران 11354 به: سفارت آمریکا، جده رونوشت: سفارت آمریکا، تل آویو موضوع: ملاقات با آیت الله منتظری - ( محرمانه تمام متن) - کارمند سیاسی سفارت و کارمند اعزامی وزارت خارجه ( آمریکا - م ) در 25 اکتبر به مدت 45 دقیقه با آیت الله حسینعلی منتظری در دفتر وی در مجلس خبرگان ملاقات کردند . آیت الله منتظری رئیس مجلس خبرگان می باشد و در سپتامبر 1979 پس از مرگ آیت الله طالقانی به امامت جمعه تهران ( امام نماز جمعه ) منصوب گشت . این ملاقات توسط وزارت خارجه ( ایران- م) ترتیب داده شده بود. - .... علیرغم اینکه آیت الله منتظری در برابر گردهمایی های بزرگ و همچنین در تلویزیون دارای ظواهری است که چندان تأثیرگذار نمی باشد وی بسیار کوتاه قد بوده و صدای نازکی دارد و در مجامع کوچک بسیار برخوردی گرم و دوستانه دارد . به آرامی صحبت کرده و کلمات را می کشند و تقریباً همیشه لبخند می زند. با توجه به این ملاقات کوتاه مدت ما چنین احساس می کنیم که وی یک متفکر سیاسی متبحر نبوده و اکثر مطالبی که به وی استناد می شود یا برایش نوشته شده و یا توسط دیگران در دهانش گذاشته اند.🔹 اسناد لانه جاسوسی آمریکا جلد 10 صفحه ی 708 🇬🇶https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

🔸نامه حضرت امام (ره) به یک روحانی ضدصهیونیست در 1350/6/23🔸 بسمه‌تعالی 🔹خدمت جناب حجه‌الاسلام عماد الاعلام و ثقه‌الاسلام آقای حاج شیخ احمد کافی دامت‌افاضاته مرقوم محترم واصل و از مطالبش مطلع شدم راجع به ترویجات جنابعالی و اشتغال به تربیت طبقه جوان جناب حجه‌الاسلام آقای مدنی شرحی تذکر دادند. از غیر ایشان هم شنیده بودم. در این زمان که اوضاع اسلام و مسلمین چنین است که ملاحظه می‌کنید. ارزش خدمت‌های صادقانه در پیشگاه مقدس پروردگار عظیم بیش از عصور سابقه است. امید است خداوند تعالی بیش از پیش به جنابعالی توفیق خدمت به شرع مطاع داده و خدمات شما منظور نظر ولی امر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بوده باشد. جنابعالی مجازید سهم سادات را تا حدود قلم‌های هزار تومانی یا به خود اشخاص اجازه دهید بدهند یا خودتان به محال مقرره شرعیه برسانید زائد بر آن را نصف به همان نحو و نصف دیگر را ایصال فرمایند برای اقامه حوزه‌های علمیه از جنابعالی امید دعای خیر دارم. و السلام علیکم روح‌الله ‌الموسوی ‌الخمینی 🔹 🇮🇷https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

🔸بخشی از بیانات رهبری در دیدار شورای مرکزی همایش صدمین سالگرد مشروطیت🔸 🔹در مشروطیت، نقش علما نقشی نیست که قابل مقایسه با نقش دیگران باشد. در سال‌های پیش از مشروطیت - یعنی سال‌های سلطنت مظفرالدین شاه - انجمن‌های پنهانی تشکیل میشد و نشست‌های گوناگونی بود که هم علما، هم غیرعلما بودند و آثار آنها در مشروطیت منعکس بود؛ منتها آن چیزی که مشروطیت را به ثمر رساند، این انجمن‌ها نبود؛ آن حضورِ مردمانی بود که جز با فعالیت و تأثیر علما امکان‌پذیر نبود؛ یعنی اگر فتوای آخوند نبود، فتوای آشیخ عبداللَّه مازندرانی و امثال اینها نبود، اصلاً امکان نداشت این حرکت در خارج تحقق پیدا کند. علاوه بر این‌که در همان کارهای دسته‌جمعىِ خواصی - نه عوامی - هم باز علما نقش غالب را داشته‌اند. شما نگاه کنید ببینید در همان وقتی که انجمن‌های مشروطیت - یعنی انجمن‌های بعد از فرمان - تشکیل شد، مؤثرترین آدم‌ها در مهم‌ترین مراکز کشور، علمایند. انجمن تبریز را ببینید، انجمن مشهد را ببینید، انجمن رشت را ببینید؛ اینها جاهای حساسند که عناصر اصلی و مؤثرشان، علما هستند. بنابراین، نقش روحانیت در مشروطیت، اولاً نقشی نیست که قابل انکار باشد، ثانیاً قابل مقایسه باشد با نقش دیگرانی که بودند؛ روشنفکرها، و در مرحله‌ی بعد، بعضی از صاحبان قدرت و متنفذان دولتی🔹 🇮🇷https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

زمینه های شکل گیری انقلاب مشروطه (2) 🔸جنبش تنباکو🔸 🔹به دنبال سفر سوم ناصرالدین شاه به فرنگ، امتیاز بهره برداری از توتون و تنباکوی ایران به مدت پنجاه سال به تالبوت و کمپانی رژی اعطا شد و این قرارداد در ۲۸ رجب ۱۳۰۷/۲۰ مارس ۱۸۹۰ منعقد شد. بلافاصله بعد از اطلاع از این قرارداد، اعتراض قشرهای مختلف مردم آغاز شد. از جمله خطرهای انعقاد این قرارداد میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: 1. سلب استقلال اقتصادی: در آن روزگار، تنباکو حکم نفت امروز را داشت چرا که اکثر مردم (99 درصد مردم) اهل قلیان و دخانیات بودند؛ 2. خطر نفوذ جاسوسها و خطر جاسوس پروری؛ 3. خطر ترویج فرهنگ غربی؛ 4. تبلیغ مسیحیت: مبشرین مسیحی به همراه عوامل کمپانی وارد ایران شده بودند و به هر جایی که میرفتند جزوه های تبلیغ مسیحیت به زبان فارسی را در میان مردم پخش میکردند؛ 5. رواج فساد و فحشا. نهایتا با اعلام فتوای میرزای شیرازی استعمال دخانیات تحریم شد و با فشارهای وارده از سوی روحانیت، قرارداد مزبور لغو شد. گرچه معاهده تنباکو ملغی شده بود ولی در کل باعث رنجش مردم بخصوص روحانیت از رژیم شد به طوری که اندکی بعد، انقلاب مشروطه شکل گرفت؛ از این رو میتوان انعقاد این قرارداد را یکی از زمینه های نهضت مشروطه ایران دانست. بدین ترتیب با پایداری مردم در برابر قدرتهای خارجی و حکومت داخلی، به رهبری علما ابهت نظام استبدادی سلطنت زیر سؤال رفت و زمینه برای جنبش عدالت خواهی شکل گرفت.🔹 🇮🇷https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

🔸زمینه های شکل گیری انقلاب مشروطه (1)🔸 🔹بعد از شکست ایران از روسیه در جنگهای اول و دوم در دوره فتحعلیشاه قاجارو از دست رفتن مناطق وسیعی از سرزمین ایران حاکمیت ملی تضعیف شد و اوضاع منحطی بر جامعه غلبه کرد. فروش امتیازات داخلی وانعقاد قراردادهای استعماری به موج انحطاط بیشتر دامن زد همچنین قرارداد استعماری رویتر نیز التهاب جامعه را بیشتر کرد و به حرکت مردم به رهبری علما انجامید تا جایی که می توان از آن به عنوان یک نقطه عطف یاد کرد و آن را از عوامل مهم زمینه ساز انقلاب مشروطه دانست. لازم به توضیح است که دولت میرزا حسین خان سپهسالار به عنوان نخستین دولت فراماسونری در زمان ناصرالدین شاه بر ایران تحمیل شد. البته انگلیسی ها برای واگذاری این منصب سیاسی به وی شرط و شروطی گذاشتند و او نیز آن شروط را بدون مخالفت پذیرفت. این شروط عبارت بودند از: 1. حکومت انگلستان را در سیستان و بلوچستان به رسمیت بشناسد؛ 2. قرارداد رویتر را امضا کند؛ 3. ناصرالدین شاه را به سفر فرنگ متمایل سازد. با امضای قرارداد رویتر در 18 ربیع الثانی 1289ق/ 25 ژوئیه 1872م، تمام منابع حیاتی کشور ساختن هرگونه راه و راه آهن و سد از دریای مازندران تا خلیج فارس و بهره برداری از همه معادن ایران (بجز طلا و نقره(، ایجاد مجاری آبی و قنات و کانال ها برای کشتیرانی یا کشاورزی؛ ایجاد بانک و هر گونه کمپانی صنعتی در سراسر ایران؛ حق انحصار کارهای عام المنفعه؛ استفاده و بهره برداری از جنگلها برای مدت هفتاد سال و استفاده از گمرکات ایران به مدت بیست و پنج سال در ازای پرداخت دویست هزار لیره انگلیسی در اختیار بارون جولیوس رویتر به انگلیسیها بخشیده شد. با امضای این قرارداد، موج مخالفت ها به رهبری ملاعلی کنی بالا گرفت. ناصرالدین شاه در حین بازگشت از اروپا، در بندرانزلی نامه علما را دریافت کرد و سپهسالار را از صدارت عزل نمود.🔹 🇮🇷https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

زمینه های شکل گیری انقلاب مشروطه(3) 🔸عدالت خواهی🔸 🔹تحریفگران تاریخ سعی کرده‌اند «نهضت مشروطه»(1324ق/1285ش) را کالای وارداتی از غرب نشان دهند. آن ها عقیده دارند موج آزادیخواهی، دموکراسی و مشروطه‌خواهی که در فرنگ به‌وجود آمده بود با شیوه‌های مختلف از جمله: - روزنامه اختر که در استامبول (اسلامبول) منتشر می‌شد، به ایران ‌رسید و در ریشه دواندن این اندیشه تأثیرگذار بود! در پاسخ باید گفت: اولاً: در آن زمان در ایران بیش از پنج درصد مردم سواد نداشتند و آنهایی هم که سواد داشتند سواد قرآنی داشتند؛ ثانیاً: از روزنامه اختر نسخه‌های معدودی به ایران می‌رسید که آن هم معلوم نبود به دست چه کسانی می‌رسید؛ آیا چنین نشریه‌ای با چنین وضعی می‌توانست در ایران نهضت ایجاد کند؟! برخی اصرار دارند بگویند: تجاری که برای معامله و خرید و فروش به اروپا می‌رفتند، در آن جا درباره مشروطه شنیده بودند و در بازگشت به ایران، این اندیشه ها و افکار را در میان جامعه ایران رواج ‌دادند! کاملاً پیداست که این تلاش ها فقط برای این است که عامل به‌وجود آمدن مشروطه در ایران را پنهان دارند و نگذارند مردم بفهمند که ریشه این حرکت و این نهضت کجا بود. آن ها در آثارشان کوشیدند عدالتخواهی اسلامی را پنهان دارند. مسأله عدالت و عدالتخواهی از اصول مکتب تشیع است و همیشه به صورت یک آرمان و ارزش مطرح بوده است. «از آن جا که مردم عصر قاجار پناهگاه مطمئنی برای دادخواهی نداشتند، اماکن مقدس و منازل علما محل دادخواهی آنها قرار گرفت. نقل است که مرحوم کلباسی از علمای به نام عصر فتحعلی شاه خانه خود و بعضی از شاگردانش را «بست» قرار داده بود و هر کس مورد آزار و اذیت قرار می گرفت، فوراً به یکی از این خانه ها پناه می برد. حاکم اصفهان به حاجی کلباسی پیغام داد که خواهش می کنم معین فرماییدکه بست شما از کجا تا کجاست و تا کی ادامه خواهد داشت؟ زیرا دست و بال مأموران ما به کلی بسته شده است. مرحوم کلباسی در جواب پیغام داده بود که بست، بست من نیست. بست امام زمان(عج) است و این که از کجا تا کجاست، از مغرب تا مشرق است و این که فرمودید تا کی ادامه خواهد یافت، تا روز قیامت. تا ظلم تو هست، بست ما هم هست.» وضعیت خفقان آور، اقدامات ظالمانه و اجحاف بسیار زیاد خاندان قاجار در حق مردم بی گناه، علما را بر آن داشت تا فکر چاره ای باشند. بنابراین کوشیدند با سخنرانی در مساجد و تمسک به آیه شریفه «یا داوود انّا جعلناک خلیفه فی‌الارض فاحکم بین‌الناس بالحق» و بحث از عدالت و حقوق مردم، آن ها را آگاه نمایند و به حقوق حقه خود آشنا سازند. استبداد شدیدی که در سراسر کشور وجود داشت علما را ناگزیر کرد دست به حرکتی به منظور ایجاد عدالتخانه بزنند تا تشکیلاتی ایجاد شود که هم به حقوق مردم رسیدگی کند و هم از استبداد و خودرأیی پادشاه و حاکمان بکاهد؛ این حقیقت، اساس حرکت مشروطه خواهی بود. در برخی از منابع تاریخی نه تنها نقش دین اسلام، عالمان دینی، اندیشه عدالتخواهی و... را نادیده گرفته اند بلکه کلمه «عدالت» را به خارج از کشور منتسب دانسته اند و بر ناآشنایی ایرانیان با عدالت و عدالت خواهی ناآگاهی آن ها تأکید ورزیده اند.🔹 🇮🇷https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

زمینه های شکل گیری انقلاب مشروطه(4) 🔸مهاجرت 🔸 🔹ماه محرم در تاریخ مبارزات اجتماعی ایران از جایگاه خاصی برخوردار است. زمزمه های اولیه نهضت مشروطه نیز از محرم 1323ق/اسفند 1283ش/مارس1905م شروع شد. رهبری جنبش مشروطه به عهده علمای تهران و در رأس آنها، آیت الله سید محمد صادق طباطبایی و آیت الله سید عبدالله بهبهانی بود. در این زمان، اتفاقاتی در داخل کشور به وقوع پیوست که به روند نهضت مشروطه سرعت بخشید. از مهم ترین آنها انتشار عکسی از مسیو نوز بلژیکی، وزیر گمرکات ایران، در محرم 1323ق بود. وی در این عکس با لباس روحانیت در یک مجلس رقص ظاهر شده بود که انتشار آن باعث تحریک احساسات مذهبی مردم شد و علمای تهران این اقدام را به منزله توهین به اسلام و روحانیت قلمداد کردند. اقدام بعدی تخریب بانک استقراضی روسیه بود. بانک مزبور درصدد تأسیس ساختمان بانک در محل یک قبرستان و مدرسه متروکه بود که در حین خاکبرداری، جسد تازه ای در محل قبرستان پیدا کردند اما بدون توجه، آن را در چاهی انداختند که خبر این حادثه باعث هیجان مردم و تخریب ساختمان شد. علاوه براین در اواخر ماه رمضان با گران شدن قند به دلیل جنگ روس و ژاپن، علاءالدوله حاکم تهران بدون توجه به علل گرانی، چند تن از تجار خوشنام از جمله حاج سید هاشم را دستگیر و تنبیه کرد که انتشار خبر منجر به بسته شدن بازار تهران و تظاهرات مردم شد. به دنبال آن در 19 شوال 1323ق مردم در اعتراض به اقدامات دولت در مسجد شاه تجمع کردند که در نتیجه هجوم مأموران، چند نفر مجروح شدند. روز بعد علمای تهران تصمیم گرفتند در اعتراض به اقدامات دولت از تهران خارج و به طرف صحن حضرت عبدالعظیم(ع) مهاجرت کنند. خالی شدن شهر از علما با توجه به نقش گسترده ای که آنها در انجام وظایف اجتماعی، ملی و فرهنگی داشتند باعث افزایش نارضایتی ها شد. در مذاکره بین دولت و علما، در نهایت علمای تهران، بازگشت خود را وابسته به پذیرش تقاضای زیر دانستند: تأسیس عدالتخانه، اجرای قوانین اسلام، عزل مسیو نوز، عزل علاءالدوله از حکومت تهران. مظفرالدین شاه با تقاضای علما موافقت کرد. پس از آن بود که علما در میان استقبال مردم برگشتند.🔹 🇮🇷https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

زمینه های شکل گیری انقلاب مشروطه(5) 🔸مهاجرت کبری🔸 🔹 عین الدوله، صدراعظم وقت از اجرای فرمان شاه مبنی برانجام درخواست های علما سرپیچی کرد و از میان تقاضاهای آنها، تنها علاءالدوله را از حکومت معزول کرد. از این رو علما تصمیم گرفتند در مسجد جامع تهران تحصن کنند. دولت سعی کرد آنها را بر آن دارد که دست از تحصن بکشند و از مسجد بیرون بیایند. آنها قبول نکردند چون تجربه‌ داشتند که در حرم حضرت عبدالعظیم دست از تحصن کشیدند ولی نتیجه‌ای نداد و دولت هم به قولی که داده بود عمل نکرد به همین خاطر حاضر نشدند. دولت، مسجد را محاصره کرد و سعی کرد مانع رسیدن آب و غذا به آنها شود تا از این طریق آنها را از پای دربیاورد. اما این ترفند آنها با تلاش مردم جهت رساندن آذوقه به آنها خنثی شد. در نتیجه تصمیم به قطع آب مسجد گرفتند. این اقدام باعث ناراحتی و تظاهرات آنها در حمایت از عالمان متحصن در مسجد شد که منجر به خونریزی شد و یک سید طلبه به نام سیدعبدالحمید در مسجد جامع به شهادت رسید. وقتی کار به اینجا کشید دولت، نماینده رسمی فرستاد. به مسجد آمدند و به علما گفتند چه می‌خواهید؟ در نهایت علما سه پیشنهاد مطرح ساختند که عبارت بودند از: یا عدالتخانه برپا شود، یا به آنها اجازه داده شود که از تهران خارج و به عتبات عالیات مهاجرت کنند و در غیر اینصورت آنها را بکشند. در نتیجه عین الدوله با مهاجرت علما موافقت کرد. بدین ترتیب روز دوشنبه 23 جمادی الاول 1324ق علمای بزرگ تهران از شهر خارج شدند. و مهاجرت کبری آغاز شد.🔹 🇮🇷https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

حرکت مردمی در نهضت مشروطه

زمینه های شکل گیری انقلاب مشروطه(6) 🔸فرمان مشروطیت🔸 🔹خروج علما علی رغم اینکه در پیروزی های بعدی نهضت مؤثر بود اما خلأهایی در رهبری نهضت در تهران ایجاد کرد. زیرا با خالی شدن تهران از رهبری علما، نهضت از رهبری مستقیم علما بی بهره می شد. ترس مردم از حمله حکومت، باعث پناهنده شدن آنها به سفارت انگلیس شد. علمای مهاجر با رسیدن به قم در همان جا اقامت کردند. در پی تماس علمای مهاجر با نجف، علمای نجف و در رأس آنها، آیت الله آخوند خراسانی، آقا سید محمد کاظم یزدی، ملا عبدالله مازندرانی و میرزا حسین تهرانی، مردم را به مقاومت دعوت کردند. به دنبال ورود علمای نجف به صحنه رهبری نجف، عین الدوله در 7 جمادی الثانی 1324 ق استعفا داد و مشیرالدوله به جای او به صدارت نشست. با برکناری عین الدوله، سدی که بین خواسته های مردم و شاه کشیده شده بود، از میان رفت و شاه تسلیم خواسته های مردم شد. در این مرحله از نهضت خواسته های مردم به صورت زیر بود: بازگشت علما، عزل شاهزاده عین الدوله، افتتاح دارالشوری، قصاص قاتلین شهدای وطن، بازگشت تبعید شدگان. در نهایت شاه با موافقت درخواست آنها، در روز 14 جمادی الثانی1324/ 14 مرداد 1285ش فرمان مشروطیت را صادرنمود.🔹 🇮🇷https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

شیخ فضل الله نوری در مهاجرت کبری ؛ موضوع تباین اصول مشروطیت با شریعت را به صراحت با سید محمد طباطبایی در میان گذاشت .

, گروهی از مجاهدین مشروطیت از رشت

بزرگ مردان کجا و آستان ظلم بوسیدن چنین کاری ندارد عقل از آزادگان باور او با خون خود زمینه فروپاشی کاخ استبداد و استعمار، پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی حکومت اسلامی را که از آرزوهای دیرینه پیروان مکتب تشیع بود، هموار ساخت، روح او شاد و راه او پر رهرو باد. 7- رسم از خود گذشتن شهید شیخ فضل الله نوری مانند حضرت سید الشهدا رسم از خود گذشتن و در راه برپایی و دفاع از حق؛ خود، خانواده، قبیله، باند و گروه خود را ندیدن بلد بود. بسیاری از کسانی که در مقابل دشمنان سکوت می کنند یا راه سازش و کرنش را پیش می گیرند، جربزه و جسارت از خود گذشتن را ندارند و همین وابستگی آنها را به ورطۀ هلاکت و خیانت به اسلام و قرآن و اهل بیت می کشاند.🔹 🇮🇷https://t.me/joinchat/AAAAADzMLGEDfahX_tZFtg

🔸یادی از شهید راه آزادی🔸 بخشی از سخنرانی دکتر سید حمید روحانی در یادواره شهید شیخ فضل الله نوری 1396/5/14 یزد 🔹این نکته در خور توجه است که آیت‌الله شهید حاج شیخ فضل الله نوری را با دیگر رهبران نهضت عدالتخواهی و هوادار مشروطه چه تفاوتی بود؟ چرا آن خطری را که او دید آنها ندیدند و یا دیدند و از آن گذشتند و آن را مهم نپنداشتند؟ باید دانست که شیخ فضل الله نوری از برجستگیها و ویژگی های والایی برخودار بود و این ویژگی ها او را نسبت به دیگر رهبران آن نهضت ممتاز می ساخت ما در این فرگرد برخی از ویژگیهای آن شهید را بازگو می کنیم: 1- بصیرت و آگاهی شهید شیخ فضل الله نوری عالم به زمان بود، آنچه را که روی میداد و یا در دست اجرا و انجام قرار داشت به درستی درمی یافت وخیر و شر آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار می داد و اگر نقشه و نیرنگی در آن نهفته می دید زنگ خطر را به صدا در می آورد و به مردم هشدار میداد. برای دریافت ژرفایی بصیرت شیخ فضل الله با دیگر علمای عصر مشروطه خوب است نگاهی به تفاوت فکری و آگاهی امام با دیگر علمای هم دوره ایشان داشته باشیم. اما م خطر شاه را روزی درک کرد و با آن به رویارویی برخاست که شماری از علما با دستاویز اینکه «شاه شیعه» است در افتادن با او را ناروا مید انستند و برخی از رجال سیاسی مانند مهندس بازرگان بر این باور بودند که اگر شاه برود «ایران ایرانستان می‌شود» !! نهضت آزادی در اساسنامه خود وفاداری به رژیم شاه را صریحاً اعلام می کرد و بر این نظر بود که سلطنت بایستی نسلاً بعد نسل در خاندان پهلوی ادامه یابد. امام روزی زنگ خطر را علیه آمریکا به صدا درآورد و آن جهانخواررا دشمن بشریت خواند که بسیاری از گروه‌های سیاسی بر این باور بودند که آمریکا پشتیبان آزادیخواهان جهان است و با چراغ سبز آن ابرقدرت ، حرکت و فعالیت می‌کردند. امام روزی سازمان «مجاهدین خلق» را منافق دانست و به انحرافات آنها پی برد که بسیاری از علما با همه توان از این سازمان حمایت می کردند. شیخ فضل‌الله نوری نیز از چنین بصیرت، آگاهی و هوشمندی برخوردار بود و آنچه را که او در آن روز دریافت و درک کرد، دیگران سالها بعد به آن رسیدند. 2- شناخت لیبرالیسم شهید شیخ فضل‌الله نوری روزگاری به سرشت و ماهیت لیبرالیسم و دموکراسی غربی پی‌برد که هیچگونه اثر و نمونه ای از آن در دست نبود. او یک قرن پیش خطر لیبرالیسم را با صدای رسا اعلام کرد و ما امروز به تدریج داریم در می یابیم که اندیشه های لیبرالیستی چگونه مانند موریانه به جان انقلاب اسلامی افتاده است و بر آن است که آرمانهای انقلاب را از درون تهی کند. 3- صراحت و قاطعیت شهید شیخ فضل الله نوری در مقطعی به رویارویی با مشروطیت انگلیسی و لیبرالیستهای فراماسونری و دو آتشه برخاست که تبلیغات زهرآگین و فریبنده آنها جو را در دست گرفته و بیشتر مردم را کاملاً تحت تأثیر قرار داده بود. آن شهید در واقع به مصداق «لاتأخذه فی الله لومه لائم» مقابل جو ایستاد و برخلاف مسیر موج سهمگین ، حرکت کرد و نشان داد که یک عالم وارسته و از خود رسته از نان به نرخ روز خوردن و فرصت طلبی انزجار دارد. سخن حق گوید حتی اگر در راه حق گویی سر به دار شود. 4- غیرتمندی و ذلت ناپذیری بسیاری از کسان که جان آن عالم وارسته را در خطر می دیدند از او می خواستند که به یک سفارتخانه خارجی پناه ببرد تا از خطر جانی برهد حتی سفارت عثمانی پرچم آن کشور را برای او فرستاد تا بالای منزل خویش به اهتزاز درآورد تا از هرگونه خطری در امان باشد لیکن آن عالم عارف و پیشوای سالک و پاکباخته اظهار کرد. من که عمری را در زیر پرچم اسلام زیسته ام آیا رواست در این آخر عمری زیر پرچم دیگری بروم. او در مکتب قرآن درس خوانده و پرورش یافته بود از این رو، از تسلیم پذیری و خودباختگی پرهیز داشت 5- دوری گزینی از تسامح و تساهل شهید شیخ فضل الله نوری در برابر کجروی ها، نادرستی ها و خلاف کاری ها زیر عنوان «مدرنیته» ناشکیبا و تحمل ناپذیر بود. برخلاف نظر برخی از رهبران مشروطه که می گفتند ما باید با همه کسان با هر دید و اندیشه و سلیقه دست در دست هم علیه استبداد و بی‌قانونی مبارزه کنیم و آن گاه که در کشور قانون حاکم شود و آزادی به دست آید یک سلسله کژی ها و بی مبالاتی‌ها درست می‌شود . لیکن شیخ شهید بر این باور بود که اگر در گام نخست در برابر خلافکاری‌ها نإیستیم درآینده به سیل بنیان کن بدل خواهد شد ورویارویی با آن دشوار خواهد بود. 6- رهرو راه عاشوراییان شهید شیخ فضل الله نوری راه حسین (سلام‌الله علیه) و راه عاشورائیان را به درستی دریافته و به کار بسته بود و با تأسی از راه عاشورائیان شعار هیهات مناالذله سرداد او با زبان حال فریاد زد

وکلای آذربایجان هنگام عزیمت به تهران در میان مشایعت کنندگان در تبریز