در دام تــوأم،نیست مـــرا راه گـریــــزی
من عاشق ایــن دام و تو صیّاد،کجایی؟
محبوس شدم گوشه ی ویرانه ی عشقت
آوار غمت بـــر ســــرم افتـــاد،کجایی؟
آســودگی ام،زنــدگی ام،دار و نــدارم
در راه تــو دادم همه بـر بــــاد،کجایی؟
💔 #جمعه_های_دلتنگی
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⚜@p_Mahdavi
◼️ گوشه ای از حال مخدّرات آل الله بر سر مزار شهدای کربلا...
نوشته اند:
فخرجت زينب عليها السلام في الجمع، وأهوت إلى جيبها، فشقّته، ونادت بصوتٍ حزين يقرح القلوب: وا أخاه! وا حسيناه! وا حبيب رسول اللَّه! وا ابن مكّة ومنى! وا ابن فاطمة الزّهراء! وا ابن عليّ المرتضى! آه،ثمّ آه. ووقعت مغشيّة عليها.
▪️وقتی که روز اربعین زن ها بر سر مزار شهدای کربلا جمع شدند، از بین آن ها زینب کبری عليهاالسلام بیرون آمد و با صدایی دردناک که قلب را جریحه دار می کند، فریاد می زد:
وا أخاه! وا حسيناه! وا حبيب رسول اللَّه! وا ابن مكّة ومنى! وا ابن فاطمة الزّهراء! وا ابن عليّ المرتضى! آه،ثمّ آه.
▪️ وای برادرم ، وای حسینم ، وای محبوب رسول خدا ، وای پسر مکه و منا ، وای پسر فاطمه زهرا و وای پسر علی مرتضی
پشت سر هم آه می کشید تا اینکه از هوش رفت.
وخرجت أمّ كلثوم لاطمة الخدّين تنادي برفيع الصّوت اليوم مات محمّد المصطفى، اليوم مات عليّ المرتضى، اليوم ماتت فاطمة الزّهراء وباقي النِّساء لاطمات ناعيات نائحات قائلات: وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه.
▪️وقتی حضرت ام کلثوم علیها السلام این صحنه را دید او نیز از بین زن ها خارج شد و برصورتش لطمه میزد و با صدایی بلند فریاد می زد :
امروز همان روزی است که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله از دنيا رفته است.
امروز همان روزی است که علی مرتضی علیه السلام از دنيا رفته است.
امروز همان روزی است که فاطمه زهرا علیهاالسلام از دنيا رفته است.
و بقیه زن ها بر صورت ها لطمه میزدند و نوحه سر می دادند و می گفتند :وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه.
فلمّا رأت سكينة ما حلّ بالنِّساء رفعت صوتها تنادي: وا محمّداه! وا جدّاه! يعزّ عليك ما فعلوا بأهل بيتك ما بين مسلوب وجريح، ومسحوب وذبيح، وا حزني أسفاً
▪️حضرت سکینه علیهاالسلام چون این صحنه را دید با صدای بلند فریاد زد :وامحمداه! وا جداه! یا رسول الله! خیلی سخت است بر تو اینکه ببینی با اهلبیتت چه کرده اند؛ عده ای از آن ها غارت شده؛ عده ای جراحت دارند؛ عده ای ذبح شده و عده کشانده شدند.
وای از این حزن و اندوه عظیم....
📚الدّمعة السّاكبة، ج۵/ص ۱۶۲- ۱۶۳
📚 معالي السّبطين، ج۲/ ص۱۹۷، ۱۹۸؛
📚 وسيلة الدّارين، / ص۴۰۴،۴۰۵
◼️ ای برادر! اگر نامحرم در اینجا نبود، پشتم را نشانت می دادم تا ببینی چقدر بر من تازیانه زدند...
نوشته اند:
وقتی که مخدرات آل الله بر سر مزار سیدالشهدا علیه السلام رسیدند، فاطمه دختر امام حسین علیه السلام خود را روی قبر پدر انداخت، گریه شدیدی نمود تا غش کرد. دختران علی مرتضی علیه السّلام یتیمهای فاطمه زهرا علیهاالسلام به نزدیک قتلگاه آمدند، همگی چون برگ خزان از شترها بر روی خاک ریختند و هر یک قبر شهیدی را در بغل گرفتند، و صدا به گریه و ناله بلند کردند.
