🔴مهندس بازرگان؛ تقدیر از بنیصدر و تخریب شهید رجایی
🔻سالگرد شهادت محمدعلی رجایی و یاران
▫️ #بنیصدر پس از احراز ریاستجمهوری ارتباط نزدیکی با #منافقین و #نهضت_آزادی پیدا کرد و مهندس بازرگان علنا به حمایت از وی پرداخت. او در اسفند 1359 در ورزشگاه امجدیه به تعریف و تمجید از بنیصدر پرداخت و سخنانی تخریبی علیه شهید رجایی ایراد کرد. وی در این سخنرانی گفت:
▪️«نسبت به جناب آقای بنی صدر با بیش از ده میلیون آرا ملت و مقام حقوقی ایشان در قانون اساسی احترام و علاقه پیدا کرده ایم. ضمنا به اعتبار اصولی که در دولت موقت مدافع و منادی آن بودیم حساب های شخصی را در روابط با ایشان دخالت نداده، تصمیم گرفته ایم در انجام وظائف قانونی پشتیبانی کنیم... از فعالیت و فداکاری ایشان، خصوصا در فرماندهی کل نیروهای مسلح و احیاء ارتش نیز تقدیر مینماییم.»(روزنامه میزان (ارگان نهضت آزادی)، شنبه نهم اسفند 59 شماره 138ص 3)
▫️اما این ابراز محبت و علاقه نسبت به نخستوزیر مظلوم؛ #شهید_رجایی وجود نداشت. بازرگان در این سخنرانی تصریح کرد :
«ما جزء کسانی نبودیم که رای تمایل به نخست وزیری و رای موافق به دولت جناب آقای محمد علی رجائی داده باشیم، ولی به عنوان منتخب و مصوب اکثریت مجلس رسمیت و احترام برایشان قائل شده و در صورت تمایل همکاری میکنیم ولی بنا به وظیفه نمایندگی انتقاد و مخالفت هم مینماییم.»
▪️معلوم نیست چرا آقای بازرگان تنها «انتقاد از شهید رجایی» را به عنوان وظیفه نمایندگی دانسته و به تقدیر و تشکر از فداکاریهای بنیصدر(!) اکتفا کرد. آیا در قانون درج شده که وظیفه نمایندگان حمایت از رئیسجمهور و تخریب نخستوزیر است؟ یا این برخورد دوگانه ناشی از منافع و مصالح حزبی و جریانی بوده است؟!
▫️در هر صورت رئیس اسبق #دولت_موقت در این سخنرانی نخستوزیر وقت را دارای افکار مخرب و #افراطی اعلام کرد و به آن شهید؛ تهمت «داشتن افکار و برنامه های تخریب و تخاصم و تعجیل انقلابی»( همان) وارد میکرد.
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۸ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۸ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻سالگرد شهادت محمدعلی رجایی و یاران
⁉️معروفترین شعار شهید رجایی چه بود؟
🔹از معروفترین شعارهای رجایی در بسیاری از سخنرانیهایش، شعار:«این است شعار ملی، خدا، قرآن، خمینی» بود.
✳️مقلد امام بودن؛ تعهد شهید رجایی
🔹#شهید_رجایی درباره مقلد امام بودن جملات و عبارتهای مهمی دارد که به آن ایمان کامل داشته است:«آنچه من تعهد دارم و آنچه وزرا با من تعهد کردهاند، #مقلد_امام بودن است»؛«ما در جامعه یک #حزب هستیم که رهبر آن امام است»؛«انقلابی کسی است که تفکر امام را در همه ابعاد قبول داشته باشد.»(دولتهای شهید رجایی شهید باهنر و آیتالله مهدوی کنی، ص86)
🇮🇷 @IRANeMOASER
⁉️چرا شهید رجایی افشاگری نکرد؟!
🔻سالگرد شهادت محمدعلی رجایی و یاران
▫️«حسن عسگری راد: وقتی امام مسئولان را به خاطر اختلافاتی که در جامعه ایجاد شده بود، از هرگونه سخنرانی منع کرده بودند، آقای رجایی به این دستور امام با رضایت کامل عمل کرد.
▪️با اینکه شاید تذکر امام متوجه بنیصدر بود.اما شاهد بودم یکبار چند تن از برادران رزمنده به ملاقات ایشان آمده بودند، آقای رجایی حتی از گفتن چند نصیحت معمولی هم عذرخواهی کرد. وقتی علت را پرسیدم گفتند: امام به ما فرموده است صحبتی نکنیم و من برای اینکه مبادا دامنه صحبت به جایی کشیده شود که مخالف نظر امام باشد، در همین حد هم صحبت نمیکنم.(دولتهای شهید رجایی شهید باهنر و آیتالله مهدوی کنی، ص85)
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴ولایتمداری به سبک شهید رجایی
🔻سالگرد شهادت محمدعلی رجایی و یاران
💢در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی شهید رجایی معتقد بود که گروگانها باید محاکمه شوند ولی وقتی دو بار به حضور امام رسید و دریافت که نظر تلویحی ایشان بر آزادی گروگانهاست، آن را پذیرفت و گفت: وقتی میگوییم ما خط امامی هستیم، یعنی همین. کاری را انجام میدهیم که خلاف نظر خودمان است، ولی نظر رهبری بر آن است. همین مفهوم التزام عملی است، ولو بیآبرو شویم.(دولتهای شهید رجایی شهید باهنر و آیتالله مهدوی کنی، ص84)
🇮🇷 @IRANeMOASER
⚫️ مشهد رضوی؛ عاشورای حسینی
♨️عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /10
🔸تظاهرات رنگ و روح تازهاى به خود گرفت و زمين تهران زير پاى تظاهركنندگان به لرزه درآمد. شعارهاى ديگر دانشجويانى كه به تظاهركنندگان بازار پيوسته بودند چنين بود:
سلام بر خمينى، درود بر مصدق
خمينى رهبر شيعه، مصدق رهبر ملى
اتحاد، مبارزه، پيروزى
تا مرگ ديكتاتورها نهضت ادامه دارد.
🔸تظاهركنندگان از دانشگاه به ميدان 24 اسفند رفته به طرف جنوب سرازير شدند و پس از عبور از برابر پادگان باغشاه، با طى خيابان سپه راهى كاخ مرمر شدند. در راه يك كاميون نظامى مملو از سرباز از مقابل تظاهركنندگان مىگذشت، با ديدن دهها هزار مسلمان انقلابى ترمز كرد، افسرى كه جلوى كاميون نشسته بود سر از شيشه درآورد و از تظاهركنندگان خواست كه عكسى از امام خمينى به او بدهند، عكس را گرفت و به شيشه جلوى ماشين نصب كرد. دانشجويان براى او كف زدند و او با تكان دادن سر از آنان تشكر كرد.
🔸سرانجام انبوه تظاهركنندگان در مقابل كاخ مرمر ظاهر شدند و ديگر بار با فريادهاى: «خمينى بتشكن ...»، «مرگ بر اين ديكتاتور»! لرزه در دل شاه افكندند. تظاهركنندگان همانند روز پيش پس از گذشتن از مقابل كاخ، خيابان سپه، توپخانه، باب همايون، ميدان ارك و ... وارد بازار شدند و ساعت دو بعدازظهر پس از سخنرانى يكى از بازارىها به عنوان قدرشناسى از پيوستن و همكارى دانشگاهيان، تظاهرات پايان پذيرفت.
🔸عاشورای حسینی در شهرهای دیگر اعلاميۀ امام در شهر مقدس مشهد نيز با حركت و خروش و شور تازهاى همراه بود و دگرگونى ژرفى در مراسم عزاى حضرت امام حسين (ع) پديد آورد و مردم با شوق و علاقۀ فراوانى آن را در محافل و مجالس پخش مىكردند و در مراكز حساس شهر به ديوارها مىزدند و براى آنكه مزدوران ساواك و شهربانى آن را از ديوار نكنند، با شجاعت و شهامت كم نظيرى پاى آن مىايستادند و از آن مراقبت مىكردند.
🔸در يك مورد كه مزدوران شاه اقدام به كندن آن كردند با خشم و حملۀ قهرآميز مردم روبهرو شدند و يكى از مأموران پليس به نام سرپاسبان غلامعلى شباهنگ كه رهنمودنامۀ امام خمينى را از ديوار كنده بود، به دست مردم كشته شد و پاداش مخالفت با مردم و اسلام را در همان جا دريافت كرد و پليس ديگرى بشدت مجروح شد. خبر آن در روزنامۀ اطلاعات و اعلاميه شهربانى منعكس شد. نكتۀ در خور توجه آنكه روزنامۀ اطلاعات در گزارش خود صريحاً اعتراف كرد كه كندن اعلاميۀ امام خمينى از طرف مأمورين با اعتراض شديد مردم روبهرو شد:
يك سرپاسبان در مشهد كشته شد «روز جمعه گذشته مقابل مسجد جامع گوهرشاد حادثۀ تأثرانگيزى روىداد كه در نتيجه سرپاسبان غلامعلى شباهنگ به وضع فجيعى كشته شد و سرپاسبان على حامد غفاريان بشدت مجروح گرديد.
🔸مشروح جريان را خبرنگار ما در مشهد چنين گزارش مىدهد: ساعت هشت و نيم بعد از ظهر روز جمعۀ گذشته در مقابل مسجد جامع گوهرشاد مشهد عدهاى از كسبه و اهالى اين شهرستان اجتماع كرده بودند و درباره اعلاميه اى كه از طرف آيت اللّه خمينى عليه دولت منتشر شده بود صحبت مىكردند و عدهاى هم مشغول مطالعه اين اعلاميه ها كه بر ديوار مسجد زده شده بود بودند. در اين موقع سرپاسبان شباهنگ و سرپاسبان على حامد غفاريان، مأمورين كلانترى بخش چهار، براى متفرق كردن مردم اقدام به كندن اعلاميه هاى مزبور از ديوار مسجد كردند.
🔸پاسبان كشته شد به دنبال كندن اعلاميه ها، مردم نسبت به عمل اين دو مأمور بشدت اعتراض كردند و بين آنها نزاع در گرفت. در حين نزاع، شخصى به نام محمدحسنى فرزند حسن، سى و يك ساله، شغل كبابى كه بيش از همه بر اين جريان دامن مىزد با كارد بزرگى به ميان جمعيت پريد و در حالى كه ناسزا مىگفت، دو نفر سرپاسبان مزبور را بشدت مجروح كرد. بر اثر شدت ضربات وارده سرپاسبان غلامعلى شباهنگ بلافاصله درگذشت و سرپاسبان على حامد غفاريان از ناحيه سر به سختى مجروح گرديد كه براى معالجه به بيمارستان دويست تختخوابى انتقال داده شد. (نهضت امام خمینی ج1 ص487-475)
ادامه دارد...
✳️وقایع دنبالهدار تاریخی با محور «پیوند هیئت و سیاست»؛ هر شب به مناسب ایام محرم الحرام.
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۹ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۹ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۹ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴انقلاب اسلامی؛ نسخه کوچک قیام حسینی
🔻«کاری که در زمان امام حسین انجام گرفت، نسخه کوچکش هم در زمان امام ما انجام گرفت؛ منتها آنجا به نتیجه شهادت رسید، اینجا به نتیجه حکومت. این همان است؛ فرقی نمیکند. هدف امام حسین با هدف امام بزرگوار ما یکی بود. این مطلب، اساس معارف حسینی است. معارف حسینی، بخش عظیمی از معارف شیعه است. این پایه مهمی است و خود یکی از پایههای اسلام است.»(مقام معظم رهبری 1374/3/19)
#محرم
#عاشورا
#لبیک_یاحسین
⚫️عاشورای حسینی تسلیت!
