6.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴اولین دختر بسیجی خلبان ""ماشاءالله""
❤ حکایت زیارت
سلیمان أعمش گوید:
در کوفه منزل داشتم
و مرا در آنجا همسایه ای بود که
طریق اهل بیت نداشت؛
من بعضی از اوقات با او
می نشستم و مذاکره می نمودم
در شب جمعه ای به او گفتم:
تو چه می گوئی در زیارت حسین
علیه السّلام؟
گفت:
بدعت است و هر بدعت
ضلالت است. و هر ضلالت
در آتش است.
من با نهایت خشم از نزد او
برخاستم و به منزل آمدم،
و با خود گفتم:
چون سحر شود به نزد او
می روم و از فضایل مولا
أمیرالمؤمنین آنقدر برای او
نقل می کنم که از شدّت حزن
و غصّه چشمانش گرم شود.
سحر به منزل او رفتم و در
زدم، صدا از پشت در آمد که
در منزل نیست و به زیارت
حسین به کربلا رفته است.
تعجّب نمودم و به شتاب
به سمت کربلا حرکت کردم.
آن شیخ را دیدم که سر به
سجده گذارده، و از رکوع و
سجود خستگی نداشت.
به او گفتم:
تو می گفتی که زیارت حسین
بدعت است و هر بدعت ضلالت
و هر ضلالت در آتش است چه
شد که خود به زیارت آمدی؟
گفت :
ای مرد مرا ملامت مکن که من از حقّانیت اهل بیت خبری نداشتم. دوش که به خواب
رفتم مردی را در خواب دیدم که نه بلند بود نه کوتاه، و از نهایت حسن و بهاء نمی توانم توصیف کنم. او راه می رفت و اطراف او را
هاله وار جماعتی احاطه کرده بودند. و جلوی این جماعت مردی بر اسبی سوار بود که دم اسب او چند بافت داشت، و این مرد تاجی بر سرش بود که چهار گوشه داشت، و بر هر گوشه جواهری رخشان بود که در ظلمات شب
هر کدام مسافت سه روز راه راروشن می کرد. پرسیدم:
آن مرد که دور او را گرفته اند
کیست؟
گفتند:
محمّد بن عبدالله خاتم النبیین
است.
پرسیدم که:
این سوار که در جلو می رود
کیست؟
گفتند:
أمیرالمؤمنین
علی بن أبی طالب است.
آنگاه بر آسمان نظر
افکندم دیدم ناقه ای از نور،
و بر آن هودجی است و در هوا
حرکت می کند. گفتم:
این از آنِ کیست؟
گفتند:
از آنِ خَدیجَه بنت خُوَیلِد و
فاطمه زهراء.
گفتم:
آن جوان کیست؟
گفتند:
حضرت حسن مجتبی.
گفتم:
این جماعت و این هودج همگی
به کجا می روند؟
گفتند :
شب جمعه است و همگی به
زیارت کشته شده به تیغ ستم،
سید الشّهداء حسین بن علی
به کربلا می روند.
آنگاه متوجّه هودج شدم، دیدم
رقعه هائی از آن به زمین
می ریزد و بر روی هر یک از
آنها نوشته است:
امان نامه از آتش جهنم
برای زوار حسین در شب جمعه.
آن وقت هاتفی ندا کرد ما را
که:
آگاه باشید که ما و شیعیان
ما در درجه عالیه ای در بهشت
قرار خواهیم داشت.
ناگاه دیدم رقعه هائی از بالا به
زمین می ریزد.
سؤال کردم :
چیست؟
گفتند :
این رقعه های امان است برای
زوّار حسین علیه السّلام
در شب جمعه.
من یکی از آنها را برای خود
طلب کردم. گفتند:
این رقعه ها حقّ تو نیست!
تو می گوئی:
زیارت حسین بدعت است!
هرگز از این رقعه ها نخواهی
یافت تا آنکه زیارت کنی حسین
علیه السّلام را و اعتقاد کنی
به فضل و شرافت او!
پس من از خواب بیدار شدم
و هراسان بودم، و در همان
ساعت قصد زیارت سید خودم
حسین علیه السّلام را نمودم
----------------------------؛
بحار الأنوار، ج ۴۵
انوارالملكوت، ج ۱
❤️❤️❤️
[۹/۲۴، ۵:۳۹] Monireh.javadi: ☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸
🌸☘
☘
﷽
*السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان*
🌀〰🌀〰🌀〰🌀
*« السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَة اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ».*
🌀〰🌀〰🌀〰🌀
*«یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ* *یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ* *قَلْبِیِ عَلی دِینِکَ»*
☘
🌸☘
☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸
[۹/۲۴، ۵:۳۹] Monireh.javadi: 🌿⃟🕊 *صلوات بر حضرت سید الشهدا*
❁🪴 *اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ*
❁🪴 *و صَلِّ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيد* ِ .
❁🪴 *قتِيلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ.*
❁🪴 *صلاَةً نَامِيَةً زَاكِيَةً مُبَارَكَةً.*
❁🪴 *يصْعَدُ أَوَّلُهَا وَ لاَ يَنْفَدُ* *آخِرُهَا أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلاَدِ أَنْبِيَائِكَ الْمُرْسَلِينَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ**
[۹/۲۴، ۵:۳۹] Monireh.javadi: دعای هفتم صحیفه همراه با ترجمه
*(۱) یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ. (۲) ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِک الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِک الْأَشْیاءُ. (۳) فَهِی بِمَشِیتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ. (۴) أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْکشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کشَفْتَ (۵) وَ قَدْ نَزَلَ بی یا رَبِّ مَا قَدْ تَکأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بیمَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. (۶) وَ بِقُدْرَتِک أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِک وَجَّهْتَهُ إِلَی. (۷) فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. (۸) فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً. (۹) وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک. (۱۰) فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بییا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ به حمل مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بیذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ*
ترجمه دعای هفتم: دعای او هنگامیکه برایش مهمی دست میداد یا رنجی فرود میآمد.
(۱) ای کسی که گره هر سختی به دست تو گشوده شود و ای که تندی شدائد به عنایتت میشکند، ای که راه بیرونشدن از تنگی و رفتن به سوی آسایش از تو خواسته شود، (۲) دشواریها به لطف تو آسان گردد و وسایل زندگی و اسباب حیات به رحمت تو فراهم آید و قضا به قدرتت جریان گیرد و همهچیز به اراده تو روان شود، (۳) تنها به خواست تو بیآنکه فرمان دهی، همهچیز فرمان برد، و هر چیز محض ارادهات بیآنکه نهی کنی از کار بایستد، (۴) در تمام دشواریها تو را میخوانند و در بلیات و گرفتاریها به تو پناه جویند، غیر از بلایی که تو دفع کنی بلایی برطرف نگردد و گرهی نگشاید مگر تواش بگشایی، (۵) الهی بلایی بر من فرود آمده که سختی و ثقل آن مرا در هم شکسته و گرفتاریهایی بر من حملهور شده که تحملش برای من دشوار است (۶) و آن را تو از باب قدرتت بر من وارد کردهای و به اقتدار خود متوجه من نمودهای، (۷) اله من، چیزی را که تو آوردهای کسی نبرد و آنچه تو فرستادهای دیگری باز نگرداند و بسته تو را کسی نگشاید و چیزی را که تو بگشایی دیگری نبندد و آنچه را تو دشوار نمودهای کسی آسان نکند و آن را که تو ذلیل کردهای یاوری نباشد، (۸) پس بر محمد و آلش درود فرست و به رحمتت الها - در آسایش را به رویم باز کن و به قدرتت صولت سلطان غم را در میدان حیات من بشکن و مرا در موردی که از آن شکوه دارم به عنایت و احسانت کامیاب کن و به درخواست من شیرینی اجابت بچشان و از سوی خودت رحمت و گشایشی دلخواه نصیبم فرما و برایم نجات و خلاصی سریع از گرفتاریها مقرر کن (۹) و مرا به خاطر چیرگی غم از رعایت واجبات و به کار بستن مستحبات خود باز مدار؛ (۱۰) چرا که من به
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
🌸دعای روز سه شنبه:
🌹بسم الله الرحمن الرحیم
ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠَّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﺣَﻘُّﻪُ ﻛَﻤَﺎ ﻳَﺴْﺘَﺤِﻘُّﻪُ ﺣَﻤْﺪﺍ ﻛَﺜِﻴﺮﺍ ﻭَ ﺃَﻋُﻮﺫُ ﺑِﻪِ ﻣِﻦْ ﺷَﺮِّ ﻧَﻔْﺴِﻲ ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻨَّﻔْﺲَ ﻟَﺄَﻣَّﺎﺭَﺓٌ ﺑِﺎﻟﺴُّﻮﺀِ ﺇِﻻ ﻣَﺎ ﺭَﺣِﻢَ ﺭَﺑِّﻲ ﻭَ ﺃَﻋُﻮﺫُ ﺑِﻪِ ﻣِﻦْ ﺷَﺮِّ ﺍﻟﺸَّﻴْﻄَﺎﻥِ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﻳَﺰِﻳﺪُﻧِﻲ ﺫَﻧْﺒﺎ ﺇِﻟَﻰ ﺫَﻧْﺒِﻲ ﻭَ ﺃَﺣْﺘَﺮِﺯُ ﺑِﻪِ ﻣِﻦْ ﻛُﻞِّ ﺟَﺒَّﺎﺭٍ ﻓَﺎﺟِﺮٍ ﻭَ ﺳُﻠْﻄَﺎﻥٍ ﺟَﺎﺋِﺮٍ ﻭَ ﻋَﺪُﻭٍّ ﻗَﺎﻫِﺮٍ
🌹ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺍﺟْﻌَﻠْﻨِﻲ ﻣِﻦْ ﺟُﻨْﺪِﻙَ ﻓَﺈِﻥَّ ﺟُﻨْﺪَﻙَ ﻫُﻢُ ﺍﻟْﻐَﺎﻟِﺒُﻮﻥَ ﻭَ ﺍﺟْﻌَﻠْﻨِﻲ ﻣِﻦْ ﺣِﺰْﺑِﻚَ ﻓَﺈِﻥَّ ﺣِﺰْﺑَﻚَ ﻫُﻢُ ﺍﻟْﻤُﻔْﻠِﺤُﻮﻥَ، ﻭَ ﺍﺟْﻌَﻠْﻨِﻲ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ ﻓَﺈِﻥَّ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺀَﻙَ ﻻ ﺧَﻮْﻑٌ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢْ ﻭَ ﻻ ﻫُﻢْ ﻳَﺤْﺰَﻧُﻮﻥَ
🌹ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺃَﺻْﻠِﺢْ ﻟِﻲ ﺩِﻳﻨِﻲ ﻓَﺈِﻧَّﻪُ ﻋِﺼْﻤَﺔُ ﺃَﻣْﺮِﻱ ﻭَ ﺃَﺻْﻠِﺢْ ﻟِﻲ ﺁﺧِﺮَﺗِﻲ ﻓَﺈِﻧَّﻬَﺎ ﺩَﺍﺭُ ﻣَﻘَﺮِّﻱ ﻭَ ﺇِﻟَﻴْﻬَﺎ ﻣِﻦْ ﻣُﺠَﺎﻭَﺭَﺓِ ﺍﻟﻠِّﺌَﺎﻡِ ﻣَﻔَﺮِّﻱ ﻭَ ﺍﺟْﻌَﻞِ ﺍﻟْﺤَﻴَﺎﺓَ ﺯِﻳَﺎﺩَﺓً ﻟِﻲ ﻓِﻲ ﻛُﻞِّ ﺧَﻴْﺮٍ ﻭَ ﺍﻟْﻮَﻓَﺎﺓَ ﺭَﺍﺣَﺔً ﻟِﻲ ﻣِﻦْ ﻛُﻞِّ ﺷَﺮٍ
🌹ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﺧَﺎﺗَﻢِ ﺍﻟﻨَّﺒِﻴِّﻴﻦَ ، ﻭَ ﺗَﻤَﺎﻡِ ﻋِﺪَّﺓِ ﺍﻟْﻤُﺮْﺳَﻠِﻴﻦَ ﻭَ ﻋَﻠَﻰ ﺁﻟِﻪِ ﺍﻟﻄَّﻴِّﺒِﻴﻦَ ﺍﻟﻄَّﺎﻫِﺮِﻳﻦَ ﻭَ ﺃَﺻْﺤَﺎﺑِﻪِ ﺍﻟْﻤُﻨْﺘَﺠَﺒِﻴﻦَ ﻭَ ﻫَﺐْ ﻟِﻲ ﻓِﻲ ﺍﻟﺜُّﻠَﺜَﺎﺀِ ﺛَﻼﺛﺎ ﻻ ﺗَﺪَﻉْ ﻟِﻲ ﺫَﻧْﺒﺎ ﺇِﻻ ﻏَﻔَﺮْﺗَﻪُ ﻭَ ﻻ ﻏَﻤّﺎ ﺇِﻻ ﺃَﺫْﻫَﺒْﺘَﻪُ ﻭَ ﻻ ﻋَﺪُﻭّﺍ ﺇِﻻ ﺩَﻓَﻌْﺘَﻪ،
ُ🌹ﺑِﺒِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺧَﻴْﺮِ ﺍﻟْﺄَﺳْﻤَﺎﺀِ ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺭَﺏِّ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﺍﻟﺴَّﻤَﺎﺀِ ﺃَﺳْﺘَﺪْﻓِﻊُ ﻛُﻞَّ ﻣَﻜْﺮُﻭﻩٍ ﺃَﻭَّﻟُﻪُ ﺳَﺨَﻄُﻪُ ﻭَ ﺃَﺳْﺘَﺠْﻠِﺐُ ﻛُﻞَّ ﻣَﺤْﺒُﻮﺏٍ ﺃَﻭَّﻟُﻪُ ﺭِﺿَﺎﻩُ ﻓَﺎﺧْﺘِﻢْ ﻟِﻲ ﻣِﻨْﻚَ ﺑِﺎﻟْﻐُﻔْﺮَﺍﻥِ ﻳَﺎ ﻭَﻟِﻲَّ ﺍﻟْﺈِﺣْﺴَﺎﻥِ
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸زيارت امام سجاد ،امام باقر و امام صادق عليهم السلام در روز سه شنبه :
🌹السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا خُزَّانَ عِلْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا تَرَاجِمَةَ وَحْیِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَئِمَّةَ الْهُدَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَعْلامَ التُّقَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلادَ رَسُولِ اللهِ أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ مُعَادٍ لِأَعْدَائِکُمْ مُوَالٍ لِأَوْلِیَائِکُمْ
🌹بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ اللهُمَّ إِنِّی أَتَوَالَى آخِرَهُمْ کَمَا تَوَالَیْتُ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَهُمْ وَ أَکْفُرُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللاتِ وَ الْعُزَّى صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ یَا مَوَالِیَّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ
🌹السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ سُلالَةَ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَادِقا مُصَدَّقا فِی الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ یَا مَوَالِیَّ هَذَا یَوْمُکُمْ وَ هُوَ یَوْمُ الثُّلاثَاءِ وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفٌ لَکُمْ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِمَنْزِلَةِ اللهِ عِنْدَکُمْ وَ آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ
🌹سلام بر شما اى خزانه داران علم خدا، سلام بر شما اى مفسرّان وحى خدا، سلام برشما اى پیشوایان هدایت، سلام بر شما اى نشانههاى پارسایى، سلام بر شما اى فرزندان رسول خدا من به حق شما دانا، و به مقام شما بینایم و با دشمنانتان دشمن، و با دوستانتان دوستم،
🌹 پدر و مادرم فدایتان، درودهاى خدا بر شما باد. خدایا! من دوست دارم آخرین اینان را چنانکه دوست داشتم اولینشان را، و از هر صفبندى در برابر ایشان بیزارى مىجویم و به جبت و طاغوت و لات و عزى [بتان روزگار جاهلیت] کفر می ورزم، اى سروران من، درودهاى خدا و رحمت و برکاتش بر شما باد،
🌹سلام بر تو اى سرور عابدان، و زبده جانشینان، سلام بر تو اى شکافنده دانش پیامبران، سلام بر تو اى راستگوى پذیرفته در گفتار و کردار، اى سروران من، امروز روز سهشنبه روز شماست و من در این روز میهمان شما و پناهنده به شمایم، پذیراى من باشید، و پناهم دهید، به حق مقام خدا نزد شما و اهل بیت پاکیزه و پاکتان
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🔴 جوان پرهیزکار و بیدار
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
مردی از انصار می گوید : روز بسیار گرمی همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله در سایه درختی قرار داشتیم ، مردی آمد و پیراهن از بدن خارج کرد ، و شروع کرد روی ریگهای داغ غلطیدن . گاهی پشت و گاهی شکم ، و گاهی صورت بر آن ریگها می گذاشت و می گفت : ای نفس ! حرارت این ریگها را بچش که عذابی که نزد خداست از آنچه من به تو می چشانم عظیم تر است .
رسول خدا صلی الله علیه و آله این منظره را تماشا می کرد ، وقتی کار آن جوان تمام شد و لباس پوشید ، و رو به ما کرد که برود ، نبی اسلام با دست به جانب او اشاره فرمودند و از او خواستند که نزد حضرت بیاید ، وقتی نزدیک حضرت رسید به او فرمودند : ای بنده خدا ! کاری از تو دیدم که از کسی ندیدم ، علت این برنامه چیست ؟ عرضه داشت : خوف از خدا ، من با نفس خود این معامله را دارم تا از طغیان و شهوت حرام در امان بماند !
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : از خدا ترسانی و حق ترس را رعایت کرده ای ، خداوند به وجود تو به اهل آسمانها مباهات می نماید ، سپس به اصحابش فرمودند : ای حاضرین ! نزدیک این دوستتان بیایید تا برای شما دعا کند ، همه نزدیک آمدند و او بدین صورت دعا کرد :
اَللّٰهُمَّ اجْمَعْ امْرَنا عَلَی الْهُدیٰ وَ اجْعَلِ التَّقْویٰ زادَنا وَ الْجَنَّهَ مَآبَنا .
خداوندا ! برنامه زندگی ما را بر هدایت متمرکز کن ، تقوا را زاد ما و بهشت را بازگشتگاه ما قرار بده
امالی صدوق : 340 ، المجلس الرابع و الخمسون ، حدیث 26 ؛ بحار الأنوار : 67 / 378 ، باب 59 ، حدیث 23
➥ @zohur_media | اینڪ آخرالزمان
﷽🌹 #سلام_امام_زمانم 🌹﷽
🌼 ای چاره ساز، مشکل ما را تو چاره کن
💔 برحال خراب عاشقانت، نظاره کن
🌼 پرده ز رخ نمی کشی ای ماه دل، مکش
💚 حرفی بزن به جانب مایک اشاره کن
#اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرج 🤲🌹
#صبحتون_مهدوی🌼 🍃
⚜@p_Mahdavi