🟥چگونه اسرائیل میتواند با این دقت سران حزب الله را بزند در حالی که از زدن سران حماس ناتوان است؟
1️⃣ اسرائیل بعد از جنگ ۳۳ روزه در ۲۰۰۶ و شکست سنگین از حزبالله، روی حزب الله به عنوان خطر اصلی تمرکز کرد و فکر میکرد غزه بسته و قابل کنترل است و نگرانی از یک گروه کوچک محصور نیست.
2️⃣لبنان محیطی باز و غیر قابل فریز کردن و طبیعتاً بهشت جاسوسان است و غزه در برابر آن محیطی بسته و کوچک است که تحرک و خیانت و... در آن زیر ذرهبین است
3️⃣اسرائیل حداقل سه بار وارد جنگ تمام عیار با حزب الله شده و محیط لبنان را کاملا میشناخت، اما با وجود درگیریهای مختلف با غزه درجنگ ۲۲، ۸ و ۵۱ روزه و سیفالقدس، هیچگاه تا قبل طوفان الاقصی به صورت کامل به غزه بازنگشته بود و محیط غزه و تونلهای آن برای اسرائیل ناشناخته تر از لبنان بود.
4️⃣حزبالله به گونهای وارد جنگ نشده بود که بزند و برود یا درگیری تمام عیار با رعایت اصول جنگ تمام عیار و مخفیکاری لازم آن پیدا کند، خودداری از جنگ تمام عیار با توجه به ظرفیت لبنان ضروری بود. لذا حزب الله داشت به زندگی طبیعی ادامه میداد و ضمنا درگیر بود، رهبرانش در شرایط چریک نیمهمخفی بودند و رهگیری آنها برای صهیونیستها آسان میشد در صورتی که غزه از هفت اکتبر در شرایط جنگ تمام عیار قرار دارد.
15.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 راز تأثیرگذاری فعالیت های فرهنگی دهه شصت چه بود؟!
🔻دهه شصت دوره ای از تاریخ انقلاب اسلامی است که ما هم زمان درگیر جنگ با عراق در مرز و منافقین در داخل کشور هستیم. در همین دوران مربیان پرورشی در مدارس، با فعالیت های فرهنگی خود، نقش مهمی در تربیت سیاسی نوجوانان و همراه کردن آنان با جنگ ایفا می کنند که برای شرایط امروز ما #الگوی خوبی است.
👌 برای آشنایی بیشتر با #بایدها و #نبایدهای تربیت سیاسی نوجوان، از دوره آموزشی (روش تربیت سیاسی) در نرم افزار همراه مربی دیدن کنید.
"استاد محمدصادق شهبازی"
پژوهشگر و فعال فرهنگی
🔗 عضویت در کانال همراه مربی👇
🆔 @hamrah_morabbi
#تحلیل_اختصاصی
بررسی شباهتهای ژئوپولیتیکی دوران پیش از جنگهای جهانی با وضعیت کنونی
در تاریخ معاصر، دو جنگ جهانی اول و دوم نقطه عطفی در شکلگیری سیاستهای جهانی بودهاند. نگاهی به شرایط پیش از این جنگها و مقایسه آن با وضعیت کنونی، شباهتهای بسیاری را در عرصههای مختلف ژئوپولیتیکی نشان میدهد. در این مقاله به بررسی سه مرحله مهم یعنی ظهور قدرتهای جدید، رقابتهای تسلیحاتی و اتحادهای منطقهای و درگیریهای منطقهای پرداخته و سپس این شباهتها را با وضعیت کنونی مقایسه میکنیم.
1. ظهور قدرتهای جدید
پیش از جنگ جهانی اول و دوم:
ظهور قدرتهای جدید اقتصادی و نظامی یکی از عوامل کلیدی در تغییر توازن قدرت جهانی بود. پیش از جنگ جهانی اول، آلمان و ژاپن بهعنوان قدرتهای جدید صنعتی به رقابت با قدرتهای قدیمی اروپا و آمریکا پرداختند. این قدرتها با رشد سریع اقتصادی و نظامی به چالش کشیدن نظم جهانی آن زمان پرداختند.
همچنین، پس از جنگ جهانی اول، آلمان مجدداً در دهه ۱۹۳۰ تحت رهبری نازیها به قدرت رسید و به عنوان یکی از قدرتهای اصلی نظامی و صنعتی اروپا شناخته شد. جاهطلبیهای ارضی و صنعتی آلمان نازی و ایتالیا در این دوران زمینهساز جنگ جهانی دوم شد.
در دنیای امروز نیز، ظهور قدرتهای جدید به یکی از موضوعات اصلی سیاست بینالملل تبدیل شده است. چین و هند، بهعنوان دو قدرت نوظهور، در حال رقابت با آمریکا و دیگر قدرتهای سنتی غرب هستند. رشد اقتصادی سریع، توسعه نظامی و گسترش نفوذ در مناطق مختلف جهان از جمله در آسیا و آفریقا، زمینههای چالش میان این قدرتهای جدید و قدرتهای موجود را فراهم کرده است.
2. رقابتهای تسلیحاتی و اتحادهای منطقهای
پیش از جنگ جهانی اول و دوم:
یکی از ویژگیهای مشترک دوران پیش از جنگهای جهانی، رقابتهای تسلیحاتی و شکلگیری اتحادهای نظامی پیچیده بود. پیش از جنگ جهانی اول، مسابقه تسلیحاتی بین قدرتهای اروپایی از جمله بریتانیا، آلمان و فرانسه به اوج خود رسید. علاوه بر این، اتحادهای نظامی مانند «اتحاد مثلث» (آلمان، اتریش-مجارستان و ایتالیا) و «اتحاد متفقین» (بریتانیا، فرانسه و روسیه) به تعمیق تنشها کمک کرد.
در دوران پیش از جنگ جهانی دوم نیز، مسابقه تسلیحاتی گستردهای میان قدرتهای محور (آلمان، ایتالیا و ژاپن) و متفقین (بریتانیا، فرانسه، آمریکا) شکل گرفت. پیمانهایی مانند پیمان عدم تجاوز آلمان و شوروی (۱۹۳۹) و اتحاد آلمان و ژاپن نمونههایی از این اتحادهای نظامی بود.
امروزه، رقابت تسلیحاتی جدیدی در سطح جهانی شکل گرفته است. علاوه بر رقابت سنتی در تسلیحات متعارف، کشورها در زمینههایی چون هوش مصنوعی، جنگ سایبری و تسلیحات فضایی نیز به شدت با یکدیگر رقابت میکنند. اتحادهای نظامی مانند ناتو و پیمانهای دفاعی میان چین و روسیه نیز نشاندهنده نقش اتحادهای منطقهای در افزایش تنشها است.
3. درگیریهای منطقهای
پیش از جنگ جهانی اول و دوم:
درگیریهای منطقهای همواره نقش کلیدی در تشدید تنشهای جهانی داشتهاند. پیش از جنگ جهانی اول، جنگهای بالکان در سالهای ۱۹۱۲-۱۹۱۳ منجر به ناآرامیهای قومی و ملیگرایانه در جنوب شرقی اروپا شد. این درگیریها، با تحریک امپراتوریهای اتریش-مجارستان و روسیه، نقش عمدهای در ایجاد زمینههای جنگ جهانی اول داشت.
پیش از جنگ جهانی دوم، حمله ایتالیا به اتیوپی در سال ۱۹۳۵ و جنگ داخلی اسپانیا (۱۹۳۶-۱۹۳۹) از دیگر درگیریهای منطقهای بودند که به بیثباتی سیاسی و اجتماعی در اروپا و افزایش احتمال جنگ جهانی دوم کمک کردند.
در شرایط کنونی نیز، درگیریهای منطقهای به عامل اصلی بیثباتی در جهان تبدیل شدهاند. جنگهای داخلی در سوریه، یمن و لیبی و همچنین تنشهای قومی و ملیگرایانه در مناطق مختلف جهان، یادآور تاثیر درگیریهای منطقهای پیش از جنگهای جهانی است. رقابتهای قدرتهای منطقهای مانند ایران، عربستان سعودی و ترکیه در خاورمیانه نیز میتواند منجر به درگیریهای گستردهتری شود.
نتیجهگیری
مقایسه وضعیت ژئوپولیتیکی قبل از جنگهای جهانی با وضعیت کنونی نشان میدهد که برخی از عوامل کلیدی همچنان در عرصه جهانی موثر هستند. ظهور قدرتهای جدید، رقابتهای تسلیحاتی و اتحادهای نظامی و درگیریهای منطقهای همچنان میتوانند به تشدید تنشهای بینالمللی و بیثباتی جهانی منجر شوند. با این حال، وجود سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و مکانیزمهای حل و فصل اختلافات، امیدواریهایی را برای جلوگیری از تکرار تاریخ بهوجود آورده است.
یاعلی
مهر ١۴٠٣
میلاد رضایی
https://eitaa.com/cityofsun
تعبیر وارونه یک رؤیا
🔸 تصاویری که بنیامین نتانیاهو در سازمان ملل به دست گرفته بود و بهخصوص تصویری که با عنوان (The blessing) از سوی وی نمایش داده شد (عکس شماره یک)، حاکی از یک ابرپروژه برای تداوم حیات رژیم صهیونیستی بود. در این تصویر محور و پیکانی که با عنوان خیر و برکت (blessing) عنوان شده است دقیقا با ابرپروژه آیمِک (IMEC) مطابقت دارد.
🔸 عملیات #طوفان_الاقصی فارغ از نتایج متعدد آن در یک سال گذشته، از منظر زمانی اصطلاحاً سر بزنگاه انجام شد که امام خامنهای نیز چند ماه پیش، در 14 خرداد 1403 به آن اشاره کردند. (کلیپ شماره یک) چرا که در حاشیه اجلاس سران گروه ۲۰ در شهریور سال گذشته در دهلی نو ، تفاهم نامهای برای ایجاد کریدور اقتصادی هند ـ خاورمیانه ـ اروپا به نام آیمک (India–MiddleEast–Europe Corridor) مورد توافق قرار گرفت که از هند، از مسیر دریایی تا امارات، عربستان سعودی، اردن و سپس سرزمینهای اشغالی فلسطین تا اروپا امتداد پیدا میکند.
🔸 تبدیل کردن رژیم صهیونی به هاب منطقه با بازیگری در زنجیره ارزش و زنجیره تامین در حوزه های مختلف، افزایش حداکثری اتصال و دسترسی های خود و جلوگیری از دلارزدایی و تداوم بخشی به فرمانروایی دلار از جمله اهداف ابرپروژه آیمک است.
امام خامنهای در خطبه عربی #نمازجمعـه_نصر فرمودند: «تکیه آمریکا و همدستانش بر حفظ امنیت رژیم غاصب، پوششی برای سیاست مهلک تبدیل رژیم به ابزار آنان برای در اختیار گرفتن همه منابع این منطقه و استفاده از آن در درگیریهای بزرگ جهانی است. سیاست آنان، تبدیل رژیم به دروازه صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فناوری از غرب به منطقه است و این یعنی تضمین موجودیت رژیم غاصب و وابستگی کل منطقه به آن. رفتار سفاکانه و بیمحابای رژیم با مبارزان، ناشی از طمع به چنین وضعی است....»
🔸 این کریدور حداقل از ۵ منظر برای غرب و رژیم صهیونیستی حائز اهمیت است که میتوان به تکمیل بخش مهمی از پازل مهار چین (مهار ابرپروژه استراتژیک چین موسوم به « ابتکار کمربند و جاده » )، محکم شدن جای پای این رژیم در اقتصاد و جغرافیای منطقه و همچنین محدود کردن هر چه بیشتر کشورهای محور مقاومت (عکس شماره دو) اشاره کرد. آیمک همچنین از منظری دیگر از اهمیت راهبردی نقاط سوقالجیشی سنتی همچون بابالمندب، خلیج عدن، دریای سرخ و همچنین کانال سوئز خواهد کاست.
🔸 از این رو انتخاب عبارت #نظم_نوین برای عملیات ترور سید حسن نصرالله، در راستای رؤیای غرب برای نظم نوین جهانی به خصوص در غرب آسیا و با محوریت رژیم صهیونیستی است. این نام علاوه بر این که اهمیت این ترور را در مسیر ادامه حیات ننگین رژیم صهیونسیتی نشان میدهد، نشانهای از دوره و وقایع جدیدی از سوی جنایتکاران صهیونیست است، دورهای که بیش از هر چیز بر پایه وابستگی بیشتر منطقه به این رژیم و همچنین پیوندهای گستردهتر از پیش اسرائیل با برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس و آسیای جنوبی بنیان شده است. طرح #پیمان_ابراهیم (Abraham Accords) نیز دقیقاً در راستای همین موضوع شکل گرفته است.
🔸 رژیم صهیونسیتی که روزی رؤیای در اختیار داشتن #نیل_تا_فرات در سر داشت، اکنون آرزویش دستیابی به رؤیای آیمک است، البته به فرموده امام خامنهای در نمازجمعه نصر، «طوفان اقصیٰ و مقاومت یکسالهی غزّه و لبنان، رژیم غاصب را به جایی رساند که مهمترین دغدغهاش، حفظ موجودیّت خود است؛ یعنی همان دغدغهای که این رژیم در سالهای اوّل ولادت نحسش داشت. این بدین معنی است که مجاهدت مردان مبارز فلسطین و لبنان توانسته است رژیم صهیونی را هفتاد سال به عقب برگرداند.» (کلیپ شماره دو)
پی نوشت:
البته آمریکا ظاهرا #تهدید « به خطر افتادن پروژه اقتصادی آیمک» را تبدیل به #فرصت « درگیر کردن جمهوری اسلامی به مسائل منطقه و رها کردن اوضاع داخلی خود و در نتیجه سرعت گرفتن پروژه اجتماعی حجابزدایی از زن ایرانی» کرده است.
@Ebrahim_Nowrouzi
🔻نهمین بیانیه حزبالله مهم است، چرا که نشان میدهد دشمن در بیشتر محورها وارد خاک لبنان شده و در هر محوری که از مرز جدا میشود، با نیروهای مقاومت روبهرو شده و درگیریهای شدیدی روی میدهد. امروز بعد از ظهر، عناصر نفوذی تروریستهای صهیونیست پس از آنکه وارد حومه شهرک القوزح شدند، در کمین نیروهای مقاومت افتاده و 48 کشته و زخمی دادند. هر چند برخی منابع مقاومت تاکید دارند که تلفات بیشتر است، اما درگیری شدید و از مسافت صفر خسارت شدیدی با دشمن تحمیل کرد که میتوان نتیجه آن را در پرواز مکرر و پیاپی نعشکشهای هوایی جحود در چند ساعت گذشته دید.
🔻به اعتراف منابع صهیونیست بیش از 8 بالگرد ترابری که همان آمبولانسهای هوایی رژیم هستند در حال انتقال نفلهجات تروریست به بیمارستانهای فلسطین اشغالی بودهاند. این نکته را هم باید مورد اشاره قرار دهیم که زخمیهایی که چندان بدحال نیستند را در بیمارستانهای صحرایی درمان میکنند و کسانی که با بالگرد به بیمارستانهای مجهز فرستاده میشوند عموما وضع نامساعدی دارند. بر همین اساس است که برخی از منابع مقاومت معتقد هستند تلفات دشمن امروز رکورد جدیدی را ثبت کرده است.
✍ منبع: اخبار سوریه
🇮🇷🚩هوالعزیزالجبار🚩🇮🇷
#بزرگترین_خطر_و_آسیب_جنگ_فرسایشی
این سری پست با دقت و تامل مرور بفرمایید
بخشی از مقاله رییس سابق امان:
یک جنگ فرسایشی بی پایان بدترین سناریو است، حتی اگر چنين جنگی به پيروزی نظامی ختم شود، هزينه اقتصادی، اجتماعی و بين المللی آن از تحولات تاكتيكی نظام فراتر خواهد رفت، ما ملزم به رسیدن به یک دستاورد سیاسی در اوج موفقیت دستاورد تاکتیکی عملیاتی هستیم و زمان مهم است.
این هنر زمانبندی صحیح اقدام نظامی و سیاسی است: اگر خیلی زود با حل و فصل موافقت کنید، فشار اضافی بر دشمن را از دست میدهید، فشاری که میتواند به حل و فصل بهتر منجر شود - اما اگر بیش از حد صبر کنید، دستاوردهای نظامی ممکن است کمرنگ شود: دشمن خود را وفق میدهد و یاد میگیرد و موفقیت کسب میکند و سپس دستاورد سیاسی ناچیز است.
بسیاری در طول تاریخ بر این اصل ایستاده اند و آن را نقطه اوج استراتژی می نامند. پذیرفته شده است که هر استراتژی نظامی یک نقطه بالا دارد، پس از این مرحله استراتژی دیگر مفید نیست و برعکس - مخرب می شود. تاریخ نظامی مملو از نمونه هایی از کشورهایی است که از این نقطه فراتر رفته و خود را شکست خورده می بینند.
همین بس که به حمله نازی ها به روسیه در جنگ جهانی دوم و استکباری که منجر به سقوط ناپلئون هم در برابر انگلیس و هم در برابر روسیه شد، گسترش لجام گسیخته داعش که بزرگترین ائتلاف نظامی را که به طور مشترک عمل می کرد، علیه آن به ارمغان آورد، کافی است.
کمپین علیه ایران:
رویارویی مستقیم اسقاطیل و ایران در حال افزایش یک پله و رسیدن به مرز جنگ مستقیم است و از آنجایی که حزبالله اخیراً دریافت که اسقلطیل کارتهایی در آستین دارد که تاکنون فاش نکرده است، به نظر میرسد که اگر دولت اسقاطیل تصمیم بگیرد که پاسخ به حمله اخیر جمهوری اسلامی قابل توجه باشد، برای ایران نیز همین اتفاق بیفتد.
شکست نظامی ایران با توانایی های دولت اسقلطیل امکان پذیر نیست و سرنگونی دولت در تهران یک هدف جنگی واقع بینانه برای اسقاطیل نیست، ایرانی ها قابلیت تهاجمی خوبی دارند: پاسخ ما باید به گونه ای باشد که از جنگ فرسایشی جلوگیری کند.
تنها تبدیل دستاوردهای نظامی به دستاوردهای سیاسی امکان بهبود وضعیت امنیت ملی اسقاطیل را در طول زمان فراهم می کند، دلیل: یک دستاورد نظامی - تاکتیکی ساده سریعتر از یک دستاورد نظامی - تاکتیکی با پشتوانه یک دستاورد سیاسی تکمیلی محو می شود
✍️تحلیلگر: مُحَلَّل
📌بخش اوّل- آسیب شناسی جنگ فرسایشی
#مهمّ_انتشار_حداکثری
آیدی کانال کشتی نوح
@keshtie_nouh
🔴 دستاورد بزرگ سیاست نصرالله
دکتر وحید یامینپور در کانالش نوشته بود:
حاج ابوالفضل رئیس یک خیریه در لبنان است. میگفت چند سال پیش ما به چند روستای خیلی محروم شیعیان در شمال در منطقه ... کمک میکردیم. آنها وسط روستاهای سنّینشین بودند. سید حسن نصرالله گفت به محرومین اهل سنت هم رسیدگی کنید. ما هم برای جمعآوری کمک، به شیعیان ضاحیه اعلام کردیم. گروهی پیامهای اعتراضی فرستادند که نباید به سنیها کمک کنید. من پیامها را به آقا سید نشان دادم. سید لبخند زد و گفت شما کارتان را بکنید اینها بعداً میفهمند.
حاج ابوالفضل گفت حالا صدها خانوار آواره از ضاحیه به آنجا رفتهاند و همان مردم اهل سنت درِ خانههایشان را به روی ما گشودهاند. فتحوا أبواب بيوتهم!
میگفت عجیب است که اردوگاههای اسکان آوارگان در آن منطقه خلوت است چون اکثر آوارهها در خانههای مردم اهلسنت سکونت کردهاند.
خیلیها نمیدانند که سید حسن بزرگتر از یک رهبر حزبی شیعی، که برای لبنان یک #مصلح_بزرگ_اجتماعی بود. کشوری که سالها درگیر جنگ داخلی بوده و طوایف و مذاهب مختلف یکدیگر را وسط خیابان میکشتند؛ در این سالها بسیاریشان دوستدار سید و حزبالله شدند. سید یک رهبر ملّی بود که #ملتسازی کرد.
امنیت شیعیان بهخاطر ترس دیگران از حزبالله نبوده. همزیستی و تعایش و تعلق خاطر ملّی، دستاورد بزرگ سیاست نصرالله است.
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
✔️ تیترها حرف نمیزنند، عملیات میکنند؛
✔️ عملیاتها تصادفی نیستند، راهبرد دارند؛
✔️ راهبردها هدفمند ساخته میشوند؛
✔️ هدف این راهبردها، هرچیزی غیر از روشنگری است.
💎 آری صدای ما را از لجنزار آزادی بیان میشنوید...
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
#گفتگو_اختصاصی
🔰دوگانهسازیهای غیراصیل
🎙موسی نجفی؛
🔹 دوگانه مقاومت و زندگی، دوگانه خوبی است اما اصیل نیست، نیاز به مقدمات و مبانی دارند. اینکه گفتهمیشود بگذارید ما زندگی خود را داشته باشیم و نمیخواهیم در راستای مقاومت حرکت نماییم، صورت مسئله اشکال دارد. این دوگانه از جمله دوگانههایی است که تمدن غربی ساخته است.
🔸 من برای این قبیل دوگانهها، دو ملاک قائل هستم و آن را به دوگانه مبنایی با عنوان ترقی-تعالی ارجاع میدهم. ترجمان ذات فلسفه تاریخ غرب، ترقی و پیشرفت است؛ این در حالی است که در تمدن اسلامی، تعالی که یک پله بالاتر از ترقی است، دارای اهمیت شمرده میشود و مقاومت صرفا با فکرکردن به آن معنا پیدا میکند.
➕برای مطالعه کامل این گفتگو اینجا کلیک کنید
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام| تویتر
🔻فرداهایی که خواهند رسید
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. روشن است که دیر یا زود، صهیونیستها به ما پاسخ خواهند داد ولی این پاسخ به گونهای صورتبندی میشود که پاسخ متقابل ما، چندان مشروعیت نداشته باشد. و این از تسلط صهیونیستها به جنگ شناختی است که تا بتوانند جنبۀ فکری و روانی را بر عملیات خود غالب کنند. این چرخه، متوقف نخواهد شد و ما وارد دورهای شدهایم که نوعی «شبهجنگِ مهارشدۀ فرسایشیِ فزاینده» است. این تاریخ، دربردارندۀ برآمدن ما و برافتادن آنهاست و در این حال، روشن است که چنین نزاعی، رخ خواهد داد و سرنوشت تاریخ به آن وابسته خواهد بود. ما باید تجهیزات جنگ شناختی را تدارک کنیم و جبهۀ فکری و رسانهای تشکیل بدهیم تا به عملیات نظامی، ضمیمه بشود.
[دوم]. جامعۀ ما نیز میداند که چنین دورهای را پیش رو دارد و از این نظر، آماده است و میداند که این شرایط، «قهری» و «اجتنابناپذیر» است. ما آغاز نکردیم و نمیتوانیم تعدّی دشمن را نیز بیپاسخ بگذاریم. البته بخشی از جامعه، همراه نیست و این نشاندهندۀ ازدسترفتن پارهای از بدنۀ اجتماعی، حتی دربارۀ مسألۀ بسیار بدیهی و روشنی همچون رژیم صهیونیستی، است. خوشبختانه به صورت پیشدستانه، مقداری «ادبیات جنگ» توسط نیروهای انقلابی در این مدت تولید شد و از این جهت، بخش منفعل جامعه، دیگر دچار «شوک» و «هیجان انفجاری» نخواهد شد. تولید این ادبیات، به معنی آن نبود که نیروهای انقلابی، خواهان جنگ هستند، بلکه در واقع، نوعی «رجزخوانی» کردند که هم کارکرد بیرونی داشت و هم کارکرد درونی. از این نظر، بخش ناهمراه جامعه، تا حدی آماده شده است که موقعیّتهای فروتر از جنگ را تحمل کند. ما در همان آغاز، به سراغ سطر آخر رفتیم تا نشان بدهیم که پروا و هراسی نداریم و ارادۀ تاریخیمان دچار تزلزل نشده است. این انتخاب درست، قوّت قلب و اطمینان درونی در جامعه ایجاد کرد.
[سوم]. پاسخ صهیونیستها به ما، چهبسا موفق باشد. در این حال، این عملیات کامیاب، به معنی پیروزی آنها نیست، چون در این نوع، پیروزی معنی ندارد و دو طرف، فقط در یک روند فزاینده، پیش خواهند رفت. در این چهارچوب، شکست به معنی «پاسخندادن» است، اما «پاسخ موفق» به معنی پیروزی نیست. ازاینرو، پاسخ متقابل ما هرگز نباید با تأخیر همراه باشد. تأخیر پاسخ در این نوع، پیام ضعف ارسال میکند و از این نظر، جامعه نیز خود را میبازد. نباید به دلیل تأخیر، جامعه را دچار توهم بیقدرتی و ضعف کرد. جامعه در ضرورت پاسخ ما تردیدی ندارد، اما به احتمال قوی در نتیجۀ نهایی و پایان این چرخه، پرسش دارد. ما باید بکوشیم که در جایی، این چرخه را متوقف کنیم، وگرنه فرسایشیشدن این شبهجنگ، به نفع ما نیست. بخشی از جامعه، همراهی چندانی ندارند و بخش دیگر نیز که گرفتار دشواریهای معیشتی هستند، خسته خواهند شد. پس باید پاسخِ «فلجکننده» و «مرعوبگر» تدارک دید که در حکم «نقطۀ پایان» باشد.
[چهارم]. مهمترین کاری که نظام در این شرایط میتواند انجام بدهد، ایجاد ثبات و تعادل اقتصادی است. هر گونه تکانه و تنشی در این موقعیت، ممکن است بخش ناهمراهِ جامعه را در برابر حاکمیّت قرار بدهد. بخش بزرگ جامعه، مشکل ایدئولوژیک ندارد و تنها ناخرسند از تنگناهای معیشتی است. اگر این معضله تا حدی برطرف شود و نسبت به جامعه، حملۀ اقتصادی نشود، از حملههای نظامی، کاری ساخته نیست. اینک روشن شده است صهیونیسم در شرقآسیا، نفسهای آخر را میکشد و داستانش به سطر آخر نزدیک شده است. ما باید نگران درون باشیم که مبادا ندانمکاریهای اقتصادی و فقدان برنامه و رهاسازی سفرۀ مردم، کار را دشوار کند.
[پنجم]. همچنین برخلاف تصوّر و القای اصحاب وفاقِ عملگرایانه و نامعرفتی، هرگز اینچنین نیست که وادادگی نسبت به «خطوط قرمزِ فرهنگی»، موجبات وفاق داخلی را در برابر دشمن خارجی فراهم خواهد کرد. این سیاست، نتیجۀ معکوس خواهد داد و به معنی انفعال و احساس ضعفِ جمهوری اسلامی، تعبیر خواهد شد. جمهوری اسلامی باید نشان بدهد که هم در داخل و هم در خارج، مقتدر و قوی و بانشاط است و بر سر هیچیک از خطوط قرمزش، معامله نمیکند؛ چه در «سیاست خارجی» و چه در «فرهنگ». جبهۀ متّحدِ داخلی که بخواهد بر اساس رهاسازی شبکههای اجتماعیِ غربی و حجاب شکل بگیرد، بر سر مسألۀ فلسطین نیز معامله و عقبنشینی خواهد کرد. چنین نیست که «زنجیرۀ تساهل»، محدود به فرهنگ باشد، بلکه در سیاست خارجی، جلوهگری بیشتری خواهد داشت. پس باید به صورت همزمان، نسبت به همۀ خطوط قرمز، حسّاس و غیور بود و از بخشی به نفع بخش دیگر، عبور نکرد.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60