💢 #واجب_فراموش_شده
#فصل_اول 1⃣ :
ضرورت #امر_به_معروف و عواقب ترک آن
#قسمت_اول 1⃣ :
ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ #ﺟﻬﺎﺩ
امر به معروف هم مثل نماز، واجب است.
حضرت امام علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمايد:
«وَ مَا أعْمَالُ الْبِرِّ كُلّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّي»
يعنى #امر_به_معروف_و_نهى_از_منكر، در مقياس وسيع و عمومى خود، حتى از #جهاد بالاتر است؛ چون پايه ى دين را محكم می كند. اساس #جهاد را #امر_به_معروف_و_نهى_از_منكر استوار می كند.
ﺑِﻬَﺎ ﺗُﻘﺎﻡُ ﺍﻟﻔَﺮَﺍﺋِﺾ
تمامى آحاد ملت مسلمان، در حفظ و حراست از احكام نورانى آن(اسلام) و سعى در گسترش و تعميق آن(اسلام) در جامعه، داراى وظيفه اى بزرگند.
#امر_به_معروف_و_نهى_از_منكر كه يكى از اركان اساسى #اسلام و ضامن بر پاداشتن همه ى #فرائض_اسلامى است، بايد در جامعه ى ما احيا شود و هر فردى از آحاد مردم، خود را در گسترش نيكى و صلاح و برچيده شدن زشتى و گمراهى و فساد، مسئول احساس كند.
ﺷﺮﻁ ﻗﻮﺍﻡ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ ﺍﺧﻴﺎﺭ
امروز فقط #جنگ_نظامى نيست؛ اما همه تهاجم هاى ديگر، با شدّت كم سابقه اى وجود دارد.
در مقابل اين تهاجم، اين جامعه اسلامى، بايد زنده، هوشيار، آسيب ناپذير، پراميد، آماده #مقاومت، آماده ضربه زدن و به صورتِ يك موجود زنده #مقاوم بماند و #مقاومت كند.
اين، چگونه ممكن است؟ اين است كه بنده موضوع #امر_به_معروف_و_نهى_از_منكر را مطرح كردم.
موضوع #امر_به_معروف كه موضوع جديدى نيست. اين، تكليف هميشگى مسلمانان است.
#جامعه_اسلامى، با انجام اين تكليف زنده می ماند.
قوام #حكومت_اسلامى، با #امر_به_معروف_و_نهى_از_منكر است، كه فرمود:
اگر اين كار نشود، آن وقت «لَيُسَلِّطَنَّ اللَّهُ عَلَيْكم شِرارَكم فَيَدْعُوا خِيارُكم فلا يُسْتَجـابُ لَهُم» قوام حكومت اسلامى و بقاى حاكميت اخيار، به اين است كه در جامعه #امر_به_معروف_و_نهى_از_منكر باشد.
📖 سیری موضوعی از بیانات #مقام_معظم_رهبری در زمینه #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
#بسم_رب_الحسین 💓 📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈 👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرق
#بسم_رب_الحسین 💓
📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈
👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرقه های ضاله به ویژه #تشیع_انگلیسی...👌
✍️نویسنده: #فاطمه_شکیبا
#قسمت_بیست_و_ششم: (حسن)
-هنوز معلوم نشده هدفشون چی بوده و چرا این کار رو کردن؟
پدر مریم میپرسد. از صدای گرفتهاش پیداست این دو سه روز چقدر خودخوری کرده. مرتضی سینی چای را از آشپزخانه میگیرد و جلویمان میگذارد. او هم عصبانی است؛ حق هم دارد. شتاب زده میگوید:
-لابد کار همون هیئت محسن شهیده! یا کار اون بهاییا! شک نکنین!
عباس لبخند ریزی میزند؛ شاید به خامی مرتضی. پدر دوباره میپرسد:
- شما که این مدت پیگیر بودید، بگید اینا کی بودن؟
عباس نفسی تازه میکند:
-مطمئن باشید از اون هیئت نبودن؛ اونا آنقدر احمق نیستن که اینجوری خودشون رو خراب کنن. من از روند تحقیقات نیروی انتظامی خبر ندارم.
پدر دلش نمیآید بیشتر از این عباس را اذیت کند. عباس نجیبانه میپرسد:
-مصطفی حالش خوبه؟ میشه ببینمش؟
-توی اتاقشه... بعیده خواب باشه. بفرمایید...
