⊰🥀✨⊱ . . با اینڪہ همیشہ دشمنان برایش حاشیہ درست می‌ڪردند چه در هنگام انتصابش ، چه در هنگام فرماندهی اش و حتی بر سر سن ڪم اش ، همیشہ میگفت : روزے موشڪ‌هایی ڪہ بر سر ما میریزند، جواب این شایعات را میدهند..(: 🎞⃟🔗|⇜#استورے🌾" ♥️⃟🔗|⇜#دوست‌شهید🎙'!" 🌻⃟🔗|⇜#جهادشناسی✨'' •• ـــــــــــــ❁ـــــــــــــ •• .💛. ᴊᴏɪɴ↴ ⊰ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ⊱

این خبرنگاری که میبینید تو محل سقوط بالگرد شهید رئیسی هم بود الانم خبرنگار جنگیه تحریرالشامه 😇 کی مجوز حضور به اینها داده؟ پهپاد ترکیه‌ای چی؟ پیدا کنیم پرتقال فروش رو...

طبق اصل ماده قانون اساسی اگه تا ۲۱ روز دیگه سردار حاجی زاده پاسخ نده پایگاه های بسیج به نفع مردم وارد عمل میشن..

~خدایا ما مثل بچه کوچیکا که گوُش چادر ِ مادرشـُونو می‌گیرن ، گوشه‌ی چادر حضرت زهرا رو گرفتیم اومدیم پیشت ؛ ما رو به‌خاطر حضرت زهرا ببخش ‌… #فاطمیه

[💍🏡] از شیخ شقراوی سوال شد وقتی پسرت ازدواج کرد چه نصیحتی به او کردی؟ گفت ای پسرم این زن، پدر و مادر و برادر و خواهرش را ترک کرد و پیش تو آمد تا فقط از آن تو باشد، پس تو برایش به جای همه‌ی اینها باش . . 🥀⃟🖤|‌‌#‌النکاحُ‌سنتی 『 @jahadesolimanie 』

اغتشاش ۴۰۱ یه چند نفریو گرفته بودیم خواستیم تحویلشون بدیم،گفتن ظرفیت هتلا تکمیله،فعلا اونجا باشن تا یه عده رو مرخص کنیم،بعد بیایم دنبالشون وقت شام شد،شام هم سیب‌زمینی آبپز داشتیم با نمک ..😋 رفیقم گفت که این طوری زشته دادا، اینا بعد آزاد میشن حیثیتمون رو میبرن همین موقع یه نوع‌جدیدی از بازجویی بهم وحی شد..؛ گفتم یه باری هم از رو دوشه بچه‌های بالا برداریم نفری یه پرس جوجه با دوغ آبعلی براشون گرفتیم،یه چنتا پتو پلنگی هم براشون گذاشتیم،یه هیتر هم روشن کردیم براشون،گرم،نرم.. هیچی دیگه، خوردن غذاشون رو،قشنگ گذاشتیم تا چشماشون سنگین شد گرم خواب شدن، رفتیم سراغشون... آقا اینارو بگو ،ما هیچی نمیپرسیدیم خودشون همه‌چیو میگفتن که فقط بزاریم بخوابن زود تر.. یکیشون،بعدانم رفیق شدیم باهم،جالب بود میگفت شما خودتون انقلاب کردید،میرفتید شعار مینوشتید،تراکت پخش میکردید، چرا نمیذارید ماهم شعار بنویسیم..؟! گفتم حااااجی اونارو میگرفتن،ساواک تو روغن سرخشون میکرد ولی شما... (شکلک خنده نذاشتم دیگه،خودتون بخندید) #هفته_بسیج

~

همه می‌دونستن که هرجایی

فاطمیون

وارد بشن اون محور کارش

تمومه.

خودشون می‌گفتن چون اسم

حضرت مادر بالاسرمون بود... کلنا فاطمیون؛ کلنا فداک یا زینب‌ۜ✋🏿 #فاطمیه #سوریه

لعنت به هر کسی که تو را با علی نخواست.. تنها پناهِ غربتِ حیدر، به سلامت💔:).. فاطمیه تموم نشده.. هر روز ما فاطمیه است..!

#امانتهای_زندگی_من ۱ 🧡 امانت‌های زندگی ما؛ تمام افراد یا چیزهایی هستند، که حقوقی بر گردن ما دارند. این امانتها چند دسته‌اند؟ حقشان بر ما چگونه است؟ ｢➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ｣

حمایتے✨👇🏼 ツدختـــــران‌فاطـــمی ツبرمـــدارعشـــق ツپنـــــاه

~حرامزاده به روایت تصویر 🚶‍♂ #سوریه

منم باید برم … •سیدرضانریمانی🎙'! #سوریه

<🌧🌱> یڪی از اساتید فلسفه و عرفان لبنان می‌گفت: پیشرفتِ جهادمغنیه در زمینه‌های مختلف، غیرمنطقۍ است؛ سرعتِ پیشرفتِ جهاد خارج از حد تصور است جهادمغنیه در دانشگاه نیز خیلی فعال بود. او حدود ۸۰ تا ۱۰۰ نفر از دانشجویانِ دانشگاهِ آمریڪاییِ بیروت را در زمینہ‌هاے فرهنگی تحت آموزشِ خود قرار داده بود. در واقع جهاد نماینده‌ے فرهنگیِ حزب‌الله در دانشگاهِ آمریڪاییِ بیروت بود. دانشجویانی ڪہ با تمام وجود دوست دارند شخصیتی مانند جهاد داشته باشند؛ حتی در لباس پوشیدن هم سعی داشتند مانند جهاد شوند.☺️ جهادمغنیه وقتی وارد دانشگاه شد، ۱۸ تا ۱۹ سال داشت‌. واقعا جای تعجب دارد این همه تاثیرگذاری‌! جهاد به این نتیجه رسیده بود که اولویتِ اول، تقویت‌ فرهنگی‌ جوانان است. او قدم نهادن در مسیر فرهنگی را تکلیف می‌دانست.. 💛⃟🎙¦↫ #دوست_شہید🖇 🧡⃟🔗¦↫ #جہادشناسے✨ ♥️⃟🔗¦↫ #روز_دانشجو📒 ـ ـ ـ ـ ـــــــــــ ـ ـ ـ ـ ｢➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ｣

روزت‌توآسمونا‌مبارک‌مهربون‌برادرم♥️'!

⋞💚🔗⋟ دل شبیہ قایقۍ کوچڪ به دنبال تو بود این حڪایت در غیاب چندصدسال تو بود .. • . السلام‌علیڪ‌یاخلیفة‌الله‌فےارضھ..✋🏻- 🥀⃟🖇¦↫ #این‌الطالب‌بِدَمِ‌الزهرا؟ - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ｢➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ ｣

𖧧 . . ‹بالاتراز دوستت‌دارم‌چیست؟ همان،من‌تورا›˘˘♥️ ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪ #شهیدجھادمغنیھ(: ִֶָ

‹🥷⛓› رَجَز شیر‌بچه‌ی حضرت زهرا(س) : تا فاطمیون هستن غلط میکنید سمت ناموس امام حسین(ع) برید.. #فاطمیون #حیدریون #زینبیون #علویون #فاتحین ✌️ 𝕛𝕒𝕙𝕒𝕕𝕖𝕤𝕠𝕝𝕚𝕞𝕒𝕟𝕚𝕖 ♡ ‌ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ‌‌ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ

خداوندا من سر به کجا بزارم برم چرا نمیفهمن اینا فیکه آخه تو همه‌ی کلیپا شکل حرکتیش باید یکی باشه..؟ همه‌ی تصاویر رو نذاشتم آخه مبداشم مشکل داره که نمیشه گفت خب موقعیت فیلم بردار فرق میکنه آزمایش فنی سپاه؟

🌻زندگی نامه شهیده زینب کمایی🌻 #من_میترا_نیستم_قسمت_اول (کبری طالبی نژاد :مادر شهید) بعد از این که خودش را شناخت و فهمید از زندگی چه میخواهد، اسمش را عوض کرد میگفت :من میترا نیستم اسمم زینبه، با اسم جدیدم صدام کنید. از باباش و مادربزرگش به خاطر این که اسمش را میترا گذاشته بودند ناراحت بود. من نُه ماه بچه ها را به دل می کشیدم اما وقتی به دنیا می آمدند ساکت می نشستم و نگاه میکردم تا مادرم و جعفر روی آنها اسم بگذارند. اسم پسر اولم را جعفر انتخاب کرد و دومی را مادرم. جعفر اسم های اصیل ایرانی را دوست داشت. مادرم با این که حق انتخاب اسم بچه ها را داشت، اما حواسش بود طوری انتخاب کند که خوشاینده دامادش باشد. زینب ششمین فرزندم بود و وقتی به دنیا آمد مادرم اسمش را میترا گذاشت. او خوب می دانست که جعفر از این اسم خوشش خواهد آمد. بعد از انقلاب و جنگ دخترم دیگر نمی خواست میترا باشد دوست داشت همه جوره پوست بیاندازد و چیز دیگری بشود چیزی به اراده و خواست خودش نه به خاطر من جعفر یا مادر بزرگش،اینطور شد که اسمش را عوض کرد. اهل خانه گاهی زینب صدایش می کردند. اما طبق عادت چند ساله اسم‌ میترا از سر زبانشان نمی افتاد اینکه تکلیف اسمش را برای همیشه روشن کند، یک روز، روزه گرفت و دوستان همفکرش را برای افطار به خانه دعوت کرد. می خواست با این کار به همه بگوید که دیگر میترا نیست و این اسم باید فراموش شود. دو دوست دیگر زینب هم می‌خواستند اسمشان را عوض کنند. برای افطار دختر ها، برنج و خورشت سبزی پختم همه چیز آماده بود و منتظر آمدن دوستان زینب بودیم اما آنها بدقولی کردند و آن شب کسی برای افطار به خانه ما نیامد. زینب خیلی ناراحت شد به او گفتم: مامان چرا ناراحتی؟ خودت نیت کن اسمت را عوض کن! ما هم کنارِتیم مادربزرگ و خواهر و برادرتم نیت تو رو میدونن. آن شب زینب سر سفره افطار به جای برنج و خورشت، فقط نان و شیر و خرما خورد. و گفت: افطار امام علی چیزی بیشتر از نون و نمک نبوده. آنقدر محکم حرف می‌زد و به چیزی که می‌گفت اعتقاد داشت، که دیگران را تسلیم خودش می کرد. با این که غذای مفصلی درست کرده بودم بدون ناراحتی کنار زینب نشستم و بااو نون و شیر خوردم. اون شب، زینب رو به تک تک اعضای خانواده کرد و گفت: از امشب به بعد اسم من زینبه. از این به بعد به من میترا نگید. مادرم رویش را بوسید و به او تبریک گفت. شهلا و شهرام هم قول دادند که زینب صدایش کنند. ｢➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ｣

قربون بغض صدات حاج مرتضی🙂 خدا میدونه که حداقل ۲۰ خط حرف نگفته میتونم از همین کلیپ دربیارم ولی بیخیال آره،هزار دلار هزار دلار پول میگیرن که میرن اونجا... شهید‌مدافع‌حرم‌‌مرتضی‌غفوری #فاطمیون

منِ جا مونده … •محمدسلمان🎙'! #سوریه

~فتنه #سوریه تهدید یا فرصت ‌؟

هیچ خبری برام مهم نیست من به شما اعتماد دارم وسلام...