قصه دلبری
این کتاب مخاطب را غافلگیر خواهد کرد؛ چه آنهایی که شهید محمدخانی را میشناختند و چه آنهایی که او را نمیشناختند! درواقع این کتاب روایت عاشقانه پنج سال زندگی مشترک با شهید محمدخانی است. شهید محمدخانی پیش از شهادتش به همسرش گفته بوده: «وقتی شهید شدم خاطراتم را در قالب «نیمه پنهان ماه» در انتشارات روایت فتح چاپ کن» و به همین خاطر روی بعضی از خاطرات تاکید داشته که همسرش تعریف کند و بعضی را نه. از تیپش خوشم نمیآمد. دانشگاه را با خطمقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار 6 جیب پلنگی گشاد میپوشید با پیراهن بلند یقهگرد سه دکمه و آستین بدون مچ که میانداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهیاش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری میانداخت روی شانهاش، شبیه موقع اعزام رزمندههای زمان جنگ. وقتی راه میرفت، کفشهایش را روی زمین میکشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر میدیدمش. به دوستانم میگفتم: «این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهه 60 پیاده شده و همون جا مونده!»
#معرفی_کتاب
@ircom_8
خداحافظ سالار
کتاب «خداحافظ سالار»، خاطرات پروانه چراغنوروزی همسر سردار سرلشکر شهیدحاجحسین همدانی، قافله سالار مدافعان حرم است که به زندگی و فرازونشیبهای این شیرزن بزرگ پرداخته که از کودکی آغاز و نهایتا به شهادت سردار همدانی در سال ١٣٩٤ ختم میشود. شروع کتاب از سال 90 و بحران سوریه و دمشق که در آستانه سقوط قرار داشت آغاز میشود و با بازگشت و تداعی خاطرات دوران کودکی همسر شهید در دهه 40 ادامه مییابد. این کتاب حاصل 44 ساعت مصاحبه با همسر شهید است که نوع روایت داستانی هیچ دخل و تصرفی در آن نشده است. زندگی شهید همدانی پر بود از حادثه، مجروحیت، گمنامی و کارهای بزرگی که ناشناخته مانده است و بخشی از کتاب به خاطرات و نقش شهید همدانی در تاسیس سه لشکر سپاه در سالهای دفاع مقدس، و ماموریتهای متعددی ازجمله حضور وی در آفریقا و نهایتا دفاع از حرم اهلبیت(ع) در سوریه میپردازد. همه اینها در کنار شنیدنیهای قصه حرم و مقابله با تکفیریها در کتابی بهعنوان «خداحافظ سالار» جمع شده است. این کتاب به قلم حمید حسام نوشته شده و نکته مهم زندگی عاشقانهای است که این شهید با همسر و فرزندانش داشته است.
#معرفی_کتاب
@ircom_8
«فرار از موصل» "مصاحبه و تدوین:حسین نیری – ناشر:سوره مهر – تعداد صفحه:188
محمدرضا عبدی آزاده ایرانی است که توانسته بود سالهای ابتدای جنگ پس از اسارت از اردوگاه موصل فرار کرده و خودش را به ایران برساند.وی از اهالی روستای قمشه ماهیدشت از توابع کرمانشاه است.کتاب را حسین نیری به صورت داستانی نوشته است و در پایان تصاویر و مدارک دوران اسارت را آورده است"
#معرفی_کتاب
@ircom_8
کنار رود خین
اشرف السادات مساوات
مهرداد سیستانی سال 61 و برای آزادسازی خرمشهر رفت جبهه. وقتی می رفت 17 ساله بود. تا ابد هم برای مادرش 17 ساله ماند. چون دیگر هیچ وقت برنگشت. یک روز از سپاه آمدند دم خانه خانم مساوات و به او گفتند پسرش مفقودالاثر است. داستان از اینجا شروع می شود. خانم مساوات دنبال جسد پسرش بیشتر جبهه ها را می گردد تا عاقبت سال 69 جنازه مهرداد پیدا می شود. «کنار رود خین» داستان این جست و جو است و البته محل شهادت مهرداد.
