رادان: دوربینهای طرح عفاف و حجاب هیچ خطایی نخواهد داشت
فرمانده کل انتظامی کشور در مراسم راهپیمایی روز قدس:
🔺اجرای طرح عفاف و حجاب از فردا آغاز میشود.
🔺مطمئن باشید دوربین های کنترلی در طرح عفاف و حجاب هیچ خطایی نخواهد داشت.
#ماه_رمضان
#روز_قدس
#حجاب
https://eitaa.com/joinchat/2735407301C1f2f6fa887
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلکشون کنده میشه؛ این پیام یک زن است که سناش از کل عمر اسرائیل بیشتر است
#اسرائیل
#روز_قدس
#ماه_رمضان
https://eitaa.com/joinchat/2735407301C1f2f6fa887
📍بسیاری از منصوبان امیرالمومنین آدم های عوضی بودند
امام خامنهای روحی فداه:
🔹در زمان امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام که مثال عدل وتقواست دیگرشما ازامیرالمؤمنین که کسی را عادلتر وبا تقواتر سراغ ندارید.
🔹مگرحُکّامی که بر ولایات مسلّط بودند و خودِ امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام فرستاده بود، همه «ابوذر» و «سلمان» بودند!؟
خیر!
🔸چهارنفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت.
مابقی، #آدمهای_عوضی_بودند. تاریخ را بردارید نگاه کنید!
🔹این، تاریخ است. یکی ازاستانداران امیرالمؤمنین «زیادابن ابیه» برمنطقهی وسیعی حاکم بود. بسیاری ازاین قبیل، دراطراف و اکناف بلاد اسلامی بودند.
🔹امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام، سرداربزرگ جنگش «عبیدالله بن عباس» بود که میدانید چه کار کرد. شبانه رفت با «معاویه» که آن طرف بود، مذاکره کرد. پول گرفت، لشکرگاه خودش را ترک کرد و به دشمن پناهنده شد!
۷۲/۰۵/۰۵ | بیانات در جمع علما و روحانیون تبریز
#بصیرت
#مسئولین
#امام_خامنه_ای
https://eitaa.com/joinchat/2735407301C1f2f6fa887
.
♻️ خاطرهای از آیت الله مصباح/ اگر یادمان رفت چه کنیم؟
نوه آیت الله مصباح یزدی نقل میکنند:
🔸️تقریباً چهلوپنج دقیقهای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاجآقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاجخانم هم نبودند. حاجآقا داشتند پاهایشان را چرب میکردند. سالها بود زانودرد و پادرد همپایشان شده بود. دکترها روغنهایی را تجویز کرده بودند و باید هر روز پایشان را چرب میکردند.
🔸️احوالپرسی همیشگی و خوشوبشی کردیم. حاجآقا همچنان مشغول بودند که از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. میخواستند بگویند متکا را بیاور که کلمهاش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم.
🔸️سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقهای سکوت شد. رو کردند به من و بغضآلود و با صدای لرزان گفتند: «آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش میرود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟»
آن بغض سنگین اشک شد و کمکم از چشمانشان سرازیر شد.
🔸️ این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟» فکر میکردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند.«به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظهبهلحظه تشدید میشد.
🔸️نزدیک اذان شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مات و مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوبلباسی. عطرهای دمدستیشان را آنجا میگذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک میریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر میکنم این «علی علی» گفتنهای ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتنها ما را رها نمیکند. ما را ول نمیکنند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش میآیند و جواب این «علی علی» گفتنها را میدهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری میکنند.»
🔸️بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمانمان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید میدانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمانمان را امانت دهیم. این علی علی گفتنها آنجا کار خودش را میکند.»
🔸️مشغول نماز مغرب شدیم. نماز عجیبی شد. ادعا ندارم همیشه با ایشان بودهام و حالاتشان را دیدهام، اما در سنوسال خودم و در موقعیتهایی که با حاجآقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم. با حال و پر اشک. بین هر آیه سوره حمدشان گریه میکردند.
🔸️بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آنها، آنها شب اول قبر برگردانند.
#ماه_رمضان
#مصباح_یزدی
https://eitaa.com/joinchat/2735407301C1f2f6fa887
25.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعابیر عجیب و تند قرآن درباره #یهود
(قسمت اول)
#حق_شناس
https://eitaa.com/joinchat/2735407301C1f2f6fa887
29.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعاببر تند و عجیب قرآن درباره #یهود
(قسمت دوم)
#حق_شناس
https://eitaa.com/joinchat/2735407301C1f2f6fa887
.
🔻ماجرای توبه چهار هزار فاحشه شهرنو
🔹قبل از انقلاب روحانی جوانی خبر از خانه های فساد در شهرنو تهران به گوشش میرسد که: «در آنجا دخترانی وجود دارند که مثلا از دوست پسرشان فریب خوردهاند یا از خانه فراری بوده و به تور آدم پستی افتاده و بدین مرکز فروخته شدهاند و اکنون روی برگشتن به خانه خود را ندارند. رؤسای آنان به هیچ وجه دست بردار نیستند و برای محکم کاری از زنان بیچاره سفته گرفته اند»
🔸روحانی تعدادی از سفته ها را میخرد و دختران را آزاد و راضیشان می کند به خانه هایشان بازگردند: «آنها را همراهی کرده به آغوش خانواده شان میسپردیم و میگفتیم که مثلاً دختر شما گم شده بوده و اکنون به ما پناه آورده و از اصل ماجرا هیچ حرفی نمیزدیم. بعضی از زنان جوان ازدواج کردند و زندگی پاک و سالمی را تشکیل دادند»
🚩پس از انقلاب اما مردم به شهرنو حمله کردند و به آتش کشیدند اما دامنگیر همه خانه ها نشد «شهید قدوسی، دادستان انقلاب به این شیخ میگوید: "برای براندازی آنجا چه کار میتوانی انجام بدهی؟ شیخ حسین میگوید فقط پول و جا و مکان مناسب میخواهد. شیخ روایت میکند "او چکی بهمبلغ ۳۰۰ هزار تومان برایم نوشت. آیت الله گیلانی نیز ۳میلیون در اختیار ما گذاشت»
🔹طلبهجوان کل ١١٢٠ خانه فساد جنسی در شهرنو را میخرد و مرکز بزرگی را هم در شمیران برای اسکان زنان در اختیار میگیرد :«در محضری کل اسناد به ما واگذار شد و صاحبان خانه ها پول خود را نقد دریافت کردند با رضایت و در حالیکه از خطای گذشته خود اشک میریختند.
زنان میانسال و بعضی از جوانان را با آماده سازی و توبه دادن، به خانواده هایشان تحویل دادیم. شماری از زنان جوان را نیز شوهر دادیم. چند نفر نیز به عقد کارمندان دایره منکرات در آمده و زندگی سالمی را تشکیل دادند و اکنون صاحب فرزندانی هستند که گاهی هم پای منبر من میآیند. منطقه را با خاک یکسان کردیم؛ بخشی به بیمارستان فارابی واگذار و بخشی پارک شد.
🔹بعد طی نامه ای به امام نوشتم ما اکنون باید مخارج ۴ هزار زن را بپردازیم و تقاضای کمک مالی کردم امام گفت «اگر از کمکهای مردمی تأمین نشدید، از سهم ما استفاده کنید» این شیخ در آن سالها بخشی از وجوهات شرعی دریافتی توسط خود را با اجازه امام خمینی برای نجات روسپیان قلعه شهرنو صرف کرد.
🔻گاهی رسانه ها با زنانی که از آن مراکز فساد رهایی یافته و دنبال زندگی سالمی رفته بودند، مصاحبه میکردند. روزی یکی از مصاحبه ها از رادیو پخش شد. خبرنگار از دختر جوانی سوال کرد که « شما قبلاً کجا بودید و چه میکردید؟» او گفت: «من اصلاً به قبل و بعد کاری ندارم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم فقط این را بگویم که یک نفر آمد و مرا نجات داد که او هم پدر من است و هم عمویم هم برادر و دایی و مادرم او همه کاره من است. او شیخ حسین انصاریان است.»
#شیخ_حسین_انصاریان
https://eitaa.com/joinchat/2735407301C1f2f6fa887