eitaa logo
پاتوق بانوان اصفهان
15.2هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
3 فایل
جمع صمیمی بانوان #نصف_جهان دورهمی بانوان اصفهان ارتباط با مدیریت و مسئول تبلیغات @mehdi_shafiee_esf مسئول تبادلات: @addisfbanoo کانالهای مادر ایتا: @isf_banoo @esf_center @isf_khabargozary @esf_becha @isf_khande @isf_kar @esf_banoo @esf_bazarekar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آموزش ساخت شیرینی خوری با بشقاب های قدیمی ‎‌‌‌‌‌‌‌‌ 👩‍🔧پاتوق بانوان اصفهان👩‍⚕ @isf_banoo
🥀اولین پنجـشنبه شعبان به رسم کهن،یاد میکنیم از آنها که وقتـشان و مکانشان از ما جـداست یاد میکنیـم از آنها که دلتـنگشان میـشویم یاد میکنیـم از آنها که هنـوز دوستـشان داریم یاد میکنیم از همه شهـدا،علمـا و درگذشتـگانمان 🌼با فاتحه و صلواتی بر محمد و آل محمد🌼 👩‍🔧پاتوق بانوان اصفهان👩‍⚕ @isf_banoo
👩‍🔧پاتوق بانوان اصفهان👩‍⚕ @isf_banoo
2189182340400.mp3
11.59M
🎵 محسن یگانه • خودخواه ♥ 👩‍🔧پاتوق بانوان اصفهان👩‍⚕ @isf_banoo
ضعف کردم:)😍😁 👩‍🔧پاتوق بانوان اصفهان👩‍⚕ @isf_banoo
کیا از سوسک میترسن؟😂 👩‍🔧پاتوق بانوان اصفهان👩‍⚕ @isf_banoo
🔅 ✍ بابت کار نیکی که انجام می‌دهی منت مگذار 🔹چندین دهۀ قبل در عروسی‌ها مانند امروز ارکستر و خواننده نبود. در آذربایجان برخی مطربان بودند که سازی بر گردن می‌آویختند و می‌زدند و خودشان هم می‌خواندند که به آن‌ها در زبان محلی عاشیق می‌گفتند. 🔸یکی از این عاشیق‌ها، فردی به نام عاشیق‌قادر بود که کنار او جوانی به نام محمد هم تنبک می‌نواخت. مجلس که تمام می‌شد عاشیق‌قادر با محمد از مجلس خارج می‌شدند‌. 🔹روزی عاشیق‌قادر به محمد گفت: چند درصد از مبالغ برداشتی را به تو بدهم؟! 🔸محمد جوان جمله‌ای گفت و برای همیشه در دل عاشیق‌قادر رفت. 🔹او گفت: استاد من که باشم و چه کرده باشم که سهمی از دسترنج تو بر خود معین کنم؟! همه‌کاره مجلس تویی و همه برای ساز و صدای توست که تو را دعوت می‌کنند. 🔸مرا تنبکی بر دست است که اگر نزنم هم چیزی از مجلس تو کم نمی‌کند. اگر من هم تنبک نزنم کسی هست که اگر نیاز شد، سطلی به دست گیرد و با چنگ به آن زند و صدایی درآورد. 🔹حق‌تعالی می‌فرماید: «وَلَا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ» بر کار خیری که می‌کنی هرگز منت بر من و خلایق من مگذار و آن را زیاد نبین. 🔸به عبارت بهتر ای انسان! اگر کار خیری به تو عنایت شد، بدان از جانب من بود برای بخشش گناهانت و تقربت به من. بدان مرا کار ناقصی در خلقتم نبود که تو را نیازمند تکمیل آن خلق کرده و آن کار را به تو سپرده باشم. 🔹همانا داستان محمد، داستانِ تواضع و خشوع در برابر خداوند است که مرتبه‌ای عظیم بر بنده نزد خالق می‌بخشد. 👩‍🔧پاتوق بانوان اصفهان👩‍⚕ @isf_banoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاردرمنزل برای تعداد محدود ثبت نام شنبه در لینک زیر https://eitaa.com/joinchat/2775711746C372d6136dc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌺 ماجرای فُطرُس و تولد امام حسین علیه السّلام ✍خدای متعال به جبرئیل امین امر فرمود که همراه با هزار مَلَک برای عرض تهنیت به محضر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم برسد. جبرئیل همراه با هزار ملکی که به دنبال او بودند فرود آمد و بنا به آنچه در روایات هست، از جزیره‌ای عبور کرد. یکی از ملائکۀ بزرگ الهی به نام فُطرُس به دلیل ترک اولایی که از او سر زده بود، آنجا زندانی بود. می‌دانید که ملائکه معصومند. عصیان و سرکشی در برابر فرمان خدا ندارند و معصومند. همانطور که انبیاء معصومند؛ امّا برخی از انبیاء ترک اولی داشته‌اند. ترک اولی یعنی بین دو عمل خوب، عمل خوب کوچک‌تر را انجام دهد؛ درحالی‌ که جا داشت و سزاوار بود عمل خوب بزرگ‌تر و برجسته‌تر را انجام دهد. فطرس به دلیل ترک اولایی که مرتکب شده بود، با بال‌های شکسته در این جزیره تبعید بود. حتّی روایتی را دیدم که او را مخیّر کردند بین عذاب دنیا و عذاب آخرت و فطرس عذاب دنیا را برگزید. او را در این جزیره به پلک‌های چشمانش آویخته بودند؛ جزیره‌ای بود که هیچ موجود زنده‌ای هم عبور نمی‌کرد و دود بویناک و متعفّنی هم از زیر او بر می‌خاست. جبرئیل و هزار مَلَک از کنار فطرس گذشتند. فطرس پرسید: چه شده؟ قیامت سر رسیده که شما فرود آمده‌اید؟ جبرئیل خبر میلاد نوۀ پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را به فطرس داد و گفت: خدای متعال امر کرده که ما به محضر رسول الله برسیم و این میلاد خجسته را خدمت پیغمبر اکرم تهنیت بگوییم. فطرس اجازه خواست که همراه آن‌ها به محضر رسول الله برسد؛ بلکه از این رهگذر از تبعید و شکنجه نجات پیدا کند و به جایگاه نخستین خودش برگردد. جبرئیل آمد خدمت رسول الله تهنیت عرض کرد و ماجرای فطرس را هم به عرض رسول الله رساند. پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: مانعی ندارد؛ به فطرس بگویید بال‌های شکستۀ خود را به قنداقۀ اباعبدالله علیه السّلام بمالد. فطرس آمد و بال‌هایش را به قنداقۀ اباعبدالله علیه السّلام مالید و دوباره مثل روز اوّل سالم شد. فطرس خوشحال و خشنود از این توفیقی که نصیبش شد، عرض کرد: یا رسول الله این فرزند را که این همه برای من مایۀ برکت بود، امّت تو به زودی به شهادت خواهند رساند و من خودم را مدیون این فرزند می‌دانم؛ لذا همین‌جا تعهد می‌کنم که هر جای عالم هر کس برای اباعبدالله علیه السّلام سلامی بفرستد یا صلواتی نثار کند، من آن سلام و صلوات را به محضر اباعبدالله علیه السّلام برسانم. لذا فطرسِ ملک، مأمور است و در بهشت افتخار می‌کند که من غلام اباعبدالله علیه السّلام هستم! من خادم اباعبدالله علیه السّلام هستم! فطرس مسئولیّت سلام رسانی اباعبدالله علیه السّلام را به محضر آن بزرگوار عهده‌دار است. احادیث دیگری هم هست که ماجراهایی شبیه این در مورد ملائکۀ دیگری مثل دردائیل و صلصائیل؛ که آنها هم به دلیل ترک اولی مبتلا بودند، نقل کرده‌اند؛ یعنی بهره‌مندی از عنایات قنداقۀ اباعبدالله الحسین علیه السّلام برای برگشتن به مرتبۀ بلند آسمانی خودشان... 👤 استاد مهدی طیّب 🌸میلاد امام حسین (ع) مبارک🌸 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 👩‍🔧پاتوق بانوان اصفهان👩‍⚕ @isf_banoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا