#محله_مساله_من_است (1) 🔅شناسایی معضلات #محله بر اساس جهت‌گیری تمدنی؛ 🔻 به منظور حل یک مشکل، #امام_محله باید بتواند پس از احصاء مشکل، آن را تبدیل به "مساله" کند. همواره «شناسایی مشکل کافی و مطلوب نیست و تنها می تواند ایجاد انگیزه ای باشد برای مرتفع کردن آن. در مقابل، «ابهام موجود در مشکل» نیز، چاره ای به سوی حل آن، فرا روی انسان قرار نمی دهد و در بهترین فرض به اندازه ی آزمودن تمامی راه های حل آن، هزینه زا و زمانبر خواهد بود. 🟢 اقدامات کلی جهت تبدیل مشکل به مسأله عبارتند از: 1️⃣ شناسایی دقیق و علمی وضعیت فعلی؛ 2️⃣ تعیین وضعیت مطلوب و چگونگی آن؛ 3️⃣ بررسی علل پیدایش وضع موجود؛ 4️⃣ طراحی راهبردها و راهکارهای عملیاتی تغییر وضعیت موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب و انتخاب مناسب ترین راهکار تصمیم گیری؛ 👈 به این نکته نیز باید توجه داشت که ممکن است یک مشکل مرکب از چند مسأله باشد؛ بنابراین برای مواجهه با آن مشکل باید چند مسأله را به صورت هم زمان تعریف و بررسی کرد. 🟣 نمایشگاه #مسجد_جامعه_پرداز درصدد است" جامعه پردازی با جهت‌گیری تمدنی و با محوریت مسجد" را به زبانی ساده و روان به تصویر بکشد. ➕محتوای ارائه شده، برشی از کتاب "محله، مساله من است" می باشد. ⬇️ دریافت فایل pdf کتاب 🏴🌷🏴🌹🏴🌷🏴 🆔@isfahanmasajed

🔻از تمامی ائمه جماعات شهر اصفهان دعوت می شود تا به همراه خانواده، اهالی محله و نمازگزاران عزیز در گردهمایی بزرگ و حماسی میثاق با ولایت حضور به هم رسانید. زمان: پنجشنبه ۸ دی ماه ساعت ۱۵ مکان: گلستان شهدای شهر اصفهان ✅کانال جامع ائمه جماعات استان اصفهان 🆔 @isfahanmasajed

🎙صوت مرحوم کافی ( ره ) انگار با جوانان روزگار امروز سخن میگن... 📌 لطفا گوش کنید ونشردهید 🇮🇷🌷🏴🌹🏴🌷🇮🇷 🆔@isfahanmasajed

پیکر مطهر شهدای کربلای ۴ درسوم، دی ماه، ۱۳۶۵😭😭😭 وماادراک کربلای ۴ 🇮🇷🌷🏴🌹🏴🌷🇮🇷 🆔@isfahanmasajed

مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم همه ی زندگیِ شیر خدا ریخت بهم داغی و تیزیِ مسمار اذیّت میکرد تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود تا که زد، سلسله ی آل عبا ریخت بهم ثلث سادات میان در و دیوار افتاد نسل سادات به یک ضربه ی پا ریخت بهم گُر گرفته بدنِ فاطمه، ای در بس کن وسط شعله ببین زمزمه ها ریخت بهم رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ریخت بهم شدتِ ضربه چنان بود که سر خورد به در رویِ آشفته یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم پشتِ در سینه یِ سنگین شده هم ارثی شد گیسوانِ پسرش کرب و بلا ریخت بهم مادرش آمده گودال نچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم با ترک های لبش با نوک پا بازی کرد همه ی صورت او با کف پا ریخت بهم... قاسم نعمتی

🔹دیر آمدم، دیر آمدم... در داشت می سوخت 🔹شعرخوانی بغض آلود شاعر طلبه آقای حسن بیاتانی در محضر مقام معظم رهبری

#فاطمیه #محمودکریمی