❤️🍃❤️
*#خانومها_بخوانند*
💑 *آقایون به دنبال همسری هستند که شخصیت زنانه اش شکل گرفته باشد*
❤️ مهربان باشد
❗️مرتبا داد نزند و از او ایراد نگیرد.
📌اکثر مردها در زندگی خود به دنبال " *آرامش* " هستند، می خواهند اوقات خوشی را داشته باشند و از زندگی لذت ببرند
بنابراین👇
✅خوش مشرب باشید، به سرعت عصبانی نشوید و داد و فریاد کردن را هم به کلی فراموش کنید.🍃
❤️لذت زندگی
هدایت شده از طبع و مزاج غذاها
تغذیه برای بیماری دیابت
سوپ لوبیا چشم بلبلی و کلم برگ
🔹طبع غذا: گرم و تر معتدل
🔸مواد لازم:
لوبیا چشم بلبلی ۴۵۰گرم/کلم برگ خرد شده ۳ فنجان/پیاز متوسط ۱عدد/سیب زمینی نگینی خرد شده ۳عدد/هویج خرد شده ۲عدد/سیر ۳ حبه/پونه کوهی خشک شده ۱ قاشق غذاخوری/نمک دریا، فلفل سیاه
🔹طرز تهیه:
ابتدا لوبیا چشم بلبلی را که از شب قبل خیس کردهاید، در قابلمهای بریزید و ۵ فنجان آب به آن اضافه کنید. سپس حرارت را کم کرده و درب قابلمه را بگذارید تا به مدت ۱ ساعت و نیم بپزد و لوبیاها پخته و نرم شوند. یک قابلمه را روی حرارت ملایم قرار دهید. سیر و پیاز خرد شده را به آن اضافه کرده و حدود ۵ دقیقه بپزید، تا زمانی که پیازها سبک شوند. سپس هویج، سیب زمینی، لوبیا چشم بلبلی پخته شده، کلم برگ، پونه کوهی و ۴ فنجان آب را به آن اضافه کنید. حرارت را زیاد کنید تا آب به جوش آید. سپس درب قابلمه را بگذارید و حرارت را کم کنید تا سوپ به مدت ۲۵ دقیقه یا تا زمانی که سبزیجات نرم شوند، بپزد. به اندازه دلخواه نمک و فلفل به سوپ اضافه کرده و نوش جان کنید.
#چهارشنبه_بیماری
#بدون_سرخ_کردن
https://eitaa.com/joinchat/1793851412C5eae7704ff
═════●⃟ 🍲 ⃟●᪥᪥᪥════
هدایت شده از احیاء نسل مهدوی
چند سال بعد سزارین میتوان زایمان طبیعی داشت؟
🔸مطالعات نشان میدهد در مواردی که فاصله بین زایمانها کمتر از 18 ماه است، خطر ایجاد پارگی برای رحم بیشتر میباشد.
👈به همین خاطر آنان توصیه میکنند، بین زایمانها کمتر از 18 ماه و ترجیحا کمتر از 24 ماه فاصله نباشد این بدان معنی است که حداقل 15 ماه بعد از یک زایمان سزارین میتوان اقدام به بارداری داشته باشید.
#زایمان
#زایمان_طبیعی
قلب خانواده (نسل مهدوی✨)👇
https://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4
هدایت شده از ❤️ امام خوبی ها ❤
سلام آقای مهربونم✋🌸
سلام مے ڪنمـ به تو
توئے ڪه نور دیده اے
توئے ڪه سالها ز من
به جز بدے ندیده اے
السلام علیک یا اباصالحَ المـدی(عج)
@Emamkhobiha🌹
سلام سلام سلام 😍😍😍😍
صبح روز پنجشنبهاتون بخیر و شادی 🌺🌺🌺🌺🌺
ان شاءالله روز خوبی رو شروع کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد....اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌿🌿🌿🌿🌿🌿
ابتدای صبح یاری بگیریم از مادرمون خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها ✅
الســـــــــــــلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها 💚💚💚
🔸داستان واره🔸
🔰شاید برخی رابطۀ چندانی میان آزادی و محبّت نبینند؛ امّا کافی است به داستانوارۀ زیر که بسیاری از ما آن را تجربه کردهایم، دقّت نمایید تا این رابطه را تأیید کنید.
🔹صبح 🌞که از خواب بیدار شد و سرِ سفرۀ صبحانه نشست، میخواست خودش کره و مربّا را روی نان🍞 بگذارد. مادر که حواسش نبود، کمی کرِه برداشت و روی نان گذاشت. قاشق 🥄را در ظرف مربّا فرو بُرد و بالا کشید. از شیرۀ مربّا روی سفره، خطّی کشیده شد که پسر، وقتی نگاهش به آن افتاد، لبخندی😊 زد. مادر، نگاهش به دست پسرک و ردّ شیرۀ مربّا افتاد. کمی ابروانش را در هم کشید و با تندی😡، قاشق را از او گرفت و گفت: لازم نکرده خودت لقمه بگیری. من که نمردم. خودم برایت لقمه میگیرم.
🔸صبحانه که تمام شد، دور از چشمان 👀مادر به سراغ کابینت آشپزخانه رفت. چند عدد کاسه🥣 و قابلمۀ فلزّی برداشت و شروع به بازی کرد. مادر، سر رسید و با عصبانیت😡، ظرفها را از او گرفت و سرِ جایش گذاشت.
🔹سرِ سفرۀ ناهار🍚، باز هم پسرک، چشم مادر را دور دید و شروع کرد به بازی کردن با غذا 🍗🍝که مادر آمد و او را دعوا کرد.
بعد از غذا، میخواست آببازی 💦کند؛ امّا مادر، شوق او را در نطفه، خفه کرد.
😔
🔸فردای آن روز، از صبح تا شام، خانۀ پدربزرگ👵👴 بودند.
سرِ سفرۀ صبحانه، پسرک میخواست لقمه بگیرد. هنوز دستش به قاشق نرسیده بود که مادر به او اخم کرد و برایش لب گَزید.
🔹مادربزرگ، رفتار دخترش را که دید، ابروانش به هم گِره خورد و گفت: با بچّه چه کار داری؟ بگذار راحت باشد.
مادر گفت: سفره را کثیف میکند.
مادربزرگ هم گفت: سفرۀ خانۀ من است😌. بچّه را آزاد بگذار.
بعد هم رو به پسرک کرد و گفت: راحت باش عزیزم!
کودک هم زیرچشمی به مادر نگاه کرد و با لبخندی شیطنتآمیز☺️، قاشق را برداشت و در ظرف مربّا فرو برد. وقتی خطّ شیرۀ مربّا روی سفره کشیده میشد، مادربزرگ، لبخند میزد و مادر، لب و لوچهاش را هم میکشید😏.
🔸صبحانه که تمام شد، پسرک به سراغ کابینت آشپزخانه رفت. چند عدد کاسه و قابلمۀ فلزّی برداشت و شروع به بازی کرد. مادر به سراغش آمد. پسرک، صدایش🗣 را بلند کرد و مادربزرگ را صدا زد. مادربزرگ، خودش را زود به آشپزخانه رساند. نشست و نوهاش را نوازش کرد. پسرک با دست به مادرش اشاره کرد. مادر، پیش از آن که مادربزرگ چیزی بگوید، ناراحت، از آشپزخانه بیرون رفت.
🔹سرِ سفرۀ ناهار، همه بودند. پدر هم آمده بود. ظرف غذا را که جلوی پسرک 🧒گذاشتند، خیلی خوشحال بود. اوّل، خورش🍲 را در ظرف برنج🍚، خالی کرد. بعد هم قاشق را برداشت که به صافکاری برنج و خورش بپردازد.
🔸 پدر به تندی گفت: چه کار میکنی؟ چرا این قدر کثیفکاری میکنی؟
😱
بعد هم رو به مادر👩 کرد و گفت: چرا نشستهای؟ قاشق را از دستش بگیر. خودت غذایش را بده.
مادر نگاهی به مادربزرگ انداخت که با خیال راحت، غذا میخورد. پدربزرگ هم رو به دامادش🧔 کرد و گفت: کاری به شما ندارد. چه کارش داری؟ بگذار راحت باشد.
#من_دیگر_ما
#کتاب_سوم
#گزارههای_رفتاری
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از احیاء نسل مهدوی
🍃هر صبح ، یک حدیث🍃
💠 و اما حق پدرت این است که بدانی او ریشه و اصل توست و اگر او نبود تو نیز نبودی
💠 پس هرگاه در وجود خود چیزی دیدی که موجب غرور تو شد بدان که پدرت اصل آن نعمت است بر تو ؛ پس بدین خاطر ، خدا را به همان اندازه ستایش کرده و سپاسگزاری نما و هیچ نیرویی جز از سوی خداوند نیست.
📚 رساله حقوق امام سجاد علیه السلام
╭=═🌼-⊰🌺 ⭐️ 🌺⊱-🌸═=╮
@Ehyae_nasle_mahdavi
╰=═🌸-⊰🌺 ⭐️ 🌺⊱-🌼═=╯