#از_بی_حجابی_تا_خودکشی!؟
دختران، خواهران، همسران و مادرانی که کشف حجاب کردند👈 حتما تماشا کرده و تا میتوانند، در شبکه های اجتماعی نشر دهند،،، التماس دعا: ناصرکاوه
#حجاب
#عفاف
بمناسبت فرارسیدن #هفته_حجاب_و_عفاف
🌷فاطمه سلطان کواکب زنی دلیر، شجاع و باغیرت بود، وی به همراه شوهرش با شروع جنگ تحمیلی در کنار مردم مقاوم دزفول در ایام موشکباران ها و حملات توپخانه ای و بمباران هواپیماهای متجاوز رژیم بعث عراق لحظه ای دزفول را ترک نکردند. وی به مداوای مجروحین جنگ می پردازد پس از آنکه شدت جنگ و موشکباران ها آمار شهدای زن را بالا می برد، او شجاعانه به غسال خانه ی شهیدآباد می رود و شهدای زن را غسل و کفن می کند و تا پایان جنگ صدها شهیده را قربت الی الله غسل می دهد. یکبار که موشک دقیقاً به منزل ایشان اصابت کرد و کل وسائل خانه و زندگی بکلی تخریب و نابود گردید وقتی او و دخترانش را از زیر آوار بیرون کشیدند؛ مقابل دوربین خبرنگاران با حجاب کامل اسلامی قرار گرفت و گفت: همه چیز ما خانه و زندگی ما، جان ما و فرزندان ما فدای یک تار موی امام خمینی، ما شهرمان را خالی نمی کنیم. ما تا آخرین لحظه ای که جان در بدن داریم از اسلام و انقلاب و امام و رزمندگان دفاع می کنیم. فاطمه سلطان کواکب سرانجام این زن مؤمنه صالحه ی دوران، در روز عید سعید غدیر خم مورخ ۱۳۸۲ به آرزوی دیرینه اش رسید... او اولین زن مجاهد دزفولی است که صدها زن شهیده را غسل و کفن کرد.
کتاب مرواریدهای بی نشان, ناصر کاوه
خاطره ای از شهیده, فاطمه سلطان کواکب
🌷حجاب کامل حتی, موقع شهادت
شهیده "گلدسته محمدیان" از شهدای فرهنگی دوران جنگ تحمیلی شهرستان شیروان می باشد... ایشان به همراه دختر خردسال و همسرش، در جریان بمباران شهر دزفول توسط دشمن بعثی به دیدار معبود پرکشید... یک بار در زمان جنگ پدرش به خانه شان رفته بود درست همان زمانی که بمباران هوایی امان مردم را بریده بود... اواخر شب وقتی خواستن بخوابن پدرش اورا با پوشش و حجاب کامل دید... با تعجب از او پرسید:
"دخترم کاری پیش آمده جای می خواهی بروی؟"... گفت: "نه پدر جان این جا هر لحظه ممکنه بمباران هوایی بشه ، ممکنه فردا صبح زنده نباشیم به همین خاطر باید آمادگی کامل را داشته باشم. می خواهم وقتی بدن ما رو از زیر آوار در میارن آن موقع هم حجاب مون کامل باشه...
کتاب مرواریدهای بی نشان, ناصر کاوه
برشی از زندگی شهیده, گلدسته محمدیان
🌷مادربزرگش نام میترا را برایش انتخاب کرد. اما او هر چه بزرگتر می شد. اعتراضش نسبت به اسمش بیشتر می شد و به همه می گفت من را زینب صدا کنید. او یک روز روزه گرفت و نام خود را به زینب تغییر داد. سالی که به تکلیف رسید باحجاب شد و روزه را شروع کرد.خیلی لاغر و نحیف بود ولی در آن گرمای طاقت فرسا روزههایش را می گرفت. نماز شبش ترک نمی شد. در دفتر خودسازیاش جدولی کشیده بود که ۲۰ مورد داشت از نماز به موقع، همیشه با وضو بودن، نماز غفیله و ... که همه را انجام می داد. فعالیت های مذهبی و حجاب زینب، مورد غضب سازمان منافقین ضد خلق قرار گرفته بود.او همیشه غسل شهادت می کرد. قبل از شهادتش هم غسل شهادت کرده بود. برای خواندن نماز به مسجد رفت. آن نماز، آخرین نماز زینب 14 ساله بود. وقتی از مسجد برمی گشت, منافقان او را ربودند و سپس با گره زدن چادرش او را خفه کردند. بعد از سه روز پیکر غرق به خونش پیدا شد. او را با چادرش به خاک سپردند...
کتاب خاطرات دردناک, ناصر کاوه
برشی از زندگی شهیده زینب (میترا) کَمایی
🌷وقتی ساواک طیبه را دستگیر و به دست هایش دستبند زده بودند، گفته بود: "مرا بکشید ولی چادرم را برندارید..." طیبه، ابراهیم و پسرشان محمدمهدی را پس از دو چند روز شکنجه از تبریز به کمیته تهران منتقل می کنند و یک ماه تمام آنها را زیر سخت ترین شکنجه ها قرار می دهند و سرانجام در سوم خرداد ۵۶ زیر شکنجه به شهادت می رسند... روز سوم اردیبهشت روزنامه ها خبر شهادت فاطمه و مرتضی را نوشتند ولی دیگر از ابراهیم خبری نشد و بعد از پیروزی انقلاب خانواده از عروج او و طیبه با خبر شدند... محمدمهدی فرزند خردسال آنها توسط ساواک به پرورشگاهی سپرده شد و گفته بودند که پدر و مادر این کودک بر اثر اعتیاد فراوان از دنیا رفته اند و برای اینکه کسی او را نشناسد، نام او را شهرام گذاشته بودند. دو سال بعد فرزند آنها با پیگیری های فراوان در پرورشگاه پیدا شده و به آغوش خانواده باز می گردد...
کتاب خاطرات دردناک, ناصر کاوه
برشی از زندگی شهیده, طیبه واعظی
🔻سيد محمدحسين طباطبایی حافظ کل قرآن كريم در محضر رهبر انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله خامنهای.
✍️ خاطرهی #محسن_محبوبی از 5 سالگی سید محمدحسین طباطبایی و حضور او در مسجد تاریخی «قازی خسرو بیک» شهر سارایوو (Sarajevo) را مرور بفرمایید.
👇👇👇👇👇
🔻خاطرهای از #محسن_محبوبی تهیهکننده و فیلمبردار دفتر صدا و سیما در شهر سارایوو (Sarajevo):
✍️ یادش به خیر ... در کشور بوسنی و هرزگوین و در مسجد «قازی خسرو بیک» شهر «سارایوو» مشغول فیلمبرداری بودم ... همهی روحانیون (افندیهای) اهل سنت شهر و بویژه «رئیس العلمای» وقت بوسنی و هرزگوین (مصطفی سریچ) و «معاونش» در مسجد «قازی خسرو بیک» نشسته بودند و میخواستند «سید محمدحسین طباطبایی» را مورد آزمایش قرار دهند.
مسجد پر بود از جمعیت ... ابتدا آیتالله جنتی سخنرانی کردند، سپس «سید محمدحسین طباطبایی» حافظ کل قرآن کریم که در آن زمان فقط «5 سال» داشت وارد مسجد شد ...
یادمه اون روز دستیارم (رضوان واراکی) در کنارم نبود و من مجبور بودم تک و تنها و با یه دوربین خیلی سنگین و بزرگ، این برنامه رو به طور کامل ضبط کنم و همزمان صدا را نیز ضبط کرده و نورپردازی هم بکنم ... کار خیلی سختی بود ... 😭
در ابتدای کار همهچی روبراه بود؛ چون از قبل، نورها رو نصب کرده بودم و دوربین رو هم روی سه پایه ساچلر گذاشته بودم و میکروفنها رو هم آمادهی کار کرده بودم.
✍️ سید محمدحسین طباطبایی وارد مسجد تاریخی شهر «سارایوو» شد ... او را به کنار محراب مسجد یعنی جایی که آیتالله جنتی و رئیس العلمای بوسنی و هرزگوین نشسته بودند هدایت کردند.
ابتدا چند تا از روحانیان (افندیهای) اهل سنت شهر سارایوو «محمدحسین» را مورد آزمایش قرار دادند و شروع کردن به سؤال باران او ... سید محمدحسین طباطبایی نیز هر سؤالی ازش میشد با آیات قرآن جوابشون رو میداد ... !!
اول سؤالات اونها از قرآن شروع شد، بعد تصمیم گرفتند که هر سؤالی که به ذهنشون میرسه از او بپرسند و او با قرآن جواب بدهد، هرچی پرسیدند او جواب داد و همه را به حیرت فرو برده بود ... !!
مردم شهر «سارایوو» خیلی احساساتی شده بودند، خیلیهاشون ناخواسته توی مسجد ایستاده بودند و همینجور به سمت محراب نزدیک و نزدیکتر میشدند، بطوری که همه چیز به هم ریخت ...
سه پایهی نورها افتادند و سیم میکروفنها قطع شد ... اونقدر فشرده شده بودند که دیگه امکان فیلمبرداری وجود نداشت، با این وجود من مجبور شدم دوربین رو بذارم روی دوشم تا بتونم کل گفتگوهای اون مجلس رو به طور کامل ضبط کنم.
رئیس العلماء بوسنی احساساتی شده بود و دائم سؤال میکرد و وقتی پاسخاش را از «سید محمدحسین» میشنید، «الله اکبر» میگفت.
اونها یکسره سؤال پرسیدند ... و پرسیدند ... و پرسیدند ... تا اینکه رسیدند به جایی که از سید محمدحسین خواستند که احساسش را دربارهی مردم «بوسنی» با یک آیه از قرآن بگه.
او که در عالم کودکیاش بیحجابی و فساد خیابانهای شهر سارایوو را دیده بود، میخواست آیة «فَلْيَضْحَکُوا قَليلاً وَ لْيَبْکُوا کَثيراً جَزاءً بِما کانُوا يَکْسِبُونَ» در دنیا کمتر بخندند و در آخرت بسیار بگریند، را بخواند اما سکوت کرد ... !!
عدهای خیال میکردند که او در پاسخ دادن عاجز مانده و مغزش هنگ کرده است! مدتی گذشت و او هیچ نگفت ... فقط با انگشتان هر دو دستش بازی میکرد ... همه زُل زده بوند به «سید محمدحسین» و او نیز هیچ نمیگفت! فقط فکر میکرد که بگوید یا نگوید ... !! 🤔
رئیس العلماء بوسنی هم هی میگفت ... صبر کنید ... صبر کنید ... ببینیم چی میگه ... اما حقیقت این بود که سید محمدحسین طباطبایی نمیخواست این آیه رو بخونه (یعنی تردید داشت که بخونه یا نخونه) بالاخره او را مجاب کردند که احساسش را درباره بوسنی بگه و او به ناچار با یک آیه از قرآن کریم احساسش را درباره مردم بوسنی گفت.
بعد نوبت به مردم شهر «سارایوو» رسید ... هر چه خواستند، از او پرسیدند ... او پاسخ میداد و جمعیت حاضر در مسجد هم دائم تکبیر میگفتند.
آخرین سؤال را رئیس العلماء وقت بوسنی و هرزگوین آقای «مصطفی سریچ» از سید محمدحسین طباطبایی پرسید ... او گفت:
🔻شما به ما بگو که شهدای بوسنی چه حالی دارند و اکنون در کجا هستند ... ؟
«سید محمدحسین طباطبایی» پاسخی داد که همه را منقلب کرد ... در این لحظه، مردی بوسنیایی از میان جمعیت حاضر در مسجد از جای خود برخاست و فریاد زد «الله اکبر خمینی رهبر» ... !!
سپس به دعا خواندن پرداختند و از او نیز خواستند که برایشان دعا کند ... همه نشستند و با دعاهای قرآنی او آمین گفتند ... آنگاه وقت نماز فرا رسید ... و همه باهم (سنی و شیعه) در صفوفی فشرده نماز جماعت مغرب را اقامه کردند.
✍️ من این فیلم را خلاصه کردهام و در اینجا براتون آپلود میکنم لطفاً ببینید:
👇👇👇👇👇
51.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻Sarajevo
🎥 سید محمدحسین طباطبایی در سارایوو
✍️ خاطرهای از #محسن_محبوبی
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
🔹حضرت زهرا(س): خداوند نیکی کردن به پدر و مادر را، برای جلوگیری از ناخشنودی خود واجب کرده است.
#صبح_نو
امروز سهشنبه
۲۰ تیر ماه
۲۲ ذی الحجه ۱۴۴۴
۱۱ جولای ۲۰۲۳
🔺#انسانهای_سگ_نما، آخرین دستآورد آزادی بدون محدودیت در غرب👇
☀️بعد از پی حجابی وکشف حجاب، ازبین رفتن محیط خانواده ها, حضور مختلط در دیسکو، استخرهای مختلط، کاباره، قمارخانه, ازدواج با محارم، ازدواج رسمی با همجنس خود و همجنس بازی، نزدیکی با حیوانات،ازدواج با حیوانات، رسیدیم در غرب به مرحله به شکل حیوان درآمدن.... قابل توجه👇 #بی_حجاب_های_ایرانی👈 این است آزادی غربی که شما تازه میخواهید، شروع کنید.... انتهای این آزاذی جنسی را ببینید و از خون شهدا خجالت بکشید و خود را از این مهلکه که انتهایش جهنم است، برهانید
⛔️اینکه ۴دختر فریب بخورند و روسری را بردارند، مسئلهی حقیری است
⚠️آن چیزی که من را حساس میکند این است که از دهان یک گروهی از خواص، مسئلهی «حجاب اجباری» مطرح میشود
🔻رهبرانقلاب، امروز: پولهای زیادی خرج میکنند، فعالیت زیادی میکنند، صدها رسانه را به کار میگیرند تابتوانند به طُرق مختلف روی هویت مستقل زن مسلمان اثرگذاری کنند.
🔹اینهمه خرج و زحمت و فکر پشت سر این کار است اما #تلاششان_عقیم_است. نتیجهی کارشان این است که چهار تا دختر در گوشهکنار فریب بخورند یا انگیزههای گوناگون پیدا کنند که روسری را بردارند که یعنی مثلاً ما چه شدیم.
همهی آن تلاش نتیجهاش خلاصه میشود در این مسئلهی کوچکِ حقیر. تا اینجا مسئلهای نیست.
🔹آن چیزی که من را حساس میکند این است که میبینید از دهان یک گروهی از خواص، مسئلهی «حجاب اجباری» مطرح میشود.
🔹این معنایش این است که یک عدهای -انشاءالله نادانسته- همان خطی را دنبال میکنند که دشمن نتوانسته با آنهمه خرج آن را به نتیجه برساند. روزنامهنگار و روشنفکر و آخوند [هم] در آنها هستند.
🔹[میگویند] اینکه امام(ره) فرمودند «زنها باحجاب باشند»، همهی زنها را نگفتند! حرف بیخود، ما آنوقت بودیم، ما خبر داریم.
