اللهم عجل لولیک الفرج
مجنون المهدی(عج)
علی اکبراعتمادی فر"سلیمانی" :
#دوستت_دارم_امام_زمانم
#مهدی_عج_جان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#داستان_جذاب_جالب_ظهور
#قسمت_بیست_دوم
#جنگ_سختی_در_پیش_است...
سفیانی بسیار مغرور شده بود ؛ زیرا تعداد سپاه او دو برابر لشکر امامه
او خبر داره که آمار یاران امام به این شرحه :
ده هزار سربازی که از مکّه با امام به کوفه آمده ان
دوازده هزار سربازی که با سیّدحسنی از خراسون ، اومدن
هفتاد هزار سربازی که در کوفه به امام ملحق شدن
در سپاه سفیانی ، صد و هفتاد هزار سرباز وجود داره و او با امید پیروزی قطعی به سمت کوفه حرکت میکنه
او نمیدونه که هزارون فرشته ، در رکاب مولایمون میباشن و او را یاری میکنن
اکنون به امام خبر میرسه که سپاه سفیانی به قصد جنگ به سوی کوفه میایه
لشکر امام از شهر کوفه خارج شدن و موضع گرفتن
اکنون هر دو لشکر روبروی هم قرار گرفتن
امام زمان به سپاه سفیانی نزدیک میشه و با اونا سخن میگه و اونا را نصیحت میکنه
یاران سفیانی به امام میگن : «از همان راهی که اومدی برگرد»
امام به سخن گفتن با آنها ادامه میده و به اونا میگه :
«آیا میدانید که من فرزند پیامبر هستم»
نمیدونم چه شده که سفیانی فعلاً از جنگ منصرف شده ، شاید میترسه که اگر امروز جنگ را آغاز کنه ، سربازانش دیگر اون شجاعت لازم را برای حمله نداشته باشن ؛ زیرا اونا سخنان امام را شنیدن و احتمال داره قلب اونا به امام علاقه پیدا کرده باشه
سفیانی میخواد برای مدّتی جنگ را عقب بندازه تا اثر سخنان امام از بین بره ، او دستور عقب نشینی میده
سپاه سفیانی از میدان جنگ عقب نشینی میکنن و اوضاع آرام میشه
خورشید روز جمعه طلوع میکنه ، به امام خبر میرسه که سفیانی یکی از یاران امام را به شهادت رسونده
گویا سفیانی تصمیم داره به کوفه حمله کنه
امام آماده دفاع میشه و میان دو لشکر ، جنگ سختی در میگیره
سفیانی آغازگر جنگ میشه و گروهی از یاران امام به شهادت میرسن
خوشا به حال آنها که به آرزویشان رسیدن
اکنون دیگر وعده خدا فرا میرسه سفیانی در وسط میدون ایستاده و از زیادی سربازانش خیلی خوشحاله
ناگهان او میبینه که سربازاش یکی بعد از دیگری برروی زمین میافتن!
سفیانی نمیدونه که فرشتگان زیادی به یاری امام اومدن ، سفیانی هرگز پیش بینی
نمیکرد که سپاهیان او این گونه تار و ماربشن
سفیانی که اوضاع را چنین میبینه میفهمه که دیگر مقاومت هیچ فایدی نداره ، او با تنی چند از یاران خود فرار میکنه
آیا تاکنون اسم «صیاح» را شنیدی؟
او یکی از فرماندهان لشکر امام ، او با گروهی از سربازان خود به دنبال سفیانی میرن و سرانجام او را اسیر میکنن
هوا تاریکه و امام نماز عشا میخوونه اکنون سفیانی را به نزد امام میارن
سفیانی رو به امام میکنه و میگه :
به من یه مهلت دیه بده!
امام نگاهی به یاران خود میکنه و میفرماید: نظر شما در مورد او چیست؟
من عهد کردهام که هر کاری انجام دهم با نظر و رضایت شما باشد
یاران امام با هم مشورت میکنن و سرانجام تصمیم میگیرن که سفیانی مجازات بشه ؛ زیرا او بسیاری از شیعیان را مظلومانه به قتل رسونده و یه بار هم پیمان شکنی کرده
این گونه هست که سفیانی به سزای کارهای خود میرسه و دنیا برای همیشه از ظلم و ستم او آسوده میشه
اللهم عجل لولیک الفرج
#بزودی_قسمت_بیست_سوم_داستان
#جذاب_جالب_ظهور_ارسال_میکنم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج۱۴یا۱۴۰