5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😅 طنز : دَمِ شاه پهلوی گرم که به عربها محل نمیداد
「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」
دلت که گرفت
با رفیقے
در دو دل کن
که آسمانے باشد...
این زمینے ها
در کار
خود مانده اند...
سالروز شهادت سردارجبهه های مقاومت
#سیدرضی_موسوی
「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」
#من_میترا_نیستم
#قسمت_دوازدهم
بچه هایم همه سر به راه و درس خوان بودند اما زینب علاوه بر درس خواندن مومن هم بود همیشه دنبال کسانی بود که بتوانند در این راه کمکش کنند.
در همسایگی ما در آبادان خانواده کریمی زندگی می کردند آنها متدین بودند.
تنها خانه محله بود که پشت در پرده بزرگی داشت تا وقتی درِ خانه باز می شود داخل خانه پیدا نشود.
زهرا خانم دختر بزرگ خانواده کریمی، برای دخترهای محل کلاس قرآن و احکام می گذاشت.
مینا مهری و زینب به این کلاسها میرفتند. مینا و مهری با اقدس کریمی همکلاس بودند و زینب با نرگس دوست بود.
زهرا خانم سر کلاس به بچه ها می گفت: تو مسائل دینی باید از یه مجتهد تقلید کنید وگرنه اعمالتون مثل وضو و غسل قبول نیست.
زهرا خانم از بین رساله ها رساله امام خمینی را به دختر ها معرفی کرد. ما تا آن زمان از این حرف ها سر در نمی آوردیم امام را هم نمیشناختیم.
مینا و مهری به کتاب فروشی آقای جوکار در بازارچه ایستگاه شش رفتند تا رساله بخرند اما آقای جوکار به آنها گفت: رساله امام خمینی خطرناکه دنبالش نگردید وگرنه شما را میگیرند آقای جوکار رساله آقای خویی را به بچهها داد.
بعد از خرید رساله دخترها مقلد آقای خویی شدند زهرا خانم گفت: هیچ اشکالی نداره مهم اینه که شما احکام تون رو طبق تقلید از مجتهد انجام بدید.
زینب به کلاسهای قرآن خانه کریمی میرفت. کلاس چهارم دبستان بود صبح مدرسه میرفت و بعد از ظهرکلاس.
یک روز ناراحت به خانه آمد و گفت: مامان من سر کلاس خوب قرانخوندم به نرگس جایزه دادند اما به من جایزه ندادن.
گفتم جایزه ای که دادن چی بود؟ جواب داد :یه بسته مداد رنگی.
گفتم خودم برات هدیه میخرم من جایزه ات رو میدم روز بعد جایزه را خریدم و به زینب دادم و خیلی تشویقش کردم.
وقتی زینب مینشست و قرآن میخواند یاد دوران بچگی خودم و رفتن به مکتب خانه می افتادم که به جایی نرسید
زینب بعد از شرکت در کلاسهای قرآن و ارتباط با دخترهای خانواده کریمی به حجاب علاقهمند شد.
من و مادرم حجاب داشتیم ولی دخترها نه. البته خیلی ساده بودن و لباسهای پوشیده تنشان می کردند.
زینب که کوچکترین دختر من بود و در همه کارها پیش قدم میشد اگر فکر میکرد کاری درست است انجامش میداد و کاری به اطرافیانش نداشت.
یک روز کنارم نشست و گفت: مامان دلم میخواد با حجاب شم. از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شدم غیر از این هم انتظار نداشتم.
زینب نیمه دیگر من بود پس حتما در دلش به حجاب علاقه داشت مادرم هم که شنید خوشحال شد.
ادامه دارد.
「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|🥷📿|
پرچم بالاست نه؟
باید یه فرقی بین
کسی که علی(ع) داره
با دیگران باشه دیگه...
🆔️ @jahadesolimanie
نسیم صبح سعادت، خدا کند که بیایى
رسیده شب به نهایت، خدا کند که بیایى ..
جهان ز دودِ ستم شد سیاه، در برِ چشمم
فروغِ صبحِ سعادت، خدا کند که بیایى ..
السَّلامُعَلَیکیاخَلیفَةَاللهِفےارضِھ!
‹ ↵ #سلامباباجان🌤 ›
11.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
𖧧 . .
أنا عُصفور بابِ القُدس
تَعبُرني نشيدًا وأعبُرها شهيداً (('':
ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪
#کلیپ #شهیدجھادمغنیھ ִֶָ
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸🇮🇷
تو،تو مترو میشینی و آیفونت رو میگیری دستت که همه ببینن آیفون داری من وایمیسم و میله ها رو میگیرم ک
تو دیشب منتظر بودی بابا نوئل
با گَوَزن بیاد کادوتُ بده
ولی من جمکران بودم،تازه صبحم حلیم دادن
ما مثل هم نیستیم!
چرا با دولت شهید رئیسی برای رفع فیلتر راه نیومدید؟!
اگه رفع فیلتر گوگل پلی انقد راحت بود چرا با دولت شهید رئیسی برای رفع فیلترش راه نیومدید؟
سهبار برای رفع فیلتر گوگلپلی درخواست دادن، یوتیوب هم میخواستن اوکی کنن. چرا نذاشتید!
چرا بعد از شهادتش همه شوراها ضد فیلتر و گشتارشاد شدن، ولی قبلش سد اصلاح بودن!
مصاف
🆔️ @jahadesolimanie