بسم الله الرحمن الرحیم "انگشتر" تقدیم به روح بلندِ آرمان عزیز... طاقت بیاور، الان تمام می‌شود. الان پیدایت می‌کنند و می‌رویم بیمارستان. چشم بهم بزنی، حالت خوب شده و از روی تخت بلند می‌شوی. من را برمی‌داری، خون‌های خشکیده روی رکاب و نگینم را می‌شویی و می‌بری تعمیر. زود تعمیر می‌شوم و دوباره روی دستت می‌نشینم. بعد دوباره با هم می‌ایستیم به نماز، و من دوباره می‌شوم هم‌راز دعاهای قنوتت. دوباره با هم می‌رویم اردوی جهادی و خاک و گل می‌نشیند روی نگینم؛ و تو موقع وضو، گل و خاکم را پاک می‌کنی. دوباره با هم... من هم شکسته‌ام؛ ولی نه به اندازه تو. شاید باور نکنی ولی خیلی خوشحالم که شبیهت شده‌ام. خوشحالم که تا رمق داشتم، کنارت ایستادم. خوشحالم که قبل از این که سرِ تو بشکند زیر ضربه‌های بی‌رحمِ آجر، من شکستم. آن لحظه که دستانت را سپرِ سرت کردی تا آجرها و سنگ‌هاشان سرت را نشکافد، من حس کلاهخودِ آهنین داشتم. اصلا حس کردم برای آن لحظه آفریده شده‌ام، تا خطر را از تو دفع کنم. ببخش مرا آرمان عزیز... من همه تلاشم را کردم، ولی خیلی محکم زد آن نامرد. انگار تمام خشم و کینه‌اش را ریخته بود در دستش و منتقل کرده بود به آجر. ضربه‌اش پخش شد در تمام ذراتم. تاب نیاوردم. بریدم. شکستم. نزدیک بود تمام وجودم متلاشی شود. خدا می‌داند که اگر آن ضربه بجای تن فلزی من، به جمجمه تو می‌خورد، چطور خردش می‌کرد. و بعد، ضربه از من گذشت و رسید به انگشتان و سر تو. طوری شکسته بودم که نزدیک بود از دور انگشتت رها شوم؛ به سختی خودم را نگه داشتم. محکم دور انگشتت را گرفتم. چه شب ترسناکی بود آرمان! چندنفر بودند؟ فکر کنم بیست نفر. همه انگار مست بودند؛ دهان‌ها کف‌آلود، چشم‌ها سرخ. مثل یک گله گرگ گرسنه در کوهستان برفی، که شکاری زخمی را محاصره کرده، حلقه زده بودند دور تویی که دیگر اگر می‌خواستی هم رمق نداشتی که مقابلشان بایستی. و تو، آرام بودی. انگارنه‌انگار که در چند قدمی مرگ ایستاده‌ای. من تو را خوب می‌شناسم آرمان. یکی از رگ‌های دستت دقیقا از زیر رکاب من رد می‌شود، و من از نبضت می‌توانم بفهمم هیجان‌زده‌ای یا آرام، خوشحالی یا غمگین. آن لحظه منتظر بودم نبضت تند بزند. منتظر بودم بترسی. نترسیدی. نبضت هیچ تغییری نکرده بود. هرچه زدند، هرچه تهدید کردند، هرچه ناسزا گفتند... نبض تو همان بود که بود. آرام. تو درس دین خوانده بودی خودت؛ می‌دانستی تقیه برای حفظ جان اشکال ندارد. منتظر بودم بعد از آن‌همه درد، بالاخره زبان به توهین باز کنی. نگرانت بودم. اگر به ولیّ خدا توهین می‌کردی، روحت سیاه می‌شد و اگر سکوت می‌کردی، جسمت بیش از این در هم می‌شکست. شما انسان‌ها به اختیار مبتلایید؛ و من تازه امشب فهمیدم چه بلای عظیمی ست اختیار و انتخاب. داشتی دست و پا می‌زدی، نه در خون که در انتخاب میان زنده ماندن و زندگی کردن. تو از معدود کسانی بودی که ثابت کردی تفاوت این دو را می‌فهمی. مردانه زندگی کردن را بر نامردانه زنده ماندن ترجیح دادی؛ حتی به قیمت به شماره افتادن نفس‌هایت زیر ضربه‌های بی‌امانشان، به قیمت چاک‌چاک شدن تنت با حملات چاقویشان، به قیمت شکافتن جمجمه‌ات، به قیمت جان شیرینت... طاقت بیاور آرمان. چرا دستت از من هم سردتر شده؟ نبضت... چرا فاصله میان ضربه‌های نبضت، انقدر طولانی شده؟ چرا تکان خوردن رگت را به سختی از زیر رکابم حس می‌کنم؟ نه... حتما بخاطر این حرکتش را درست نمی‌فهمم که انگشتت ورم کرده. انگار بین هربار دم و بازدمت، یک قرن فاصله افتاده و من جان به لب می‌شوم تا هوایی که به ریه کشیده‌ای را بازگردانی. خواهش می‌کنم کمی بیشتر طاقت بیاور. دیگر تمام شد، امتحانت را خوب گذراندی. حالا باید با افتخار، سرت را بالا بگیری و زندگی کنی. حالا بچه‌ها و نوه‌ها و نوادگانت می‌توانند افتخار کنند به تو و انتخابت، به شجاعتت. ببین... رسیدند. پیدایت کردند. الان می‌رویم بیمارستان. چقدر خوب است که من همراهت ماندم. صورت تو درهم ریخته‌تر از آن است که دوستانت بشناسندت. اشکال ندارد. من خودم، با رکابِ خون‌رنگم، با خونی که میان نقشِ «رفع الله رایت العباس» خشکیده، فریاد می‌زنم که: خودش است... این آرمان عزیز شماست... 💠 به قلم: خانم فاطمه شکیبا #آرمان_عزیز #شهید_ارمان_علی_وردی

بالا عکس پدراشونه که همه شهید شدن در جنگ... پسرا به یاد پدرا با هم عکس گرفتند... واقعا زیباست این تصویر همراه_شهدا

🎥مقایسه پرتاب ماهواره‌بر قائم ۱۰۰ با هالووین عربستان سعودی!

♦️ علی رغم مواضع عجیب آسیه باکری و آناهیتا شیرودی ، همسر شهید باکری و خواهر شهید شیرودی به دیدار مادر شهید آرمان علی وردی رفتند 🔹تحریف کنندگان راه شهدا که کج دهنی های دو سه تا بچه شهید را با آب و تاب بازتاب دادند، طبق معمول در مواجهه با چنین خبری، خود را به به اون راه زدند

نوشته بودن زن زندگی آزادی دوتا از دهه هشتادیا رفتن پاک کنن دیدن معنی بدی نداره تکمیلش کردن ارسالی کاربر از پردیس

اگر امنیت نباشد .... آمریکا/ایران! #ایران

🎥 رصد پهپادی شعارنویس‌ها 🔹سازمان اطلاعات سپاه افرادی را که با استفاده از شعارنویسی قصد برهم زدن نظم و آرامش عمومی جامعه را داشتند بازداشت کرد.

ضربه ای که برعندازا به نظام زدن😂 #طنز سیاسی ✍ سعید شریفی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

این نوووشیدنی هم ویژه و مخصوووص عزیزان ساااااندیس‌خور خودمووون😁

از برکات و معجزات جمهوری اسلامی اینه که رادیو فردا به آش نذری اعتقاد پیدا کرده 😂 #طنز سیاسی

▪️دو ماه شما بازی کردید، حالا نوبت بازی جمهوری اسلامی ایران است 💬دانيال معمار

علی کریمی به این ارتشی‌ها گفته بی‌غیرت...! #ارتش_فدای_ملت 🔗 رضا عبدی پور

تروریست‌نشنال!!! 🔹ایران‌اینترنشنال شبیه یک رسانه تروریستی است؛ این شبه‌رسانه عملکردش عملکرد یک اتاق جنگ علیه ملت جمهوری اسلامی ایران است و فعالیت‌هایش شبیه یک رسانه تروریستی است.

واکنش حسینی به برهم زدن نظم جلسه توسط برخی دانشجویان معاون پارلمانی رئیس‌جمهور در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تربیت مدرس: 🔹دوستانی که تحمل شنیدن صدای مخالف را ندارند بیرون می‌روند؛ پشت تریبون شعار دادند، تهمت زدند و افترا بستند، حالا که باید حرف‌ها رو بشنوند بیرون رفتند. 🔹این نشان می‌دهد چقدر اینها تحمل و سعه صدر دارند. منطق این ها همین است. 🔹اینها می‌خواهند با شعار و جنجال و هیاهو حرف خود را به کرسی بنشاند و به مردم تحمیل کنند.

عاقبت لیدر اعتراضات دانشجویی دیروز، آینه‌‌عبرت معترضین دانشجویی امروز 📍 #حمزه_غالبی رئیس ستاد جوانان میرحسین موسوی در انتخابات ۸۸ بود؛ او هم روزی سرسختانه مبارزه می‌کرد، برای تصوراتی مثل: تقلب انتخاباتی، خفقان و نداشتن آزادی، دیکتاتوری رهبری و سرکوبگری لباس‌شخصی‌ها، کشتن نداآقاسلطان توسط عوامل نظام، احساس فلاکت ایرانی و... 📍وی پس از دستگیری و محکومیت به حبس، هنگام مرخصی از کشور فرار کرده و حالا پس از مدتی زندگی در کشور فرانسه(مهد به‌اصطلاح آزادی غربی) برای شما از تغییرات تصورات خویش روایت می‌کند... 🎞برشی از مستند الف‌الف‌، پاریس ✍ای‌کاش این مستند در دانشگاه‌ها و خوابگاه‌های دانشجویی اکران و حول آن کرسی آزاد اندیشی برگزار شود؛ شاید اینبار جوانان کمتری فریفته‌ی سناریوی مشترک انتخاباتی دموکرات‌های آمریکایی و لیبرال‌های ایرانی شوند #پورنوکراسی ☫ کانال بصیر: https://eitaa.com/joinchat/630063107C94ef733541 📡 🇮🇷 @BASIR1

کوکاکولای ایرانی در میدان نبرد روسیه و اوکراین ! :)

تهران۱۳۷۹ vs تهران۱۳۹۹ چی بودیم چی شدیم

گوشه‌ای از زندگی لاکچری مولوی عبدالحمید *

از هیچ ابر قدرتی نترسید، من وعده پیروزی به شما می دهم... امام خمینی رحمه‌الله‌علیه‌ صحیفه نور، جلد ١٢،صفحه ١۴٠

پس از دستگیری افرادی که قصد ترور یکی از اعراب سرشناس خوزستان با هدف ایجاد آشوب در این استان را داشتند، به لطف خدا آتش‌سوزی در سینما دنیای اهواز نیز که با هدف تداعی واقعه سینما رکس آبادان طراحی شده بود، ناکام ماند. دشمن از هر طریق ممکن به‌دنبال فعال‌کردن گسل‌های خوزستان است.

آزادی و دموکراسی آمریکایی از وطن او یک ویرانه ساخت! 🔺 این جوان لیبیایی عکس‌هایی را که در سال ۲۰۰۰ در شهر بنغازی لیبی گرفته بود، مجددا در همان موقعیت در سال ۲۰۱۸ گرفته است. 🔸نتیجه براندازی سفارشی اروپایی‌آمریکایی با مشارکت کمپانی‌های نفتی، تبدیل‌شدن به زمین سوخته است. ☫ کانال بصیر: https://eitaa.com/joinchat/630063107C94ef733541 📡 🇮🇷 @BASIR1

⭕️ #کلیپ استاد #رائفی_پور، چرا این اغتشاشات رهبر نداره و یا چند رهبریه؟ 🔹تازه بعد از براندازی قراره بیفتن به جون هم 🔹وقتی صلح میکنند که هر کدوم یک بخش ایران رو بگیرند تجزیه پس از براندازی قطعیه، همون طور که خبرنگار بی‌بی‌سی لو داد که هدفمون تجزیه‌اس 🔹اما کور خونید اینجا ایرانه ☫ کانال بصیر: https://eitaa.com/joinchat/630063107C94ef733541 📡 🇮🇷 @BASIR1

. ♻️ آقای دایی، اسطوره‌ای اما نه برای ملت ایران 🔰 حمید رسایی: علی دایی که در طول ۵۰ روز گذشته، چهار پست صفحه اینستاگرام خود را به موضوع مرگ مهسا امینی و دختری که ادعا می‌کرد در اردبیل توسط نیروی انتظامی کشته شده، اختصاص داده بود، در روزهای اخیر یک پست ورزشی هم منتشر کرد، اما ... اما ظاهرا از نظر علی دایی، هیچ جنایتی در حرم شاهچراغ شیراز رخ نداده، هیچ یک از هموطنان ما به شهادت نرسیده‌اند، هیچ خانواده‌ای در غم عزیزانش داغدار نیست! از نظر علی دایی، رنج یتیمی آرتین در از دست دادن پدر و مادر و برادرش، ارزش واکنش نداشت، غم آرشام مسأله مهمی نبود. جنایت‌هایی که در باره آرمان عزیز در شهرک اکباتان و آن جوان کرجی رخ داده، بماند. آنها اصلا برای امثال دایی مساله نیست. آقای دایی! اسطوره بودن و اسطوره ماندن، مرامی دارد، منشی دارد که با ادا و اطوار ثابت نمی‌شود. تو اسطوره‌ای اما نه برای این ملت با عظمت. ☫ کانال بصیر: https://eitaa.com/joinchat/630063107C94ef733541 📡 🇮🇷 @BASIR1

📌علت اصرار بر بی‌حجابی 🔻سؤال سیاستمدار برجستۀ فرانسوی از علیرضا پناهیان ☫ کانال بصیر: https://eitaa.com/joinchat/630063107C94ef733541 📡 🇮🇷 @BASIR1