#قدرت_بی_نهایت_انسان
آیت الله فروغی : ای دوست اهل کار باش ، برای معنویت تلاش کن ، قابلیت این را داری که به ملکوت عالم راه پیدا کنی...
@jafar1352hodaei
🌱﷽🌱
🅰 بهانه های بی اساس
🔹 بسیاری از افراد با کوچکترین بهانه ای، از انجام وظایف شرعی خود سر باز می زنند، در اینجا به چند نمونه اشاره می نماییم.
🔸 چون خداوند حاجت مرا نداد، نماز نمی خوانم!
چون فلان پیش نماز، گرفتاری مرا برطرف نکرد، دیگر در نماز جماعتش شرکت نمی کنم!
چون نتوانستم غسل کنم، نماز نخواندم!
چون خجالت کشیدم، غسل واجب را ترک کردم!
چون درس یا امتحان داشتم، روزه نگرفتم!
چون کارت دعوت به مجلس گناه داده بودند، رفتم!
🔹 چون همسرم خواسته، این چنین می پوشم!
چون در محیط کار حقوق کافی نمی دهند، سوء استفاده و کم کاری کردم!
چون از برخی مذهبی ها بدرفتاری دیدم، مذهب را کنار گذاشتم!
چون زندگیم تامین نمی شد، به دنبال مال حرام (ربا، رشوه، کم فروشی) رفتم!
و...
@jafar1352hodaei
💢شیخ محمد بهاری همدانی :
🔸روح عبادت، حضور قلب است که بی آن قلب زنده نخواهد بود.بلکه گفته شده که: عبادت بی حضور قلب یورٍٍث قساوة القلب(موجب قساوت قلب و سنگدلی میگردد).
جلوههای ملکوتی، ص۶۱
@jafar1352hodaei
روزی سلطان به وزیر گفت سه سوال میکنم فردا اگر جواب دادی ، هستی وگرنه عزل میشوی
1⃣ سوال اول: خدا چه میخورد؟
2⃣ سوال دوم: خدا چه میپوشد؟
3⃣ سوال سوم: خدا چه کار میکند؟
وزیر از اینکه جواب سوالها را نمیدانست ناراحت بود . غلامی دانا و زیرک داشت . وزیر به غلام گفت سلطان ۳ سوال کرده اگر جواب ندهم برکنار میشوم . غلام گفت جواب هر سه را میدانم اما دو جواب را الان میگویم و سومی را فردا...!
1⃣ اما خدا چه میخورد؟ خداوند غم بنده هایش را میخورد
2⃣ اینکه چه میپوشد؟ خدا عیب های بنده های خود را می پوشد
3⃣ اما پاسخ سوم را اجازه بدهید فردا بگویم.
فردا وزیر و غلام نزد سلطان رفتند . وزیر به دو سوال جواب داد ، سلطان گفت درست است ولی بگو جواب ها را خودت گفتی یا از کسی پرسیدی؟
وزیر گفت این غلام من انسان فهمیده ایست . جواب ها را او داد . گفت پس لباس وزارت را در بیاور و به این غلام بده ، غلام هم لباس نوکری را درآورد و به وزیر داد.
بعد وزیر به غلام گفت جواب سوال سوم چه شد؟ غلام گفت آیا هنوز نفهمیدی خدا چکار میکند؟!
خدا در یک لحظه غلام را وزیر میکند و وزیر را غلام میکند . چه تعبیر زیبایی ...
@jafar1352hodaei
تکرار تاریخ؛
🔺معاویه گوسفندان مردم کوفه را میدزدید، فحشش را امیرالمومنین علی(ع) میشنید!!
مراقب جنگ روانی فتنه گران و غارتگران ودشمنان باشید...
#اندکی_تامل #بصیرت
@jafar1352hodaei
#روح_لطیف_آقا_مصطفی...
🍃شهید دکترمصطفی چمران : علی(ع) خدا نیست ، ولی وجود او را هم چیزی جز خدا پر نکرده است ...
@jafar1352hodaei
🌺پرسش:
چطور امام علی(ع) درنماز متوجه کشیدن تیر ودرد آن نشدند ولی زمانی که فقیری موقع نماز آمد وکمک خواست ،حضرت درحال نماز متوجه شده و انگشترشان را درحال رکوع دادند؟
✅ پاسخ:
اين حادثه(کشیدن تیر از پای مبارک)و اعطاي انگشتر در نماز به فقير، هيچ منافاتي با هم ندارند. در هر دو، حضور قلب وجود داشته و هر دو عمل، عبادت خالصانه محسوب مي گردد؛ زيرا:
📍اول: شنيدن صداي درخواست كننده و كمك به او، پرداختن به امور غير خدايي نيست. آنچه در نماز مطلوب نيست، سرگرمي به امور غير خدايي است. از آن جا كه قلب پاك امام علي در برابر امور الهي، از جمله اظهار نياز درخواست كنندگان حساس بود، كم ترين نكته اي در اين خصوص براي ايشان جلب توجه مي نمود.