زینب کبری علیها السلام ، جامه را چاک زده و خود را بر روی قبر مبارک امام مظلوم انداخت و به آواز حزین فریاد کشید:
«وا أخاهُ، وا حُسیناهُ، وا حَبیبَ رَسولِ اللهِ، یَابنَ مَکَّةِ و مِنیٰ، یَابنَ فاطِمَةَ الزَهراءِ، یَابنَ عَلی الْمُرتَضَیٰ ».
آنقدر گریست و خاک قبر منور برادر را بر سر ریخت که بی هوش شد.
چون به هوش آمد، عرض کرد:
ای برادر، در راه شام آنقدر تازیانه بر پشت من زدند که پشتم مجروح شده است و هنوز جراحت آن باقی است، و اگر در این صحرا نامحرم نبود پیراهن خود را بالا میزدم تا جراحت پشت مرا مشاهده نمائی.
سکینه مظلومه گفت:
ای پدر، وقتی که ما را در مجلس یزید میبردند کعب نیزه و تازیانه بر سر و صورت ما میزدند، و چون و عصا بر سر ما یتیمان میکوبیدند. مرا و خواهرم فاطمه را میخواستند به کنیزی ببرند.
حضرتام کلثوم علیهاالسلام خود را روی قبر برادر بزرگوارش انداخت و عرض کرد:
جُعِلتُ فِداکَ، قَتَلوکَ فَما عَرَفوکَ، و تَرَکوکَ عُریاناً، و ذَبَحوکَ عَطشاناً، و لَم یَوجدُ أحَدٌ أن یَرحَمَکَ و یَرحَمَ عَیالَکَ
▪️به فدایت شوم ای برادر، تو را کشتند در حالی که به مقام و منزلت تو معرفت نداشتند، و تو را برهنه ترک کردند، و تو را شهید کردند در حالی که تشنه بودی، و هیچ کس از این قوم جفاکار پیدا نشد که بر تو و بر عیالت رحم نماید.
📚معالی السبطین:ج٢ص١١٧
📚انوار الشهادة:ص ۲۵۲
📚بحر المصائب: ج۴.ص۴١٣
◼️ دیگر تا آخر عمر زیر سایه نرفت و زیر آفتاب می نشست و گریه میکرد...
در نقلها آمده است:
همسر امام حسین علیه السلام، حضرت رباب علیهاالسلام - دختر امرؤ القیس - مادر حضرت سکینه و حضرت علی اصغر علیهما السلام بود.
او را به شام بردند با دیگر خاندان آن حضرت، پس از آنکه به مدینه بازگشت و اشراف قریش او را خواستگاری کردند؛ اما حضرت رباب علیها السلام فرمود پدر شوهری پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله دیگر نمیخواهم و یک سال پس از آن سیدالشهدا علیه السلام بیشتر زنده نماند ، در این یک سال زیر سقف نمی رفت و پیوسته گریه و زاری میکرد، تا فرسوده و رنجور شد و در آخر درگذشت.
در برخی از مقاتل آمده وقتی که کاروان در اربعین به کربلا برگشتند، آن حضرت، دیگر همراه کاروان به مدینه برنگشت بلکه یکسال بر سر قبر أبي عبدالله علیه السلام اقامت کرد و دائما مشغول نوحه و بکاء بود و سپس به مدینه برگشت و از نهایت اندوهی که در دل داشت از دنيا رفت.
📚 الكامل، ج۳/ ص۳۰۰
📚 نفس المهموم، / ص۴۷۰ - ۴۷۱
🔹مصقلة بن طحان میگوید:
از امام جعفر صادق علیه السّلام شنیدم که میفرمود: وقتی امام حسین علیه السّلام شهید شد، زوجه کلبیه آن حضرت - حضرت رباب علیهالسلام - برایش عزاداری کرد؛
وَ بَکَتْ وَ بَکَیْنَ النِّسَاءُ وَ الْخَدَمُ حَتَّی جَفَّتْ دُمُوعُهُنَّ
▪️او همراه مابقی زنان وخدمتگزاران به قدری گریه کردند که اشک چشمشان خشک شد. ولی حضرت رباب علیهالسلام دید که چشم یکی از کنیزانش اشک میریزد! او را صدا زد و گفت: چه شده که فقط چشم تو در میان ما اشک دارد؟ گفت: وقتی ناتوان شدم مقداری قاووت(سویق) خوردم، آن بانو پس از این جریان دستور داد تا غذا و قاووت(سویق) به مصیبت زدگان دادند و فرمود:
إِنَّمَا نُرِیدُ بِذَلِکَ أَنْ نَتَقَوَّی عَلَی الْبُکَاءِ عَلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام
▪️ما این عمل را برای این انجام میدهیم تا برای گریستن به امام حسین علیه السلام تقویت شویم.
نقل میکنند: یک باقرقره - نوعی مرغ - برای حضرت رباب علیهالسلام به عنوان هدیه فرستاده شد تا به وسیله آن در عزای امام حسین علیه السّلام استعانت کند. وقتی چشم آن بانو به آن افتاد فرمود: این چیست؟ گفتند: هدیه ای است که فلانی فرستاده تا تو به وسیله آن در عزای امام حسین علیه السّلام استعانت نمایی. فرمود : ما که مشغول عروسی نیستیم. این مرغ به درد ما نمی خورد. سپس آن بانو دستور داد تا آن زنان از خانه خارج شدند. وقتی از خانه خارج شدند اثری از آنان احساس نشد. گویا در میان آسمان و زمین پرواز کردند و اثری به جای نگذاشته و ناپدید شدند. (گویی آن زنان یا از ملائکه یا از جنیان بودند چنانکه علامه مجلسی نیز به این مطلب اشاره فرموده است)
📚 الکافی، ج۱ ، ص ۴۶۶
📌سینه ات خوب شده! (عنایت به شیخ محمّد حسن)
مرحوم «محدّث نوری» در کتاب خویش «جنة المأوی» از برخی علمای بزرگ حوزه علمیه نجف آورده است که: در آنجا یک طلبه ای بود، بنام «شیخ محمّد حسن سریره» که از سه مشکل بزرگ رنج می برد. این سه مشکل عبارت بودند از:
١ - دچار درد سینه وبیماری سختی بود که خون از سینه اش می آمد.
٢ - به آفت فقر وتهیدستی گرفتار بود.
٣ - دل در گرو مهر دختری نهاده بود، امّا خانواده دختر، به دلیل فقر وبیماریش با ازدواج او موافقت نمی کردند.
هنگامی که از همه جا مأیوس ونومید گردید با خود عهد بست که چهل شب چهارشنبه به مسجد کوفه برای عبادت ونیایش برود چراکه میان مؤمنان مشهور بود که اگر کسی چنین کند، به خواست خدا به دیدار امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مفتخر خواهد شد. براین اساس بود که این مرد، بدین برنامه همّت گماشت بدان امید که به دیدار حضرت مهدی صلوات الله و سلامه علیه نایل آید وسه مشکل خویشتن را با آن مشکل گشا وچاره ساز در میان بگذارد.
آخرین شب چهارشنبه بود، شبی بسیار تیره وتار وسرد وطوفانی. باد تندی می وزید واو بر سکوی مسجد کوفه نشسته وغرق در غم واندوه بود، چراکه به خاطر جریان خون از سینه اش به هنگام سرفه، نمی توانست در داخل مسجد توقّف کند واحترام طهارت مسجد وآن مکان مقدّس را می نمود ونیز در این اندیشه بود که آخرین چهارشنبه که چهلمین هفته بود فرا رسید واو نتوانسته به دیدار آن کعبه مقصود نایل آید واین محرومیت نیز غمی بزرگ بر غمهایش می افزود. او به نوشیدن قهوه عادت داشت به همین دلیل آتشی برافروخت تا قهوه را ردیف کند که بناگاه در آن شب تاریک وخلوت، مردی را دید که بسوی او می آید، از این رخداد، آزرده خاطر شد وبا خود گفت: «اندکی قهوه به همراه دارم آن را هم این بنده خدا خواهد نوشید وبرایم چیزی نخواهد ماند.»
خودش می گوید: در این فکر بودم که آن مرد رسید ومرا با نام ونشان صدا زد وبه من سلام گفت، از شناخت او که مرا با نام صدا زد تعجّب کردم وگفتم: «شما از کدام قبیله می باشید؟ از قبیله فلان هستید؟»
گفت: «خیر!»
ومن نام بسیاری از قبایل را آوردم واو مرتب گفت: «خیر!» واز هیچ یک از این عشیره ها نبود.
آنگاه او پرسید: «چه مشکل وخواسته ای تو را به اینجا آورده است؟»
گفتم: «شما چرا از من در این مورد می پرسی؟»
گفت: «اگر به من بگویی چه زیانی به تو خواهد رسید؟»
فنجانی پر از قهوه کردم وبه او تقدیم داشتم واو کمی از آن نوشید،
سپس فنجان را بازگردانید وگفت: «شما بنوشید.»
فنجان را گرفتم وتا آخرین قطره آن را نوشیدم، آنگاه گفتم:
«حقیقت این است که من دچار فقر وتنگدستی بسیار سختی هستم، از سوی دیگر به بیماری علاج ناپذیری گرفتارم که به هنگام سرفه، خون از سینه ام می آید ودیگر اینکه به بانویی دل بسته ام ومی خواهم با او پیمان زندگی مشترک ببندم، امّا بخاطر دو مشکلم خانواده اش موافقت نمی کنند. برخی از روحانیون مرا سرگرم ساختند وگفتند: اگر چهل هفته وهر هفته شب چهارشنبه به مسجد کوفه بیایم وخواسته هایم را به بارگاه خدا برم ودست توسّل به دامان پر برکت امام عصر (علیه السلام) بزنم، خواسته هایم برآورده شده ومشکلات سخت زندگیم، حلّ خواهد شد. من نیز رنج وخستگی این چهل شب را به جان خریدم واینک آخرین شب فرا رسیده است، امّا نه آن گرامی را دیده ام ونه به خواسته های خود رسیده ام.»
من گله می کردم ودر اوج بی توجّهی به آن بزرگوار بودم که رو به من کرد وفرمود: «أمّا صدرک فقد برأ، وأمّا المرأة فستتزوّج بها قریبا، وأمّا الفقر فلا یفارقک حتّی الموت.»
یعنی: شیخ محمّد! اینک سینه ات خوب شده ودیگر از بیماریت اثری نخواهی یافت و آن بانوی مورد علاقه ات نیز، بزودی به وصالش خواهی رسید، امّا فقر وتهیدستی همراهت خواهد بود.
شگفتا! وقتی به خود آمدم دیدم سینه ام شفا یافته و پس از یک هفته با بانوی مورد علاقه ام ازدواج کردم، امّا همانگونه که فرمود، تهیدستی هنوز همراه من است، مصلحت آن را نمی دانم.
📚 امام مهدی (علیه السلام) از ولادت تا ظهور، ص ۴٢١
📚 به نقل از جنة المأوی، (بحار الانوار، ج ۵٣، ص ٢۴٠
🔘 پاسخ امام صادق(علیه السلام) به کسانی که احادیث عجیب دربارۀ فضیلت زیارت حسین(علیه السلام) را باور نمیکنند
☑️ ذریح محاربى، مىگوید:
▫️ به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: از خویشاوندان و فرزندانم کسى را ملاقات نکردم مگر وقتى به آنها خبر دادم به اجر و ثوابى که در زیارت قبر حسین(علیه السلام) هست، مرا تکذیب نموده و گفتند: تو به «جعفر بن محمد» دروغ بستهای و این حرفها را از خودت درآوردهای!
▫️ حضرت فرمودند:
اى ذریح! مردم را رها کن، هر کجا که مىخواهند بروند، بهخدا قسم که خداوند به زائرین حسین(علیه السلام) مباهات و افتخار مىکند. و هنگامی که زائر بر مزار حسین(علیه السلام) وارد میشود، فرشتگان مقرّب خدا و حاملین عرش بر او وارد میشوند، تا اینکه خداوند به فرشتگان مىفرماید:
آیا زوّار حسین(علیه السلام) را مىبینید که از روى شوق به حسین(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) به زیارت آمدهاند؟
به عزّت و جلال و عظمت خود سوگند که کرامت خویش را بر ایشان واجب کردهام و ایشان را حتماً به بهشتى که براى دوستانم و براى انبیاء و رسل و فرستادگانم آماده کردهام میبرم.
📗کامل الزیارات، صفحه ۱۴۳
22.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 گوشه ای از آداب زیارت و ثواب زائرین کربلای معلی،
(نماز خواندن چهارده معصوم بر بدن زائر)
🎥 استاد حاج شیخ عبدالحسین #بندانی_نیشابوری ( حفظه الله تعالی )
#امام_حسین_علیه_السلام
🏴🕯🖤🕯🏴
🕌@ziarat_et
💧 زیور یا مایهی ننگ؟
⏪ آبرودار امام عصر ارواحنافداه باشیم! شیعیان بخواهند یا نخواهند منتسب به اهل بیت صلواتاللهعلیهم و امام زمان سلاماللهعلیه هستند.
