صفحه ۴۱۳ مصحف شریف
سوره مبارکه لقمان
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
قرآن ترجمه المیزان
سوره 31
سوره مبارکه لقمان
صفحه 413
أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ۗ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ (20)
آيا نديده ايد که خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمين است به سود شما مسخّر کرده و نعمت هاى آشکار و پنهان خود را بر شما فراوان ارزانى داشته است؟ و برخى از مردم اند که بدون داشتن علمى [ضرورى] و نه هدايتى [از راه استدلال] و نه کتاب روشنگرى [از آسمان] درباره خدا مجادله مى کنند [و وحدانيّت او را نمى پذيرند]. (20)
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ (21)
و چون به آنان گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است پيروى کنيد مى گويند: [نه] بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن يافته ايم پيروى مى کنيم آيا [از پدرانشان پيروى مى کنند] و هر چند که شيطان آنان را [با اين پيروى ]به عذاب آتش شعلهور دعوت کند؟! (21)
۞ وَمَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ ۗ وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ (22)
و هر کس روى خود را [با حالت تسليم] به سوى خدا کند در حالى که نيکوکار باشد بى شک به محکم ترين دستگيره تمسّک کرده است و عاقبت همه کارها فقط به سوى خدا است. (22)
وَمَنْ كَفَرَ فَلَا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ ۚ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (23)
و کسى که کفر بورزد از کفر او غمگين مشو، بازگشت آنان فقط به سوى ما است پس آنها را از آنچه کرده اند حتماً با خبر مى کنيم، تحقيقاً خدا به آنچه درون سينه ها مى باشد، دانا است. (23)
نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلًا ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلَىٰ عَذَابٍ غَلِيظٍ (24)
اندکى کاميابشان مى کنيم سپس آنان را به [ورود در] عذابى سخت ناچار مى سازيم. (24)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۚ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ (25)
و هر آينه اگر از آنان بپرسى: چه کسى آسمان ها و زمين را خلق کرده است؟ حتماً مى گويند: خدا، بگو: ستايش مختصّ خدا است [آيا! اين را مى فهمند؟ نه،]بلکه بيشترشان معرفت ندارند. (25)
لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ (26)
آنچه در آسمان ها و زمين است فقط ملک خدا است، بى ترديد خدا همان بى نياز و ستوده است. (26)
وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (27)
و اگر [براى نوشتن کلمات خدا] آنچه درخت در زمين است قلم باشند و اين درياى محيط [مرکب باشد] و هفت درياى ديگر آن را بعد از تمام شدنش مدد کنند، کلمات خدا پايان نمى يابند همانا خدا عزّتمند و حکيم است. (27)
مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ (28)
آفريدن شما و برانگيختنتان جز مانند [آفريدن و برانگيختن] يک تن نيست همانا خدا شنوا و بينا است. (28)
🌸🌸🌸🌸
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
🌷 نکته تفسیری صفحه ۴۱۳🌷
لذّتی زودگذر؛ رنجی طولانی:
قرآن کریم بارها به مردم توصیه کرده است که در زمین سیر و سیاحت کنند و در مورد آثار به جامانده از اقوام گذشته بیندیشند. یکی از فایده های جهانگردی این است که انسان به بناهای تاریخی و خالی از سکنه ی شهرها و آبادی های ویران شده می نگرد و با خود می اندیشد که چه بسیار انسان هایی که در این قصـرها، خانه ها، باغ ها و شاید زندان ها و سیاه چال ها زندگی کرده اند، خندیده اند، گریسته اند، عروسی ها گرفته اند و عزاها برپا کرده اند، لذّت ها برده اند یا رنج ها کشیده اند، و هم اکنون هیچ خبری از آنان نیست؛ نه صدایی، نه آوایی، نه زمزمه ای و نه همهمه ای! در این هنگام، این آیه از قرآن چه خواندنی است:
«چه بسیار نسل هایی را پیش از آنان هلاک کردیم. آیا کسی از آنان را می یابی، یا هیچ زمزمه و صدای آهسته ای از آنان می شنوی؟»
به راستی ستمگرانی که شلّاق به دست بر سر بیچارگان کوفتند، پادشاهانی که از سرهای مردم مناره ها ساختند، دزدانی که دست رنج مردم را غارت کردند، و کافران مغروری که به پیامبران خدا دهن کجی کردند و آنان را دروغگو شمردند، کجا هستند؟ کجا هستند آنانی که بلند بلند می خندیدند و برای خود فنایی نمی پنداشتند و گمان می کردند همیشه خواهند بود!؟ شاید اکنون که ما به ویرانه های خانه هایشان می نگریم ـ اگر ویرانه ای مانده باشد ـ قرن ها و بلکه هزاران سال از مرگشان گذشته باشد؛ هزاران هزار سال رنج و عذاب و بدبختی، در برابر چندده سال سرمستی و خوش گذرانی های حرام! به راستی آیا آن لذّت های زودگذر، ارزش چنین رنج طولانی را داشت؟ خداوند در آیه ی مورد بحث و آیه ی پیش از آن، به پیامبر خود دلداری میدهد که مبادا از کفر و لجاجت کافران غمگین شود، و مبادا مال و ثروت و خوشی های ظاهری شان، به روحیه ی محکم او ضربه وارد کند. همه ی اینها، نعمت های زودگذر خداست که به زودی از آنان گرفته میشود، و به جای آن، عذابی شدید و دائمی، وجودشان را فرا می گیرد. پیشوایان فرزانه ی ما نیز بارها به این نکته اشاره کرده و ما را از استفاده ی نادرست از زندگی گذرای دنیا بازداشته اند. در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام می خوانیم:
«در لذّتی که پس از آن آتش باشد، هیچ خیری نیست.»
در روایت دیگری از امیر مؤمنان علی علیه السلام آمده است: «در لذّتی که پشیمانی به بار آورد، هیچ خیری نیست.» البته کوتاهی عمر دنیا هرچند موجب حسرت طولانی دشمنان خدا خواهد بود، برای دوستان خدا نعمتی بزرگ محسوب می شود؛ زیرا آنان می دانند که خوب و بدِ آن می گذرد، و آنچه می ماند، فرجام نیک و آخرت جاودان است. امام سجّاد در وصف چنین بندگانی می فرماید:
«آنان روزهایی کوتاه [و گذرا] را با صبر و شکیبایی سپری کردند و پس از آن به انجامی نیکو و راحتی طولانی دست یافتند.»
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5769588254873487183.mp3
2.04M
🔸ترتیل صفحه 413 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده مقام رست - سه گاه
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
☘️☘️☘️☘️
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
📌چرا سَگِ_اصحابُ_الکهف تَکانی نخُورد ؟!
🔸احتمالاً سوره کَهف را بیشتر از 500 دَفعه
خوانده ایم ، اما اینکه یاران أصحاب الکَهف دَر مدت 309 سال که خَوابیده بودند ، برای اینکه جِسم و بدن آنها از بین نرود هر از چند گاه اینوَرُو
اُونوَر میشد ، تَکانی میخُورد تا اینکه نَپوُسند وبدن آنها سالم بماند ، فقط و فقط به این نکته بیشتر توجُّه کردیم.
🔹دانشمندی آلمانی میگوید: قصد سَفر داشتم ، دَر فرودگاه جوانی رَعنا جلو آمد و یک نُسخه ترجمه شده از قرآن کریم را تقدیم مَن کَرد و از من خداحافاظی کرد.
🔸قرآن را دَر جیبم گذاشتم به این نیَّت که آن را مطالعه میکنم ، دَر واقع میخواستم تا جَوان از جلوی چشمانَم ناپدید شود قرآن را دَر سطل آشغال بیندازَم!!
یادَم رفت قرآن را دَر صندوق آشغال بیندازم ،
🔹سوار هواپیما شدم ، مسافت راه زیاد بود حُوصله ام سَر رفت ، یادَم آمد قرآنی دَر جیب دارم ، آن را دَر آوردم و مشغول خواندن ترجمه سوره کهف شدم ، ناگهان ترجمه این دو آیه :
🌟سورة الكهف, الآية 17 : 👈 و تَرى الشَمسَ إذا طَلعت تَزاوَرُ عَن كَهفهم ذَاتَ اليَمين وإذا غَرَبت تَقرضهم ذَات الشمال وَهُم في فَجوَة منه ذلك مِن آياتِ الله مَن يَهدِ اللهُ فَهُو المُهتد ومَن يُضلل فَلن تَجِدَ لَه وليَّاً مُرشدا .
🔸ترجمه : و ( اگر در آنجا بودی ) خورشید را میدیدی که به هنگام طلوع ، به سمت راست غارشان متمایل میگردد ؛ و به هنگام غروب ، به سمت چپ ؛ و آنها در محل وسیعی از آن ( غار ) قرار داشتند؛ این از آیات خداست! هر کس را خدا هدایت کند ، هدایت یافته واقعی اوست؛ و هر کس را گمراه نماید ، هرگز ولیّ و راهنمایی برای او نخواهی یافت!
🌟الآية 18 : 👈 و تَحسبهُم أيقاظا وهُم رُقود ونُقلبهم ذَاتَ اليَمين وذَات الشِمال و كَلبهم بَاسط ذِراعَيه بِالوَصيد لَو اطَّلعت عَليهم لولّيت مِنهم فِراراً ولَمُلئت منهم رُعباً
🔸و ( اگر به آنها نگاه میکردی ) میپنداشتی بیدارند ؛ در حالیکه در خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ میگرداندیم ( تا بدنشان سالم بماند). و سگ آنها دستهای خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانی میکرد). اگر نگاهشان میکردی ، از آنان میگریختی؛ و سر تا پای تو از ترس و وحشت پر می شد!
🔹دانشمند آلمانی میگوید : جُنبیدَن و تَکان خوردن اصحاب کهف بخاطر این است که اگر هر انسانی مدت زیاد دَر یک حالت بخوابَد بدن او دچار پوسیگی میشود ، و أشعه آفتاب هم غیر مستقیم وارد غَار کهف شده ، این معلوم است.
🔸اما آنچه مَرا را مُتحیِّر کرده بود این بود که چرا سَگِ اصحاب کَهف هیچ تَکانی نخورده و دستهایَش را جلوی غَار پَهن
کرده و دَر همین حَالَت بمدت 309 مانده!!
و جِسم سَگ مُتعفِن و بَد بُو نشده!!؟.
همین أمر من را وَاداشت تا تحقیقاتی پیرامون حیوانات انجام دَهم ،
🔹آنچه جای تعجُّب بود این بود که سَگها تنها حیواناتی هستند که ماده ای را از خود تَرشُح میکنند ، کە اگر مدت خیلی طولانی هم تَکان نخورند بَدن آنها سالِم میماند !!!
داشمند آلمانی به همین سبب مُسلمان شد.
🔸دانشمند آلمانی آنچانی که ما قرآن را مُرور میکنیم مُرور نَکرد ، بلکه با تعجُب و دقَّت و تیز بِینی مشغول خواندن قرآن شد .
🌟خداوند متعال به ما دستور میفرمایند : ( کِتاب أنزلناهُ إلیکَ لِیدبَّروا آیَاتِه وَلِیتذکَّر اولواالٔالبَاب) کتابی را بسوی تو فرستادیم تا در آیات قرآن تفکُّر کنید و صاحبان خِرد پَند بگیرند.
🌻 ترجمه: عبدالله احمدی 🌻
جهاد تبیین یک واجب عینی است مقام معظم رهبری به کانال جهاد تبیین بپیوندید
https://eitaa.com/jahad_tabbin
💥《 از وادی السلام فهمیدهام!》
آیت الحق آیت الله العظمی حاج میراز علی آقا قاضی-رضوان الله علیه-، افراد بسیاری از تلامذه ایشان نقل کردند که ایشان بسیار در وادی السلام نجف برای زیارت اهل قبور میرفت و زیارتش دو و سه و چهار ساعت به طول میانجامید و در گوشه ای مینشست به حال سکوت؛ شاگردها خسته میشده و بر میگشتند و با خود میگفتند: استاد چه عوالمی دارد که اینطور به حال سکوت میماند و خسته نمیشود.
