eitaa logo
«متن و مقالات»
9 دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
377 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ؛ تجلی آگاهی و قله ملت ایران ▫️نهم دی‌ماه، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی است؛ روزی که ملت ایران به زیباترین شکل، شکوه بصیرت و آگاهی خود را به نمایش گذاشتند و طوفان فتنه را خاموش کردند. این روز، نه‌فقط یک رویداد، بلکه مانوری از بینش عمیق مردمی است که شاخص‌ها را به جای شخصیت‌ها انتخاب کردند و فریب ظاهر فتنه‌گران را نخوردند. ▫️بصیرت یعنی درک عمیق از حقیقت؛ اینکه قرآن بر نیزه را از قرآن ناطق جدا بدانی و بفهمی که حق، همیشه در لباس زیبای سخن ظاهر نمی‌شود. در نهم دی، ملت ایران نشان دادند که تاریخ با خطوط کلی‌اش تکرار می‌شود؛ اگر شمرِ صفین را نشناسی، شمرِ کربلا به راحتی می‌تواند گمراهت کند. ▫️نهم دی، روزی است که مردم به دشمنان داخلی و خارجی فهماندند که اتحاد ملت ایران به‌سادگی قابل شکستن نیست. آنها در این روز، نه‌تنها در برابر فتنه‌های آشکار ایستادند، بلکه ریشه‌های موریانه‌واری را که سال‌ها برای تخریب این ملت کار می‌کرد، شناسایی و قطع کردند. ایستادگی در برابر گرگ، شجاعت می‌خواهد، اما تشخیص و دفع موریانه، هنر بصیرت است؛ و نهم دی، نمایش این هنر بود. ▫️بصیرت یعنی شناخت دقیق میدان نبرد؛ اینکه بدانی دشمن گاهی گرگی است که با حمله مستقیم به میدان می‌آید، اما گاه موریانه‌ای که در سکوت و بی‌صدا، پایه‌های اعتقاد و اعتماد را می‌جود. 🔺این روز به ما آموخت که فتنه‌گران، نه‌تنها از بیرون، بلکه از درون نیز در کمین امیدها و اعتقادات ملت نشسته‌اند؛ اما وقتی بصیرت حاکم باشد، هیچ ابوموسایی نمی‌تواند چهره اعتدال بگیرد و هیچ معاویه‌ای از نفاقش سودی نمی‌برد. این روز به ما یادآوری می‌کند که بصیرت یعنی ایستادن بر حق، حتی اگر در برابر بزرگ‌ترین فتنه‌ها باشی. بصیرت یعنی در اوج هیاهو، سکوتت پیام داشته باشد و در اوج سکوت، فریادت به گوش دشمن برسد.        با ما همراه باشید @Dr_bavir
🔴 آمریکا و رؤیای براندازی در ایران؛ سیاستی ثابت با نقابی متغیر 🔺سیاست آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران از زمان شکل‌گیری انقلاب اسلامی همواره بر دو اصل اساسی استوار بوده است: مهار قدرت منطقه‌ای ایران و تلاش برای تغییر نظام. حتی در صورت مذاکره و توافق، این سیاست بنیادی آمریکا تغییری نخواهد کرد، بلکه ابزارها و روش‌های اجرای آن از حالت جنگ سخت به نرم تغییر کند. از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا حمایت از صدام در جنگ تحمیلی و تحریم‌های فلج‌کننده، نشان‌دهنده‌ی استمرار این سیاست، در راهبردهای آمریکا نسبت به ایران است. 🔺انقلاب اسلامی، به‌عنوان حرکتی ضد هژمونی غرب، نقطه آغاز تضادی عمیق بود که آمریکا تاکنون نتوانسته آن را حل‌وفصل کند. حتی در دوره‌‌ای که مذاکرات برجام ظاهراً به نتیجه رسید، سیاست آمریکا برای تضعیف ایران متوقف نشده! و این رویکرد تنها از تقابل سخت به روش‌های نرم‌تر مانند جنگ رسانه‌ای، تقویت نارضایتی داخلی و ترویج ارزش‌های غربی تغییر مسیر داده است. فعالیت رسانه‌هایی چون صدای آمریکا و شبکه‌های اجتماعی در تحریک افکار عمومی و کاهش مشروعیت نظام، نمونه‌ای از این ابزارهاست. 🔺در ادوار گوناگون افراد تاثیرگذارِ مختلفی در آمریکا به صراحت از سیاست تغییر نظام در ایران سخن گفته‌اند. حتی در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای، حمایت از گروه‌های مخالف نظیر منافقین ادامه داشت، و این گواهی بر عدم تغییر هدف اصلی آمریکاست. این رویارویی نه‌فقط بر مبنای منافع سیاسی، بلکه ناشی از یک تقابل عمیق ایدئولوژیک است؛ انقلاب اسلامی بر پایه استقلال و مقاومت در برابر سلطه‌جویی بنا شده، درحالی‌که آمریکا به دنبال تثبیت نظم جهانی مبتنی بر لیبرال دموکراسی است. ⚠️بر این اساس حتی اگر توافقی شکل گیرد، سیاست آمریکا در قبال ایران نه بر اساس حسن نیت، بلکه با تغییر در تاکتیک‌ها دنبال خواهد شد. رؤیای تغییر نظام همچنان پابرجا خواهد ماند، هرچند در لباس‌های جدید. 