هدایت شده از کانال خبری کیهان بوشهر
#روزنامه_کیهان
🔹 چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱
گفت وشنود.......
↙️اخبارمهم را در "کانال خبری کیهان بوشهر" ببینید.
برای پیوستن به کانال خبری کیهان بوشهر
در ایتا از لینک زیر استفاده کنید.
https://eitaa.com/bvguhbv
هدایت شده از کانال مسجد حضرت نورالاصفیا(عج)
9.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ ماموریت آخر
🔹 حاج قاسم در ماموریت آخر سفر به لبنان و سوریه و بغداد این احساس سبکی و نزدیک بودن شهادت را داشتند و برخی از بزرگان دین هم نیز به ایشان چنین چیزی را گفته بودند و رفتار ایام نزدیک به شهادت ایشان گواه همین مسئله بود رفتاری مانند ارائه دستورات و راهکارهایی برای چند ماه آینده و توجه و گذران وقت بیشتر با سردار قاآنی و آشنا کردن ایشان با مهره ها، اعضا و مسائلی که تا پیش از این مکتوم و پنهان مانده بود. همه اینها در کنار دست نوشته آخر ایشان گواه بر این بود که ایشان احساس نزدیکی در شهادت داشتند.
☫ کانال #سردار_قاآنی 👇🏻
@sardarghaani
هدایت شده از دوستداران استاد قرائتی
❤️ هرکس به اندازه مصلحتش روزی میگیرد و ...
اگر روزی شما گسترده شود در زمین عصیان و طغیان میکنید!
📖 سوره شوری آیه ۲۷
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
هدایت شده از ریحانه
🔰 چهارشنبه ۱۴ دیماه؛ موعد دیدار جمعی از بانوان با رهبر انقلاب
🔺در آستانه ایام سالروز ولادت حضرت زهرا سلامالله علیها، جمعی از بانوان فرهیخته و فعال عرصههای فرهنگی، اجتماعی و علمی، چهارشنبه ۱۴ دیماه با حضرت آیتالله خامنهای دیدار خواهند کرد.
🔹رهبر انقلاب سال گذشته در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام با اشاره به درخواست جمعی از بانوان محترم برای برگزاری یک دیدار در ایام ولادت حضرت زهرا(س) فرمودند: «بانوان محترم از ما گلایه میکنند که این روز را باید به بانوان اختصاص میدادیم؛ حق هم با آنها است، منتها این جلسه، جلسهی ریشهدار و سابقهداری است و نمیشود این جلسه را دست کم گرفت؛ باید یک روزی را برای دیدار خانمها هم انشاءالله معیّن کنیم.»
🔸 پیش از این نیز اقشار مختلف بانوان کشور دیدارهای اختصاصی با رهبر انقلاب داشتهاند که از آن جمله میتوان به اجتماع صدهزار نفری در ورزشگاه آزادی و دیدارهای بانوان در جریان سفرهای استانی رهبر انقلاب اشاره کرد.
🌱 @khamenei_Reyhaneh
هدایت شده از سعداء/حجت الاسلام راجی
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه سوم: دغدغه مردم
💢 سومین مورد دغدغه مردم بود. حاج قاسم مردم ایران را به شدت دوست داشت. همانگونه که دغدغه مردم مظلوم همه کشورها را داشت. حجتالاسلام کاظمی کیاسری روایت میکند:
امان از این ترکشها؛ چه دردها که به جان حاجی نمیانداختند. مدام دردش را میخورد. یادم هست بعضی وقتها قرآن که میخواست بخواند گردن بند طبی میبست. دائم بدنش را به هم فشار میداد تا شاید دردش کم شود. میخواستیم تنش را ماساژ بدهیم نمیگذاشت. میگفت: «این درد مال منه، عادت میکنم»، میگفتم: «خب حاجی چرا این رو همیشه نمیبندی به گردنت؟ دردت رو کمتر میکنهها.» میگفت: «من ببندم نیرو چی میگه؟ نمیگه حاج قاسم چش شده؟» ناراحتیام را که دید. خندید. گفت: «این دردها یادگاری رفقای شهیدمه. اینها نباشه یادم میره کی هستم. با این دردها یاد شهدا میفتم، یاد حسین یوسف الهی، یاد احمد کاظمی، اونا نمیدادن بدنشون رو کسی ماساژ بده.» بعد مکثی کرد و گفت: «این درد خیلی مهم نیست، درد مردم و درد دین آدم رو میکشه.»
🔹 این حاج قاسم سلیمانی است. اینکه مردم اینگونه حاج قاسم را دوست دارند او هم مردم را دوست داشت. راننده حاج قاسم میگفت:
«حاج قاسم نمیگذاشت هیچ وقت بوق بزنم میگفت مردم میترسند. اگر یک ماشین از فرعی میآمد بیرون، سریع به من میگفت آروم برو. دیگر من میدانستم که همیشه باید به بقیه راه بدهم، چون حاج قاسم دغدغه مردم را داشت.»
او حتی در سطح جامعه نیز بسیار عادی رفت و آمد میکرد. حجتالاسلام کاظمی کیاسری میگوید:
🔻 راننده از توی آینه زل زده بود به صورت حاجی. حاج قاسم پرسید: «چیه؟ آشنا به نظرت میرسم؟» خوب خوب نگاه کرد که درست بشناسدش. آخرسر گفت: «شما با سردار سلیمانی نسبتی داری؟ برادرش نیستی؟ پسرخالهاش چی؟» حاجی جواب داد: «من سردار سلیمانیام.» جوان لبهایش باز شد به خندیدن. گفت: «میخوای من رو رنگ کنی؟ خودم این کارهام.» حاجی با خندهاش خندید و دوباره گفت: «من سردار سلیمانیام.» جوان دودل و مردد گفت: «بگو به خدا» گفت: «به خدا من سردار سلیمانیام.» زبانش بند آمده بود. دیگر حرفی نزد. گاز ماشین را گرفت و رفت. چند دقیقهای که گذشت حاجی سکوت را شکست و پرسید: «زندگیت چطوره؟ با گرونی چه میکنی؟ مشکلی نداری؟» جوان چشمهایش را از آینه دوخت به حاجی. گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی من هیچ مشکلی ندارم.
♦️ حاج قاسم حتی در سیل و زلزله کنار مردم بود و در هنگام حوادث به کمک آنها میرفت.
پیرمرد دو دستش را گرفته بود بالای سرش، عکس امام هم بین دستهایش بود. تا زیر زانو توی آب ایستاده بود. آبی که کل زندگیاش را شسته و برده بود. مدام میگفت: «هیچ چیزی نمیخوام اما عکس امام نباید خیس بشه.» هر کار میکردند از خانهاش برود بیرون نمیرفت. آب داشت پیشروی میکرد، میگفتند: «از خونهت بیا بیرون آب داره میرسه خونه میریزه روی سرت.» دست میکشید روی عکس امام. میگفت: «زمان جنگ دیدم تیرها میخوردن کنار پاهامون ولی بهمون نمیخوردن. همش از برکت این سید بود.» تند و تند عکس امام را میبوسید. حاجی تا زیر زانو رفت توی آب پیشش. دستش را گرفت و بوسید. گفت: «قسمت میدم به همین سید از این خونه بیا بیرون تا سیل بهت آسیب نزنه.» پیرمرد حاجی را بغل کرد. حاجی از آن مهلکه آوردش بیرون. کل زندگی پیرمرد بین دست هایش بود. بیخود خیال میکردیم زندگیاش را آب برده.
🌐 برای مطالعه متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
هدایت شده از کانال مسجد حضرت نورالاصفیا(عج)
سـلام صبح زیباتون بخیر ☕ 🌸
انشاءالله امروز 🌸🍃
و همه لحظه های شما 🌸🍃
پراز رحمت 🌸🍃
دلتون پرازمحبت 🌸🍃
زندگیتون پراز بركت و🌸🍃
پراز موفقيت🌸🍃
وعاقبتتون بخیرباشه🌸🍃