eitaa logo
ایران اسلامی
77 دنبال‌کننده
243 عکس
92 ویدیو
3 فایل
سایت ایران اسلامی با همت جمعی از طلاب حوزه علمیه دهدشت شروع بکار کرد و فعالیت آن شامل مباحث: فرهنگی، علمی، اجتماعی ، اخلاقی ، احکامی ، اعتقادی ، اقتصادی ، سیاسی ، می باشد . ادمین @Vali12asr تبادل @alimortazavi111
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقی به رفتن است... در واقع معشوق واقعی خداست و باید از بند ها رها شد و بسوی آن شتافت، حسین بن علی علیه السلام به سوی خدا شتافت ،چون در رضای الهی قدم برداشت "الهی رضاً برضاکَ" رضایت خداوند در قیام حق بر باطل است و این دو جبهه در هر عصری وجود دارد ،از زمان شیطان و تکبرش گرفته تا زمان فعلی که تمامی حکم تقریبا علیه حق میباشند، حسین بن علی با قیامش در واقع یه کد ویه ایدئولوژی‌ دست تمام بشر داد که هر کجا باطلی وجود دارد باید بر علیه آن قیام کرد و این قیام کردن با کمی افراد و تجهیزات توجیه نمیشه ، چون در هر صورت ایمان بر ظلم غالب است، چرا امام حسین فرمود هیهات منّا الذّله و نفرمود "منّی" چون خواست برساند که این قائده مقید و مخصوص من تنها نیست بلکه هر کس در زیر پرچم من میخواهد باشد باید این فکر و اندیشه را دارا باشد..... بله ،عاشقی به رفتن است و شهادت بهترین راه رفتن ..‌ ارزقنا توفیق شهاده فی سبیلک مع معرفتک و طلب العلم #
نگاهی با تامل *🗓تقویم عاشورا* طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاه‌شماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاه‌شماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی می‌شود. تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می‌شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ ، حرف‌های مقتل‌نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. 🖤 🖤 🖤 *روز عاشورا چگونه گذشت؟* در این تحقیق علمی ، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف می‌تواند داشته باشد) را استخراج کرده‌ایم و روایات مقتل‌نگارها را با این ساعت‌ها تنظیم کرده‌ایم. 🖤 🖤 🖤 *۵:۴۷ اذان صبح* امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند : اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح ، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. 🖤 🖤 🖤 *حدود ساعت ۶:۰۰* امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خار بوته ‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. 🖤 🖤 🖤 *طلوع آفتاب* کمی بعد از طلوع آفتاب ، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش ، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشته‌اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده‌اند؟ آنها انکار کردند. امام(ع) نامه‌هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده‌است. یکی از سران جبهه‌ی مقابل ، از امام(ع) پرسید : چرا حکم ابن زیاد را نمی‌پذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمی‌رهاند؟ اینجا بود که امام(ع) ، آن جمله معروف‌شان را فرمودند :👇 *«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ : بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه* فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است ، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده ، ذلت از ما دور است. سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده‌است. 🖤 🖤 🖤 *حدود ساعت ۸:۰۰* بعد از سخنرانی امام(ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوان‌‌های کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان ، سخنان مشابهی گفتند. بعداز سخنان زهیر و بریر ، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند. چند نفری دچار تردید شدند؟ از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. 🖤 🖤 🖤 *حدود ساعت ۹:۰۰* روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می‌کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشکریانش فریاد زد :👇 «نزد عبیدالله ، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد ، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند : اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست ، آماده شوید. چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. تعداد دقیق را نمی‌دانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده‌است. 🖤 🖤 🖤 *حدود ساعت ۱۰:۰۰* بعد از تیراندازی ، «یسار» ، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود : «به گمانم حریف کشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن ، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت. بعد‌از عقب‌نشینی هر دو جناح کوفی ، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات ، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع) ، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح ، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده‌است. اولین شهید ، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام(ع) ا
و را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند. 🖤 🖤 🖤 *حدود ساعت ۱۱:۰۰* بعداز این حملات ، امام‌(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند که کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام‌(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد. پیرمرد زاهد ، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت : «وصیت من این مرد است».  یک بار ، هفت نفر از اصحاب امام‌(ع) در محاصره واقع شدند ، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. 🖤 🖤 🖤 *اذان ظهر* حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته‌اند ، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند : یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد : «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت : «ای حمار ، فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت : «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.» امام‌(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید : «آیا وفا کردم؟» 🖤 🖤 🖤 *حدود ساعت ۱۳:۰۰* ۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب ، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر ، حضرت علی اکبر(س) بود. البته الفتوح ، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده‌است. این عبدالله بن مسلم ، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود : ای پسرعموهای من ، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید. 🖤 🖤 🖤 *حدود ساعت ۱۴:۰۰*  عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمه‌ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت ، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار ، بعداز مرگ برادر عزیزش ، گریه کرد و فرمود :👇 «اکنون دیگر پشتم شکست.» 🖤 🖤 🖤 *حدود ساعت ۱۵:۰۰* امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت ، کودک شیرخواره‌اش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد. امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند. بعداز شهادت امام(ع) ، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشته‌اند : زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود ، کسی جرأت نمی‌کرد به سمت ایشان برود ، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند :👇 «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر» 🖤 🖤 🖤 *۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر* وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است : «حمید بن مسلم گوید : پیش از آن که حسین(ع) کشته شود ، شنیدم که می‌گفت :👇 «به خدا پس از من ، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او ، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید : آن‌گاه شمر میان کسان بانگ زد که *وای بر شما! منتظر چیستید؟* مادرهای‌تان به عزای‌تان بنشینند ، بکشیدش گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد. 🖤 🖤 🖤 *حدود ساعت ۱۷:۰۰* بعداز شهادت امام(ع) ، عده‌ای لباس‌های آن حضرت را غارت کردند که نوشته‌اند تمام این افراد ، بعدها به مرض‌های لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش
آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمه‌ها گذاشت. یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بن‌مطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد. 🖤 🖤 🖤 *نزدیک غروب آفتاب* سر امام(ع) را از بدن جدا می‌کنند و به خولی می‌دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. آنگاه ، به دستور عمر سعد ، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب می‌دوانند تا استخوان‌هایشان هم خرد شود. 🖤 🖤 🖤 *۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب* داستان روز غم‌انگیز عاشورا ، این‌طور تمام می‌شود: در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را می‌داده ، سنان بن انس بین مردم می‌تاخته و رجز می‌خوانده که *افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید.* *چرا که من بهترین مردمان را کشته‌ام* اَلـلــَّهــُمَّ صَلِّ عَـلــَی مُحمـَّــــدٍ وَآل مُحمـَّــــدٍ وَعَجّـــِلْ فــَرَجَهــُـمْ وَأهْلِکْ عَدُوَّهــُمْ بر دشمن مرتضی علی لعنت! اثبات حقانیت ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام از کتب اهل سنت. *لطفاً در نشر فضائل و مظلومیت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ما را یاری کنید.*
‏به مکالمه در Hangouts ملحق شوید: https://hangouts.google.com/group/CmYRhtN9a2hEb7D77
دو چیز انسان را نابود میکند : مشغول بودن به گذشته مشغول شدن به دیگران هر کس در گذشته بماند آینده را از دست می‌دهد! و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد، نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست می‌دهد! بهترین انتقام در زندگی این است که به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید. به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد! شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید. و مسیر زندگیتان را به زیبایی ترسیم کنید. لینک عضویت @iranslamei1357 لینک سایت www.ir-sl.ir ادمین @javaneasiay
سلام رفیق.... چهل سال پیش، دخترهای خانه صبح ها زود بیدار می شدند تا قبل از مدرسه رفتن، همه جای خانه را رفت و روب کرده باشد و بعد اجازه داشتند راهی مدرسه شوند. پسرها بايد يا صبح زود يا عصر، نان و مايحتاج خانه را خريد مي كردند و كارهاي مردانه را در كمك پدر خود انجام مي دادند. حالا با نسلی روبرو هستیم که صبح که بیدار می شوند، از هتل خانه شان خارج می شوند. چون که والدینشان به عنوان مستخدمین "هتل خانه " همه جا را رفت وروب خواهند کرد. و با يك تلفن همه چيز درب خانه مهياست. نسلی که در برابر اتاقی که در آن می خوابد و خانه ای که در آن زندگی میکند و ظرفی که در آن غذا می خورد احساس مسئولیت ندارد ، آیا در برابر سرزمینی که از آب وخاک آن بهره مند است حس مسئولیت خواهد داشت!!! برای این نسل، سرزمین هم چون هتلی است که می توان خورد و خوابید و ریخت و پاشید؛ از مواهب طبیعی آن بهره مند شد و بعد اگر باب میل نبود آن را ترک کرد. سرزمین هم، مثل خانه، برای این نسل، هتل است. با این تفاوت که متأسفانه مستخدم سرجهاز ندارد و همه فقط برای خوردن و خوابیدن و بردن آمده اند. این نسل را چه کسی وچه کسانی چنین تربیت کردند؟؟؟ کی بود؟ کی بود؟! اتفاقاً این دفعه، من بودم، تو بودی، ما بودیم و...همه بودند. کمی به خود بیاییم و تکانی به خودمان و این نسل هتل نشین بدهیم !!! گرچه به نظر من نسلی که این بچه ها رو تربیت کرد،فکر می کرد چون خودش سختی کشیده باید هرجور امکاناتی رو برای بچه اش فراهم کنه واین موضوع از تهیه سیسمونی برای کودک به دنیا نیومده شروع میشه و متاسفانه ادامه پیدا میکنه تاجاییکه شان والای مادر و پدری خودش رو در حد یک مستخدم برای اربابش پایین بیاره مبادا که آبی در دل فرزندش تکون بخوره.اما غافل شد از اینکه هر باغچه و مزرعه ای با آب زیادی فاسد میشه و به لجنزار تبدیل خواهد شد. گاهی باغبان به گیاهش بی آبی رو تحمیل میکنه چون میدونه اون گیاه نیاز داره چند روز بستر خشکی داشته باشه تا بتونه ریشه هاش رو توی خاک رشدبده و به حیاتش ادامه بده امیدوارم همه ما مادرها و پدرها بتونیم به این درک برسیم که امکانات هتلی ایجاد کردن برای فرزندانمون افتخار نیست! مسئولیت پذیر کردن و قدردان بار آوردن کودکمون افتخاره
❌ رهبر انقلاب صبح امروز: آمریکا بداند که ما سردرگم نمیشویم 👈 جمهوری اسلامی، جمهوری عزت است 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: الان مشاهده میکنید، باز مسئله‌ی مذاکره را آمریکاییها همین طور دارند دنبال میکنند. این یک ترفند است. این را باید همه بدانند. همه باید توجه کنند. 🔹️ البته آمریکا هم یک، آمریکاییها هم یک جور حرف نمیزنند. گاهی میگویند مذاکره‌ی بی‌قید و شرط. گاهی میگویند مذاکره‌ی بدون پیش‌شرط. گاهی میگویند مذاکره‌ی با دوازده شرط. حالا یا واقعاً سیاستشان، سیاست آشفته‌ای است، نمیدانند چه میخواهند، که احتمال دارد این باشد، یا هم این است که دارند ترفند میزنند. یکی از ترفندها هم همین است. یکی یک حرفی بزند، آن دیگری یک چیز دیگری بگوید، برای اینکه طرف مقابل را سردرگم کنند. لکن ما سردرگم نمیشویم، ما راهمان روشن است. ما میفهمیم داریم چه کار میکنیم. ⛔ آمریکا که میگوید کنیم، مقصودش این نیست که بیاییم یک راه‌حل عادلانه‌ای پیدا کنیم. نه. مقصودش این است که بیاییم سر میز مذاکره بنشینیم، ما یک چیزی بگوییم، شما آن را قبول کنید. این است. مقصود از مذاکره این است. 🔹️ حالاها این قدر گستاخ شدند که همین را صریح هم میگویند. قبلها بنده این را میگفتم که آمریکاییها مقصودشان این است. بعضی‌ها میگفتند نه، نه‌خیر، این جور نیست. اما حالا خود آمریکاییها میگویند. 🔹️ همین چند روز قبل از این یکی‌شان باز همین حرف را زد که باید بنشینیم سر میز مذاکره با ایران و ایران فلان چیزها را قبول کند. مقصود اینها از مذاکره این است. یعنی ما یک چیزی بگوییم، شما آن را قبول کنید. خیلی خب، بروند با آن کسانی که به عنوان گاو شیرده آنها عمل میکنند، بروند با آنها هر جور میخواهند همین طور مذاکره کنند. 🔺️ اما جمهوری اسلامی، جمهوری مؤمنین است، جمهوری مسلمین لله است، جمهوری عزت است. ۹۸/۶/۲۶
🚨رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در ابتدای جلسه درس خارج فقه: ⛔ هیچگونه مذاکره و در هیچ سطحی بین ایران و آمریکا اتفاق نخواهد افتاد 🔻 حضرت آیت الله خامنه‌ای صبح امروز (سه‌شنبه) با اشاره به هوشیاری عمیق و تحسین‌برانگیز مردم در مقابل توطئه‌های دشمنان در چهار دهه گذشته، تنها راه علاج مشکلات کشور را تکیه به مردم و جوانان و جدی گرفتن ظرفیت‌های داخلی دانستند و با اشاره به طرح مجدد موضوع مذاکره از جانب آمریکایی‌ها، هدف آنها از را تحمیل خواسته‌های خود و اثبات تأثیرگذاری بر ایران خواندند و تأکید کردند: 👈 سیاست فشار حداکثری در مقابل ملت ایران پشیزی ارزش ندارد و همه مسئولان جمهوری اسلامی یک‌صدا معتقدند که با آمریکا در هیچ سطحی مذاکره نخواهد شد. ۹۸/۶/۲۶