🚫اما آنان که از سر ساده‌لوحی یا وابستگی، دل به مذاکره با دشمنی چنین سرسخت بسته‌اند، باید بدانند که تاریخ گواه این واقعیت است که آمریکا جز به براندازی ایران رضایت نخواهد داد. بدتر از افراد ساده‌لوح، نفوذی‌هایی هستند که با نقاب دلسوزی، به‌مثابه پادوی سیاست‌های آمریکا عمل می‌کنند و با تضعیف درونی نظام، راه براندازی را هموار می‌سازند. تاریخ درباره اینان قضاوتی بی‌رحمانه خواهد داشت؛ چراکه خیانت به آرمان‌های یک ملت، نه قابل بخشش است و نه فراموش‌شدنی.        با ما همراه باشید @Dr_bavir
saban center.pdf
1.78M
✅ کدام راه به ایران؟ 🔸 دو روز پیش از انتخابات سال ۸۸ انستیتو سابان سنتر وابسته به اندیشکده بروکینگز (اندیشکده تخصصی حزب دموکرات) سندی که توسط ۶ تن از استراتژیست‌هایشان تهیه شده بود را منتشر کرد. 🔸 در این سند، تحت عنوان «» ۹ راه برای فروپاشی ایران، پیشنهاد و بررسی شده بود. @Hasanabbasi_ir
تولد دوباره‌ی انقلاب به ضرس‌قاطع معتقدم فتنه‌ی ۸۸ سنگین‌ترین حادثه بعد از انقلاب است؛ حادثه‌ای که از ادعای تقلب در انتخابات شروع شد و به شعار «انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است» رسید! می‌خواهم برخی از مهم‌ترین وقایع ۸ ماه فتنه را(بدون ترتیب زمانی) اولاً برای دهه‌هشتادی‌ها و نودی‌ها و ثانیاً برای تمام کسانی که آن وقایع هولناک را فراموش کرده‌اند، روایت کنم تا معلوم شود به برکت وجود «امام‌خامنه‌ای» و «امت بیدارش» چه بلایی از این انقلاب و میهن دور شد: ۱) اعلام «تقلب در انتخابات» به‌عنوان رمز آشوب‌های بعدی، مدت‌ها قبل از شروع انتخابات؛ ۲) تشکیل کمیته‌ی «صیانت از آراء» برای اولین بار در تاریخ انقلاب توسط اصلاح‌طلبان؛(آقای محتشمی‌پور و سرانجام ایشان را ببینید) ۳) کنارکشیدن آقای خاتمی به نفع آقای موسوی(نظر کیهان در مورد این جابجایی خواندنی است) ۴) هتاکی و دروغ و شایعه‌های فراوان علیه دولت و آقای احمدی‌نژاد در رسانه‌های مخالف ایشان؛ ۵) مناظرات داغ و بی‌سابقه‌ی انتخابات بین ۴ نامزد و سخنان ساختارشکنانه‌ی آقای احمدی‌نژاد علیه بعضی از نامزدها و مسئولان کشور؛(خصوصاً مناظره احمدی‌نژاد-موسوی را ببینید) ۶) حضور حدود ۴۰ میلیون نفر در انتخابات و ثبت یک رکورد؛ ۷) حضور ۴۰ هزار نماینده از طرف ستاد آقای موسوی در صندوق‌های اخذ رأی؛(بی‌سابقه) ۸) اعلام پیروزی زودهنگام آقای موسوی قبل از پایان انتخابات و تبریک آقای خاتمی به ایشان؛ ۹) بیانیه‌های گسترده‌ی طیف‌های اصلاحات مبنی بر تقلب در انتخابات؛ (آقای خاتمی بعدها گفت تقلب نشده است؛ همچنین آقای عباس آخوندی نماینده‌ی آقای موسوی و آقای تاج‌زاده. بیانیه‌ی آقای محسن رضایی را ببینید) ۱۰) بازشماری ده درصد کل آراء توسط شورای نگهبان برای اولین بار در کشور؛ ۱۱) راهپیمایی سکوت طرفداران آقای موسوی در خیابان انقلاب؛ ۱۲) نماز جمعه‌ی تاریخی امام‌خامنه‌ای در ۲۹ خرداد و مناجات معروف ایشان با امام زمان علیه‌السلام(حتماً کل خطبه‌ها را بشنوید) ۱۳) سکوت عجیب و غریب تعداد زیادی از خواص و روشنگری‌های تعداد قلیلی از سیاسیون؛(اصطلاح ساکتین فتنه را جستجو کنید) ۱۴) حضور حسین شریعتمداری در تلويزيون و تشبیه جنبش سبز به «انقلاب مخملی»‌؛(انقلاب‌های رنگی را جستجو کنید) ۱۵) دستگیری‌های عوامل اصلی فتنه و اعترافات بعدی آنها؛(اعترافات آقای ابطحی قابل‌تامل است) ۱۶) نامه‌ی بدون سلام آقای هاشمی رفسنجانی به امام‌خامنه‌ای؛(نامه را ببینید) ۱۷) مدیریت میدان توسط امام‌خامنه‌ای در جلسه با نمایندگان چهار نامزد(کتاب فتنه‌ی تغلب را