از این رو بر ماست که به عنوان دوستداران و شیعیان امام عصر صلواتاللهعلیه بیش از پیش مراقب رفتار خود باشیم! کارهای زشت به خودی خود زشتاند و ناپسند و باید از آنها پرهیز کرد. امّا برای ما که منتسب به حضرت ولیّ عصر ارواحنافداه و اهل بیت صلواتاللهعلیهم هستیم، آلوده شدن به زشتیها بسیار بدتر است! زیرا کار ما مایهی آبروریزی اهل بیت صلواتاللهعلیهم و امام زمان ارواحنافداه میشود!
مردم میگویند:
ببینید نتیجهی تربیت شیعی، این است که افراد به چنین کارهایی دست می زنند!
در این خصوص حضرت امام صادق سلاماللهعلیه میفرمایند:
برای ما زینت باشید و مایهی ننگ ما نشوید!
📚 اصول کافی، ج2
خوش به حال ما اگر با دقّت در رفتارمان یار امام زمان ارواحنافداه و مایهی زینت و عزّت آن مولا باشیم و وای به حال ما اگر با بی بند و باری و گناه، مایهی عار و ننگ امام عصر ارواحنافداه شویم. مراقب رفتارمان باشیم!
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
━━━━━━◈❖🔹🔆🔹❖◈━━━━━
#لبیک_یا_حسین
#لبیک_یا_مهدی
صفحه رسمی کانال امام زمان (عج)
در پیامرسان ایتا ↙️↙️↙️
╔═💎💫═══╗
@emamolasr
╚═══💫💎═╝
🔴 ثواب عظیم آشناکردن مردم با امام زمانشان
🌕 امام سجاد علیهالسلام فرمودند: خداوند به سوی موسی علیهالسلام وحی فرستاد: «ای موسی! اگر به سویم بندهٔ فراری مرا برگردانی، یا گمراهی را به سوی من بر گردانی، بهتر است برای تو از عبادت صد سال که روزهایش را روزه بداری و شب هایش نماز به پا داری. موسی گفت: پروردگارا! بنده گریخته کیست؟ فرمود: معصیت کاری که از فرمان ما تجاوز کرده. گفت: کیست آن گم شونده از در خانهٔ تو؟ فرمود: نادانی که امام زمانش را نشناسد، در حالی که تو او را برایش معرفی میکنی و میشناسانی...»
📕بحارالأنوار، ج ۲، ص ۴
📗مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۱۹
✅ رفیقاتونو دعوت کنید برای شناخت امام زمان(عج) 👇👇👇
📤با نشر مطالب در فراگیری
معارف مهدوی سهیم باشیم
❣اگر یک نفر را به او وصل کردی
❣برای سپاهش تو سردار یاری
#ظهور_بسیار_نزدیک_است
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🦋ڪانال زلال سخن🦋
╔═🚥═════╗
@zolalesokhan
╚═════🚥═╝
#سبک_زندگی_اسلامی
❇️ امام علی علیه السلام:
🔹الدُّنيا دارُ بَلاءٍ وَالآخِرَةُ دارُ الجَزاءِ ودارُ البَقاءِ؛ فَاعمَل لِما يَبقى، وَاعدِل عَمّا يَفنى، ولا تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنيا.
🔸دنيا سراى آزمايش [و عمل] است و آخرت، سراى سزا ديدن و خانه ماندگارى است. پس براى آنچه ماندگار است، كار كن و از آنچه نابود مى شود، روى بگردان و [در عين حال ،] بهره ات از دنيا را فراموش مكن.
📎الأمالي للمفيد : ص ٢٦٨ ح ٣
✅ محبوبترین انسانها نزد خدا چه کسانی هستند؟
📣 امام خامنه ای:
بايد حالت #تقوا و #پرهيزگارى و معنويتى را كه در انقلاب ما بوده و هست و بايد باشد، قوياً حفظ كنيد. در اين كار، مخصوصاً جوانها بايد پيشقدم باشند؛ زيرا محبوبترين انسانهاى جامعه در نزد پروردگار، جوانهاى #پارسا و #پرهيزكار و مؤمن هستند. (امام خامنه ای، 03/ 08/ 1368)
✍️ #تقوا و #پرهیزکاری و #پارسایی یعنی انجام #واجبات و ترک #حرامها در زندگی فردی و اجتماعی
پند 150
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا