eitaa logo
«متن و مقالات»
9 دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
377 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در طول روزهای گذشته و پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران، گزینه‌های متعددی برای ریاست دفتر سیاسی حماس مطرح شد: از خالد مشعل و خلیل الحیه تا زاهر جباربن، اسماعیل درویش، موسی ابومرزوق، اسامه حمدان، نزار ابورمضان و ... . انتخاب یحیی‌السنوار بعنوان رییس دفتر سیاسی حماس دارای چند پیام مهم از سوی سازمان حماس در ایام پس از ترور "اسماعیل‌ هنیه" بود: ۱- نخستین مخاطب این پیام، اسراییل و نتانیاهو بود. ازینرو که انتخاب یحیی‌السنوار بعنوان گزینه حداکثری به این معنی است که کلیت سازمان حماس از عملیات هفتم اکتبر حمایت می‌کند تا جاییکه در برابر ترور هنیه، گزینه حداکثری بعنوان رهبر میدانی در سایه را بعنوان رییس دفتر سیاسی حماس برگزیده است. ۲- پیام دوم برای محمود عباس میباشد. عباس علیرغم توافقاتی که در سه سال گذشته ضمن دیدارهای پیاپی سران فتح و حماس از الجزایر و ترکیه تا مسکو و پکن تاکنون داشته است؛ ولی بدنبال‌ همسویی با طرح بایدن برای تسلط تشکیلات خودگردان بر نوار غزه پس از آتش‌بس میباشد؛ ایده‌ای که تا هفته پیش هم عباس مطرح کرد. انتخاب السنوار به معنی تعارض حماس با طرح صلح بایدن است. تسلط عباس بر غزه از سال ۲۰۰۷ از بین رفت. ۳- پیام بعدی این انتخاب به تهران است. گزینه‌های نزدیک به قطر و ترکیه برای ریاست دفتر سیاسی حماس مقبول نبودند و عملا گزینه‌ای به ریاست دفتر سیاسی رسید که حتی در جریان بحران سوریه خواهان هماهنگی با تهران بود. این امر نشان از این دارد که آتش‌بس مورد نظر بایدن و قطر لااقل پس از ترور هنیه مورد قبول حماس نیست. بویژه نقطه‌ای که این ترور باعث عقیم ماندن مذاکرات رم شد. ✅@Seidnima70
استفن والت در یادداشت خود در فارین پالیسی یک نصیحتی به همه سیاستمداران خصوصا قدرتهای بزرگ می کند. می نویسد دو روند متناقض در سیاست جهان شکل گرفته است که سبب می شود از قدرت سخت با احتیاط بیشتری استفاده شود. یکی اینکه قدرت و دقت تخریب تسلیحات نوین بالا رفته است و فرد را زودتر به اهداف خود می رساند. در مقابل، احساس هویت ملی رو به تقویت است و بکارگیری این تسلیحات برخلاف خیال خام سیاستمداران و فرماندهان نظامی، آن احساس را تقویت می کند. یعنی افزایش انسجام ملی و دشوارتر شدن شکست ملتها. او برای این ادعا مثالهائی می آورد از اسرائیل و آمریکا و روسیه که علی رغم بکارگیری همه تسلیحات پیشرفته و ویرانی گسترده و ترور رهبران آنها، ولی ملت قربانی مستحکم روی پای خود ایستاده است. این حرف دقیق نیست. هر ملتی نمی تواند از پس جنگ سنگین روی پای خود بایستد و بسته به روحیه ملی یا حمایتهای خارجی می تواند ایستادگی کند یا تسلیم شود. باید مورد به مورد مطالعه کرد و نشان داد چه چیزی یک کشور را به تسلیم یا دیگری به مقاومت بیشتر سوق می دهد؟ مورد غزه در جهان ستودنی است. با دستهای خالی و کمترین امکانات و درگیری و ویرانی تمام ملت، اما همچنان می جنگند؛ تا آخرین قطره خون. ولی ژاپن با دو بمب اتم تسلیم شد.عراق بعثی به سادگی فروپاشید، لیبی قذافی تسلیم گردید. البته این تازه اول ماجراست و به این معنا نیست که قدرت پیروز به راحتی بتواند حکمرانی کند. شاید بعد از ده سال با سرشکستگی عقب نشینی کند. پس تقویت روحیه ملی، هویت ملی، و عزت ملی باید در دستورکار همه دولتها باشد اگر می خواهند در بلایا کمر خم نکنند. مجید بهستانی https://eitaa.com/mbehestani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻سازمان همکاری اسلامی: ترور هنیه، تعرض به تمامیت ارضی ایران بود. 🔹سازمان همکاری اسلامی در بیانیۀ پایانی خود، ترور شهید هنیه را یک تجاوز و نقض آشکار حقوق‌ بین‌المللی خواند و رژیم صهیونیستی را مسئول این اقدام جنایتکارانه دانست. 🔹این سازمان همچنین ترور شهید هنیه را «تعرض به حاکمیت و تمامیت ارضی و امنیت ایران» خواند. 🇮🇷 @QODS_IR | اخبار قدس
🔻سالروز شهادت شهید محسن حججی گرامی باد 🔹محسن حججی در روز هجدهم مردادماه سال ۱۳۹۶ توسط تروریست‌ های داعش سر بریده شد. 🔹دستخط رهبرمعظم انقلاب بر تصویر شهید حججی: سلام و درود حق بر این شهید پرافتخار و سرافراز که در حساسترین و خطیرترین لحظه‌ی زندگی، نماد حق پیروز و آشکار در برابر باطل رو به زوال شد. 🇮🇷 @QODS_IR | اخبار قدس
🔴مقام معظم رهبری: 🔻"یکی از را امروز دنیای اسلام دارد مشاهده میکند و آن، است؛ وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة. راهپیمایی اربعین قوّت اسلام است، قوّت حقیقت است، قوّت جبهه‌ی مقاومت اسلامی است که این ‌جور اجتماع عظیم میلیونی راه می‌افتند به سمت کربلا، به سمت حسین، به سمت قلّه و اوج افتخار فداکاری و شهادت که همه‌ی آزادگان عالم باید از او درس بگیرند." ۱۳۹۸/۰۷/۲۱
🔹 واقعاً یک موهبت بزرگ الهی را خدای متعال در اختیار اینهایی که خودشان را به میرسانند، گذاشته است.(مقام معظم رهبری)
✴️ فهرست وزرای پیشنهادی یکشنبه ارائه می‌شود 🔸 علیرضا سلیمی سخنگوی هیئت رئیسه مجلس در گفت‌وگو با ایرنا گفت که طبق اخبار رسیده از دولت، فهرست وزرای پیشنهادی روز یکشنبه آینده به مجلس ارائه می‌شود. 🔸 طبق قانون آیین‌نامه داخلی، کمیسیون‌های مجلس یک هفته فرصت بررسی سوابق و برنامه‌های وزرای پیشنهادی را دارند و بعد از آن باید فرآیند رأی اعتماد در صحن علنی پیگیری شود. 🇮🇷 این خانه ست 🔰 @azmaa_net
🟢 آثار عظیم و تمدن ساز سیاستهای امام خامنه ای در دفاع از مردم مظلوم فلسطین 🔶 اظهارات بسیار مهم و دفاع تحسین برانگیز و بی سابقه اندیشمند جهان عرب "عادل شدید" استاد دانشگاه و نویسنده و کارشناس ارشد مسائل فلسطین و تحلیلگر برجسته جهان عرب، از مواضع منطقه ای جمهوری اسلامی باید مورد توجه و تحلیل جدی جهادگران عرصه تبیین قرار گیرد، 1⃣ اظهارات عادل شدید به خوبی حاکی از "تحولی مهمی" است که قبلا از آن با عنوان "گرایش تدریجی و بی سابقه" جهان اهل‌سنت به پیوند سیاسی و جهادی با تشیع انقلابی یاد نمودم؛ 2⃣ عادل شدید در کرانه باختری زندگی میکند، "دفاع بی پروای" او از جمهوری اسلامی آن هم در مصاحبه با شبکه اسرائیلی آی ۲۴ عربی، زیر تیغ تیز صهیونیست‌ها، حاکی از افزایش چشمگیر "عمق استراتژیک" جمهوری اسلامی در دنیای اسلام، بالاخص سرزمین‌های اشغالی پس از عملیات طوفان الاقصی و وعده صادق میباشد؛ 3⃣ عادل شدید تصریح مینماید: امروز مواضع جمهوری اسلامی پیرامون فلسطین مورد تایید "صدها میلیون عرب سنی" است. 4⃣ به تصریح عادل شدید: دفاع همه جانبه و بی مهابا محور مقاومت شیعی، از ملت مظلوم فلسطین (با فرمان امام خامنه ای) بزرگترین فتنه (یکصدسال اخیر انگلیسی، صهیونیستی) تفرقه افکنی بین شیعه و سنی را برای همیشه دفن کرد! 5⃣ مواضعی از این قبیل در میان "جامعه نخبگانی" جهان عرب و اهل‌سنت به شدت "رو به تزاید" است؛ چنانکه "یوسف حسین" از عناصر رسانه ای اخوان المسلمین و از "منتقدان سرسخت ایران" بعد از تشییع شهید هنیه در تهران و اقامه نماز او توسط امام خامنه ای، در ویدئویی که تا کنون در توئیتر "قریب به سه میلیون بازدید" داشته تصریح میکند: اختلاف افکنی بین شیعه و سنی یک سیاست و "طرح آمریکایی و اسرائیلی" است؛ به اعتقاد نگارنده با ادامه این روند شاهد "تحولی فراگیر"، بالاخص در حوزه سیاسی و نظامی در جهان اسلام و دنیای عرب خواهیم بود. 6⃣ به فضل الهی تحولات مهمتری در پیش است که راه را برای شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی و گسترش بیش از پیش اسلام ناب و مکتب اهل‌البیت عصمت و طهارت در جهان باز خواهد نمود؛ ان شاءالله وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ....( ۵۵/ نور) 🖌میراحمدرضا حاجتی @hajati
🔴آیت الله حائری شیرازی 🔹سرنوشت انقلاب را برایتان بگویم ... | در آینده ایران و اسرائیل، تقابل مستقیم خواهند داشت 🔹 📆 (سخنرانی آیت الله حائری شیرازی در جمع سپاه استان اصفهان - سال 1365) 🔹 امروز در عالم دو ولایت مطرح است: «(ع) نسبت به مسلمانان خالص» و « برای مسلمانان ناخالص». 🔹هر دوی این ولایت‌ها هستند و باید هم رشد کنند. ببینید چه می‌خواهم بگویم! در این‌طرف، ولایت امام دارد سر بلند می‌کند. در آن‌طرف هم ولایت اسرائیل دارد سر بلند می‌کند. در این وسط، کسانی هستند که باید یا جذب این بشوند یا جذب آن بشوند. اگر هنوز جذب نشده‌اند، به‌خاطر این است که این دو ولایت هنوز به‌اندازۀ کافی به خودشان نرسیده‌اند. اسرائیل هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. نهضت امام هم هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. 🔹 کسانی که با امام مخالفت می‌کنند، اینها می‌مانند تا اینکه بالاخره از زیر پرچم اسرائیل سر دربیاورند! چون در عالم، دو ولایت بیشتر نخواهد بود. منتها این دو ولایت، هنوز به حد کافی بزرگ نشده‌اند. در آینده، وقتی این دو کاملاً رشد بکنند، با یکدیگر خواهند شد؛ یعنی دیگر هیچ مملکتی، بین [نهضت] امام و اسرائیل واسطه و فاصله نخواهد بود. الان سوریه و لبنان واسطه هستند. در آینده، حکومت اسلامی و اسرائیل [ ] با هم اصطکاک پیدا خواهند کرد؛ یعنی ولایت اهل‌بیت(ع) یک طرف، یهود هم یک طرف! تمام کسانی که نمی‌توانند زیر بار یهود بروند، می‌بینند که چاره‌ای جز قبول ولایت اهل‌بیت(ع) ندارند. آن‌وقت، اهل‌بیت(ع) رشد می‌کنند. در این وضعیت است که تمام جوامع، جز یهودی‌صفتان، سراغ امام زمان(ع) می‌آیند و این مقدمۀ ظهور امام زمان(ع) خواهد شد. 🔹 شما می‌پرسید: «چرا یهود، قطب مقابل ولایت اهل‌بیت(ع) است؟» در روایت داریم کسانی که با اهل‌بیت(ع) مخالفت کنند و بغض ایشان را داشته باشند، . 🔹زینب کبری(ع) در همین ایام محرم و صفر، در کوفه صحبت کرد. حضرت به اهل کوفه گفت: «ضربت علیکم الذلة و المسکنة»! یعنی همان‌چیزی را که قرآن به یهود نسبت داده، حضرت خطاب به کوفیان می‌گوید! اینجا مقصود از کوفیان، تنها اهل کوفه نیست. کوفه در آن روز، نمونه‌ای بوده برای تمام کسانی که امام حسین(ع) را ترک کردند. قرآن به یهود گفت: (ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ) و زینب کبری هم خطاب به کسانی که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، چنین گفت. امروزه هم، ، همان تجلّی ولایت اهل‌بیت(ع) است؛ آنهایی که ولایت فقیه را نپذیرفتند، ولایتشان به منتهی خواهد شد! 🔹 را برایتان گفتم تا اگر سختی‌ها و فشارهایی پیش آمد، بدانید کسی که بناست در صف اهل‌بیت(ع) باشد را تحت فشار قرار می‌دهند. این شخص اگر به درد اهل‌بیت(ع) نخورد، به صف دشمنان ایشان ملحق خواهد شد. در مقابل هم، بسیاری افراد از صف دشمنان بیرون می‌آیند و به صف شما می‌پیوندند. بدانید که صف انقلاب، این است و این مشکلات را دارد تا زمانی که جلوه پیدا بکند. 🔴 👇 @bidariymelat
🔻چاره‌ای نیست ... 🖊مهدی جمشیدی همه می‌دانیم که در مواجهه با آسیب‌های اجتماعی – از جمله کشف حجاب – راهکارهای فرهنگی و نرم، تقدّم و ترجیح و اصالت دارند و نقطۀ شروع هستند، اما: اوّلاً، می‌توان باور کرد که اکنون، کسانی‌که کشف حجاب می‌کنند، «نمی‌دانند» که رفتاری خلاف شرع و خلاف قانون انجام می‌دهند؟! دست‌کم در دو سال گذشته، این‌همه از وجوه شرعی و قانونی حجاب، «سخن» به میان آمد و «تحلیل» و «تبیین» شد، اما این‌که همچنان کسانی کشف حجاب می‌کنند، جز به معنی لجاجت و دهن‌کجی و خودخواهی و گردن‌کشی است؟! مسأله، «ندانستن» است یا «نخواستن»؟! مسأله، عجز در برابر میل به «تبرّج» و «خودنمایی» است یا «توجیه»‌ و «اقناع» نشدن از لحاظ فکری؟! مگر انسان فقط اندیشه و فکر و عقلانیّت و تدبیر است و از میل و تمنّا و خواهش و هوس، تهی است؟! مگر جز این است که آدمی به بسیاری از دانسته‌ها و معلوماتش عمل نمی‌کند؟! مگر جز این است که اگر «الزام‌های بیرونی» و «قواعد اجتماعی» در میان نباشد، برخی حاضر نیستند خودجوش، حداقل‌های اخلاقی و انسانی را مراعات کنند؟! هیچ‌گاه همۀ جامعه، کنش‌هایشان را بر اساس فرهنگ، صورت‌بندی نمی‌کنند، بلکه در این میان، کسانی نیز هستند که «زبان تأدیب» را بهتر از «زبان تعلیم» می‌دانند. ازاین‌رو، حتی در شرع نیز اجرای احکام اجتماعی، تنها به وجدان ایمانیِ اشخاص، واگذار نشده، بلکه برخی از معاصی، «جُرم‌انگاری» شده‌اند و حاکمیّت دینی، موظّف گردیده که با آنها برخورد کند. تمام لایه‌های جامعه از نظر «رشد هویّتی» و «فهم فرهنگی»، در یک سطح نیستند و نباید از همه، توقع رفتار یکسان را در برابر قانون و شرع داشت؛ برخی هستند که با تظاهر و تجاهر به معصیت در عرصۀ عمومی، کرامت نفسِ خودشان را مخدوش می‌کنند و زمینۀ مواجهۀ قانونی و سخت را نسبت به خودشان فراهم می‌کنند. آن‌که از «کرامت نفس»، بهره‌ای داشته باشد، هرگز حاضر نمی‌شود با درهم‌شکستن شرع و قانون در عرصۀ عمومی، خودش را در معرض مواجهۀ انضباطی و تأدیبی قرار بدهد. ثانیاً، در جایی‌که جبهۀ امنیتی و سیاسی و رسانه‌ای دشمن، با تحرّکات خود در طول یک دهۀ گذشته، توانسته «رخنۀ فرهنگی» ایجاد کند و سبک زندگیِ برخی را تغییر بدهد، باید در برابر این چالش «تحمیلی» و «بیرونی» و «ساختگی»، فقط به سراغ کارهای فرهنگی رفت که دیربازده هستند و چه‌بسا تا به‌سرانجام‌رسیدن‌شان، سیلاب ولنگاری و بی‌مبالاتی در سبک زندگی، بخش‌های بیشتری از جامعه را در خود فروببرد؟! ما در شرایط طبیعی و عادی به سر نمی‌بریم و آنچه که اتّفاق افتاده، حاصل روند خودجوش و درونیِ جامعۀ ایران نیست، بلکه جامعۀ ما در حال دستکاری‌شدن از سوی نهادهای امنیتیِ بیگانه است. مسأله، یک «طرح امنیتی و سیاسی» برای براندازی نظام از طریق انقلاب در سبک زندگی است و روشن است که بهترین نقطۀ شروع، معارضۀ با «نمادها»ی سبک زندگیِ اسلامی و ایرانی همچون حجاب است. آری، حجاب در هندسۀ فرهنگیِ ما، در حکم «دیوار برلین» است که اگر فرو بریزد، «زنجیره‌»ای از استحالۀ هویّتی به راه خواهد افتاد. اگر جامعه در قلمرو سبک زندگی، به سوی الگوهایی به حرکت افتد که تجدّدی هستند، خودبه‌خود، میان جامعه و حاکمیّت، شکاف و گسست ایجاد خواهد شد و آن‌گاه، دشمن می‌تواند به‌سرعت، میوه‌های این تضاد و کشمکش را در حوزۀ سیاست بچیند. مسألۀ حجاب، این اندازه حسّاس و کلیدی است و می‌تواند بحرانی در سطح «امنیّت ملّی» پدید بیاورد. کدام نظم سیاسی است که در برابر چنین طرح حساب‌شده و ترکیبی و مخرّبی، فعالیّت‌های فوری و اضطراری را کنار بگذارد و وضع موجود را به حال خویش رها کند و به فعالیّت‌های بلندمدّت و دیربازده، بسنده نماید؟! اکنون که سیلاب برهنگی و ولنگاری در جامعه به راه افتاده و می‌رود که لایه‌های مختلف جامعه را درگیر خود کند و سبک زندگیِ غربی را «عادی‌سازی» و «هنجار» نماید، باید دستی برآورد و بازدارندگی داشت. این سیلاب، «علاج بی‌درنگ» و «واکنش بی‌امان» می‌طلبد، وگرنه فساد، فساد می‌آفریند و خودش را به صورت تصاعدی، بازتولید می‌کند. آنان که از عقل حکمرانی نصیب برده‌اند، به‌خوبی می‌دانند که باید در مرحلۀ نخست، جلوی سیر شتابنده و گستاخانۀ فساد و فحشا را با مواجهات قانونی و خیابانی گرفت، و آن‌گاه، با طرح فرهنگیِ جامع و سنجیده، جامعه را از سیطرۀ تصرّفات و تعدّیّات عالَم تجدّد رها کرد. براین‌اساس، «طرح نور» یک ضرورت اجتماعی است و اکنون که در گرداب تهاجم فرهنگی و فرسایش هویّتی فروغلتیده‌ایم و رخنه‌های فرهنگی سربرآورده‌اند، باید آن را ادامه داد تا دست‌کم، «خونریزی فرهنگی» به مرحلۀ «اغمای فرهنگی» نرسد. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
🔻دین‌شناسیِ دین‌ستیزانۀ شریعتی: ماتریالیسمِ دیالکتیک در دامان اسلام 🖊مهدی جمشیدی ۱. من در سال‌های اخیر، پژوهشی را با عنوان «استاد مطهری و چپ‌های ایرانی» نگاشته‌ام که در قالب کتاب، منتشر خواهد شد. در فصلی از این کتاب، به ماجرای تقابل و تعارض استاد مطهری با علی شریعتی پرداخته‌ام و به‌گمانم، تمام یا اغلب مواضع استاد مطهری را دربارۀ شریعتی در آن آورده‌ام. پیش از این هم به سبب مناقشه‌ها و مباحثه‌هایی که وجود داشت، این مسأله را از نظر بسیاری از بزرگان و اصحاب معرفت، مطالعه و دربارۀ آنها تأمّل کرده‌ام. به جز این، در دورۀ کوتاهی از حیات فکری‌ام نیز اندک تمایلی به نوشته‌های شریعتی داشته‌ام و آنها را با دقت مطالعه کرده‌ام. ۲. استاد مطهری، چندی پس از آن‌که شریعتی را به حسینیۀ ارشاد دعوت می‌کند، به‌تدریج درمی‌یابد که تفکّر شریعتی، آغشتۀ به «ماتریالیسمِ دیالکتیک» است و او در حقیقت، سرباز همان دشمنی است که مطهری برای مبارزه با آن، شریعتی را به حسینیه فراخوانده است. از سوی دیگر، مطهری درمی‌یابد که شریعتی، انحراف‌ها و التقاط‌ها و کج‌اندیشی‌هایش را پذیرا نیست و می‌خواهد به مسیر خویش ادامه بدهد. شریعتی که اینک، قدرت اجتماعی یافته و مخاطبانش حتی از مطهری نیز فزونی گرفته‌اند، دیگر حاضر نیست دین‌فهمیِ خود را ذیل نظارت مطهری، تعریف کند. از جمله دلایل اصلیِ کناره‌گیری مطهری از حسینیۀ ارشاد، همین خطی بود که شریعتی در پیش گرفت؛ چیزی که «مارکسیسمِ اسلامی» خوانده می‌شد. طرح شریعتی، «پروتستانتیسم اسلامی» بود و نه «بازگشت به خویشتن اسلامی»، و مطهری، این حقیقت را فهمیده بود و نمی‌توانست نسبت به آن بی‌تفاوت باشد. ۳. مطهری در حاشیۀ کتاب‌های شریعتی، نکته‌های انتقادی و چالشی‌ای نگاشته که در سال‌های اخیر، سه جلد از آنها منتشر شده‌اند. این مواضع، «صریح» و «گزنده»‌اند؛ چنان‌که در آنها، مطهری هم از آفات اخلاقی شریعتی می‌گوید و هم از آفات اعتقادی او. در بخش فکری، مطهری بارها تصریح می‌کند که گفته‌های شریعتی، دربردارندۀ «انکار دین» است و با «ضروریّات دین»، نمی‌خواند. مطهری تأکید می‌کند که شریعتی، «نگاه ابزاری» به دین دارد و برای وی، دین و غیردین، هم‌عرض هستند. به دلیل فشارهای اجتماعی که حامیان متعصّب شریعتی ایجاد کرده بودند، مطهری هرگز نمی‌توانست این مواضع را عیان کند، اما خوشبختانه این یادداشت‌های شخصی، به جا مانده و امروز می‌توان به‌روشنی فهمید که مطهری، وی را فردی التقاطی می‌دانسته که از مرزهای قطعیّات دین، عبور کرده بود. اگر نامۀ محرمانۀ مطهری به امام خمینی را نیز به این مواضع اندرونی وی اضافه کنیم، داستان بسی غم‌انگیزتر نیز می‌شود؛ آن نامۀ تند و صریح، تفکّر شریعتی را یک بحران بزرگ و انحطاط جدّی نشان داد که بلای جان دین و تفکّر دینی در ایران شده است. ۴. به‌نظرم تنها کسی‌که نقدهایش به شریعتی در آن دورۀ تاریخی، در پوسته و ظاهر متوقف نمانده بود و همانند مطهری، عمق و اتقان معرفتی داشت، استاد مصباح بود. وی به‌صورتی عجیب، موضعی مطابق مطهری داشت و هر دو، یک سخن را می‌گفتند. دیگران، یا چنین درکی نداشتند و انحراف و التقاط را تشخیص نمی‌دادند، و یا حسّاسیّت چندانی نداشتند و ستیز با التقاط، دغدغۀ اصلی‌شان نبود. خصوصیّت «التقاط‌ستیزی»، یکی از وجوه اشتراک مطهری و مصباح بود؛ با این‌که این دو، آمدوشد چندانی با یکدیگر نداشتند. به یاد دارم که یک‌بار از استاد مصباح پرسیدم که شما ارتباط جدّی و مستمر با استاد مطهری داشتید؟ ایشان با همان تواضع همیشگی پاسخ دادند که: من در آن زمان، بچه بودم و با ایشان، فاصلۀ فراوان داشتم. کسانی‌که امروز، استاد مصباح را به دلیل مخالفت با شریعتی ملامت می‌کنند، نمی‌گویند که موضع مطهری، تندتر از او بود. ۵. اگر شریعتی در دهۀ پنجاه، یکی از پرچم‌داران التقاط «اسلام» و «مارکسیسم» بود و بدین‌جهت، تباهی و ضلالت آفرید و نقش منفی و مخرّب ایفا کرد، در دهۀ هفتاد و هشتاد که مارکسیسم از سکه افتاده بود و لیبرالیسم در جامعۀ ایران، غوغا انگیخته بود، التقاط «اسلام» با «لیبرالیسم»، رونق یافته بود. این التقاط، سه لایۀ موازی و فزاینده داشت: عبدالکریم سروش در حلقۀ کیان، مسیر «لیبرالیسم معرفتی» را در پیش گرفت و به قبض و بسط معرفت دینی و نسبیّت فهم دینی و پوپریسم رسید؛ اکبر هاشمی‌رفسنجانی در دولت سازندگی، مسیر «لیبرالیسم اقتصادی» را انتخاب کرد و به تعدیل اقتصادی و اقتصاد آزاد و اشرافیّت و تکنوکراتیسم و ثروت‌های بادآورده رسید؛ محمد خاتمی نیز در دولت اصلاحات، مسیر «لیبرالیسم سیاسی» را پیمود و به دموکراتیزاسیون و تساهل‌وتسامح و اباحه‌گری و سکولاریسم رسید. برداشت من این است که تعبیر «واگرایی‌های دهۀ هفتاد» که آیت‌الله خامنه‌ای به کار برده است، اشارۀ هوشمندانه به همین خطِ التقاطیِ سه‌لایه است. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60