بخوانید) ۱۸) اقامه‌ی آخرین خطبه‌ی نماز جمعه‌ی آقای هاشمی رفسنجانی در ۲۶ تیر ۸۸( حواشیِ قبل، حین و بعد از آن را بخوانید) ۱۹) صدور ۱۷ بیانیه‌ی تند توسط آقای موسوی و اغتشاشات بعد از بیانیه‌ها با شعارهای هنجارشکنانه علیه نظام و آقا؛(از باب نمونه یکی از بیانیه‌ها را بخوانید) ۲۰)ریزش‌های باورنکردنی بزرگانی همچون بعضی از اساتید شناخته‌شده‌ی اخلاق و عرفان؛(مواضع آن زمان و این زمان آقای مهاجرانی را ببینید) ۲۱) مظلوم‌ترین شهدای انقلاب، شهدای فتنه‌ی ۸۸؛(شادی روح‌شان حمد و سوره‌ای هدیه بفرمایید) ۲۲) ۳۲۰ هزار میلیارد تومان زیان اغتشاشات ۸۸‌؛ ۲۳) مسئولیت‌گرفتن تعداد زیادی از عناصر اصلی فتنه در دولت آقای روحانی؛(وزرا و معاونان آقای روحانی را ببینید) ۲۴) حمله‌ی فتنه‌گران به دسته‌جات عزاداری روز عاشورا و حمایت آقای موسوی از آنان؛(بیانیه‌ی عجیب آقای موسوی را بخوانید) ۲۵) «قلاده‌های طلا» ارزشمندترین اثر هنری پیرامون فتنه‌ی ۸۸ است که چندبار مورد تمجید «آقا» قرار گرفت؛ فیلمی که هنوز کارگردان و تعدادی از بازیگرانش توسط غرب‌گرایان، بایکوت‌اند؛ ای‌کاش صدها فیلم و سریال و رمان و اثر هنری پیرامون آن دوران تولید می‌شد! ۲۶) «تولد دوباره‌ی انقلاب» در «یوم‌الله ۹ دی» با حضور میلیون‌ها نفر در تهران و سراسر کشور در حمایت از انقلاب و آقا و علیه فتنه‌گران(شعارهای این روز را حتماً ببینید)‌ آقا پیرامون حماسه‌ی ۹ دی سخنان فراوانی دارند؛ اما این جملات‌شان بسیار متفاوت است: «هرچه انسان در اطراف اين قضايا فکر می‌کند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولايت را، روح حسين بن علی(عليه‌السلام) را می‌بيند. این کارها کارهایی نیست که با اراده‌‌ی امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهی است؛ همان‌طور که امام در یک موقعیت حساسی - که من بارها این را نقل کرده‌ام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهی را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا.» ✍عباس بابائی ۹ دی ۱۴۰۳ 🇮🇷||عضوشوید👇 https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
ویژگی های مکتب سپهبد شهید قاسم سلیمانی/۱ شهادت، غایت آمال حاج قاسم در ساعات آخر از خدا خواسته بود که خداوند او را پاکیزه بپذیرد و اربا اربا برود و خون ایشان هم خدمتگزار باشد. خداوند مزد ایشان را داد. شهادت ایشان؛ یعنی استجابت دعا و نهایت آرزوی او که به آنچه می خواست، رسید. برای شهادت (حاج قاسم) باید تبریک گفت! تسلیت تنها ازاین‌جهت است که ما از نعمت وجود ایشان محروم شده‌ایم. شهادت حاج قاسم خدمتی وصف‌ناشدنی برای اسلام بود؛ حتی شاید خدمتی فراتر از زمان حیات ایشان. حاج قاسم تجسم ولایت و عینیت یافتن تفکر ولایت و مکتب مقام معظم رهبری بودند حضرت آقا به مکتب حاج قاسم اشاره نمودند. من تأمل کردم که مکتب حاج قاسم چه بود؟ مکتب حاج قاسم، مکتب اسلام، ولایت، مقاومت و عینیت بخشیدن به مکتب امام بود که مقام معظم رهبری سال‌های قبل به آن تکیه می‌کردند. در خصوص حاج قاسم باید از چند زاویه بحث شود: اول، شهادت حاج قاسم برای خودشان؛ دوم، هدف و مکتب ایشان؛ سوم، سبک زندگی و ویژگی‌های این شهید بزرگوار و الگوسازی از سبک زندگی و فرماندهی ایشان برای جامعه. چهارم، پاسخ به این سؤال که حاج قاسم چگونه حاج قاسم شد و آیا اساساً می‌توان مثل ایشان شد؟ در موضوع اول، باید گفت که نهایت آرزو برای حاج قاسم، شهادت و استجابت دعای خودشان بود. ایشان عرفه امسال (۱۳۹۸) به بارگاه حضرت علی بن موسی‌الرضا (ع) رفتند و از ایشان پیروزی جبهه مقاومت و انقلاب و شهادت خودشان را درخواست کردند. برای ایشان، شهادت به‌منزله رسیدن به مقصد بود؛ شهادت فوز عظما و رسیدن به حیات طیبه بود. آنچه مربوط به خود حاج قاسم بود، جای تبریک دارد. به گفته حضرت آقا، آسمانی شدن و دیدار با دوستانی بود که در فراق آن‌ها می‌سوخت. مردم یکی دو مورد از آن را دیدند؛ داغی که در شهادت شهید احمد کاظمی دید و داغ شهید طهرانی مقدم. شهادت این دو، حاج قاسم را خیلی شکست.