وقتی به کنار کانتینرها می رسیم، با باز شدنِ اولین کانتینر، چشمم به پیکر چند شهید می افتد که سوخته اند و پوست بدنشان مثل چادرم سیاه شده. از این همه ظلم، اشک هایم روان می شود. خود را وابسته به آنها می بینم. همه همان مهرداد من هستند. می خواهم آنها را ببوسم و ببویم و با تک تکشان دردل کنم اما خجالت می کشم. همراه ما جوانی است که از آمل آمده و دنبال برادرش می گردد. اولین شهید، کنار در کانتینر قرار دارد. جوان می گوید: «این برادر من است؛ چون جورابی که پای اوست، مال من است. آن را موقع رفتن به جبهه، از من گرفت.»
#معرفی_کتاب
@ircom_8
نیمه پنهان ماه
گروه نویسندگان روایت فتح
یکسری مصاحبه با همسران فرماندهان و شهیدان معروف، یعنی روی دیگری از شخصیت این شهدا. سه کتاب این مجموعه (چمران / همت / حمید باکری) نوشته حبیبه جعفریان است که در زمان انتشار حسابی پرطرفدار شدند.
خاطره زیر، بخشی از کتاب چمران است، جایی که خانواده غاده (همسر چمران) با ازدواج آنها حسابی مخالفت می کنند ولی چمران می تواند قانعشان کند.
روزی که مصطفی به خواستگاریش آمد، مامان به او گفته بود: «شما می دانید این دختر که می خواهید با او ازدواج کنید چطور دختری است؟ این، صبح ها که بلند می شود هنوز نرفته صورتش را بشوید و مسواک بزند،کسانی تختش را مرتب کرده اند، لیوان شیرش را جلو در اتاقش آورده اند و قهوه آماده کرده اند. شما نمی توانید با مثل این دختر ازدواج کنید.»
مصطفی خیلی آرام اینها را گوش داد و گفت: «نمی توانم برایش مستخدم بیاورم اما قول می دهم تا زنده ام، وقتی بیدار شد، تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم دم تخت» و تا شهید شد اینطور بود.
#معرفی_کتاب
@ircom_8
مردی در تبعید ابدی روایت زندگى بزرگمردى است که چون دیگر ستارگان پرفروغ راه دانش، نه تنها توسط مردمان هم عصرش فهمیده نشد بلکه رنج ها کشید از بهر شناساندن پایه هاى دین، اندیشیدن بى بدعت و تفکر نقادانه و آزاد. اما با او همان کردند که حلاج را…
انتشارات روزبهان
#نادر_ابراهیمی
#معرفی_کتاب
@ircom_8
نخل و نارنج
کتاب «نخل و نارنج» نوشته وحید یامینپور درباره زندگی و زمانه شیخ مرتضی انصاری توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شد.
اثرگذاری شیخ مرتضی انصاری بر جریان فقه شیعه مشهور است و تلاش مثالزدنی و ستودنی او در تربیت شاگردانی که ساختار علمی دین را قوت بخشیدند و شاگردان آنها بعدها دنیا را تکان دادند بر همه مشخص است. شاگردانی که این عالم تربیت کرد، پرچمدار مبارزات سیاسی تاریخسازی در خاورمیانه شدند؛ بهعنوان نمونه میرزا محمدحسن شیرازی عهدهدار زعامت دینی شیعیان شد وتوانست در برابر قرارداد استعماری عصر ناصرالدین شاه فتوای مهم تحریم تنباکو را صادر کند و مردم را به مقاومت فرابخواند. پیروزی میرزای شیرازی توانست راه را بر جنبشهای بعدی فراهم کند و دیگر شاگردان شیخ انصاری در ربع نخست قرن چهاردهم هجری توانستند نخستین انقلاب ۱۰۰ ساله اخیر را در منطقه خاورمیانه رهبری کنند. مکتب علمی و فقهی او شاگردانی چون امام خمینی (ره) داشت که اولین حکومت دینی در دوران غیبت کبری را بنا کردند.
#وحید_یامین_پور
#معرفی_کتاب
@ircom_8
«7 روایت خصوصی» مجموعه گفتوگویی با نزدیکان امام موسی صدر است که به قلم حبیبه جعفریان روایت شده است که هر کدام از نگاه خود امام موسی صدر را توصیف کرده و بخشی از خاطرات خود را گفته اند. سخنان ملیحه (کوچکترین فرزند امام) نیز با عنوان روایتِ بعد در این کتاب آمده است. بخش هایی از گفتوگوی نویسنده با آیتالله موسوی اردبیلی از دوستان و همدرسان امام موسی صدر، به عنوان مقدمه کتاب استفاده شده است. آیت الله موسوی اردبیلی درباره ویژگی های امام موسی صدر می گوید: «از امتیازات آقا موسی یکی هم این بود که خیلی خوشبرخورد بود. با غیر طلبه همانطور برخورد میکرد که با طلبه. در حالی که آن زمان بسیاری از روحانیها اصلاً غیرروحانی را قبول نداشتند. تنها معممین را جزو علما میدانستند. استاد دانشگاه را تحویل نمیگرفتند. در همان زمان تعداد رفقای غیر طلبۀ آقا موسی بیش از رفقای طلبهاش بود.
#معرفی_کتاب
@ircom_8
این کتاب، کارنامهای مستند و تاریخی دربارهٔ مراحل آغازین تأسیس تیپ نظامی محمد رسولالله است که منجر به شکلگیری این لشکر شد.
تحلیلگران در مقدمه، نوشتار این کتاب را در ۵ موضوع خلاصه نمودهاند:
نگاهی گذرا به حوادث و اتفاقات ایران در سال نخست جنگ ایران و عراق
تغییر استراتژی دفاعی قوای ایران و اتخاذ تاکتیکها و تجدید سازمان رزم مدافعان ایران در پایان سال اول جنگ تحمیلی
عملیات کوهستانی تیپ محمد رسولالله در کردستان
نحوه تشکیل تیپ ۲۷ محمد رسولالله در بهمن ۱۳۶۰
بازنگری مفصل عملکرد تیپ ۲۷ از ابتدای تأسیس، شرکت در عملیات فتح المبین و بیت المقدس تا اعزام نیروی محمد رسولالله به سوریه و بازگشت به تهران در تابستان سال ۱۳۶۱.
در تألیف این کتاب، تحقیقات گسترده و متمرکزی انجام گرفته که، گردآوری، دستهبندی، ضبط و برگزیدن نوشتاری از ۵۳۰۰ دقیقه نوار صوتی و مکالمات بیسیم و نشستها و مذاکرات ردههای گوناگون عملیاتی، نمونههایی از آن بوده است. تفاوت اصلی «همپای صاعقه» با سایر کتابهای مشابه که به صورت مستند نوشته شدهاند در این است که، شهیدان و رزمندگان به جای نویسنده داستان جنگ را روایت میکنند
#معرفی_کتاب
@ircom_8
مجتمع فرهنگی امام رضا علیه السلام
ملاقات در شب آفتابی
علی موذنی
کریم صفایی دفتردار آموزش و پرورش، هشت سال است که با پروین ازدواج کرده و دو دختر به نام های لیلا و سهیلا دارد. امور زندگی اش به سختی می گذرد و همین عامل، موجب مشاجرات لفظی بین او و همسرش می شود تا اینکه یکی از دوستانش به او نوار مصاحبه با جانبازان را می دهد تا با پیاده کردن آن، مزدی دریافت کند، بلکه کمک حالش باشد. او نوارها را به خانه می برد و همسرش با شنیدن این خبر خوشحال می شود. اولین نوار، صدای جانباز ریاحی است و دو نوار بعدی، نوارهای مصاحبه با جانباز ساغری است. کریم می نشیند و گفتگوی جانباز ساغری را با دقت پیاده می کند، جملات اضافی، تکراری و بی معنی را حذف می کند و وقتی کار را تحویل می دهد. دوستش به او می گوید: «تو کارها را بازنویسی کرده ای.» و بعد مصاحبه با جانباز کیانی را به او می دهد. کریم درخلوت به جانباز ساغری می اندیشد که برای خنثی کردن مین، فرماندهش را از محل دور کرده بود، تا به او آسیبی نرسد. صفایی با دنیای کیانی و ساغری الفتی می یابد و با آنها مأنوس می شود. صفایی پس از مأنوس شدن با ساغری و کیانی، متن مصاحبه ی علی اکبرحسینی را بازنویسی می کند: «جانباز۷۰ درصد و متولد۱۳۳۷. او با کمک همسر مهربانش به خط مقدم جبهه عازم می شود...»
صفایی با مقایسه زندگی شخصی خودش با آنها متوجه می شود که هرکس به قدر لیاقت و شایستگی اش از دنیا و آخرت بهره می برد و لابد همسر او، بازتاب خود اوست که اینگونه رفتارهای زشت و آزاردهنده ای دارد. اما در این بین اتفاق جالب دیگری می افتد...
#معرفی_کتاب
@ircom_8
واقعه عاشورا یکی از برجستهترین اتفاقهای تاریخ جهان اسلام است که «امام حسین (ع)»، «حضرت زینب»، «حضرت ابوالفضل» و حضرت علیاکبر (ع) در آن حضور داشتهاند. رویدادی که مرور زندگی هر یک از شخصیتهای تاثیرگذار در این واقعه، میتواند برای همهی مسلمانان جهان درس زندگی باشد. حضرت علیاکبر (ع) از شخصیتهای استوار و باصلابت واقعهی کربلا بود که در ساعتهای ابتدایی جنگ، به شهادت رسید. شخصیتی که مقام والایش سبب شده در متن «زیارت عاشورا» به ایشان سلام داده شده است.
سید مهدی شجاعی که در روایت رویدادهای مذهبی-تاریخی در قالب داستان نویسندهی متبحری است، در داستان پدر، عشق و پسر زندگی حضرت علیاکبر (ع) را از ولادت تا شهادت ایشان بازگو میکند.
#سید_مهدی_شجاعی
#معرفی_کتاب
@ircom_8
واقعهی عاشورا، عظیمترین رخداد تاریخ تشیع و به نوعی حافظهی جمعی اسلام شیعی است. نبرد «امام حسین (ع)» تشنه لب، تنها جنگی ساده بین حق و باطل نیست، بلکه پیامی ابدی برای آزادیخواهان قلمداد میشود. دکتر علی شریعتی واقعه عاشورا را چنین توصیف میکند: «امروز شهیدان پیام خویش را با خون گذاشتند و روی در روی ما روی زمین نشستند تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند.» عاشورا رویدادی مذهبی نیست، فرهنگی است تا به انسانها یادآوری کند برای احقاق حق خود تا سر حد مرگ باید جنگید، زیرا تنها در این صورت است که رستگاری میسر میشود. در امتحان الهی عاشورا، تنها 72 نفر در حاشیه فرات سربلند شدند. حضرت عباس سقای دشت کربلاست که در نبرد ظالمانهی عاشورا در کنار برادرش امام حسین علیه دشمن جنگید و در نهایت نیز به عنوان علم دار دشت کربلا به فیض شهادت رسید. سیدمهدی شجاعی در رمان سقای آب و ادب زندگی حضرت ابوالفضل (ع) را با روایتی شاعرانه توصیف میکند و در خلال داستان ابعاد جدیدی از شخصیت بزرگوار حضرت عباس را به تصویر میکشد.
#معرفی_کتاب
#سید_مهدی_شجاعی
@ircom_8