در واقع، حضرت با اين كار، عبادتي را با عبادت ديگر در آميخت. در حال نماز زكات داد و به فقير انفاق نمود. هر دو كار، براي خدا و در راه نزديكي به او بود. اين عمل را قرآن به بهترين وجهي تأييد كرده و ستوده است. اگر اين عمل نشانه غفلت و دوري از ياد خدا بود، قرآن آن را به عنوان يك كار با ارزش تلقي نمي كرد.
📍دوم: حالات پيامبران، امامان و اولياي خداوند در همه حال و در حال نماز، هميشه به يك شكل نيست. گاهي حال متوسطي دارند و با حفظ حضور قلب، به عالم كثرت و مظاهر مادي هم توجّه دارند و از آن ها غافل نيستند. اگر مسئله اي پيش آيد، در صورت لزوم واكنش نشان مي دهند. اعطاي انگشتر به فقير و مستمند توسّط امام هنگام نماز، يكي از نمونه هاي بارز همين حالت است.
🔻نظير اين حالت را از پيامبر گرامي اسلام (ص) و ديگر امامان هم نقل كرده اند:
در كتاب هاي معتبر روايي نقل شده كه:
در يكي از روزها كه پيامبر به نماز اشتغال داشت و اصحاب هم به وي اقتدا كرده بودند، در هنگام نماز، كودكي شروع به گريستن نمود. حضرت نمازش را به سرعت به پايان رسانيد. بعد از نماز، علت اين كار را از حضرت جويا شدند. فرمود: «أو ما سمعتم صراخ الصبي»؛ (1) «آيا فرياد بچه را نشنيديد؟» يعني نماز را به سرعت به پايان رساندم تا اين كه مادر كودك هر چه زودتر به دادش برسد و او را ساكت نمايد.
🔷گاهي هم غرق در عالم ملكوت مي شوند و به جز ذات پاك كبريايي، چيزي نمي بينند و به آنچه در اطراف شان رخ مي دهد، هيچ توجهي ندارند؛ حتي از بدن خود غافل مي شوند. گويي كه دستگاه حواس اهري آنان در هنگام جذبه عشق و عرفان رباني، از فعاليت خويش باز مي ماند. آنچه را مربوط به بدن شان مي شود، احساس نمي كنند.
🍀پس حالات روحي و معنوي انبيا و اوليا هم مختلف و متفاوت بوده است. چه بسا حالات حضرت علي در نماز هاي واجب و در خلوت هاي شان، با وقتي كه در مسجد و در جمع مردم نماز مستحبي مي خواندند، متفاوت باشد.
پي نوشت:
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ه ش، ج 6، ص 48.
@jafar1352hodaei
🌺 منبر بزرگان 🌺
حجه الاسلام محمد رضا رنجبر
🔸 ببین !
گوسفند سالی یک یا دو بچه می زاید .
سگ اما ، سالی شش تا هفت .
🔹ولی تعداد کدام بیشتر است ؟گوسفند !
🔹اما تعداد کدام باید بیشتر باشد ؟
سگ!
🔸در تمام عمر حتی یک گله سگ را ندیده ای...
🔸اما گله های گوسفند را فراوان دیده ای...
🔸و این در حالی است که در هر ثانیه میلیون گوسفند ذبح می شوند!
🔸و برکت یعنی همین .
🔸یادت باشد برکت با مال پاک است
@jafar1352hodaei
🔸سعی کن که اول اهل فکر
🔹سپس صاحب حدس،
🔸بعد آن صاحب سلوک
🔹 و تا به جذبه برسی و بعد از آن اهل همت شوی
🔸 تا در نهایت صاحب الأمر شوی
🔹 که به محضر محضر حضرت صاحب الأمر و الزمان و العصر و السیف که خاتم الأولیا علی الاطلاق است تشرف حاصل نمایی.
🌿استاد صمدی املی
@jafar1352hodaei
▬
💬سوال
وای فایی که درحال گذر هستیم از تو خیابون یا کوچه یا محله و رمز روش نیست و ما هم در اون موقعیت تردد و یا حضور داریم میتوانیم استفاده کنیم؟
باتوجه به اینکه رمز براشون نذاشتند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍پاسخ
استفاده از اینترنت، وای فای و... دیگران ، بدون اجازه صاحبش حرام می باشد.
@jafar1352hodaei
🚨 خطرات امواج وای فای
اختلال شناختی و عدم تمرکز
بی خوابی
عدم رشد اطفال بخصوص در دوران جنینی
اختلال در کار کرد مغز
کاهش اسپرم ونازایی
تپش قلب
افزایش استرس
@jafar1352hodaei
#ما_برای_سعادت_آفریده_شدیم
🍃آیت الله ناصری: گوشم را گذاشتم روی قبر مرحوم قاضی و شروع به آیت الکرسی خواندن کردم ؛ ناگهان از داخل قبر صدای ملائکه را شنیدم که می گفتند :عاش سعیداً، مات سعیداً
(سعید زیست، سعید مُرد)
@jafar1352hodaei
هدایت شده از حجت الاسلام دکتر هدایی تبریزی
باسلام
به استحضارمی رساند،استادهدایی تبریزی ،علاوه برایتادرپیام رسان تلگرام طلایی واینستاگرام نیز فعالیت دارندومطالب سه کانال(تلگرام_اینستاگرام_ایتا) متفاوت است واستادهرروز دریک کانال فعالیت دارند (البته سخنرانی های ایشان فقط در تلگرام طلایی بارگذاری می شود به دلیل کثرت مخاطبان این کانال نسبت به اینستاگرام وایتا).
علاقه مندان می توانندازمطالب استاد دراینستاگرام وتلگرام طلایی نیز بهره مندشوند.
آدرس چنین است :
ایتا:
Eitaa.com/jafar1352hodaei
اینستاگرام :
Jafar13521352
تلگرام طلایی :
@jafar1352hodaei
باتشکر.موفق باشید.آمین
@jafar1352hodaei
باسلام
به استحضارمی رسانددرس اخلاق،چهارشنبه مورخه ۱۳۹۷/۰۵/۰۳
استادهدایی تبریزی درکانال تلگرام طلایی ایشان بارگذاری
شد،علاقه مندان می توانند بامراجعه ودانلوداستفاده فرمایند.
باتشکر
@jafar1352hodaei
✅فرهنگ یعنی:
✅زباله هاى ذهنمان،
باورهاي پوسيده مان
و دردمنديهايمان را
به نسل بعد منتقل نکنیم ...
@jafar1352hodaei
#استفتائات_امام_خامنهای_مدظله_العالی
‼️اثبات سیادت
🔷س 192: شایع شده که خانواده و عشیره ی ما از سلاله ی سادات هستند، لکن دلیل قانع کننده ای نیافتم، از حیث این که این ماجرا بسیار مهم است، و در بسیاری از مسائل شرعی دخالت دارد، وظیفه ی ما در این مورد چیست؟
✅ج: اگر شخصی در منطقه خود معروف و مشهور به سیادت باشد، و سیادت او را کسی انکار نکند، برای اثبات سیادت کافی است؛ و تا زمانی که سیادت خود را با اطمینان یا با استناد به دلیل شرعی احراز نکرده اید، احکام و آثار شرعی سیادت بر شما مترتّب نمی شود.
@jafar1352hodaei
از زن اگر فقط چادرش را دیدیم!
اگر از چادر فقط #حجاب را فهمیدیم
محجبه هایی خواهیم داشت،
که در بهترین حالت فقط محجبه اند!
معلوم نیست چقدر مادر خوبی باشند
معلوم نیست برای تربیت فرزندان و مدیریت شوهران شان چقدر دستشان پر باشد
محجبه هایی داریم که فقط محجبه اند!
معلوم نیست چقدر اهل تحصیل و چقدر اهل مطالعه باشند!
معلوم نیست نسبت شان با اسلام چیست!
معلوم نیست چقدر بصیرت داشته باشند!
معلوم نیست چه مسئولیت هایی را در اجتماع برای دین شان انتخاب کرده اند!
محجبه هایی خواهیم داشت
که معلوم نیست چقدر اهل عبادت باشند
معلوم نیست چقدر اهل معنویت باشند
معلوم نیست چقدر چادر شان را به #مأموریت هایشان گره زده باشند
چادر یک حجاب معمولی نیست
چادر یک سبک زندگی ست.
چادر یک مدل زندگی کردن ست
@jafar1352hodaei
📸 شستشوی گنبد مطهر حرم امام رضا علیه السلام
@jafar1352hodaei
🔴روایت کمتر دیدهشده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ بهمناسبت پنجم مرداد؛ سالروز عملیات مرصاد
♦️منافقین میخواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلامآباد تا کرمانشاه با هر وسیلهای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.
♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همهی خلبانها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحلهای هست. دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همینجور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همینطور از روی جاده میرفتیم، نگاه میکردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنهی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنهی مرصاد».
♦️یکدفعه نگاه کردم، مقابل آنور خاکریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همینجور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار میآورند تا از این خاکریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را میزنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. میتوانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا کبریها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یکدفعه دادوبیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینها رو؟!
♦️خوب اینها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشستهایم و ما هم پیاده شدیم و من هم بهخاطر اینکه درجههایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چهجوری به اینها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من میترسم؛ من اگر بزنم، اینها خودیاند، ما را میبرند دادگاه انقلاب.
♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث میکنیم راجع به اینکه میخواهیم بزنیم آنها را، منافقین سر لولهی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودیها را؟ اینها بچهی کرمانشاه بودند، با لهجهی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را میرسیم. سوار هلیکوپتر شدند و رفتند.
♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلولهها که داخل بود، مثل آتشفشان میرفت بالا. بعد هم اینها را هرچه میزدند، از این طرف، جایشان سبز میشدند، باز میآمدند.
بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند.
♦️بعضی از آنها فراری میشدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار میکشیدیم، نمیآمدند. میرفتیم دنبال آنها، میدیدیم مردهاند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی میکردند. از بیسیمها شنیده میشد: زری، زری! من بهگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود.
♦️بههرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیهی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیهی شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم.» و نقطهی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»
📚رمز عبور، ۱، صفحهی ۱۱۳
@jafar1352hodaei
🌻تذکرة المتقين يعني آنچه موجب يادآوري پرهيزکاران است. الحق اين نام شايستة کتاب مورد بحث ماست. گردآورندة کتاب عالم زاهد شاعر، جناب شيخ اسماعيل تبريزي متخلص به تائب است که در نجف از اساتيد معروف فقه و اصول همانند آخوند خراساني و مرحوم غروي اصفهاني علم آموخت و از اساتيد نامدار اخلاق و عرفان همانند شيخ محمد بهاري و سيد احمد کربلايي بهره برد و در ۱۷ ربيع الثاني ۱۳۷۴ ه.ق در ۸۸ سالگي در مشهد مقدس از دنيا رفت. او آثاري مکتوب از خود به يادگار گذاشت که مشهورترينش کتاب تذکرة المتقين است.
مباحث اين کتاب بدين قرار است
۱. آداب سلوک
آداب سلوک، تأليف مرحوم شيخ محمد بهاري، اين رساله را مرحوم بهاري به يکي از شاگردانش که عازم سفر حج بوده و تقاضاي دستوري در مورد آداب زيارت و سلوک داشته و البته از عوام هم بوده مرقوم نموده است و در ۷ بخش مطالب مهمي را به اين شرح آورده:
بخش ۱: آداب حج که مشتمل بر وظايف ظاهري و باطني و شمّهاي از اسرار حج است.
بخش ۲: آداب زيارت
بخش ۳: آداب توبه
بخش ۴: آداب مراقبه
بخش ۵: آداب رفاقت
بخش ۶: آداب سلوک با همسر
بخش ۷: آداب تربيت اولاد
ظاهراً ترتيب اصلي و اوّليه کتاب همينطور است، ولي در چاپهاي بعدي آداب حج و زيارت را به دليل آنکه مورد نياز همة خوانندگان نيست بخش هفتم و ششمِ کتاب قرار دادهاند و لذا کتاب با بخش سوم يعني آداب توبه شروع ميشود.
۲.مطالبي از مرحوم بهاري
پس از رسالة سابق از مرحوم بهاري در سه بخش مطالبي آمده
اول: در صفات علماي حقّه و صفات علماي سوء
دوم: دستورالعملي به صورت نامه براي مخاطبي به نام شيخ احمد
سوم: دستورالعملهايي که مرحوم بهاري به شاگردان خود و يا ديگران نوشته است. در اين بخش ۱۶ نامه از ايشان درج شده که يا اصلاً مخاطب معلوم نيست و يا با عنواني کلي مانند «يکي از علماي آذربايجان» يا «سفير بغداد» اشاره شده است. البته هشتمين نامه خطاب به مرحوم تائب است.
@jafar1352hodaei