در تشییع پیکر شهید طهرانی مقدم، حضرت آقا که به حسینیه ثارالله تشریف آوردند تا بر پیکر شهید نماز بخوانند، احساس کردم که حاج قاسم می‌خواهد جان بدهد! به یکی از سرداران و همراهان گفتم که مواظب حاج قاسم باشید! شهادت حاج قاسم، رسیدن به وصال این دوستانش بود. ایشان در دنیا احساس زندانی بودن می‌کرد و به فکر پرواز و رسیدن به مقصد بود. به خود ایشان باید تبریک گفت؛ چون شهادت بالاترین هدیه‌ای است که خداوند به بندگان صالحش می‌دهد. حال باید پرسید: چگونه می‌توان به حاج قاسم رسید؟ نوع شهادت و آماده شهادت بودن هم مهم است. قبل از شهادت، فرزندش از ایشان پرسیده بود: کجا می‌رید؟ گفته بود: به مقتلم. در ساعات آخر ازخداخواسته بود که خداوند او را پاکیزه بپذیرد و اربا اربا برود و خون ایشان هم خدمتگزار باشد. این شهادت، گوارای وجود حاج قاسم باد! خداوند مزد ایشان را داد. شهادت ایشان؛ یعنی استجابت دعا و نهایت آرزوی او که به آنچه می‌خواست، رسید. ماندگاری مکتب حاج قاسم با شهادت انسان‌های بزرگ کارهای بزرگی انجام می‌دهند و گاهی هم برای ماندگار کردن آن کارها جانشان را فدا می‌کنند. شهید مطهری آثار خوب زیادی داشت که می‌بایست ماندگار می‌شدند؛ اما چه زمانی ماندگارتر شدند؟ زمانی که آیت‌الله مطهری به شهادت رسیدند. مکتب، مرام و تفکر شهید مطهری، بعد از بیش از چهل سال از شهادت ایشان زنده است. اگر زنده بودند، آثارشان این‌گونه ماندگار نمی‌شد. خداوند این‌گونه اثر می‌گذارد، شهادت آیت‌الله مطهری است که او را جاودانه می‌کند. با شهادت طهرانی مقدم، تفکر و خلاقیت ایشان ماندگار شد. شهادت حاج قاسم هم‌مکتب ایشان را ماندگار کرد. منبع: موحد علوی، علیرضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس، روایت: عبدالله حاجی صادقی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۳۳۰، ۳۳۱، ۳۳۲،
ویژگی‌های مکتب سپهبد شهید قاسم سلیمانی/۲ تربیت انسان‌های مقاوم در مکتب حاج قاسم کار بزرگ حاج قاسم این بود که در چند کشور مثل سوریه و عراق انسان‌هایی تربیت کرد تا جبهه مقاومت را برای همیشه زنده نگه‌دارند. آثار منطقه‌ای و بین‌المللی اقدامات حاج قاسم از مهم‌ترین تأثیرات شهادت حاج قاسم، نجات چند کشور بود. نجات دادن چند کشور در حقیقت کار کوچک ایشان است. کار بزرگ حاج قاسم این بود که در چند کشور مثل سوریه و عراق انسان‌هایی تربیت کرد تا جبهه مقاومت را برای همیشه زنده نگه‌دارند. کار بزرگ‌تر حاج قاسم، آزادی انسان‌ها بود. با شهادت حاج قاسم، مکتب ایشان جاودانه شد و حرکت جبهه انقلاب سرعت بیشتری گرفت. تا قبل از شهادت ایشان، تفنگداران آمریکایی با غرور، در برخی از کشورهای همسایه بودند؛ اما با شهادت حاج قاسم متزلزل شدند و الان باید برای پیدا کردن سوراخ موش فرار کنند. ترامپ بیشترین ظلم را به تفنگداران خودش کرد؛ امنیت را از آن‌ها گرفت و بزرگ‌ترین فرصت را به جبهه مقاومت داد. بعد از جنگ جهانی دوم، در کجا سراغ داریم که یک کشور با افتخار بگوید پایگاه مهم آمریکا را زدیم؟ حاج قاسم این راه را باز کرد. او خاکریز بزرگی را شکست. در ایران اسلامی عزیز هم انقلابی به پا کرده است که تصور نمی‌کنم به این زودی‌ها خاموش شود. با آمدن نام حاج قاسم، تحول ایجاد می‌شود. حاج قاسم توطئه بزرگی را خنثی کرد؛ دشمنان تلاش می‌کردند بین مردم ایران و عراق فاصله ایجاد کنند، اما اراده خداوند بود که خون و گوشت پنج‌تن از فرزندان ایران با پنج‌تن از فرزندان جبهه مقاومت در هم بیامیزد. این اتفاقات، حکمت دارد. با شهادت حاج قاسم حرکت جبهه مقاومت نسبت به زمان حیات ایشان سرعت بیشتری یافت. بارها شنیده‌ایم و همه