عالمی بود در طهران، بسیار بزرگوار و متقی و حقا مرد خوبی بود؛ مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی – رحمه الله علیه- ایشان از شاگردان سلسله اول مرحوم قاضی در قسمت اخلاق و عرفان بودهاند. از قول ایشان نقل شد که: من مدتها میدیدم که مرحوم قاضی دو سه ساعت در وادی السلام مینشینند. با خود گفتم: انسان باید زیارت کند و برگردد و به قرائت فاتحهای روح مردگان را شاد کند؛ کارهای لازم تر هم هست که باید به آنها پرداخت. این اشکال در دل من بود اما به احدی ابراز نکردم، حتی به صمیمیترین رفیق خود از شاگردان استاد.
مدتها گذشت و من هر روزی برای استفاده از محضر استاد به خدمتش میرفتم، تا آنکه از نجف اشرف عازم بر مراجعت به ایران شدم و لیکن در مصلحت بودن این سفر تردید داشتم؛ این نیت هم در ذهن من بود و کسی از آن مطلع نبود. شبی بود می خواستم بخوابم، در آن اطاقی که بودم در طاقچه پایین پای من کتاب بود، کتابهای علمی و دینی؛ در وقت خواب طبعا پای من به سوی کتابها کشیده میشد. با خود گفتم برخیزم و جای خواب خود را تغییر دهم، یا نه لازم نیست؛ چون کتابها درست مقابل پای من نیست و بالاتر قرار گرفته، این هتک احترام به کتاب نیست. در این تردید و گفتگوی با خود بالاخره بنابر آن گذشتم که هتک نیست و خوابیدم. صبح که به محضر استاد مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم، فرمود: علیکم السلام صلاح نیست شما به ایران بروید و پا دراز کردن به سوی کتابها هم هتک احترام است. بی اختیار هول زده گفتم: آقا! شما از کجا فهمیدهاید، از کجا فهمیدهاید؟! فرمود: از وادی السلام فهمیدهام!»
کتاب اسوه عارفان – ص 53
جهاد تبیین یک واجب عینی است مقام معظم رهبری به کانال جهاد تبیین بپیوندید
https://eitaa.com/jahad_tabbin
بسم رب الزهرا سلام الله
روضه راتقدیم می کنیم به
همه مادران شهدای دنیا علی الخصوص
مادران شهدایی که در کانال عضو هستن
مادران شهدای گمنام ومادران شهدای
مدافعان حرم مادران شهدای وطن و
امنیت و مادران شهدای فاطمیون و
مادران شهدای زینبیون وتمامی مادران
شهدا و مادران اسمانی
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
اللهم کل ولیک الحجة ابن الحسن......
https://eitaa.com/jahad_tabbin
یابن الحسن امام زمانم
اقاجان ببخش مارا به حرمت
مادر عباس
گناه دیدی و انگار ندیدی به
رومون نیاور به حرمت مادر عباس
https://eitaa.com/jahad_tabbin
سلام اقا فدای تو
باز دلمو اتیش زدی
گفتی که یک جمعه می ایی
جمعه شد و نیومدی
من اومدم با اشک و آه
خسته ام و مونده تو راه
میخوام که رو سفید بشم
شبیه اون غلام سیاه
سلام اقا فدای تو
یک شب بیا روضه ما
درسته که مجازی هست
ولی به لطف خود بیا
https://eitaa.com/jahad_tabbin
السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البُدُورِ السَّوَاطِع
فَاطِمَةَ بِنت حزَام الکلابیّة
سلام بر توای مادر ماههای
درخشانای فاطمه دختر
حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب
https://eitaa.com/jahad_tabbin
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
السلام علیک یا قمر بنی هاشم
سلام ما برلبهای خشکیده ات
سلام ما برمشک پاره پاره ات
سلام ما از این مکان به حرم
باصفایت یا ابوالفضل العباس
سلام ما به حرم با صفای ابا عبدالله
َسلام ما به زائرای اون صحن و سرا
https://eitaa.com/jahad_tabbin
ای خدا
ای خدا دلم می خواد برم کربلا از
تو خیابون بین الحرمین رد بشم برم
بسمت در خونه ای که باب الحوائج
هست و همه عالم گدای در خونشن
همین اول روضه می خوام دلت
تکونی بخوره
چون روضه امشب فرق داره
امشب داری میری هم در خونه
مادر هم در خونه پسر
https://eitaa.com/jahad_tabbin
ای اونایی که گرفتارین
ای اونایی که مریض دارین
ای اونایی که درد مندید
ای حاجت دارا ای جوون دارا
حالا که امشب دعوت شده ای
دلت را ببر کنار نهر علقمه
کنار کف العباس و وسط
نخلهای بین الحرمین...... 😭
یک طرف حرم با صفای ارباب
یک طرف حرم زیبای ابوالفضل
خدا می شه دوباره قسمت شه 😭
https://eitaa.com/jahad_tabbin
بشیر میگه از مردم پرسیدم این کیه
همه گفتن بشیر ایشون مادر عباس هست
_خانم ام البنین چطور نمی شناسی
بشیر میگه
گفتم بی بی جان محمدت را کشتن
گفت فدای سر حسینم
گفتم بی بی جان جعفرت راهم
کشتن صدا زد بشیر فدای سر
پسر فاطمه س فدای حسینم
بشیر به من بگو از اقام چه خبر
از حسینم چه خبر
https://eitaa.com/jahad_tabbin
امشبه را یه جوری خودتون را برسونید
به دامن خانوم ام البنین...
اگر خدای نکرده گناهی انجام میدین
که رهاتون نمی کنه همین امشب برین
در خونه ام البنین
اخه مادره _ مادر به پسرش هرچی بگه
قبول می کنه
امشب گرفتاری برو یه جوری در خونه
خانوم که دست مادرانه ای که بر سر
حسن و حسینش می کشید بر سرت
بکشه
بازم بگم یا بلدی چطوری بری در خونه اش
امشبه را راحت رد نشو ها
https://eitaa.com/jahad_tabbin
گفتم بی بی جان عباست را هم کشتن
بشیر میگه تا اینو گفتم لحظه ای سکوت
کرد یهو دیدم زانوهاش لرزید و افتاد
زمین یه مدتی گریه کرد😭😭😭
وگفت عباس من هم فدای حسین
بشیر فقط برام بگو چطوری عباسم را
کشتن
https://eitaa.com/jahad_tabbin
روایت هست وقتی بشیر خبر اورد
عمه سادات دارن به مدینه می رسن
بشیر میگه دیدم خانمی داره می اد
همه کنار رفتن
چنان باعظمت و هیبت
قدم برمی داشت
رسید به من صدا زد بشیر
از حسینم چه خبر
https://eitaa.com/jahad_tabbin
گفتم بی بی جان
درروز عاشورا بچه های حسین تشنه
بودن عمو رفت تا برای بچه ها اب
بیاره همچین که برمی گشت تیر
به چشمش زدن
گفت افرین عباسم
گفتم بی بی جان همچین که بر
می گشت دستهای عباست را جدا
کردن
گفت بارک الله عباسم
گفتم بی بی جان به فرقش
عمود اهن زدن😭😭😭😭
گفت بشیر به من بگو عباسم
تونست برای بچه ها اب ببره
یانه
گفتم نه بی بی جان نتونست
یهو ناله سر داد ای وای عباسم
ای بیچاره عباسم شرمنده عباسم
😭
https://eitaa.com/jahad_tabbin
همچین که خانوم ام البنین ناله میزد
ناگهان دید خانمی قد خمیده.....
داره می اد سمتش دو نفر هم زیر
بغلهاشو گرفتن
اخه زینب نمی تونه کمر راست راه
بره اخه دیگه کمر زینب خمیده
اخه زینب مصیبت برادر دیده
اخه زینب داغ علمدارو علی اکبرو
اصغر دیده
اومد پیش ام البنین که ارومش کنه
صدا زد
یا ام البنین حال گرفتار ندیدی
دستان قلم _اشک علمدار ندیدی
بر پیکر بی دست علمدار رشیدت
آشفتگی سید و سالار ندیدی
https://eitaa.com/jahad_tabbin
ام البنین صدا زد زینب جان
چقدر شکسته و پیر شدی مادر
چی بر سرت اومده زیبنم
برام بگو از بچه های کوچیک
همه را اورده ای ؟ رقیه را اورده ای
زینب با گریه صدا زد رقیه تو خرابه
شام جان داد
ام البنین صدا زد یتیم های
امام مجتبی را اوردی زیبنم
یا نه؟
زینب ناله اش بلند شد
و فرمود ام البنین نبودی
کربلا تا ببینی چه بر سرم اوردن
هم علی اکبر و هم قاسم و
هم عون و هم جعفر ندارم
https://eitaa.com/jahad_tabbin
قربون سر متلاشی شده ات
میگن وقتی تیر به چشمش خورد
هم چین عمود اهنین زدن عمود یه
کاری کرد _
ماه منفصل شد😭
یا امام زمان مارا ببخش اقا
https://eitaa.com/jahad_tabbin
گفت زینب جان تو عباسم را
ندیدی چطور رفت 😭 هیچ
ندیدی زینب جان 😭
زینب صدا زد ام البنین عباس را
کنار نهر علقمه شهید کردند
ام البنین نبودی تو کربلا_ولی در
علقمه بوی مادرم پیچیده بود
ام البنین یک عمر تو برای بچه های
فاطمه مادری کردی تو برای حسینش
مادری کردی
مادرم تو علقمه تلافی کرد این دقایق
اخر_ سر عباس تو دامن مادر بود😭
https://eitaa.com/jahad_tabbin
وقشته الان بری کربلا
دلت را ببر به کربلا
ای دلسوختگان کربلا
ای جا ماندگان کربلا
حضرت زهرا س داره میگه
پسرم شبیه چشم من _دوتا چشات شده
من بمیرم که سرت مثل سر بابا شده
https://eitaa.com/jahad_tabbin
ماه منفصل شد
عمود تا ابرو پایین امد
بخدا اینجای روضه خیلی سخته
😭😭😭😭
یا صاحب الزمان
https://eitaa.com/jahad_tabbin
تمام شهدا یه جورایی خانم فاطمه
زهرا س را دیدن
حالاکه عباس که لحظه اخرش رسیده
این دقایق اخر لحظه های خوش سقاست
یا اخا سرم اینجا رو دامن زهراست
یا اخا چرا مادر دیدگان تر دارد
مثل تو کنار من دست بر کمر دارد
https://eitaa.com/jahad_tabbin
امام حسین اومد یه نگاه کرد
اخ داداشم
چی به روزت اوردن
بیچاره ام کردن
ادم وقتی می اد بالا سر داداشش
اول دست می کشه به سرش
کوچکترین پستی بلندی معلوم می شه
گرفتی چی می خوام بگم😭
https://eitaa.com/jahad_tabbin
حسین زهرا دست کشیدبه سر
ابوالفضل
دید دیگه سری نمونده
دیگه این سر جای سالمی نداره
تو این دقایق اخر
یه عده دارن کف می زنن
یه عده هلهله می کنن
.
ولی تو خیمه ها چه خبره😭
عمه سادات داره معجرای بچه ها
رامحکم می بنده
تو خیمه ها همه دارن گریه می کنن😭
https://eitaa.com/jahad_tabbin
وقتی بار اول میری کریلا تعجب میکنی
میگی همهی شهدا یک جا هستند فقط
حرم قمر بنی هاشم فاصله داره ..
وقتی با علما میشینی صحبت میکنی
بهت میگن دوسه تا دلیل داره ...
دلیل اول میگن شاید خودش گفت
داداش بزار من همین جا بمونم ،منو
طرف خیمه ها نبر ..
دلیل دوم احتمالا همینه، انقدر بدن پاره
پاره بود، هر گوشه بدن رو میگرفت جدا
میشد ..
دلیل سوم اینه سر دو راهی موند
حسین دید یه طرف دارن به خیمهها
حمله میکنن ..
دیگه فرصت نکرد عباسُ ببره .. تا رفت
طرف زنها خواست برگرده دیدن بالای
نیزه سر بریده قمر بنی هاشم ..
صدا بزن حسین ..
https://eitaa.com/jahad_tabbin
ناگه ام البنین دید خانمی تو
افتاب ایستاده نزدیکتر رفت
دید رباب هست
صدا زد رباب چرا تو افتاب
ایستادی. تو بچه کوچیک داری
باید شیر بدی اینجور تو افتاب
نمون
یهو صدای گریه همه بلند شد
و رباب صدا زد ام البنین دیگر
من اصغری ندارم که بخوام
شیر بدم
https://eitaa.com/jahad_tabbin