📷رهبری چگونه از شهادت سردار سلیمانی مطلع شد
🔹فضائلی عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب: سحرگاه ۱۳ دی ۹۸، حاج آقا مجتبی یادداشتی را حاوی خبر شهادت حاج قاسم به حضرت آقا که در حال عبادت بوده اند می رسانند. حضرت آقا پس از خواندن آن، تفصیل ماجرا را از ایشان جویا می شوند. پس از لحظاتی تدبر و تاثر عمیق، اعمال عبادی سحرگاهی خود را ادامه می دهند.
☫ @sephbod_soleymani
🔰 لوح | مرد میدان
✍ رهبر انقلاب: چند سال است که در منطقه، پیروز میدان شهید سلیمانی است، مغلوب میدان، آمریکا و عوامل آمریکایند.
۱۳۹۹/۱۰/۱۱
☫ @sephbod_soleymani
🔰خداوندا عاشق دیدارتم. همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود...
- شهید حاج قاسم سلیمانی
ساعتی قبل از شهادت
☫ @sephbod_soleymani
16.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 #ویژه | انتشار نخستینبار
📹 رهبر انقلاب: این آقای حاج قاسم هم از آنهایی است که شفاعت میکند انشاءالله
☫ @sephbod_soleymani
🔰نقاشی چهره شهید حاج قاسم سلیمانی
به مناسبت دومین سال آسمانی شدنش
.
🔹طراح: آقای عباس گودرزی
☫ @sephbod_soleymani
✍حاج مهـدی طائب می گفت :
اگر تا ظهـور امام زمـان"عج"، هزار کیلومتــر فاصله داشتیم، با خون حاج قاسـم، این هزار کیلومتر به ده متر رسید..
☫ @sephbod_soleymani
🕯فرمانده!
با ما که مرثیهخوانِ
در قفس ماندنِ خویشیم
از پرواز بگو...
و برای بالهای زخمیمان دعا کن
☫ @sephbod_soleymani
📸 #والپیپر | تصویری از حاج قاسم سلیمانی جهت استفاده در پس زمینه تلفن همراه
☫ @sephbod_soleymani
✳ یک انقلابی دو آتیشه!
✍حالا من یک«انقلابی دوآتیشه»بودم وبدون ترس از احدی،بیمحابا [علیه رژیم]حرف میزدم با تعدادی از جوانهای کرمان بر دیوارها شعارنویسی میکردیم.عمدهی شعارها مرگ بر شاه و درود بر خمینی بود.
اواخر سال 56 بود. مدتها امتحان برای گواهینامه رانندگی میدادم. قبول شدهبودم. به مرکز راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهینامه خود مراجعه کردم. افسری بود به نام آذرینسب. گفت: «بیا تو، اتفاقاً گواهینامهات رو خمینی امضا کرده؛ آمادهاست تحویل بگیری.» من از طعنه او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجهدار دیگر هم وارد شدندهیچ راه گریزی نبود. آنها با سیلی و لگد و ناسزای غیرقابل بیان میگفتند: «تو شبها میروی دیوارنویسی میکنی؟!» آنقدر مرا زدند که بیحال روی زمین افتادم...
سه روز از شدت درد تکان نمیتوانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس میکردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر کردم هر چه باید بشود، شد! ...با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شدهبود.
📚 از کتاب ازچیزینمیترسیدم | زندگینامهی خودنوشت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
📖 صص 64 تا 67
☫ @sephbod_soleymani
#خاطره
هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه.. به جایی که امام حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند...
تا اینکه گفت: وقتی ابیعبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد..
☫ @sephbod_soleymani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | حال و هوای مسیر گلزار شهدای کرمان، موکب های مردمی خدمت رسانی به زائران مزار مطهر حاج قاسم
☫ @sephbod_soleymani