ثروتمند زاده اى را در كنار قبر پدرش نشسته بود و در كنار او فقيرزاده اى كه او هم در كنار قبر پدرش بود. ثروتمندزاده با فقيرزاده مناظره مى كرد و مى گفت :صندوق گور پدرم سنگى است و نوشته روى سنگ رنگين است. مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در ميان قبر، خشت فيروزه به كار رفته است، ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاك، درست شده، اين كجا و آن كجا؟
فقيرزاده در پاسخ گفت: تا پدرت از زير آن سنگهاى سنگين بجنبد، پدر من به بهشت رسيده است
#حکایت
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
📺سخنرانی حاج آقا قرائتی
✍️موضوع: باید رها کنی بری
🌹🌹🌹🌹🌹
بانوی صبر - @Maddahionlin.mp3
806.7K
🏴 #پادکست #حضرت_زینب #محرم
♨️بانوی صبر
👌#سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
🌷السلام علیک یا زینب یا ام المصائب
🏴🌷🌷🌷🏴
امام على عليه السلام:
زبان تو، از تو همان مى خواهد كه بدان عادتش داده اى و نفست از تو همان تقاضا مى كند كه بدان خو گرفته اى
لِسانُكَ يَستَدعيكَ ما عَوَّدتَهَ، و نَفسُكَ تَقتَضيكَ ما ألِفتَهُ
غررالحكم حدیث 7634
با این زبون میشه مسخره کرد، با همین زبون میشه روحیه داد
با این زبون میشه طعنه زد، با همین زبون میشه تعریف کرد
با این زبون میشه دل شکست، با همین زبون میشه دلداری داد
با این زبون میشه جدایی انداخت، با همین زبون میشه وصل کرد
با این زبون میشه آتش زد، با همین زبون میشه آتش رو خاموش کرد
زبون استخون نداره ولی استخوان میشکونه حواسمون به اختیار زبونمان باشه
امام باقر عليه السلام:
ما مِن إنسانٍ يَطعَنُ في عَينِ مُؤمِنٍ إلاّ ماتَ بِشَرِّ ميتَةٍ ، و كانَ قَمِنا أن لا يَرجِعَ إلى خَيرٍ
هيچ انسانى نيست كه پيش روى مؤمنى از او بد گويد و طعنه زند، مگر اين كه به بدترين شكل بميرد و سزاوار است كه روى خير و سعادت را نبيند
ميزان الحكمه جلد8 صفحه341
🔷🔷🔷🔷🔷
‼️سکونت مستأجر بدون رضايت صاحبخانه
🔷س 5576: #مستأجر هستم و #اجاره_خانه من به تعویق افتاده، #صاحب_خانه می گوید راضی نیستم در این خانه بمانی، آیا سکونت و #نماز خواندن من در این خانه، جایز است؟
✅ج: تا زمانی که #قرارداد #اجاره، فسخ نشده یا مدت آن به پایان نرسیده، سکونت شما جایز بوده و عبادات صحیح است؛ اما باید در اولین وقت ممکن، #اجاره_بها را بپردازید.
🌺🌺قالَ مولاناالْحُسَيْنُ عليه السلام:
لَوْ وُلِـدَ لى مِـأَةٌ لاََحْبَبْتُ اَنْ لا اُسَمِّىَ اَحَدا مِنْهُمْ اِلاّ عَلِيّا. ;
🌺🌺مولاناامام حسين عليه السلام فرمود:
اگر صـد فرزند براى من متولّد شود، دوست دارم نام هر يك از آنان را جز على نگذارم.;
روضة المتقين، نشر بنياد فرهنگ اسلامى، ج 8، ص 625.
🌺🌺🌺🌺🌺
🏴 مراسم عزاداری دهه دوم محرم (شب سوم)
📿 اقامه نماز مغرب و عشا
🎤 سخنران : شیخ #یونس_ترابی
🔉 مداحان : حاج #بهزاد_حسنی_اهری و کربلایی #سعید_علیزاده
📅 شنبه ۶ شهریور
💠 امامزاده طاهربن زین العابدین"ع"
http://instagram.com/itaher.ir
http://eitaa.com/itaher
http://ble.im/itaher
http://Sapp.ir/itaher
✨﷽✨
🏴 دعای هفتم صحیفه سجادیه:
*پویش #اطاعت از امر رهبری در خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه ، ان شاءالله برای ریشه کنی این بیماری را #جدی بگیریم*
✅ دعای مبارک هفتم صحیفه سجادیه را هر روز با هم بخوانیم...
#به_امر_رهبرم ❤️
#فقطچنددقیقه🕑
✨﷽✨
🔴 حڪایت عجیب دزدى با نام امام حسين عليه السلام!!!
✍از مرحوم سيد احمد بهبهانى نقل شده : در ايام توقفم در كربلا حاج حسن نامى در بازار زينبيه ، دكانى داشت كه مهر و تسبيح مى ساخت و مى فروخت . معروف بود كه حاجى تربت مخصوصى دارد و مثقالى يك اشرفى مى فروشد.
روزى در حرم امام حسين عليه السلام جيب زائرى را دزدى زد و پولهايش را برد. زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان مى گفت : يا اباعبداللّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزينه زندگيم را بردند. به كجا شكايت ببرم ؟حاج حسن که در آنجا حاضر بود متأثر شد و با همين حال تأثر به خانه رفت و گريه مى كرد. شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر مى برد به آقا گفت : از حال زائرت كه خبر دارى ؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند. امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم ؟ اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم .
حاجى گفت : مگر من چه دزدى كردم ؟ حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاك مرا به عنوان تربت مى فروشى و پول مى گيرى. اگر مال من است چرادر برابرش پول مى گيرى و اگر مال توست ، چرا به نام من مى دهى ؟ عرض كرد: آقا جان ! از اين كار توبه كردم و به جبران مى پردازم . امام حسين عليه السلام فرمود:پس من هم دزد را به تو نشان مى دهم . دزد پول زائر، گدايى است كه برهنه مى شود و نزديك سقاخانه مى نشيند و با اين وضعيت گدايى مى كند، پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده .
حاجى از خواب بيدار مى شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين عليه السلام وارد مى شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت كه نشسته بود. حاجى فرياد زد: مردم بياييد تا دزد پول را به شما نشان دهم . گداى دزد هر چه فرياد مى زد مرا رها كنيد، اين مرد دروغ مى گويد، كسى حرفش را گوش نداد. مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا را حفر كرد و كيسه پول را بيرون آورد. بعد به مردم گفت : بياييد دزد ديگرى را نشان شما دهم ، آنان را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت : اين مالها از من نيست حلال شما. بعد تربت فروشى را ترك كرد و با دست فروشى امرار معاش مى كرد.
📚منبع:حكاياتى از عنايات حسينى : ص 34
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈سواد رسانه ای
زود باور نباشیم😱
🌱🌱🌱