eitaa logo
🎋جوانان انقلابی
212 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4.1هزار ویدیو
108 فایل
مقام‌معظم‌رهبرے: جوان‌ها‌امروز‌درفضاے‌ مجازے فعالند,فضاےمجازے مےتواندابزارےباشدبراےزدن توے دهان دشمنان✊ #بیاد_شہیدمحسن‌حججے و #شهیدجوادمحمدی «عضو شدن درڪاناݪے ڪہ دم از شہدا میزنہ سعادتـہ» [کپے با ذڪر #صلوات مجاز است✔]
مشاهده در ایتا
دانلود
✨امشب مصادف هست با✨ 💫 اولین شب قدر 💫 تو هم مثل من امشب رو به دوستانت یادآوری کن؛ به این امید که از باغ دعایشان یک گل استجابت هدیه بگیری... التماس دعا🌹 ❤️سبحانَ الله* يا فارِجَ الهَمّ وَ يا کاشِفَ الغَمّ* فَرِّج هَـمّی وَ يَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حيلَتی وَ ارزُقنی حَيثَ لا اَحتَسِب يا رَبَّ العالَمين❤️ رسول مکرم اسلام (ص) فرمودند: «هر کسی مردم را از اين دعا باخبر کند،در گرفتاری اش گشايش پيدا ميکند» ایڹ دسټ هاۍ خاݪۍ ۅ ساده دخیلٺاڹ ، ما را فقط به رسم رفاقت دعا کنید... (ادمینـ های کانال رو فراموش نکنید امشب) 🌷شادۍ رۅح بݪند شهدا 🌷 〰〰〰〰〰〰〰〰 ❀✿ ◉⬇ڪلیڪ ڪڹ⬇◎ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
اعمال مشترکه شب‌های قدر التماس دعای فرج🌹 #خدام_کانال_جوانان انقلابی •••🍃🌸JOiN👇 ••••❥• @istadeh_tashahadat
هدایت شده از 🎋جوانان انقلابی
#1⃣_اولین_رمان #رمان_چمران_از_زبان_غاده بامــــاهمـــراه باشــید🌹 〰〰〰〰〰〰〰〰 #جَـــۅٰآنــٰآڹِ_اِنـــْقـِݪآبٔۍ❀✿ ◉⬇ڪلیڪ ڪڹ⬇◎ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
🎋جوانان انقلابی
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش« غاده» #قسمت_سی_و_یک #رمان_چمران_از_زبان_غاده می گفتم: اما امروز
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش« غاده» خیلی فریاد می‌زدم؛ این خود عزیز ماست . این خود مصطفی ماست ، مصطفی چی شد ؟ مگر چه چیز عوض شده ؟ چرا باید سردخانه باشد ؟ اما کسی گوش نمی کرد . بالاخره آن شب اول در اهواز برایم خیلی درد بود. همه دورم بودند برای تسلیت ، اما من به کسی احتیاج نداشتم . حالم بدبود . خیلی گریه می کردم صبح روز بعد به تهران برگشتیم . برگشتن به تهران سخت تر بود . چون با همین هواپیمای c-130 بود که آخرین بار من و مصطفی از تهران به اهواز آمدیم و یادم هست که خلبان ها اورا صدا می کردند که "بیا با ما بنشین ." ولی مصطفی اصلاً من را تنها نگذاشت ، نزدیک من ماند. خیلی سخت بود که موقع آمدن با خودش بودم و حال با جسدش می رفتم . اصرار کردم که تابوتش را باز کنند ، ولی نکردند . بیشتر تشریفات و مراسم بود که مرا کشت . حتی آن لحظات آخر محروم می کردند .   وقتی رسیدیم تهران ، رفتیم منزل مادر جان ، مادر دکتر . بعد دیگر نفهمیدم دکتر را کجا بردند. من در منزل مادرجان بودم و همه مردم دورم . هرچه می گفتم، مصطفی کو ؟ هیچ کس نمی گفت . فریاد می‌زدم: از دیروز تا الان ؟ آخر چرا ؟ شما مسلمان نیستید ؟ خیلی بی تابی می کردم . بعد گفتند مصطفی را در سردخانه غسل می دهند گفتم: دیگر مصطفی تمام شد ، چرا این کارها را می‌کنید؟ و گریه می کردم . گفتند: می رویم اورا می آوریم. گفتم اگر شما نمی آورید خودم می روم سردخانه نزدیکش وبرای وداع تا صبح می نشینم . بالاخره زیر اصرار من مصطفی را آوردند و چون ما در تهران خانه نداشتیم بردند در مسجد محل ، محله بچه گیش ، غسلش داده بودند ، و او با آرامش خوابیده بود. من سرم را روی سینه اش گذاشتم و تا صبح در مسجد با اوحرف زدم . خیلی شب زیبایی بود و وداع سختی . تا روز دوم که مصطفی را بردند و من نفهمیدم کجا . من وسط جمعیت ذوب شدم . تا ظهر ، مراسم تمام شد و مصطفی را خاک کردند. آن شب باید تنها برمی گشتم . آن لحظه تازه احساس کردم که مصطفی واقعا تمام شد. در مراسم آدم گم است است، نمی فهمد.... ادامه دارد... بامــــاهمـــراه باشــید🌹 هر شب ساعت ۲۲ 🌷شادۍ رۅح بݪند شهدا 🌷 〰〰〰〰〰〰〰〰 ❀✿ ◉⬇ڪلیڪ ڪڹ⬇◎ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
🎋جوانان انقلابی
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش« غاده» #قسمت_سی_و_دوم #رمان_چمران_از_زبان_غاده خیلی فریاد می‌زد
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش« غاده» آن شب باید تنها برمی گشتم . آن لحظه تازه احساس کردم که مصطفی واقعا تمام شد. در مراسم آدم گم است است، نمی فهمد.... همین که وارد حیاط نخست وزیری شد و چشمش به آن زیرزمین افتاد ، دردی قلبش را فشرد ، زانوهایش تا شد . زیر لب نجوا کرد: مصطفی رفتی ، پشتم شکست . و به دیوار تکیه داد . نگاهش روی همه چیز چرخید ، این دوسال چطور گذشت ؟ از این در چقدر به خوشحالی وارد می شد به شوق دیدن مصطفی ، حضور مصطفی ، و این جوانک های سرباز که حالا سرشان زیر افتاده چطور گردن راست می کردند به نشانه احترام؛ زندگی، زندگی برایش خالی شده بود ، انگار ریشه اش را قطع کرده بودند. یاد لبنان افتاد و آن فال حافظ . آن وقت ها او اصلاً فارسی بلد نبود . نمی فهمید امام موسی و مصطفی با هم چی می خوانند ؟ امام موسی خودش جریان فال حافظ را برای او گفت و بعد هم برایش فال گرفت . که : الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها، که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها. وقتی بعد از شهادت مصطفی از آن خانه آمدم بیرون، چون مال دولت بود، هیچ چیز جز لباس تنم نداشتم . حتی پول نداشتم خرج کنم . چون در ایران رسم است فامیل مرده از مردم پذیرایی کنند و من آشنا نبودم . در لبنان این طور نیست . خودم می فهمیدم که مردم رحم می کنند، می گویند این خارجی است ، آداب ما را نمی فهمد . دیدم آن خانه مال من نیست و باید بروم . اما کجا ؟ کمی خانه مادر جان بودم ، دوستان بودند . هرشب را یک جا می خوابیدم و بیشتر در بهشت زهرا کنار قبر مصطفی . شبهای سختی را می گذراندم . لبنان شلوغ بود . خانه مان بمباران شده بود و خانواده ام رفته بودند خارج . از همه سخت تر روزهای جمعه بود . هر کس می خواهد جمعه را با فامیلش باشد و من می رفتم بهشت زهرا که مزاحم کسی نباشم . احساس می کردم دل شکسته ام ، دردم زیاد ، و به مصطفی می گفتم: تو به من ظلم کردی .... ادامه دارد.... بامــــاهمـــراه باشــید🌹 هر شب ساعت۲۲ 🌷شادۍ رۅح بݪند شهدا 🌷 〰〰〰〰〰〰〰〰 ❀✿ ◉⬇ڪلیڪ ڪڹ⬇◎ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎋جوانان انقلابی
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش« غاده» #قسمت_سی_و_سوم #رمان_چمران_از_زبان_غاده آن شب باید تنها
شــــٰآدۍ رۅح بݪند شہدا مخصۅصاً شــہید چمـــــراڹ فاحٺہ ۅ صݪۅاٺ بفرسٺید.🌹❤️ متشڪرمـ از همراهۍ شما بزرگۅاراڹ💐🙏🏻
❤️شہید❤️ ☘🌷حمید نۅرۍ🌷☘
🎋جوانان انقلابی
❤️شہید❤️ ☘🌷حمید نۅرۍ🌷☘
چهلـ شبـ عاشقیـ❤️ بـا خـ💫ــدا ❣ تا دَمـ لحظهـ یـ افطار پُر از بُغضـ😢 و غَمَمـ😭 سَحریـ حَسرٺِـ دیدارِ حَرَمـ را خوردمـ ... 😫 °~•~°~•~°~•~°~•~°~•~° 📌بـہ‌نیابتـ از شہیـد حمیـــد نۅرۍ🌸 📌تقدیمـ بہ (عج) 📎جهت: ظهور وسلامتے آقا صاحب الزمان استغفار از گناه و حاجت روایـے اعضاےڪانال °~•~°~•~°~•~°~•~°~•~°~•~° خادمینـ ڪانالـ رو از دعاے خیرتونـ محرومـ نڪنید☺️ ✧جَـواݩـــــ💞ـــانِ اِنقـِـــــــ💞ــلابـے✧ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
💐#آقاجان 🌙اولین شب قدرهم گذشت و نیامدے مولا به راستے!! ڪجا قرآن به سرگرفتے غریب کوچہ های شھر اےڪاش ڪہ دعای‌مان درتعجیل فرج تو باشدآقا...🍃 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج ◦•●◉✿جوانان انقلابی✿◉●•◦ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
1_67712098.mp3
1.05M
💐 💥قبل از شروع بنویس میخای به خدا چی بگی و قشنگ فکر کن که به خدا چی بگی... ✅ همۀ بدی‌هایت را به خدا بگو... ✴️وقتی بدی‌هات رو بگی،خدا برای تک‌تکش کمک‌ات خواهدکرد،چون... ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🔸 ◦•●◉✿جوانان انقلابی✿◉●•◦ ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4