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴قم در شوق امام
♨️عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /11
▪️در آن ايام كه شور و خشم تودهها عليه رژيم و هيأت حاكمه به اوج خود رسيد و نهضت امام خمينى در سراسر كشور گسترش يافت و زمينه براى قيام همگانى و سراسرى عليه شاه فراهم شد، نقش قائد در آميختن با تودهها و ساختن و آماده كردن آنها بارزتر شد. امام با فرا رسيدن ماه محرم و برپا شدن مراسم و مجالس سوگوارى در محلههاى مختلف شهرستان قم، هر شبى به يكى از محلهها مىرفت و در مجلس عزادارى تودههاى محروم و فقير شركت مىكرد و در هر محلهاى سخنگويى نيز با خود مىبرد تا سخنان لازم را به گوش تودهها برساند و آنان را از جرياناتى كه در كشور مىگذرد آگاه سازد.
▪️ اين عمل كه بىسابقه بود، اثر بسزايى در مردم شريف و اصيل قم مىگذاشت و در آنان علاوه بر آگاهى، بينايى و رشد فكرى، احساس و كشش ويژهاى نسبت به امام ايجاد مىكرد. تودههاى محلات قم با شور و شعف فوقالعاده و بىنظيرى مقدم مرجع عاليقدر خود را گرامى مىداشتند. هر شب از درب خانه امام تا محلهاى را كه بنا بود از آن ديدن كند با چراغهاى تورى پايهدار مزين مىساختند، دهها گوسفند و گاو در سر راه او قربانى مىكردند و به فقرا و مستمندان مىدادند. مردم هر محل، از زن و مرد تا مسافتى از محله بيرون مىآمدند و از مرجع خويش استقبال به عمل مىآوردند و در وقت بازگشت نيز تا مسافتى او را بدرقه مىكردند.
▪️زنان و مردان محلههاى دورافتاده و فقيرنشين قم، از اينكه در تاريخ زندگى خويش براى اولين بار، مرجعى چون امام خمينى را در ميان خود مىديدند از شادى و شعف در پوست خود نمىگنجيدند و سر از پا نمىشناختند، بىاختيار روى دست و پاى او مىافتادند و از ديده، اشك شوق مىريختند. گاهى به علت شدت ازدحام و هجوم مردم، حركت امام به كندى صورت مىگرفت و پيمودن يك مسافت صد مترى يك ساعت طول مىكشيد. يكى از شاهدان عينى جريان يكى از اين بازديدها را چنين شرح داده است:
«... شب دوازدهم محرم (15 خرداد) آقا در مجلس عزادارى محلۀ حكيم در پايين شهر قم شركت كرد. ساعت 22 به تكيۀ كوچۀ حكيم در پايين شهر قم رسيديم. هيچ يادم نمىرود كه در طول خيابان آذر تا كوچۀ حكيم، مردم از شور حضور آقاى خمينى در ميان خودشان، چه شادىها مىكردند و بيش از چهل رأس گوسفند و گاو جلو پاى اين مرد سر بريدند. ازدحام جمعيت چنان بود كه من حساب كردم ديدم كه آقاى خمينى در عرض 25 دقيقه توانست در ميان مردم فقط 50 متر جلو برود. آدم به چشم خود مىديد كه يك رهبر واقعى چطور مىتواند با مردم يكى شود، با آنها و در دل آنها باشد. ساعت از 24 گذشته بود كه به خانه آمديم و من تا در خانه با آقا بودم...».▪️در دهۀ اول محرم كه مجلس عزادارى در خانۀ امام خمينى برپا بود، ازدحام جمعيتى كه در اين مجلس شركت مىكردند به حدى بود كه كوچههاى اطراف و قسمتى از باغ انارى كه در پشت خانه قرار داشت از مردم پر مىشد و راهها بند مىآمد. اين استقبال و روآورى چشمگير تودهها نسبت به امام، شاه و هيأت حاكمه را بيش از پيش وحشتزده و نگران مىكرد. (نهضت امام خمینی ج1 ص489-487) ادامه دارد... ✳️وقایع دنبالهدار تاریخی با محور «پیوند هیئت و سیاست»؛ هر شب به مناسب ایام محرم الحرام 🇮🇷 @IRANeMOASER
⁉️ویروس قجری و عصر بیخبری «در ستایش بیداری مردم»
💠 انقلاب اسلامی دگرگونیهای عظیمی در ایران پدید آورده است. ما کشوری بودیم که قبل از انقلاب، دولتمردان آن تحت نفوذ قلمرو بالندهای از کوششهای انسانی معطوف به هدف مقدس، مشخص، مستمر و مورد اعتماد مردم قرار نداشتند. تاریخ معاصر این مملکت از طریق کارگزاران نادان، وابسته و بیهویت، قانونگذاران دلداده به بیگانه، احزاب ساخته دست استعمار و استبداد، حکومتهای بیکفایت و مجالس نمایشی ساخته و بازسازی میشد.
🔹اکثریت مردم به دلیل حوادثی که بر آنها رفت، جهتگیریهای فعالی نسبت به آینده کشور نداشتند. چون قدرت نمایندگیشان از اساس از طریق شیوههای انتخاباتی و مشارکت در کنشهای اجتماعی و یا نهادها و احزاب مردمی و انجمنهای داوطلبانه تثبیت نمیشد و تنها نقطه اعتماد مردم یعنی مذهب و نهادهای مذهبی نیز نسبتی با حکومت نداشتند و در ستیز با قدرت سیاسی بودند. بنابراین، این نمایندگی که میتوانست نقطه اعتماد مردم به دولت باشد چون نقش مثبتی در دگرگونیهای کشور و زندگی مردم نداشت بیمعنا بود.