مرتضی راهنمای عباس میشود و من هم پشت سرشان راه میافتم. عباس یا الله گویان وارد اتاق میشود. مصطفی خوابیده روی تخت و کتابی دستش گرفته؛ اما به محض دیدن ما لبخند میزند و نیم خیز میشود:
-سلام.
صورتش از درد جمع میشود و عباس اجازه نمیدهد بلند شود. با دیدن عباس، گل از گل مصطفی میشکفد. عباس مینشیند و احوال پرسی میکند؛ مرتضی میرود که پذیرایی کند. اولین سوال مصطفی، همان است که پدرش پرسید. اما جواب عباس فرق میکند. صدایش را کمی پایین میآورد:
-اینطور که اون پسره، همون که با کمک تو گرفتنش، اعتراف کرده، اینا نه بهایین، نه فرقه شیرازی! اینا ری استارتیاند.
انگار که برقم گرفته باشد:
- اینا یهو از کجا اومدن؟
مصطفی اما چندان شوکه نشده:
-احتمال میدادم؛ این شینگیلیسیا خر که نیستن اینجوری ضایع بازی دربیارن!
دستم را به پیشانی میگیرم:
-همونا کم بودن که اینام بریزن سرمون!
-حالا معلوم نشده هدفشون چی بوده؟
عباس آرامتر میگوید:
- میدونی که چقدر این روزا دارن برای حزب اللهیها خط و نشون میکشن. اینام فکر کردن خبریه، یهو زده به سرشون اومدن سراغ شما. ولی معلومه خیلی بچهتر از اونن که بفهمن جلوی اونهمه آدم، این اداها خریت محضه! اینا فقط عضله داشتن، نه مغز!
مصطفی با نگرانی میگوید:
-مطمئنی دیگه خطری نیست؟ اینا یهو نزنه به سرشون برن بقیه بچهها رو هم منهدم کنن؟!
عباس آرام است:
-نه ان شالله. پلیس دنبالشونه.
-نمیدونی قرار شده با این هیئته چکار کنن؟
-نمیشه بریزن بگیرنشون. تحت نظرن؛ به موقعش عمل میکنن. بهاییهام دارن رصد میشن.
مصطفی چشمکی میزند:
- اینا رو از کجا میدونی؟ به اون بالاها وصلیا!
عباس سر به زیر میخندد:
-نه اینا رو از افسر آگاهی شنیدم. شمام برید پیشش همینا رو میگه!
#ادامه_دارد...
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
#بسم_رب_الحسین 💓 📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈 👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرق
#بسم_رب_الحسین 💓
📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈
👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرقه های ضاله به ویژه #تشیع_انگلیسی...👌
✍️نویسنده: #فاطمه_شکیبا
#قسمت_بیست_و_هفتم: (الهام)
حسن میگوید ری استارتی بودهاند. شنیده بودم رهبرشان برای حزب اللهیها خط و نشان کشیده؛ اما فکر نمیکردم کسانی باشند که به حرفش توجه هم بکنند! از آن غیر قابل باورتر، این است که جلوی در مسجد و مقابل چندین نفر آدم حمله کردند و زود دررفتند.
من دقیق یادم نیست. ضربهای به کتفم خورد؛ چادرم از پشت کشیده شد و چون کمری بود محکم خوردم زمین. فقط صدای جیغ شنیدم؛ یادم نیست چقدر طول کشید تا حسن و مصطفی برسند. حتی یادم نیست کی شیشههای ماشین را شکستند و دستم رفت روی خرد شیشهها و زخم شد. حتی ندیدم چه شد که سر مریم شکست. وقتی مصطفی فریاد زنان پرسید «چی شده؟» هم نتوانستم جوابش را بدهم. فقط توانستم در سایه روشن نور چراغ برق، ببینم صورتش سرخ شد و دوید. آنقدر تند دوید که نتوانستم بگویم حداقل سوار ذولجناحش شود.
نگذاشتند من و مریم برویم بیمارستان ببینیمش. میگویند یکی از دندههایش آسیب جدی دیده. نمیخواهند واضح بگویند شکسته! انگار ما بچهایم!
حاج کاظم داشت به حسن میگفت و من دزدکی شنیدم مصطفی توانسته یکیشان را از موتور زمین بزند و نگذارد فرار کند. بعد هم عباس آقا رسیده و برده تحویلش داده. حتما به نیروی انتظامی!
این چندروزی که مصطفی بستری است، بارها با خودم فکر کردهام «اگر...» و طاقت نیاوردهام به بیشترش فکر کنم. طاقت نیاوردهام فکر کنم ممکن بود عروسیمان عزا شود و... هروقت این اگر به ذهنم آمد، شیطان را لعنت کردم و شکر گفتم. فقط کاش سیدحسین وقتی بیاید که مصطفی خوب شده باشد.
چندروزی است که همه جا حرف از فساد اقتصادی و معیشت مردم و تورم و گرانیست؛ اما حرفهایشان بوی دلسوزی نمیدهد. عدهای به رییس جمهور میتازند و عدهای کلا نظام را زیر سوال میبرند. انگار بین شعارهایشان، مردم فقط دستاویزند؛ بازیچهاند. انگار تنها چیزی که برایشان مهم نیست، معیشت مردم است. که اگر بود، میفهمیدند مشکلات کشور با کار و مطالبه دلسوزانه حل میشود نه تحریک مردم برای اغتشاش و توهین به سران کشوری و لشگری.
با وجود همه هارت و هورتشان، نگران نیستم. این مملکت صاحب دارد، شهید دارد، سپاه دارد، آقا دارد. بدتر از اینها را گذرانده چون صاحبش حفظش کرده است. به قول پدر، چهارتا سلطنت طلب کوروش پرست و اراذل و اوباش ری استارتی که عرضه تعویض پوشک بچه را هم ندارند، چه رسد به براندازی نظام و تعویض رژیم! خیلی جنم داشته باشند هشتگ «براندازم» را ترند توییتر کنند!
این کار را کردند که ما بترسیم؛ اما نمیدانم چرا نترسیدم. مریم هم نترسیده. حسن و مصطفی هم که اگر میترسیدند، نمیرفتند دنبالشان. نمیدانم چرا نمیترسم که هیچ، ذوقم بیشتر شده برای آماده کردن نمایشگاه کتاب نهم دی. ذوقم برای کار بیشتر شده.
تا دو سه روز دیگر که مصطفی مرخص شود، حال مریم و من هم بهتر میشود. باید برای مراسم نه دی آماده شویم. شاید یک یادواره گرفتیم برای شهدای فتنه.
#ادامه_دارد...
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
ختم قرآنی شماره 9⃣
✅ به نیابت از #شهید_عباس_دانشگر
☑️ با آرزوی قبولی طاعات و عبادات بزرگوارن، کسانی که تمایل دارند در طرح قرآنی یک ختم، به نیابت از یک شهید، جهت تعجیل در فرج مولا حضرت صاحب الزمان عج ، رفع بلای کرونا و شفای بیماران شرکت داشته باشند، به آیدی @nabi313 پیام دهند تا جزء خود را دریافت نمایند.
💯 شرکت کنندگان محترم بعد از گرفتن جزءمورد نظر از قرآن کریم و اعلام مشارکت ، سه روز وقت دارند تا جز خود را به اتمام رسانند.
👌🏻 همه شرکت کنندگان می توانند با این روش به سادگی در مدت ۳ روز با خواندن یک جزء از قرآن کریم، در ثواب کامل یک ختم قرآنی سهیم باشند و ان شاء الله در ماه مبارک رمضان ۱۰ ختم قرآن خواهیم داشت.
⏱️ پایان مهلت یک جزء از ختم قرآن کریم:
پنج شنبه ۲۷ رمضان ( ۱ خردادماه)
جزء1: ✅
جزء2: ✅
جزء3: ✅
جزء4: ✅
جزء5: ✅
جزء6: ✅
جزء7: ✅
جزء8: ✅
جزء9: ✅
جزء10: ✅
جزء11: ✅
جزء12: ✅
جزء13: ✅
جزء14: ✅
جزء15: ✅
جزء16: ✅
جزء17: ✅
جزء18: ✅
جزء19: ✅
جزء20: ✅
جزء21: ✅
جزء22: ✅
جزء23: ✅
جزء24: ✅
جزء25: ✅
جزء26: ✅
جزء27: ✅
جزء28: ✅
جزء29: ✅
جزء30: ✅
🕊 مهلت اتمام ختم تا پنج شنبه شب ۱ خرداد ماه 💞
#شهیدجهادعمادمغنیه
#ختم_قرآنی
#ختم
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
میلادی: Tuesday - 19 May 2020
قمری: الثلاثاء، 25 رمضان 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه)
- یا الله یا رحمان (1000 مرتبه)
- یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️5 روز تا عید سعید فطر
▪️11 روز تا سالروز تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع
▪️19 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام
▪️29 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام
▪️35 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
✅ با ما همراه شوید...
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
💠 #حدیث_روز 💠
🔰 امام باقر علیه السلام :
💢 إنَّما شيعَةُ عَلِيٍّ عليه السلام ... إذا جَنَّهُمُ اللَّيلُ اتَّخَذُوا الأَرضَ فِراشا، وَاستَقبَلُوا الأَرضَ بِجِباهِهِم، كَثيرٌ سُجودُهُم، كَثيرَةٌ دُموعُهُم، كَثيرٌ دُعاؤُهُم، كَثيرٌ بُكاؤُهُم..
✍ پيروان على، ... چون تاريكى شب آنان را فراگيرد، زمين را فرش خود مىسازند و پيشانىهايشان را بر خاك مىگذارند. بسيار سجده مىكنند، فراوان اشك مىريزند، فراوان دعا مىكنند و فراوان مىگِريند..
الخصال : ص ۴۴۴ ح ۴۰
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
جهان کوچک من ؛
از تو زیباست.
هنوز از عطر لبخند تو سرمست
واسه تکرار
اسم سادهی توست
صدایی از من عاشق اگر هست…
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه
#شهید_جهاد_مغنیه
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یادشان_باصلوات
🔰 کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
جوانی ڪه وقتی به محرّمات الهـی میرسد ،
چشـم بپوشـد ؛
امـامزمـانعلیـهالسـلام
به او افتخـار میکنـد..🍃
حاجآقاحقشنـاس
تصویر #شهید_جهاد_مغنیه
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
میان تمام شلوغی های دنیا تو پیدا ترینی رفیق
شهدا گاهی نگاهی
#شهیدجهادعمادمغنیه
#شهید_جهاد_مغنیه
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
امام_خمینی(ره):
|اسلام را #مخفی کردند نگذاشــند
به مردم برسد.
خیال ڪردند همین است
که بروند صبح نمــاز بخوانند!
حضرت امیر نمازش را میخواند،
شمشیرش را هم میکشید...
@jahadesolimanie
خون هایی که حریف می طلبد...
#قدس
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
🔴 چرا #صهیونیستها به دنبال تخریب #مسجدالاقصی هستند؟!
چه کینه ای از این #مسجد دارند؟
هدفشان رسیدن به چیست؟
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#روایتگری
#حق_الناس
🔅 یک بار در خیابان به همراه همسرم بودم که دیدم آقامهدی یک جاروی بزرگ شهرداری دستش گرفته و دارد خیابان را جارو میزند. علت را که جویا شدم، گفت که پشت نیسانش بار شیشه داشته، موقع حرکت، شیشهها شکسته و خرد شدهاند و کف خیابان ریختهاند.
من به آقامهدی گفتم: "ولش کن! آبرومون میره، خود شهرداری میاد تمیز میکنه." ولی به حرفم توجهی نکرد و بعد از اینکه خیلی اصرار کردم، گفت: " اگه این شیشهها توی لاستیک ماشین مردم فرو بره،حقالناس گردنمه و فردای قیامت آبرومون میره."
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
راوی : #خواهر_شهید
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
اگر می خواست
روی چیزی تاڪید ڪند ...
آخر حرفش همیشه میگفت "به شدت"
این را در وصیتنامهاش هم نوشته بود :
« امام را تنها نگذارید ... به شدت »
این تکیه ڪلامش بود ...
🔹ولادت: ۱ مهر ۱۳۳۷
🔹شهادت: ۱۸ فروردین ۱۳۶۳
#شهید_ولیالله_چراغچی
#قائم_مقام_لشکر۵نصر_خراسان
یاد شهید با صلوات
عشق یعنی سید علی وسلام
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
🚨سردار قاسم سلیمانی: آیا کسی تصور میکند ملت فلسطین میتواند بدون جهاد، بدون ایثار، بدون فداکاری بر جغرافیای ارض خود مسلط شود و دشمن را بیرون کند، امکانش هست بتوان با دیپلماسی فلسطین را به فلسطین برگردوند؟
🔹راهی جز مبارزه وجود ندارد، راهی جز فداکاری و ایثار وجود ندارد، اینجا باید ایستاد، اینجا جاییه که جا دارد فداکاری کرد.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
🖼 به زودی در قدس نماز جماعت خواهید خواند.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
💢 نویسنده صهیونیست: «نصرالله» حق دارد اسرائیل را به خانه عنکبوت تشبیه کند
🔹 به گزارش روزنامه اسرائیلی "معاریو"، «حایم مسغاف» نویسنده صهیونیست از ضعف ارتش اشغالگر در برابر جنبش حماس و حزب الله لبنان بهشدت انتقاد کرد.
🔹 مسغاف نوشت: ارتش اسرائیل ۲۰ سال قبل بهصورت خفتباری از جنوب لبنان پا به فرار گذاشت و برخی تجهیزات نظامی محرمانه خود را نیز در این منطقه رها کرد. در آن زمان «یاسر عرفات» گفت اگر سیدحسن میتواند یک تشکیلات کوچک را اداره کرده و ارتش اسرائیل را مجبور به فرار از جنوب لبنان کند، چرا ما این کار را امتحان نکنیم؟
🔹 بعد از این عقبنشینی، انتفاضه دوم فلسطین به مرگ دهها اسرائیلی انجامید و همزمان حزبالله در حال قدرت گرفتن بود. نصرالله ما را به خانه عنکبوت تشبیه میکرد و حق هم داشت.
🔹 در تمام خاورمیانه همه میخواستند مسیر سیدحسن را در پیش بگیرند. عقبنشینی همیشه بیانگر ضعف است. ارتش اسرائیل در برابر جنبش حماس نیز هیچ دستاوردی نداشته است.
منبع: کانال رسمی مقاومت اسلامی نُجَباء
@alnujaba
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
" اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ "
یَعني العُبوُدِیة أَهَمّ مِنَ الرِّسَالة
یعنی بندگی کنیم
برای خداوند مهربان ....
#دستنوشته_شهید_قاسم_سلیمانی
#بیستودومرمضان_المبارک۱۴۳۸
@jahadesolimanie
با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی #معاف بودند ولی با علاقه به سربازی رفتند و در #ارتش خدمت کردند، چون اعتقاد داشتند که با تحمل سختیها باید مرد شد.
ایشان #خوش_اخلاق و شوخ طبع بودند، #دائم الوضو و #دائم الذکر بودند، شبها قبل از خواب سوره واقعه میخواندند و صبح ها #دعای_عهد ایشان ترک نمیشد، به نماز #اول_وقت و جماعت و به نماز جمعه اهمیت زیادی میدادند، عاشق و مطیع امر رهبری بودند.
کلام شهید بزرگوار: اگر میخواهید زندگی کنید، برای خدا زندگی و اگر خواستید بمیرید برای #خدا و در راه او جان بدهید.
شهید مدافع حرم
#شهید_روح_الله_صحرایی
@jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
#بسم_رب_الحسین 💓 📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈 👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرق
#بسم_رب_الحسین 💓
📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈
👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرقه های ضاله به ویژه #تشیع_انگلیسی...👌
✍️نویسنده: #فاطمه_شکیبا
#قسمت_بیست_و_هشتم: (حسن)
صورتش آفتاب سوخته شده و چشمانش گود رفته؛ طوری که وقتی دیدیمش سخت شناختیم. اما وقتی گرم سلام کرد، احوالمان را پرسید، دست داد و حرف زد فهمیدیم همان سیدحسین است. مصطفی خیلی وقت نیست سرپا شده؛ سیدحسین که نمیدانست ماجرا را، محکم در آغوشش گرفت. مصطفی هم فقط لب گزید و خندید، به روی خودش نیاورد.
با تمام شدن کار حکومت داعش، کار سیدحسین هم تمام شده و برگشته؛ سربلند و پیروز. حسادت که نه، اما به حالش غبطه میخورم که شد وسیله تحقق وعده الهی: «فإنَّ حزب الله هم الغالبون...»
داعشی که چندین سال تمام دنیا را در رعب و وحشت انداخت و سوریه و عراق را به ویرانی کشید، داعشی که با داعیه اسلام و حمایت کفر به میدان آمد، داعشی که موی دماغ اربابان غربیاش شده، با دستان سیدحسین و دوستانش جمع شد. دست آنها که نبود؛ دست خدا بود که در آستین آمد.
زینب کوچک سیدحسین روی پای پدر نشسته و چشم از او برنمیدارد. سیدحسین از خاطراتش میگوید و زینب گاه دست به صورت پدر میکشد و گاه سرش را به شانۀ پدر تکیه میدهد و چشم برهم میگذارد. انگار بخواهد تمام نبودن کنار سیدحسین را در همین چندساعت جبران کند. خوش به حالش که دوباره این فرصت نصیبش شد و مثل بقیه بچههای شهدای مدافع حرم و... بماند!
همسر سیدحسین به مریم گفته بود سیدتمام مدت که سید از خستگی خواب (بخوانید بیهوش!) بوده، این بچه بالای سرش نشسته بود و پدرش را نگاه میکرد. شب هم کنار سیدحسین خوابیده!
هیچکس تا خودش تجربه نکند، نمیفهمد در قلب زینب کوچولوی سه ساله چه میگذرد! بی آن که بخواهم، خاطره تعزیه شام غریبان جلوی چشمم میآید.
چشمان درشت و مشکی زینب آرام بسته میشود و مادرش او را به اتاق میبرد. مصطفی لبخند تلخی برلب دارد و این چندماه نبود سیدحسین را تعریف میکند. از هیئت محسن شهید تا خانم حسینی و نمایش بامزه الهام و مریم و تصادف حاج آقا و ذولجناح خودش و حمله ری استارتیها؛ اما حرفی درباره خودش نمیزند. گاهی صدایش را بغض میگیرد و گاهی صورتش را اخم.
سید فقط صبورانه گوش میدهد. واکنشش گاه تلخندی است و گاه اخم. با این وجود، نگاه سیدحسین هنوز مهربان است. انقدر مهربان مصطفی را نگاه میکند که یک لحظه از دلم میگذرد شاید مصطفی را از من بیشتر دوست دارد!
متوجه مریم میشوم که چشم از گلهای فرش برنمیدارد و پیداست که اینجا نیست. آرام با آرنج به بازویش میزنم:
- کجایی مریم؟
آرام زمزمه میکند:
- هیچ جا...
سرش را بالا میآورد و مستقیم نگاهم میکند:
-هرجا بریم با هم میریم!
نگاه شاد مریم مدتی است کمی غمگین و پریشان شده ولی سعی دارد پنهانش کند. میشود به راحتی فهمید نگران من و مصطفی و بقیه بچههاست.
مصطفی با آب و تاپ زمین خوردن حاج آقا از موتور را تعریف میکند. سیدحسین با نگرانی کمی جابهجا میشود:
-حال حاج آقا چطوره؟
بعد نگاهی به من میاندازد:
-نگفته بودی؟!
مستأصل نگاهش میکنم که یعنی: «خب چی میگفتم تو اونور دنیا بودی نگران میشدی...»
لبخندی میزند، خوب بلد است از چشمانت بفهمد در دلت چه میگذرد. دوباره از مصطفی میپرسد:
-حالا همه حالشون خوبه؟
مصطفی که گویا با آمدن سیدحسین جان گرفته جواب میدهد:
-بله همه خوبن، ملالی نبود جز دوری شما که اونم الحمدالله حاصل شد.
سیدحسین هنوز ماجرای مصطفی را نمیداند. ناخودآگاه از دهانم میپرد که:
- مصطفی هم یکی دو روزه مرخص شده خداروشکر...
مصطفی چشم غره میرود و سیدحسین اخم میکند:
-بیمارستان؟
مصطفی سعی دارد از جواب دادن طفره برود:
- نه چیزی نبود.
و از شانس خوبش فاطمه خانم سینی چای نبات را میان جمع میگذارد. مصطفی با خوشحالی از اینکه از دست سیدحسین دررفته یک استکان برای خودش برمیدارد و به بقیه تعارف میزند. سیدحسین اما تیزتر از آن است که مصطفی حریفش شود:
-خب آقاسید بگو ببینم بیمارستان قضیهش چیه؟
مصطفی دوباره به من چشم غره میرود و بی اختیار میخندم.
#ادامه_دارد...
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
#بسم_رب_الحسین 💓 📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈 👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرق
#بسم_رب_الحسین 💓
📚 رمان اجتماعی-سیاسی #نقاب_ابلیس 😈
👈تحلیلی موشکافانه در رابطه با فضای مجازی و فرقه های ضاله به ویژه #تشیع_انگلیسی...👌
✍️نویسنده: #فاطمه_شکیبا
#قسمت_بیست_و_نهم: (مصطفی)
-ولایت اعتبار ما/ شهادت افتخار ما/ همین لباس خاکی است معنی عیار ما...
علی آرام دست سر شانهام میزند. به طرفش برمیگردم. درگوشم زمزمه میکند:
-کیک و شربتا پخش شد.
-کم نیومد؟
-نه خداروشکر.
-دستت درد نکنه. الان کجا میری؟
-باید بریم کتابا رو تحویل بگیریم و بچینیم روی میزا.
خشکم میزند:
- مگه هنوز نمایشگاه رو نچیدید؟
سرافکنده میگوید:
- شرمنده... گفتن زودتر نمیتونن بفرستن.
سر تکان میدهم:
-خب باشه. یکی دوتا از بچهها رو بردار و برین بچینین. به خواهرام میگم بیان کمکتون.
و با دست اشاره به احمد میکنم. احمد و متین را همراه حسن میفرستم بروند کتابها را بگیرند.
-نفس نفس طنین غیرت است در گلوی ما/ قدم قدم رهایی قدس آرزوی ما/ بسیجیان جان به کف دلاوران کشوریم/ که هرکجا و هرنفس مطیع امر رهبریم...
سیدحسین کنارم میایستد:
- میگم این آسیدمرتضی شمام صدا داشته و ما نمیدونستیما!
لبخند میزنم:
-گوشاتون قشنگ میشنوه. آره یه ته صدایی داره. عباس کشفش کرد!
هردو به عباس نگاه میکنیم که مشغول رهبری گروه سرود است. بچهها میخوانند:
- از جان گذشتهایم/ در جنگ تیغ و خون...
سیدحسین صدایش را کمی پایینتر میآورد:
- قدر این عباس رو بدون! خیلی بچه ماهیه.
با سر تایید میکنم:
-خیلی کمک حالمونه! میگم سید پایهای براش آستین بالا بزنیم؟!
خندهاش میگیرد:
-به جای نقشه کشیدن برای مردم، زنگ بزن ببین سخنران چرا دیر کرده؟
-زنگ زدم گفت ترافیکه، یه نیم ساعت دیر میرسه. چکار کنیم نیم ساعت؟
قدری فکر میکند و میگوید:
-یکی از مستندای جشنواره عمار رو بذار.
-ما از تبار قوم احلی من عسل هستیم/ برای ما شیرین تر از شهد شهادت نیست.
میخواهد برود که چشمش به مسعود میافتد؛ یکی از نوجوانهای تازه واردمان. مکث میکند. من تعجب میکنم. مسعود با حالتی نه چندان خوشحال کناری ایستاده؛ درحالی که عباس میگفت صدای خوبی دارد و باید در گروه سرود باشد. سیدحسین میپرسد:
-پس چرا مسعود بینشون نیست؟
شانه بالا میاندازم که یعنی نمیدانم. سیدحسین صحبت با او را به عهده میگیرد و من میروم که به الهام بگویم یکی از مستندهای جشنواره عمار را پخش کند.
-طوفان غیرتیم/ چون سیل میرسیم/ فکر رهایی بیت المقدسیم.
بچههای سرود با تشویق مردم پایین میروند. چراغها را خاموش میکنم تا مستند روی پرده واضحتر بیفتد. خیالم که تا حدودی راحت میشود، سری به سیدحسین و مسعود میزنم که گوشهای مشغول صحبتند.
-عباس آقا خیلی اصرار کرد، ولی من حاضر نیستم برم و داد بزنم فدایی رهبرم؛ چون بهش اعتقاد ندارم. عباس آقام گفتن اگه واقعا سختمه و اذیت میشم، اصراری نیست. آقاسید شما بگید چرا وقتی امام زمان هست، من باید فدای رهبر بشم؟ مگه رهبر معصومه؟
سیدحسین با لبخند مشغول گوش دادن است. اجازه میگیرم و وارد بحثشان میشوم. سیدحسین به جای جواب، از مسعود میپرسد:
خب تو چرا از امام زمان اطاعت میکنی؟
-خب، چون پیامبر دستور دادن از امام علی (علیه السلام) و فرزندانشون که ائمه باشن اطاعت کنیم.
سیدحسین کمی جدی میشود:
-اون وقت چرا از پیامبر اطاعت میکنی؟ خدا که هست! از خدا اطاعت کن! پیامبر یه انسانه!
#ادامه_دارد...
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
🔰 لوح | مثل آوینی
🔻 حضرت آیتالله خامنهای:
«کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی این جهاد عظیم مقابله با کرونا را روایت کنند؛ همچنان که شهید آوینی توانست جزئیّات جبهه را برای ما روایت بکند و آن را ماندگار کند.» ۱۳۹۹/۰۲/۲۱
#کرونا
#شهید_آوینی
@jahadesolimanie
🚨خیبر آخرین شانس شما بود!
اگر بدانید در بطن این نوشته چه حرفهایی نهفته هست به بنده حق می دهید که بگویم این پلاکارد حتی از سمت دشمن ما به اندازه دهها فیلم و منبر حرف برای گفتن دارد!
می دونید در کلاسهای رژیم اسرائیل، به کودکان رقص و آواز یاد نمیدن، اصول و فروع دشمن شناسی رو آموزش میدن!
خيلي ها دلیل دشمنی ایران با این رژیم را به ماجراجویی جمهوری اسلامی در منطقه ربط می دهند که امری کاملا بی پایه هست، چه جمهوري اسلامي باشد یا نباشد خط فکر دشمن ثابت است، منتها بهدلیل بی عرضگی و بی خاصیتی که در جبهه فرهنگی و رسانه ای انقلاب نهفته هست، این دلیل به طور مشخص نتوانسته برای مردم تبیین گردد!
خب حالا از این جملات که می فهمید؟ قلعه خیبر، قلعه یهودیان، فتح خیبر به دست امیرالمؤمنین علی (ع)!!! این پلاکارد تهدید نیست، یادآوری حقیقتی نهفته هست، منظورش این هست که باید کار بنی اسرائیل را در همان خیبر تمام می کردید!
احتمالا این را می دانید که بعد از واقعه خیبر، تا جنایت آتش زدن خانه وحی گرفته ، تا ترور امام علی (ع) و ماجرای کربلا و همه ائمه بزرگوار، تماما با توطئه نقشه چینی بنی اسرائیلها بود.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
🕊🍃 #مثل_شهدا
دوران تحصیل #شهید_جهاد_مغنیه در دانشگاه یکی از برجستهترین دوران زندگی وی محسوب می شود.
وی در دانشگاه آمریکایی بیروت تحصیل می کرد. #جهاد در دانشگاه با پیروان ادیان و مذاهب مختلف از جمله مسیحیان، اهل تسنن و دروزیها در ارتباط بود.
وی سه سال از زندگی خود را در فضای دانشگاهی گذراند و در طول تمامی این سالها تلاش زیادی برای #تربیت_فرهنگی جوانان انجام داد.
وی حدود ۸۰ تا ۱۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آمریکایی بیروت را در زمینه های #فرهنگی تحت آموزش خود قرار داده بود. در واقع، #جهاد به نوعی #نماینده_فرهنگی #حزب_الله در دانشگاه آمریکایی بیروت بود.
اکنون به سراغ هریک از آن دانشجویان بروید، به خوبی خواهید یافت که تمامی آنها به دنبال آن هستند تا از خود شخصیتی همانند شخصیت #جهاد بسازند. همه آنها به #جهاد به چشم الگویی در تمامی زمینهها مینگریستند. حتی آنها به نحوه لباس پوشیدن جهاد نیز توجه داشتند و تلاش می کردند در لباس پوشیدن نیز مشابه جهاد باشند.
#جهاد زمانی که وارد دانشگاه شد ۱۸ یا ۱۹ سال داشت. واقعا جای تعجب دارد که چگونه جوانی با این سن و سال کم می تواند در یک دانشگاه تأثیر بسزایی بر دانشجویان هم سطح خود داشته باشد.
#جهاد در این برهه از زندگی خود میان دو گزینه « #فعالیت_فرهنگی داوطلبانه» و « #فعالیت_نظامی» که در حقیقت به آن #عشق میورزید، گزینه اول را انتخاب کرد.
او به این نتیجه رسیده بود که اولویت در آن برهه، #تقویت #فرهنگی جوانان است. وی گام گذاشتن در #مسیر_فرهنگی را در آن زمان نوعی #تکلیف می دانست و قصد داشت تا از ظرفیت های جوانان بهره برداری کند.
از همین روی، #جهاد در طول دو سال، تلاش بی وقفه ای را در راستای #تربیت نیروهای جوان برای #حزب_الله لبنان انجام داد.
وی در واقع، بیش از آنکه #رهبری جوانان دانشگاهی را برعهده داشته باشد، با آنها رابطه برادری برقرار کرده بود.
آثار اقداماتی را که #جهاد در آن زمان در دانشگاه آمریکایی بیروت انجام داد، امروز به عینه می توان در این دانشگاه دید.
🌸🍃 مثل #شهدا باشیم 🍃🌸
الگوی جوانان #شهید_جهاد_مغنیه
زندگی و خاطرات #شهیدجهادعمادمغنیه
#مکتب_شهادت
#شهیدانه_زیستین
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie