دزد و نماز!
💛 از داخل کوچه سر و صدا بلند شد. ابراهیم از پنجره نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرش را برداشته و در حال فرار است.
💙 با سرعت به کوچه آمد و دنبال دزد دوید. یکی از بچه محلها لگدی به موتور زد؛ دزد با موتور به زمین خورد و خون از دستش جاری شد.
💛 ابراهیم او را به درمانگاه برد و دستش را پانسمان کرد.
کارهای عجیب #شهید_ابراهیم هادی باعث شد دزد به او علاقه مند شود و همهجا به دنبالش برود.
💙 شب هم با هم به مسجد رفتند. دزد هم ایستاد کنار ابراهیم و #نماز خواند؛ نمازی که شاید هیچگاه از یادش بیرون نرود. بعد از نماز، ابراهیم کلی با او صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده است.
💛 ابراهیم با چندتا از رفقا و نمازگزاران حرف زد و شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد؛ مقداری هم پول از خودش به آن شخص داد؛ شب هم با هم شام خوردند و استراحت کردند.
💙 وقتی بچه ها به این کار ابراهیم اعتراض کردند، در جواب گفت: مطمئن باشید اون آقا این برخورد رو فراموش نمی کنه و شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کارسازه.
📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 51.
💞ماجرای عجیب #دعوای_سگ و #جوان در قبر
این جریان از عجیبترین اتفاقاتی است که در قبرستان تخت فولاد اصفهان افتاده است که شیخ بهایی در کشکول خود به آن اشاره کرده و به گفته آیت الله #ضیاءآبادی..... #امام_خمینی (ره) نیز در جلسه درس اخلاق خود آن را بیان کرده است:
#شیخ_بهایی نقل میکند:
روزی در تخت فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی
او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت :
⭕️ روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند.
💢 چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّهام میرسد. به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوشصورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست، آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد.
من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب میبینم یا بیدارم.
💢 در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرتانگیزی به شامّهام میرسد، دیدم سگی وحشتانگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد.
من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنهای دارم میبینم.
⭕️ لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباسهایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛
خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟
💢 گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم، مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قویتر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد.
👹 حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود.
⭕️ شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید مینماید
📚 خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاءآبادی، جلد 2 صفحه 19 الی 22
🥀🥀🥀🥀🥀
#محسن_بن_علی_ع
بگذار کس نداند در پشت در چه بگذشت
من لب نمیگشایم محسن زبان ندارد
هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا
قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
احکام_عزاداری
#نذر
❓آیا میشود اضافه خرج مراسم محرم را در فاطمیه خرج کرد؟
✅ اگر نذر خاص نشده باشد که در مراسم محرم مصرف شود، و یا خلاف نظر اهدا کنندگان نباشد، اشکال ندارد.
✍️پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، استفتائات
#کلید_های_تربیت
🔰 رفتار پدر و مادر و تعادل روحی بچهها
🔻 بچهها وقتی در خانه، تعادل روحی پیدا میکنند که ببینند پدر ستون خانه و مادر زیبایی خانه است. به تعبیر دیگر، پدر رئیس حقوقی خانه و مادر رئیس عاطفی خانه است. خانم باید مراقب باشد که غرور شوهرش را نشکند و به فرزندانش یاد بدهد که غرور پدرشان را نشکنند و به او احترام بگذارند. مرد هم باید مراقب باشد که دل همسرش را نشکند و به فرزندانش یاد بدهد که دل مادرشان را نشکنند.
✅ در این خانواده هرچه «مادر دوست داشته باشد» و هرچه «پدر فرمان بدهد»، بچهها طبق آن عمل خواهند کرد. چون این دو رفتار مطابق فطرت و طبیعت پاک انسان است، دختر و پسر در چنین خانوادهای پاسخهای طبیعی اقتضائات روحی خود را میبینند و محیط خانه برای آنها آرامش بخش می شود.
💠 امامزاده طاهربن زین العابدین"ع"
http://instagram.com/itaher.ir
http://eitaa.com/itaher
http://ble.im/itaher
http://Sapp.ir/itaher
🌷🌷لَمَّااشْتَدَّتْ عَداوَةُ قُرَيْشٍ لِلنَّبِىِّ صلي الله عليه و آله
🌷🌷كانَتْ فاطِمَةُ عليهاالسلام تُدافِعُ عَنْهُ ما يَلْقى مِنْ كَيْدٍ وَ اَذَى الْمُشْرِكينَ وَ سُفَهاءِ قُرَيْشٍ، فَذاتَ يَوْمٍ... عَهِدُوا اِلى سَلى جَمَلٍ ـ جَزُورٍ ـ فَرَفَعُوهُ وَ وَضَعُوهُ عَلى رَأْسِ رَسُولِ اللّهِ صلي الله عليه و آله وَ هُوَ ساجِدٌ بِفَناءِ الْكَعْبَةِ...
🌷فَجائَتْ ابـْنَتُهُ فاطِمَةُ عليهاالسلام وَ هِىَ باكِيَةٌ
🌷فَاحْتَضَنَتْ ذالِكَ السَّلى فَرَفَعَـتْهُ عَنْـهُ فَـاَلْقَـتْهُ.
🌷🌷نقل:
آنگاه كه ـ پس از وفات ابوطالب علیه السلام ـ دشمنى قريش نسبت به پيامبر صلی الله علیه و آله شدت يافت،
🌷فاطمه عليهاالسلام در مقابل نيرنگ و آزار مشركان و نابخردان قريش از پدر دفاع مى كرد.
🌷در يكى از روزها كه پيامبر صلی الله علیه و آله در آستانه كعبه سر به سجده نهاده بود
تعدادى از مشركين ـ عمروعاص و عقبه و... ـ شكمبه شترى برداشته و بر روى سر او نهادند.
🌷آنگاه دخترش فاطمه گريان آمد و آن را از روى سر پدر برگرفت و به سويى افكند.
🌷بى جهت نيست كه آن بانوى بزرگوار را «امّ ابيها» گفته اند، يعنى مادرِ پدر.
🌷وى با تمام وجود، ياور رسول خدا صلي الله عليه و آله و همدم لحظه هاى دشوار و غم هاى سنگين او بود.🌷
احقاق الحق ج 25: 289 و شرح نهج البلاغه ج 6: 282.
🌷🌷🌷🌷🌷