eitaa logo
💕 جهاد زنان💕
421 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
39 فایل
مادر از هر سازنده‌ای سازنده‌تر و باارزش‌تر است. جهاد زن، خوب شوهرداری کردن، فرزند آوری و تربیت فرزندانی صالح است. آیدی پاسخ به سؤالات @n_khammar123
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ ⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ سلام پدر مهربانم ، مهدے جان هر روز صبح سلامتان میکنم بسان درختان که به خورشید یا گلها که به نسیم یا پروانه ها که به آسمان ، سلام میکنند. و از تشعشع پاسخ گرمتان غرق شکوفه میشوم اوج میگیرم امیدوار میشوم و پرواز میکنم ... من به امید همین سلام ها هر صبح چشم مےگشایم و دلخوشم به یاد و نام زهرایے شما.... آقا جان تنها امید ادامه‌ے زندگے‌مان تپش‌هاے قلب شماست بے‌قرارے دل‌هاے ما از شوق دیدار شماست آقا بگو كه آمدنت نزدیک است بگو كه به زودے هدهد صبا خبر از آمدنتان را نوید مے‌دهد؛ بگو كه مے‌آیے و مرهم دل‌هاے شكسته و خسته‌ے ما میشوے. در افق آرزوهایم تنها«أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج»را میبینم... @Emamkhobiha🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•🎁• ســــــــــــــــــــلام هدیہ‌هاے خداوندے😍 عســـــل‌هاے شیرین خونہ🍯 صبــــــــــح زیباتوݩ بخیر آخر هفته رو چطورے برنامہ ریختے؟ ببینم قراره زرنگ باشے یا نه😌 بریم ڪه روز منتظر ماست ... یہ تیپ خـــــفݩ 👗 یہ رنگ و لعاب جیگر 💄 یہ ڪم نوشیدنے سرحال کننده🍋🥛🍯 و یہ لبخند عالے 😁 که صورتت رو از گل گل‌تر می‌کنه امـــــࢪوز آخر هفته است و رفتہ‌هامون چشمشوݩ به تحفه‌های ماست🌱 قـــــرآن خدا رو بذار دم دستت و هر وقت فرصت داشتے وقت پیام بازرگانی‌ها وقت استراحت وقت چای وقت عصرونه بعد نمازها تلاوت كن ♥️ خونه‌تو گرم كن به گرمای قرآن این آیه‌های نوࢪ بیشتر از اینکه رفته‌ها رو خوشحال کنه گره از کار شما باز می‌کنه 🎗 💞 @jahadalmarah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰داستان واره🔰 🍂از وقتی که توانسته بود با اطرافش ارتباط برقرار کند، واژه‌های آشنا با گوشش اینها بود: آب را نریز، با تلفن بازی نکن، این را نخور، خط نکش، مچاله نکن، داد نزن، اسباب‌بازی را خراب نکن و... . 🍂کاش این جمله‌ها با محبّت و احترام به او گفته شده بود. داد و فریاد، آهنگی بود که همیشه با این جمله‌ها همراه می‌شد. چند بار هم این آهنگ، هم‌آوای خشنْ آهنگِ کتک و پسْ‌گردنی شده بود. 🍂او به یاد می‌آورد زمانی را که با همۀ وجودش، شوق شکستن ماشینِ اسباب‌بازی‌‌اش را داشت؛ امّا وقتی گوشت‌کوب را بالا بُرد، دستانش در همان بالا به دستان مادرش گِره خورد و گوشش از فریاد پدر، سوت کشید. بعد هم ماشینش رفت آن بالا بالاها و دکوری قرار گرفت تا هر روز در مقابل چشمانش به نمایش در بیاید و دل او را آتش بزند و همیشه این سؤال در ذهنش باشد که در درون ماشین من، چه خبر است؟ 🍂هیچ وقت یادش نمی‌رود که به دور از چشم مادر، موقعی که پدر در خانه نبود، با مداد رنگی‌اش یک نقّاشی روی دیوار کشیده بود و وقتی مادر دید، از این جسارت کودک، بهت‌زده شد. بعد هم حسابی دعوایش کرد. پدر هم که آمد... بمانَد. خاطره‌اش خیلی تلخ است. او دوست داشت آن روز، پدر و مادرش، عکسی را که کشیده بود، ببینند و او را ببوسند؛ امّا ... . 🍂او خاطرات کودکی‌اش را خیلی خوب به یاد دارد. معلّمش گفته بود: این که خاطرات کودکی‌ات را به یاد داری، نشانۀ نابغه بودن توست. 🍂یک بار کتاب‌های پدر را روی هم چید. تا جایی که دستش می‌رسید، کتاب روی کتاب گذاشت. کمی از آن فاصله گرفت و به تماشا نشست. بعد جلو رفت و با نوک انگشتانش، ساختمان ساخته را خراب کرد. صدای ریختن کتاب‌ها، پدر را به اتاق کشانْد. بعضی از کتاب‌ها خراب شده بود. پدر هم با دیدن کتاب‌ها، بی‌تاب شد و باز هم همان قصۀ همیشگی: داد و فریاد، دعوا و یک گوشمالی. 🍂همۀ اینها را در گوشۀ ندامتگاهی به یاد می‌آورد که چند ماهی است مهمان آن است. نوجوان چهارده ساله‌ای که در اوج نبوغ، باید در گوشۀ از ندامتگاه (بخوانید زندان)، کودکی خود را مرور کند. درسش می‌توانست خوب باشد؛ امّا به قدری به شرارت علاقه داشت که فقط از آزار و اذیّت دیگران، لذّت می‌بُرد. 🍂 یک بار به صندلی معلّم، چسب می‌زد، یک بار ماشین مدیر را پنچر می‌کرد، بار دیگر، روی نیمکت همکلاسش پونز می‌گذاشت و یک بار هم... . امّا این دفعۀ آخر، زندگی او را زیر و رو کرد. 🍂 نشانه‌گیری‌اش خیلی خوب شده بود، از بس که در راه برگشت از مدرسه، چراغ‌ تیربرق‌ها را شکسته بود. این بار وقتی مدرسه تعطیل شد، درست همان دَم درِ مدرسه به جای تیر برق، سرِ دوستش را نشانه گرفت. قبلاً هم این کار را کرده بود؛ امّا کسی نفهمیده بود، جز دوستان شرورش. سنگ، کمی نوک‌تیز بود. 🍂 مثل همیشه دوباره تیرش به هدف خورد؛ امّا با دو تفاوت: اوّل آن که تیر، درست در وسط چشم دوستش نشست و چشم او پُر از خون شد دوم آن که مدیر و ناظم، پشت سرِ او بودند و همۀ قصّه را با چشم خود دیدند. الآن دوستش در خانه، در غم از دست دادن یک چشمش نشسته و او در ندامتگاه، خاطرات دوران کودکی‌اش را مرور می‌کند. 📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۵۰ @abbasivaladi
📌حسابشان خیلی سخت است... من به همه مردم در سراسر کشور توصیه می‌کنم که ازدواج‌ها را آسان کنند. بعضی‌ها ازدواج را مشکل می‌کنند. مهریّه‌های سنگین و جهیزیّه‌های گران ازدواج را مشکل می کند. اثر این را می‌دانید چیست؟! اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانه‌ها می‌مانند، کسی جرئت نمی‌کند به ازدواج نزدیک شود. مگر کسانی که با تجمّل، عروس و داماد می‌شوند خوشبخت‌ترند؟! چه کسی می‌تواند چنین چیزی را ادعا کند؟! این کارها جز این‌که یک عدّه جوان را، یک عدّه دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر این‌ها تلخ نماید، اگر نتوانستند آن‌جور، آن‌ها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند، چیز دیگری نیست. تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه، این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همین‌طور غیر متأهل بماند.  من گمان می‌کنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین، کار را بر دیگران مشکل می‌کنن، حسابشان پیش خدا خیلی سخت است. نمی‌شود بگویند که آقا ما پول داریم، می‌خواهیم بکنیم، چون داریم. این از آن حرف‌های غلطِ روزگار است. داریم که دلیل نشد. انسان وقتی «دارد»، کاری بکند که دیگران نتوانند هیچ اقدامی بکنند، این درست است؟! جوان‌ها جرئت نکنند بروند طرف ازدواج. نباید کاری بشود افرادی که نمی‌توانند، افرادی که دلشان نمی‌خواهد، خلاف فکرشان هست، خلاف نیّت‌شان هست، نتوانند ازدواج کنند... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌نصیحت رو راحت خرج نکن 🔹بذار فرزندت خودش به نتیجه برسه 🔹لطفاً بچه‌هارو از نصیحت فراری ندید! ♦️توصیه امام رضا(ع) به پدر و مادرهایی که زیاد نصیحت می‌کنند. @Panahian_ir
خواهراسلام بیایم یه فرهنگ سازی کنیم واسه بزرگترین عیدمون عیدغدیر💚💚💚💚 چراهمیشه خونه تکونی باشه واسه عیدنوروز اصلاریشه ی اسلامی نداره خوبه اونجاهم این سنت وداشته باشیم حرفی نیست توش امسال شروع کنیم فرهنگ سازی و خونه تکونی کنیم تمیزکاری کنیم فرشاروشامپوفرش،بکشیم چیدمان خونه روتغییربدیم واسه عیدغدیرخواهربرادرادورهم جمع بشن خونه مامان وبابا سفره ی جشن پهن کنیم اینجوری که هرکی یه خوراکی مثل کیک وشیرینی وژله وووودرست کنه وسفره رورنگین کنیم‌ مسابقه ی غدیری بزاریم عیدی وکادوبدیم به بچه هامون به بچه هامون ازالان بگیم شعرحفظ کنن واسه جشن خونوادگی تاهدیه بگیرن وهرایده ی دیگه ای توذهنتون میادتوگروه بگین تااستفاده کنیم
؎🍎؎ ♥️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خانواده ےشــاد ۱۱ 🌱زیر چتر گفتگو در موقع گفتگو؛ نگاهتون فقط به چهره همسرتون باشه! نه به موبایل و تلویزیون و مجله... 😌ومتناسب باچیزی که بیان میکنه؛ حالات چهره تونُ حتما تغییر بدین. 💞 @jahadalmarah
❤ عبادت لذت بخش با عشق به الله... @jalasate_ostad