گفته‌اند که شهید حاج قاسم سلیمانی زنده‌تر و برای دشمن، خطرناک‌تر از سردار قاسم سلیمانی است. وقت آن بود که حاج قاسم چهاردهِه مجاهدت خود را زنده نگه دارد و ماندگار و جاودانه کند. او با شهادت نه‌تنها زنده ماند، بلکه احیاگر شد. ما براین باوریم که اگر کسی به قرب خداوند رسید، صفت خدایی پیدا می‌کند. خداوند محیی و احیاکننده است. حاج قاسم روح‌ها، انسان‌ها و جریان‌های بسیاری را زنده کرد. چگونگی حاج قاسم شدن خداوند ایشان را ذاتاً متفاوت خلق نکرده بود؛ بلکه صفات اکتسابی حاج قاسم، او را حاج قاسم کرد. او فردی مثل من و شما و همه انسان‌های دیگر بود. در پاسخ به این سؤال جوانان انقلابی امروز که می‌گویند مگر می‌شود حاج قاسم شد، باید گفت: بله می‌شود مانند حاج قاسم شد. باید به‌سوی خصوصیاتی رفت که آن جوان اوایل پیروزی انقلاب را به اینجا رساند؛ چهل سال عمر پر برکت با شهادتی پر برکت تر. چطور حاج قاسم در زمان شهادت و رفتن به ملاقات خداوند دستش این‌همه پر بود و با دست‌پر، از گمرک مرگ عبور کرد؟! ما هم می‌توانیم دست پر باشیم به‌شرط اینکه راه حاج قاسم را ادامه بدهیم. چه شد که شهادت حاج قاسم همه قلوب و فطرت‌های پاک، نه مسلمانان، بلکه هرکس که فطرت سالم داشت و ندای او را شنید، تحت تأثیر قرار داد. چرا آن نماز با شکوه، بر پیکر حاج قاسم خوانده شد؟! من در تاریخ و در هیچ کجا، چنین نمازی سراغ ندارم. چرا افرادی که پیکر را دیدند و ندیدند، این‌طور منقلب شدند؟ باید از حاج قاسم درس بگیریم و در مکتب ایشان شاگردی کنیم. منبع: موحد علوی، علیرضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس، روایت: عبدالله حاجی صادقی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۳۳۳،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا ایران سوریه نیست ✍دکتر مصطفی قربانی 1. در ایران نیز اگرچه مشکلات اقتصادی وجود دارد، اما عمق و دامنه مشکلات اقتصادی در ایران به هیچ‌وجه قابل مقایسه با سوریه نیست. درواقع، اگرچه در ایران مشکلاتی مانند تورم وجود دارد، اما هیچ کمبودی در بازارها وجود ندارد. اتفاقاً سطح زندگی و معیشت مردم، با وجود تحریم‌ها و فشارهای خارجی، بهبود یافته است که نمود آن را در زندگی روزمره اکثریت مردم می‌توان مشاهده کرد. منظور این است که فشارهای تحریمی با وجود اثرات سوء، اما سبب نشده که مردم در مضیقه و تنگنای جدی قرار بگیرند. ضمن این که به لحاظ اقتصادی، حجم و توانمندی‌های اقتصاد ایران با سوریه قابل مقایسه نیست. 2. جمهوری اسلامی ایران نه نماد سلطه اقلیت بر اکثریت است و نه از بحران تطبیق با زمینه اجتماعی رنج می‌برد. این نظام برآمده از متن رأی و نظر مردم است و همواره مروج باورها و مناسکی است که مردم با آنها احساس هویت می‌کنند. درواقع، پیوند جمهوری اسلامی ایران، ماهیت اعتقادی، عاطفی و ارزشی دارد و به همین دلیل، باوجود برخی کمبودها و نقص‌های کارآمدی، اما همچنان حمایت‌های مردمی از این نظام تداوم دارد. 3. در جمهوری اسلامی ایران، نیروهای مسلح جزو انقلابی‌ترین و پیش‌روترین بخش‌های کشور و درواقع، جان‌فدای نظام، کشور، مردم و انقلاب هستند و نه تنها احساس ترس و خستگی در آنها وجود ندارد، بلکه آماده دفع هرگونه تهدیدی از کشور هستند. علاوه بر این، امروزه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مجهز به فناوری‌های نوین دفاعی نیز می‌باشند که ضریب قدرت آنها در نبردهای نامتقارن را ارتقا می‌دهد. در همین زمینه باید اشاره کرد که مکمل قدرت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، احساس همبستگی جامعه با آنها و عزیز بودن آنها برای مردم ایران می‌باشد. 4. طبیعی است که در ایران نیز همانند عمده کشورهای جهان، گروه‌ها و افرادی به عنوان اپوزیسیون وجود دارند که ممکن است مترصد فرصتی برای ضربه به نظام و کشور باشند. حال آن که باید توجه داشت که اینها اقلیت بوده و در مقابل، اقیانوس عشق ملت به کشور و نظام، قطره‌ای بیش نیستند. به همین دلیل، دشمنان در عملیات رسانه‌ای همواره تلاش دارند تا به اکثریت‌نمایی اقلیت اپوزیسیون در ایران بپردازند. 5. نکته مهم دیگر در این زمینه آن است که در ایران اگرچه عده‌ای هم مخالف جمهوری اسلامی ایران هستند، اما کمتر کسی وجود دارد که خواهان سلطه خارجی، از بین رفتن استقلال و حاکمیت ملی و گرفتار شدن به سرنوشتی شبیه سوریه باشد. بنابراین، آنچه که در مورد ایران واقعیت دارد، نه برساخته‌های رسانه‌ای دشمنان، بلکه وحدت ملی در برابر هرگونه احساس خطر نسبت به کیان کشور و نظام می‌باشد. ایرانیان امروز نسبت به هر زمانی به ارزش استقلال و قدرت واقف‌اند و می‌دانند که نعمت ایران قوی چگونه مانع از تکرار وقایع اسارت‌بار تاریخ معاصر از جمله «هولوکاست ایرانی» شده است. 🇮🇷https://t.me/kafesiasi 🇮🇷https://eitaa.com/kafesiasi
🔰 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمی‌پذیرند (۱) 👤 🔸دولت ترکیه از سال 1390/ 2011 که بحران امنیتی سوریه شروع شد تا امروز در این کشور نقش اساسی و منحصر به فرد ایفا کرده است و به نظر می‌آید این نقش امنیتی تا سال‌های آینده استمرار داشته باشد. دولت ترکیه در این دوره ۱۵ ساله علاوه‌بر حمایت نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و مالی از همه گروه‌های نظامی مخالف دولت سابق سوریه، بخش زیادی از شمال این کشور را به اشغال نظامی خود درآورده و اخیراً بر حجم آن افزوده است. ترکیه از سال ۱۳۹۳ ـ دو سال پس از آغاز بحران امنیتی سوریه ـ به بهانه مقابله با تهدیدات گروه‌های مسلح کردی علیه ترکیه در حالی که توانایی تهدید این کشور را نداشتند، به خاک سوریه تجاوز کرد و حاکمیت این کشور را زیر پا گذاشت. این در حالی بود که سوریه و ایران بارها به اطلاع مقامات آنکارا رسانده بودند که عدم تعرض گروه‌های مسلح کردی به خاک ترکیه را تضمین می‌کنند. کمااینکه در طول این ۱۵ سال هیچ گزارشی مبنی بر تعرض کردهای سوریه به خاک ترکیه و حتی شلیک یک تیر به سمت آن منتشر نشده است. پس کاملاً پیداست که دولت ترکیه از آشوب‌های سوریه برای در دست گرفتن بخش‌هایی از سرزمین آن استفاده کرده است. گزارش‌ها بیانگر آن است که ارتش ترکیه در مناطق تحت اشغال خود در سوریه اقدام به راه‌اندازی دوره‌های آموزش زبان ترکی و جایگزین کردن لیر خود به جای پول رسمی سوریه کرده که از نیات ترکیه در اشغال دائمی سرزمین‌های سوریه و الحاق آن به ترکیه خبر می‌دهد. 🔸براساس اسناد و مدارک فراوانی که از حمایت گسترده و طولانی دولت ترکیه از گروه‌های شبه‌نظامی معارض دولت سوریه حکایت می‌کند و شامل حمایت همه‌جانبه از «جیش‌الحر»، «داعش»، «النصره» و در سال‌های اخیر از تحریرالشام و احرارالشام می‌شود، این دولت در همه جنایاتی که طی ۱۵ سال اخیر علیه مردم سوریه اتفاق افتاده، سهم اساسی دارد. رجب طیب‌ اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در طول این ۱۵ سال حتی حمایت رسمی از تروریست‌ها را مخفی نکرده و در مواقع مختلف از جمله در جریان برگزاری نشست‌های آستانه که از بهمن ماه ۱۳۹۵ شروع شد، به‌طور رسمی نمایندگی جریانات مسلح سوریه را به‌عهده داشته است. 🔸پس از آنکه دولت سوریه به همراه دوستان منطقه‌ای خود توانست بر تروریسم غلبه کرده و اکثر مناطق تحت اشغال تروریست‌ها را آزاد کند و در دهم دی ماه ۱۳۹۵ آتش‌بس برقرار نماید، نشست‌های آستانه با مشارکت ترکیه شروع شد. در این میان دولت ترکیه تلاش کرد تا مانع فروپاشی کامل گروه‌های مسلح معارض سوریه شود. به‌عنوان مثال در جریان نشست‌های آستانه، ترکیه تضمین داد که بدون نیاز به درگیری‌ نظامی، گروه‌های مسلح معارض در ادلب را خلع سلاح کرده و این استان را به دولت سوریه تسلیم می‌کند و برای این کار شش ماه زمان خواست اما در طول این مدت، دولت ترکیه امکانات نظامی و مالی بیشتری در اختیار تروریست‌ها قرار داد و با استمهال پی‌در‌پی، مانع بازگشت این منطقه به دولت سوریه شد. در طول این سال‌ها، ادلب عملاً به صورت یک استان تحت اداره ترکیه درآمد در حالی که پایگاه اصلی حضور تروریست‌ها بود. 🔸بر اساس اسناد، دولت ترکیه از اواسط ۱۳۹۸ درصدد برآمد تا طی یک برنامه دقیق چندلایه، الگوی ادلب را به کل سوریه سرایت دهد. این برنامه چندلایه شامل موارد زیر بود: 🔻۱ـ دولت ترکیه درصدد برآمد که از ادلب یک سوریه کوچک و مینیاتوری‌ بسازد. بر این اساس گروه‌های مختلف شبه‌نظامی تروریست که تعداد آنان به ۱۵ گروه می‌رسید را تحت یک چتر قرار داده و مانع ادامه درگیری‌های داخلی میان آنان شود. این در حالی بود که گروه النصره که بزرگ‌ترین گروه شبه‌نظامی سوری بود، رسماً در لیست تروریسم سازمان ملل قرار داشت و باید برچیده می‌شد. سرویس اطلاعاتی ترکیه که اداره ادلب و در واقع اداره گروه‌های تروریستی را برعهده داشت، النصره را وادار کرد تا با نام جدید فعالیت کند. براین اساس اکثر گروه‌های این «جبهه‌» ذیل نام جدید (تحریرالشام) قرار گرفتند و تحت فرماندهی یک قرارگاه مشترک درآمدند که بعدها به اتاق عملیات فتح‌المبین موسوم گردید. 🔸سرویس اطلاعاتی ترکیه گروه جدید تحریرالشام را تحت آموزش‌های مختلف قرار داد. این آموزش‌ها شامل آموزش‌های نظامی، اطلاعاتی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، رسانه‌ای و فن‌آوری می‌شد و واضح بود که ترکیه از این آموزش‌ها برای شکل دادن به یک دولت استفاده می‌کند. کمااینکه اندکی بعد در ادلب دولتی شکل گرفت که ریاست ظاهری آن با جولانی و ریاست واقعی آن با میت ترکیه بود. نخست‌وزیر این دولت «محمد البشیر» بود که امروز به عنوان نخست‌وزیر سوریه معرفی شده است. 🔻۲ـ همزمان با این روند در ادلب، دولت ترکیه از ضعف اقتصادی «سوریه در تحریم» استفاده کرد و کار روی ارتش سوریه و منفعل کردن آن را شروع نمود. 🔻ادامه دارد... 🇮🇷https://eitaa.com/kafesiasi
🔰 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمی‌پذیرند (۲) 👤 🔸در طول این سال‌ها حقوق و درآمد یک جوان عضو شاخه نظامی تحریرالشام حدود ۱۴ برابر حقوق یک ژنرال در ارتش بشاراسد بود! فاصله ۵۰ دلار تا ۷۰۰ دلار حقوق ماهانه برای ارتشی که از ۱۳ سال جنگ خسته است و افقی داخلی برای بهبود وضعیت ندارد، طبعاً وسوسه‌انگیز بود. در این میان اردوغان از بعضی از خطاهای دولت سوریه هم استفاده کرد و نفوذ خود در ارتش سوریه را وسعت داد. یکی از این خطاهای راهبردی سربازگیری از مخالفان دولت بود که این اواخر تعداد آنان از ۳۰ هزار نفر فراتر رفت. دولت بشار اسد با این گمان غلط که سربازگیری از مخالفان، آنان را نسبت به سوریه دلبسته کرده و به رفع اختلافات منجر می‌شود، این امکان طلایی برای تسلط بر بخش‌های مختلف ارتش را در اختیار دولت ترکیه و سرویس اطلاعاتی آن قرار داد. در واقع روز هفتم آذر ماه که عملیات تحریرالشام علیه حلب شروع شد و سپس به سرعت به استان‌های دیگر سوریه رسید، ارتش عملاً از سوی ترکیه و تحریرالشام تسخیر شده بود. کمااینکه از همان روز هفتم آذر ماه درگیری در ارتش میان وفاداران به دولت سوریه و عوامل داخلی سرویس امنیتی ترکیه یعنی همین سربازان و عناصر جذب‌شده ارتش در گرفت و آن را متلاشی کرد. این در حالی بود که دولت سوریه به دلیل بار مالی، به کاهش شدید «نیروهای دفاع وطنی سوریه» که نقش اساسی در آزادسازی سوریه از سیطره گروه‌های تروریستی تحت‌الحمایه داشتند، اقدام نمود و عدد آنان را از حدود 120 هزار نفر به حدود 12 هزار نفر رساند و از سیستم نظامی به بخش خدماتی منتقل نمود و عدد نیروهای سپاه تحت امر «سرلشکر سهیل حسن» که نقش اول در مهار گروه‌های تروریستی داشت و وجود آنان لرزه بر اندام گروه‌های تروریستی می‌انداخت از حدود ۳۰ هزار نفر به کمتر از ۵۰۰۰ نفر تقلیل داده بود. این یگان نیز در زمان حملات هفتم تا هجدهم آذر ماه دچار درگیری داخلی شد و عدد فعال آنان به حدود ۵۰۰ نفر! کاهش یافت. این اشتباهات که توجیه مالی داشت، عملاً به فرش قرمز پیش پای سرویس ترکیه و گروه تحریرالشام تبدیل شد تا کل سوریه را بدون درگیری و با سرعت به تصرف درآورند. 🔻۳- دولت ترکیه در حالی که دولت سوریه را به رسمیت نمی‌شناخت و بر براندازی آن اصرار داشت و برنامه‌های مختلفی را برای تحقق آن تنظیم کرده بود، تلاش کرد تا در جامعه تحت محاصره اقتصادی رسوخ کند و چهره خود را از یک دولت متخاصم به دولتی که درصدد بهبود وضعیت اقتصادی مردم این کشور است، تغییر دهد. سوریه بدون صادرات کشاورزی و واردات کالاهای اساسی قادر به ادامه حیات نبود. وقتی بحران امنیتی در سوریه شروع شد، این کشور تحت تحریم شدید غرب قرار گرفت و مرزهای ترکیه و اردن روی آن بسته شد. کشورهای عراق و لبنان هم که با سوریه هم‌مرز بودند خود درگیر بحران شدید امنیتی یا اقتصادی بودند و عملاً قادر به حمایت مالی از دولت دمشق نبودند. این هم در حالی بود که طولانی شدن جنگ در سوریه هزینه‌های این کشور را به ‌شدت افزایش داده بود و آمریکا، ترکیه و شبه‌نظامیان تروریست بر منابع اندک اقتصادی سوریه در شمال شرق این کشور تسلط پیدا کرده و دولت را از دستیابی به درآمدهای نفتی محروم کرده بودند. بدین‌صورت سوریه که در دهه اول حکومت بشار ـ 1379 تا 1390 ـ بهترین دوران اقتصادی خود را در مقایسه با دهه‌های پیش از آن تجربه کرده بود، به فلاکت افتاد که ترکیه در این دو موضوع ـ یعنی افزایش هزینه‌های دولت سوریه و به صفر رساندن درآمدهای آن‌ـ نقش اساسی داشت. 🔻ادامه دارد... 🇮🇷https://eitaa.com/kafesiasi
🔰 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمی‌پذیرند (۳) 👤 🔸در این میان آنکارا برای جداسازی مردم سوریه از دولت چهره جدیدی از خود به نمایش گذاشت. دولت ترکیه به‌صورت مدیریت شده و محدود در بازار اقتصادی سوریه رسوخ کرد تا نشان دهد تنها کشوری است که غم مردم را می‌خورد و در صدد کمک به آنان برآمده است. حتماً شما هم بارها شنیده‌اید که چطور ایران که روابط راهبردی با دولت سوریه دارد از ترکیه که هیچ رابطه‌ای با دولت این کشور ندارد و در حال جنگ با آن است، سهم کمتری در بازار سوریه دارد. پاسخ به این سؤال در آن زمان دشوار بود و چون واقعیت روشن نبود، گفته می‌شد این از خاصیت تجارت محور بودن ترکیه در مقایسه با ایران است که به دلیل اتکاء به نفت، واردات محور می‌باشد. در حالی که گسیل کردن کنترل شده کالاهای غذایی ترکیه به بازار سوریه با هدف انتفاع اقتصادی ترکیه صورت نمی‌گرفت. نشانه آن هم این بود که مواد غذایی ترکیه با قیمتی بسیار کمتر از قیمتی که این کالاها در کشورهای دیگر به فروش می‌رسید، در سوریه عرضه می‌شد و این از یک هدف مهم غیراقتصادی خبر می‌داد. هدف دولت ترکیه اثرگذاری بر جامعه سوریه، جداسازی آن از دولت و سفیدسازی چهره ترکیه نزد مردم سوریه بود که به دلیل سوابق در دوره عثمانی و پس از آن، دشمن خود می‌دانستند. 🔸اما نقش ترکیه در سوریه در سال‌های پیش‌رو ضرورتاً تغییر می‌کند. ترکیه درصدد ایجاد یک دولت وابسته به خود در سوریه است و در عین حال به دلیل شکننده بودن اقتصاد آن، برداشتن بار دولتی که هم‌اینک به یک دهان باز تبدیل شده و به همه چیز احتیاج دارد، برای آنکارا به شدت دشوار است و بازگشت ذهنیت مردم سوریه از همسایه شمالی خود که اصرار دارد هم بخش‌هایی از سوریه را در اشغال داشته باشد و هم به ‌عنوان قیم آن ایفای نقش کند، چندان دور نیست. 🇮🇷https://t.me/kafesiasi 🇮🇷https://eitaa.com/kafesiasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا