بسم رب الحسین
نوشتم حسین و الفبای حروف تغییر کرد و الفبای عاشقی، شد سخنم.سوخت قلمم، جوهرش خون شد، تا بگویم...
حس کودک نوپایی را دارم که راه خانه خویش گم کرده! سرگردان و حیران... میگردد تا بیابد؛اما نمیجوید... باز میگردد!بازیگوشی میکند این دل بیقرار!به هر دری میزند نا از درگاه شما غافل شود.
عهد شکسته زیاد داشتهام .میدانم میدانم شاید از من ناامید شدهای.. از من ناتوان ضعیف سست اراده چه انتظار میرود
جا ماندهایم حسین جان !آتش غفلت بال و پرمان را سوزانده است.مبادا که دست رد بر سینمان بگذاری که من بجز شما پدر مهربان امید دیگری ندارم
میشود نیم نگاهی به این کودک نوپا بیندازی! تا شاید کمی جان بگیرد..
خستهایم آقا خستهایم... انگار تمام زمین و آسمان هر روز با نامهربانیهایش به ما میگوید که اینجا دیگر جای ماندن نیست.
هر که شیدایی کرد رفت و هر که ماند مجنون شد! سینهمان به تنگ آمده است و دلمان از آتش گناه بیمحابا فریاد میکشد.
غم دوری از شما حسین جان غم سنگینی است انگار چیزی بر دلمان سنگینی میکند شاید درد فراق است پس کی نوبت رسیدن میشود... غم دوریت دریاییست پهناور که همه اشکها را در خود غرق میکند. مبادا شوق و شیرینی وصل در تقدیرمان نوشته نشود مبادا کنجی حرمت قسمتمان نشود حسین جان...از حسین چه آموختیم؟ آموختیم آسمانی شدن بال و پر نمیخواهد، دلی میخواهد به وسعت آسمان،دلی جگر سوخته میخواهد.آموختیم بندگی برای خدا اخلاص میخواهد...در گودال گناه و معصیت دست و پا میزنیم. سخن از گودال شد،گودالی را میشناسم چنین حزیزی عزیزتر ندیدهام!کیست که در میان این گودال تنها جولان میدهد؟ دلبریست که برای خدایش چنین عشق بازی میکند،حسین عزم میدان کرده است... از وداعش با زینب چیزی نمیگویم؛ اما کاش مادرش فاطمه را اینجا کاری نباشد!چرا این چنین تنها و غریب...آن سر و پای همه بی سر و پا میرود/ تن به فنا میرود دل به بقا میرود
چهل روز گذشت... این چه اندوهی است که تکرار هزار باره آن باز هم دل سنگ را آب میکند!پدر جان!مبادا که در این عرصه شلوغی و سردرگمی ما را به حال خود واگذاری،که ما به جز آغوش شما پناهی نداریم
هنوز هم امام حسین زمانهمان تنها و غریب است هنوز هم ندای هل من ناصر ینصره از کوچه پس کوچههای شهر شنیده میشود.ان شاء الله که به زودی ندای ان الجدی الحسین قتلوه عطشانا طنین انداز جهان میشود و صاحب الزمان مثل زهیرلیاقت نوکری را نصیب این کودک نوپا کند...
اللهم عجل لولیک الفرج
💠هستی نظام آبادی
دلنوشته جاماندگان کربلا