🔸انقلاب اسلامی این شیوه حقارتبار و نفرتانگیز را از بین برد و شرایط را برای مردم به گونهای فراهم کرد که باور کردند رفتارها و انگیزههایشان به رغم وابستگیهای اجتماعی، طبقاتی، صنفی و حزبی، بر وضعیت آیندهشان تأثیر عمیق دارد.
🔹با انقلاب اسلامی، مردم باور کردند که در تاریخ ایران دورهای آغاز شده است که آینده جامعه به طور فزایندهای وابسته به تصمیم آنهاست. ایران از جامعهای مبتنی بر سرنوشت و تقدیر از پیش تعیینشده توسط دیگران، به طرف جامعهای حرکت کرد که تحولات و تغییرات آن به وسیله مردم رقم میخورد.
🔸مردم ایران قرنها دنبال حکومتی بودند که دو اصل آزادی و استقلال را به عنوان دو رکن غیر قابل انفکاک، به تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم بازگرداند. این دو اصل، دو گوهری بودند که ایران در دوران معاصر، پس از شکست در جنگ با روسیه، به دلیل بیکفایتی، جهل، ناتوانی و دستنشاندگی شاهان و کارگزاران حکومتی و دلسپردگی جریانهای فکری و سیاسی و فرهنگی وابسته به حکومت، به فرنگستان و فرنگیها؛ به کلی از دست داده بود و از آن پس، به مطالبهای تاریخی تبدیل شد.
🔹اگر چه جنبشهای باشکوه و شوریدهای مثل جنبش تحریم، جنبش مشروطه، جنبش ملی شدن صنعت نفت، جنبش جنگل، جنبش خیابانی، جنبش تنگستانیها و دلواریها و حرکتهای کم و بیش ملی و منطقهای در گوشه و کنار ایران به راه افتاد تا به نوعی این دو گوهر از دسترفته و ربودهشده را به مام وطن بازگرداند، اما به رغم شکوه و عظمت این جنبشها، تا قبل از انقلاب اسلامی نه استقلال و نه آزادی گوشه چشمی به ایران نشان نداد.
👈🏼ادامه مطلب را اینجا ببینید
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۱۰ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۱۰ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۱۰ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
⚫️ امام در میدان انقلاب
♨️عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /12
🔸افشاگرىها و روشنگرىهاى سخنگويان مذهبى در سراسر كشور و حملات كوبنده و پيگير آنان به رژيم، بر نگرانىها و ناراحتىهاى آنان مىافزود، بهطورى كه دستگاه جاسوسى شاه ناچار شد كه با سخنگويان اسلامى وارد مذاكره شود و دستكم تا اندازهاى آنان را محدود سازد و از آنان بخواهد كه در حمله به رژيم و انتقاد و اعتراض از آن، حد و مرزى قائل شوند! ليكن سخنگويان انقلابى علىرغم درخواست دستگاه جاسوسى شاه، بىپروا به حمله و انتقاد عليه شاه و باند او ادامه مىدادند.
🔸امام طى نامهاى كه به واعظ شهير، آقاى فلسفى نگاشت، از اين پايدارى، وظيفهشناسى و ادامۀ مبارزۀ گويندگان مذهبى قدردانى كرد. اين نامه را آقاى فلسفى در شب عاشورا در مسجد سيد عزيزاللّه، بالاى منبر براى مردم قرائت كرد.
امام در اين نامه پس از قدرشناسى از روشنگرىهاى گويندگان روحانى از عموم ملت ايران خواست كه با كمك مادى براى تجديد بناى مدرسۀ فيضيه، تنفر و انزجار خود را از هيأت حاكمه كه آن مدرسه را ويران كرده است، اعلام كنند و بدين وسيله وفادارى و پشتيبانى خود را از جامعۀ روحانيت و حوزههاى علميه بار ديگر به ثبوت برسانند؛ ليكن با پيشامد فاجعۀ 15 خرداد، ملت ايران فرصت آن را كه به اين ندا پاسخ گويد به دست نياورد.
متن نامه امام به فلسفى واعظ چنين است:
بسم اللّه الرحمن الرحيم
حضرت حجتالاسلام آقاى فلسفى ـ دامت افاضاته
لازم است از بيانات حساس جنابعالى در اين وقت اختناقِ عجيب تشكر كنم. امروز روزى است كه حضرات مبلغين محترم و خطباى معظم، دين خود را به دين اثبات فرمايند، امروز روزى است كه يا بايد رضايت خداوند غفور را جلب نمايند، يا خداى ناخواسته به سخط ذات مقدسش مبتلا شوند، امروز روزى است كه نظر مبارك امام زمان ـصلواتاللّه عليه به حضرات مبلغين اسلام دوخته شده است و ملاحظه مىفرمايند كه آقايان به چه نحو خدمت خود را به شرع مقدس ابراز و دين خود را ادا مىفرمايند.
از قرار مسموع، اغلب گويندگان محترم با ما همآواز هستند. اميد است خداوند تعالى آن شواذّى كه از حبس، از زجر، از خوف بيم دارند بيدار فرمايد. متمنى است مراتب احترام و سلام مرا به مبلغين ابلاغ فرماييد. ضمناً چون براى تجديد ساختمان مدرسۀ فيضيه كه قبلاً با جنابعالى نيز صحبتى شده بود، حسابى در بانك صادرات شعبه قم باز شده است و بناست كه از روز تاسوعا و عاشورا نيز بانك، سپرده را قبول كند، اگر صلاح ديديد تذكرى به مسلمين بدهيد. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته. روحاللّه الموسوى الخمينى
🔸امام خمينى كه در آن شرايط از هر فرصتى براى افشاگرى و شعلهور ساختن آتش انقلاب اسلامى استفاده مىكرد، روز عاشورا را براى اوج نهضت و به وجود آوردن شور حسينى بيشتر، روز مناسبى ديد. از اين رو، با علماى قم در اين زمينه به شور و مذاكره نشست و پيشنهاد كرد روز عاشورا علما به مدرسۀ فيضيه بروند و براى مردم كه از اطراف و اكناف به قم آمدهاند، سخنرانى كنند و حقايق را به گوش آنان برسانند. اين پيشنهاد مورد موافقت همۀ كسانى كه به ظاهر با ايشان همكارى داشتند، قرار گرفت و تصويب شد.
🔸چند روز پيش از عاشورا، گويندگان مذهبى در قم، تهران و بسيارى از شهرستانها در منابر اعلام كردند كه آقايان علماى قم، روز عاشورا نطقهايى ايراد خواهند كرد. اين خبر شور و شعف فراوانى در تودههاى مسلمان و مبارز ايران ايجاد كرد. مردم تهران و بسيارى از شهرستانهاى دور و نزديك، به منظور شنيدن سخنان پيشوايان دينى خود، سيلآسا راهى قم شدند. بنا به نوشتۀ كيهان، مورخۀ 12 خرداد 42 فقط از تهران حدود 40000 نفر در ايام عاشورا به قم عزيمت كرده بودند. ازدحامى كه در آن سال در شهر مذهبى قم به وجود آمده بود، مىتوان گفت كه كمسابقه بود. درست است كه همهساله، شهرستان قم در ايام عاشورا شاهد ازدحام فوقالعادهاى است و بسيارى از آرزومندان زيارت كربلا كه راهى به آن سرزمين ندارند، ايام عاشورا را در قم مىگذرانند؛ ليكن ازدحام و شلوغى آن سال را شهر قم كمتر به خود ديده بود. (نهضت امام خمینی ج1 ص491-489)
ادامه دارد...
✳️وقایع دنبالهدار تاریخی با محور «پیوند هیئت و سیاست»؛ هر شب به مناسب ایام محرم الحرام
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۱۱ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۱۱ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۱۱ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴رابطه دعا و سیاست در اسلام
▫️امام خمینی قدس سره الشریف:
«شما اگر ادعيه #امام_سجاد و ساير ائمه را ملاحظه بفرماييد مشحون است از اينكه مردم را بسازند براى يك امر بالاتر از آن چيزى كه مردم عادى تصور مىكنند. دعوت به توحيد، دعوت به تهذيب نفس، دعوت به اعراض از دنيا، دعوت به خلوت با خداى تبارك و تعالى، معنىاش اين نبوده است كه مردم توى خانههايشان بنشينند و از مصالح مسلمين غفلت كنند و مشغول ذكر و دعا باشند. چنانچه خود آنها كه ملاحظه مىكنيد، اين طور نبودند.»(صحیفه امام، ج18 ص422)
#عاشورا
#امام_سجاد
#شهادت_امام_سجاد
⚫️شهادت امام سجاد علیهالسلام تسلیت!
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴 روحانینماهای یزیدی و پیشگیری از سخنرانی زینبی
♨️عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /13
🔹انعكاس اين خبر كه علماى قم، روز عاشورا نطقهايى ايراد خواهند كرد، رژيم شاه را به تكاپو واداشت تا از هر راهى كه امكان دارد، علما را از اين تصميم منصرف كند. دستگاه جاسوسى شاه، نخست در سراسر كشور منعكس ساخت، دولت به ارتش فرمان آمادهباش داده است تا هنگام نطق علما در مدرسۀ فيضيه آنجا را همانند مسجد گوهرشاد به آتش و خون بكشد. آنگاه روحانىنماهاى دربارى را به عنوان اندرز و خيرخواهى به حضور علماى قم فرستاد. اين مزدوران دربارى توانستند با حيله و نيرنگ، علما را از تصميم سخنرانى منصرف كنند؛ ليكن عمده شخص امام خمينى بود كه مأموران عمامه به سر جرأت روبهرو شدن با او را نداشتند و از طرفى تهديد و ارعاب رژيم هم نمىتوانست او را تحت تأثير قرار دهد.
🔹آخوندهاى دربارى پس از مرعوب ساختن علما و منصرف كردن آنان از سخنرانى روز عاشورا، از آنان خواستند كه از هر راه ممكن، امام خمينى را از اين عمل خطرناك بازدارند و نگذارند كه با نطقى، علاوه بر به خطر افكندن جان هزاران نفر در مدرسۀ فيضيه، خود را نيز در معرض خطر قرار دهد!
اين تهديدات مرموزانۀ مزدوران دربارى آنچنان بعضى از مقامات روحانى قم را تحت تأثير قرار داد و مرعوب ساخت، كه تمام نيروى خود را در راه بازداشتن امام از نطق روز عاشورا به كار گرفتند. شب و روز، وقت و بىوقت با تلفن و نامه، بهطور شفاهى و پيغام به او فشار مىآوردند تا از اين نطق خطرناك! منصرف شود و در مقابل توپ و تشر و ارعاب و تهديد رژيم، عقبنشينى كند؛ ليكن هرچه بيشتر كوشش مىكردند، كمتر نتيجه مىگرفتند.
🔹امام در پاسخ كسانى كه او را پدرانه (!) اندرز مىدادند و از نطق روز عاشورا برحذر مىداشتند، مىگفت: من وظيفه خود را چنين تشخيص دادهام كه در اين فرصت كه انبوهى از تودهها از اطراف و اكناف در اين شهر اجتماع كردهاند، اظهار حقايق كنم و بعضى مطالب لازم را به گوش مردم برسانم، بگذار دستگاه در مقابل، هرچه مىخواهد بكند؛ نيز مىگفت كه: «من تصميم نهايى خود را گرفتهام و با اين شايعهپراكنىها و تهديدات رژيم نمىتوانم از تصميم خود برگردم». زمانى هم كه بعضى خيلى اصرار و التماس مىكردند كه از اين سخنرانى منصرف شوند و مطالبى را كه مىخواهند به گوش مردم برسانند به صورت اعلاميه منتشر كنند، پاسخ مىداد: «فكر كنم، شايد چنين كردم».
🔹امام در مقابل موج رعب و وحشتى كه دستگاه جاسوسى شاه، با شايعۀ كوبيدن محل نطق، ايجاد كرده بود، سرسختانه مقاومت كرد و از تصميم خود منصرف نشد. از آن طرف عناصر زبون و خودباخته و عناصر مرموز و وابسته به رژيم، در لباس خيرخواهى و اندرزگويى و دلسوزى، با تمام نيرو براى منصرف كردن او از اين تصميم، تلاش مىكردند و كارشناسان رژيم هم از دور ناظر اين صحنه بودند و واكنشهاى او را مورد بررسى قرار مىدادند و از آنجا كه دريافتند اين تلاشها و كوششهاى بىامان براى منصرف كردن او از نطق روز عاشورا كاربردى نداشته و نتوانسته در او اثر بگذارد، به ناچار مستقيماً در مقام تهديد امام برآمدند، مگر بتوانند در تصميم او تزلزلى ايجاد كنند... (نهضت امام خمینی ج1 ص492-491)
ادامه دارد...
✳️وقایع دنبالهدار تاریخی با محور «پیوند هیئت و سیاست»؛ هر شب به مناسب ایام محرم الحرام
🇮🇷 @IRANeMOASER
⚫️قم؛ تکرار کربلا
♨️عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /14
🔘صبح عاشورا در حالى كه هزاران نفر در منزل امام گرد آمده، مشغول عزادارى بودند و امام نيز در ميان آنان نشسته بود و به سخنان گوينده مذهبى گوش فرامىداد، يكى از مقامات «ساواك» خود را به او رسانيد و پس از معرفى خود اظهار داشت: «من از طرف اعليحضرت مأمورم به شما ابلاغ نمايم كه اگر امروز بخواهيد در مدرسه فيضيه سخنرانى نماييد، كماندوها را به مدرسه مىريزيم و آنجا را به آتش و خون مىكشيم» امام بدون اينكه خم به ابرو بياورد بىدرنگ پاسخ داد: «ما هم به كماندوهاى خود دستور مىدهيم كه فرستادگان اعليحضرت را تأديب كنند» مقام سازمان امنيت كه خود را براى چنين پاسخى آماده نكرده بود، چنان دستپاچه شد كه بسيارى از حاضرين در مجلس كه ناظر جريان بودند با اينكه گفت و شنود او با امام را نمىشنيدند، اين نگرانى را در قيافۀ او خواندند.
🔻 مأمور ابلاغ شاه، چنان دست و پاى خود را گم كرده بود كه نمىفهميد از چه راهى آمده و از چه راهى بايد برود! و در حالىكه تعادل خود را از دست داده بود، مجلس را ترك گفت. رژيم شاه دريافت كه ديگر از هيچ راهى امكان ندارد كه عزم راسخ و ارادۀ آهنين امام را درهم بشكند؛ ليكن عناصر زبون و خودباخته تا آخرين لحظه دستبردار نبودند و مىكوشيدند شايد بتوانند او را از سخنرانى بازدارند. چند دقيقه پيش از حركت او به طرف مدرسۀ فيضيه براى سخنرانى، يكى از مقامات روحانى تلفنى با او تماس گرفت و اظهار داشت كه از مقامات موثقى به دست آوردهام كه هزاران كماندوى مسلح و زرهپوش در خارج قم مجهز و آمادۀ حمله به مدرسۀ فيضيه مىباشند. او بىآنكه جوابى بدهد، به قصد ايراد نطق، روانۀ مدرسۀ فيضيه شد.
🔘ساعت، 7 بعدازظهر را اعلام مىكرد. شهر مذهبى قم از انبوه انقلابيان و تودههاى مسلمان موج مىزد، جمعيت از درب خانۀ امام تا مدرسۀ فيضيه صف كشيده بودند، صحنهاى فيضيه، دارالشفاء و آستانۀ حضرت معصومه(ع) و مسجد اعظم، نيز ميدان آستانه، خيابان آستانه تا جلوى مسجد امام و خيابان حضرتى كه به مدرسۀ دارالشفاء متصل است، پر از جمعيت بود. رعب و وحشت ـ كه به علت تبليغات تهديدآميز ساواك پديد آمده بود ـ در محيط قم حكمفرمايى مىكرد. كسى شك نداشت كه كماندوها و آدمكشان شاه در ساعت سخنرانى امام به فيضيه يورش خواهند برد. از اينرو بسيارى وصيت كرده، با خانوادههاى خود توديع نموده، براى كشتن و كشته شدن آماده شده بودند.
🔻 بسيارى از رزمندگان و مردان انقلابى، خود را به اسلحههاى گرم و سرد مجهز و مسلح ساخته، آمادۀ دفاع و پيكار بودند. برخى از افراد ورزيده و ماهر در پشتبامها و بعضى از غرفههاى مدرسۀ فيضيه، سنگر گرفته، رفت و آمد و حركات را زير نظر داشتند و آماده بودند كه اگر حملهاى آغاز شد، به مقابله پردازند و تا آنجا كه ممكن است از جان امام دفاع كنند. بلندگوهاى متعدد از فيضيه به تمام خيابانهاى اطراف صحن مطهر و مسجد اعظم كشيده شده بود و براى پيشگيرى از قطع برق از طرف رژيم، چند باترى قوى در زير منبر تعبيه شده بود. امام از منزل خارج شد. انبوه جمعيتى كه در مقابل منزل گرد آمده بودند با ديدن او در ميان خود ابراز احساسات كردند، صداى صلوات در آسمان قم طنين افكند و شور و احساسات تودهها به اوج خود رسيد.
🔘امام به ماشين روبازى كه جلوى منزل آماده بود، سوار شد؛ ليكن جمعيت آنقدر زياد بود و به ماشين چسبيده بودند كه حركت آن ممكن نبود. مردم ماشين را با حركت بازوان خود تا مدرسه فيضيه رساندند. فريادهاى «خمينى خمينى» قم را به لرزه در آورده بود. از مأموران دولتى با لباس رسمى ديده نمىشد.
امام، در برابر مدرسۀ فيضيه از ماشين پياده شد. در حالى كه قهرمانان دلاورى او را «اسكورت» مىكردند از ميان صفوف جمعيت وارد فيضيه گرديد. شعار صلوات و ابراز احساسات تودهها براى لحظهاى قطع نمىشد. امام بر بلنداى منبر قرار گرفت، صدها ضبط صوت در پاى منبر آمادۀ ضبط سخنانش بود و صدها نفر با قلم و كاغذ آمادۀ نوشتن و يادداشت كردن بودند. شور و هيجان توأم با وحشت و نگرانى، در مجلس حكمفرمايى مىكرد. خمينى لب به سخن گشود... (نهضت امام خمینی ج1 ص495-492)
ادامه دارد...
✳️وقایع دنبالهدار تاریخی با محور «پیوند محرم و سیاست»؛ هر شب به مناسب ایام محرم الحرام
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴کاخ یزید بار دیگر به لرزه درمیآید/بخش اول
♨️عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /15
«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»
▪️بسم اللّه الرحمن الرحيم
«الآن عصر عاشوراست... گاهى كه وقايع روز عاشورا را از نظر مىگذرانم، اين سؤال برايم پيش مىآيد كه اگر بنىاميه و دستگاه يزيد بن معاويه تنها با حسين سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشيانه و خلاف انسانى چه بود كه در روز عاشورا نسبت به زنهاى بىپناه و اطفال بيگناه مرتكب شدند؟! زنان و كودكان چه تقصيرى داشتند؟ طفل 6 ماهه حسين چه كرده بود؟ (گريۀ حضار) به نظر من آنها با اساس كار داشتند، بنىاميه و حكومت يزيد با خاندان پيغمبر مخالف بودند. بنىهاشم را نمىخواستند و غرض آنها از بين بردن اين شجرۀ طيبه بود.
▪️همين سؤال اينجا مطرح مىشود كه دستگاه جبار ايران با مراجع سر جنگ داشت، با علماى اسلام مخالف بود، به قرآن چه كار داشتند؟ به مدرسۀ فيضيه چه كار داشتند؟ به طلاب علوم دينيه چه كار داشتند؟ به سيد هجده ساله ما چه كار داشتند؟(گريۀ حضار) سيد هجدهسالۀ ما به شاه چه كرده بود؟ به دولت چه كرده بود؟ به دستگاه جبار ايران چه كرده بود؟ (گريۀ شديد حضار) به اين نتيجه مىرسيم كه اينها با اساس كار دارند، با اساس اسلام و روحانيت مخالفند، اينها نمىخواهند اين اساس موجود باشد، اينها نمىخواهند صغير و كبير ما موجود باشد.
▪️اسرائيل نمىخواهد در اين مملكت قرآن باشد، اسرائيل نمىخواهد در اين مملكت علماى اسلام باشند، اسرائيل نمىخواهد در اين مملكت احكام اسلام باشد، اسرائيل نمىخواهد در اين مملكت دانشمند باشد. اسرائيل به دست عمال سياه خود، مدرسۀ فيضيه را كوبيد، ما را مىكوبد، شما ملت را مىكوبد، مىخواهد اقتصاد شما را قبضه كند، مىخواهد تجارت و زراعت شما را از بين ببرد، مىخواهد ثروتها را تصاحب كند.
▪️اسرائيل مىخواهد به دست عمال خود، آن چيزهايى را كه مانع هستند، آن چيزهايى را كه سد راه هستند از سر راه بردارد، قرآن سد راه است بايد برداشته شود، روحانيت سد راه است بايد شكسته شود، مدرسۀ فيضيه و ديگر مراكز علم و دانش سد راه است، بايد خراب شود؛ طلاب علوم دينيه ممكن است بعدها سد راه بشوند، بايد كشته شوند، از پشتبام پرت شوند، بايد سر و دست آنها شكسته شود، براى اينكه اسرائيل به منافع خودش برسد، دولت ايران به تبعيت از اغراض و نقشههاى اسرائيل به ما اهانت كرده و مىكند.