امام(ره) در مقابل یک منکر واضحی که بهوسیلهی پهلوی و دنبالههای پهلوی [رایج شده بود] مثل کوه، محکم ایستادند.
🔹حالا آقا میگوید این گناه که از غیبت بزرگتر نیست، چرا شما برای غیبت کسی را تعقیب نمیکنید! انسان اینجا از عدم تشخیص رنج میبرد.
🔹ما که نگفتیم اگر کسی در خانه روسریاش را مقابل نامحرم برداشت تعقیب میکنیم. آن کاری که در ملأ انجام میشود یک کار اجتماعی و تعلیم عمومی است و برای حکومتی که با نام اسلام آمده، تکلیف ایجاد میکند. حرام، کوچک و بزرگ ندارد.
🔹حالا کسی در خلوت یک کار غلطی میکند، آن بین خود او و خداست؛ اما آنچه در مقابل چشم مردم است، حکومت اسلامی -مثل حکومت پیامبر و حکومت امیرالمؤمنین- وظیفه دارد در مقابل آن بایستد.
🔹این منطق که میگوید اجازه دهید مردم خودشان انتخاب کنند، خب برای شرابفروشی هم هست. این حرف را در مقابل همهی گناهان بزرگ اجتماعی میتوان گفت؛ این حرف شد؟
🔺شارع مقدس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود. حکومت اسلامی موظف است مقابل حرام و گناه بایستد. ۹۶/۱۲/۱۷
💥حجاب کامل حتی, موقع شهادت
🚩شهیده "گلدسته محمدیان" از شهدای فرهنگی دوران جنگ تحمیلی شهرستان شیروان می باشد... ایشان به همراه دختر خردسال و همسرش، در جریان بمباران شهر دزفول توسط دشمن بعثی به دیدار معبود پرکشید... یک بار در زمان جنگ پدرش به خانه شان رفته بود درست همان زمانی که بمباران هوایی امان مردم را بریده بود... اواخر شب وقتی خواستن بخوابن پدرش اورا با پوشش و حجاب کامل دید... با تعجب از او پرسید:
"دخترم کاری پیش آمده جای می خواهی بروی؟"... گفت: نه پدر جان این جا هر لحظه ممکنه بمباران هوایی بشه ، ممکنه فردا صبح زنده نباشیم به همین خاطر باید آمادگی کامل را داشته باشم. می خواهم وقتی بدن ما رو از زیر آوار در میارن آن موقع هم حجاب مون کامل باشه...
#کتاب_مرواریدهای_بی_نشان, #ناصر_کاوه
برشی از زندگی
#شهیده_گلدسته_محمدیان
🔴 رضاخان نتوانست اما اینستاگرام توانست❗️
🔹این روزها در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی، قیام خونین مسجد گوهرشاد مشهد علیه کشف حجاب اتفاق افتاد.
🔸امروز بعد از گذشت بیش از ۸۰ سال از قیام مسجد گوهرشاد، کاری که در نهایت رضاخان نتوانست انجام دهد، در نبود یک حکمرانی و ساز و کار مشخص در عرصه فضای مجازی، پلتفرم هایی نظیر اینستاگرام توانستند حداقل بر روی بخشی از جامعه ما انجام دهند
آن هم خیلی نرم، شیک و اتوکشیده؛
♨️ اتفاقاً برای این کار از افراد مذهبی و انقلابی هم کمک گرفته شد❗️ در این راستا ادبیاتی تولید و ترویج داده شد که به اشتباه در دهان برخی از مردم و مسئولین جاری گشت و ظاهر آن نیز بسیار فریبنده بود.
🔹اگر همان حساسیت های سابق که در زمان قیام مسجد گوهر شاد وجود داشت، در مورد فضای مجازی هم بود، شاید امروز کشورمان به یک الگو و نمونه تمام عیار زیست پاک و اخلاق مدارانه در فضای مجازی، آن هم در سطح جهانی تبدیل می شد.