▪️شما اهالى محترم قم ملاحظه فرموديد آن روز كه آن رفراندوم غلط، آن رفراندوم مفتضح انجام گرفت، آن رفراندومى كه بر خلاف مصالح ملت ايران بود با زور سرنيزه اجرا شد، در كوچه ها و خيابانهاى قم، در مركز روحانيت، در جوار فاطمه معصومه(ع) مشتى اراذل و اوباش را راه انداختند، در اتومبيلها نشاندند و گفتند: مفتخورى تمام شد! پلوخورى تمام شد! آيا اين طلاب علوم دينيه كه لباب عمرشان را، مواقع نشاطشان را در اين حجرات مىگذرانند و ماهى 40 الى 100 تومان بيشتر ندارند، مفتخورند؟! ولى آنهايى كه يك قلم درآمدشان هزاران ميليون تومان است، مفتخور نيستند؟
▪️آيا ما مفتخوريم كه مرحوم حاج شيخ عبدالكريم ما وقتىكه از دنيا مىروند همان شب آقازاده هايش شام نداشتند؟ (گريه حضار) ما كه مرحوم بروجردى ما وقتى كه از دنيا مىروند ششصد هزار تومان (بابت شهريه حوزه ها) قرض باقى مىگذارند، ايشان مفتخورند؟ ولى آنهايى كه بانكهاى دنيا را از دسترنج مردم فقير انباشته اند، كاخهاى عظيم را روى هم گذاشتهاند، باز هم ملت را رها نمىكنند و باز هم دنبال اين هستند كه منافع اين كشور را به جيب خود و اسرائيل برسانند، مفتخور نيستند؟ بايد دنيا قضاوت كند، بايد ملت قضاوت كند كه مفتخور كيست؟!
🔻من به شما نصيحت مىكنم، اى آقاى شاه! اى جناب شاه! من به تو نصيحت مىكنم، دست از اين اعمال و رويه بردار، من ميل ندارم كه اگر روزى اربابها بخواهند تو بروى، مردم شكرگزارى كنند؛ من نمىخواهم تو مثل پدرت بشى.
▪️شما ملت ايران به ياد داريد، پيرمردها، 40 ساله ها، حتى 30 سالههايتان نيز به ياد دارند كه در جنگ دوم جهانى، سه دولت اجنبى به ما حمله كردند: شوروى و انگلستان و امريكا به ايران ريختند و مملكت ما را قبضه كردند، اموال مردم در معرض تلف بود، نواميس مردم در معرض هتك بود، لكن خدا مىداند مردم خوشحال بودند كه پهلوى رفت! من نمىخواهم تو اينطور باشى، من ميل ندارم تو مثل پدرت بشى، نصيحت مرا بشنو، از روحانيت بشنو، از علماى اسلام بشنو، اينها صلاح ملت را مىخواهند، اينها صلاح مملكت را مىخواهند. از اسرائيل نشنو. اسرائيل به درد تو نمىخورد. بدبخت، بيچاره، 45 سال از عمرت ميره، يك كمى تأمل كن، يك كمى تدبر كن، يك قدرى عواقب امور را ملاحظه كن...
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴مدیرِ شهید
◀️نگاهی گذرا به مدیریت شهید قدوسی بر مدرسه علمیه حقانی/1
⚫️به مناسبت سالگرد شهادت آیتالله قدوسی
▫️بنیان #مدرسه_علمیه_حقانی_قم پیش از سال 1339 توسط بانی آن مرحوم حاج علی حقانی گذاشته شد و با برنامهریزی کلان مرحوم #شهید_بهشتی پیش رفت و از سال 1347 تا 1357 ه.ش. به مدیریت #شهید_قدوسی کار خود را ادامه داد.
▪️شهید قدوسی در دوره مدیریتی خود زحمات فراوانی برای تربیت طلاب فاضل و کارآمد تحمل نمود. حجتالاسلام صادقی اردستانی از طلاب وقت مدرسه حقانی میگوید:
▫️«شهید قدوسی معمولاً قبل از طلوع آفتاب به مدرسه می آمدند و تا پاسی از شب به اداره مدرسه میپرداخت.آن مرحوم بر اخلاق، رفتار، حضور و غیاب، تحصیل و امتحان طلاب نظارت جدی داشت؛ آن قدر به امور مدرسه اهتمام داشت که همه کارهای دیگر خود، حتی مبارزه را رها کرده بود.
▪️جالب این است که ایشان برخی از کارهای منزل، از قبیل شستشو و پختوپز را نیز به جهت بیماری همسرش انجام میداد. به هر حال برنامههای #مدرسه_حقانی با فداکاری این شهید بزرگوار پیش رفت و نظم و انسجام در آنجا نهادینه گردید. البته از نقش مدیریت و حمایت مرحوم شهید بهشتی هم نباید گذاشت؛ اگرچه ایشان در آن زمان در شهر #هامبورگ_آلمان مسئولیت مرکز اسلامی آن شهر را به عهده داشت؛ اما هر از گاهی که به ایران میآمد، به مدرسه هم سر میزد و با طلاب حشر و نشر داشت.
▫️از دروس مهم و ضروری مدرسه، هم درس اخلاقی بود که مؤثرترین آنها -که صبح جمعهها برپا میشد- درس اخلاق شهید قدوسی بود؛ آن مرحوم علاوه بر برخورداری از مراتب فضل و کمال، در بین طلاب حضور داشت و نقاط ضعف و مشکلات آنها را میشناخت و به آن اشاره کرده؛ طلاب را از نظر روحی پرورش میداد.(همراه صادق، خاطرات حجت الاسلام و المسلمین احمد صادقی اردستانی، ص 8 و 9)
▪️در این مدرسه؛ شهید بهشتی یک هفته درمیان، در مسجد مدرسه کلاس عمومی برگزار میکرد و موضوع بحث آن جلسه خطوط کلی رفتار انسانها بود. تمام طلاب مدرسه از همه سطوح، مجبور بودند در آن شرکت نمایند. یعنی شهید قدوسی برای همه طلاب شرکت در آن جلسه را اجباری کرده بود. خود آن شهید هم مثل طلاب در مسجد مینشست و حتی گاهی سؤالی را مطرح میکرد که درواقع سؤال طلاب بود.(خاطرات حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طاهری خرم آبادی ص 50 و 51)
🇮🇷 @IRANeMOASER