هدایت شده از ابراهیم هادی
دلم گره خورده به نگاهت
نگاهی که این دل مرده را زنده کرد
با رمز واژه مقدس جهاد . . .
#جهاد یعنی آب حیات دل های منتظر
#جهاد_ادامه_دارد
🆘⛔️❌ خبر فوری ‼️‼️‼️‼️
.
.
آمریکا برجام را یک طرفه لغو کرد.!!!
دقایقی پیش با اعلام رئیس جمهور آمریکا (ترامپ) آمریکا رسما از توافق نامه برجام خارج گردید.❗️❗️❗️❗️
#هیهات_من_الذله
#مرگ_بر_آمریکا
#مرگ_بر_منافق
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
🔗🇱🇧🇮🇷به کانال شهید جهاد مغنیه بپیوندید .👇👇👇
@jahadesolimanie
طلبهمجازی:
اگر آنها
برجام را پاره کنند
ما آن را آتش میزنیم.
[امامخامنهای]
@jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
شهید جهاد عماد مغنیه، “جواد” در سال ۱۹۹۱ در “طیربا” لبنان در خانواده ای مبارز متولد شد. پدرش، عماد مغنیه(حاج رضوان)، نام برادر شهیدش در مبارزه با صهیونیستها را برای وی انتخاب کرد. وی همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان بود، حضور داشت و پس از شهادت پدرش، رابطه تنگاتنگی با سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی داشت، بطوری که برخی از سید حسن نصرالله و سردار قاسم سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد می کنند. شهید جهاد مغنیه فرزند حاج رضوان بود که ۲۳ سال قوی ترین سرویس های جاسوسی اسرائیل را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند. به همین دلیل در پی این سالها صهیونیستها دو برادر حاج رضوان یعنی عموهای جهاد عماد مغنیه به نام های فواد و جهاد را به شهادت رساندند. شهید جهاد عماد مغنیه، چهارمین شهید از خانواده مغنیه می باشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه، مصطفی دارد.شهید جهاد مغنیه تحصیلات عالیه را در رشته مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت، یکی از بهترین دانشگاههای خاورمیانه شروع کرد. تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای شهادت نائل آمد.
تصمیم ترور جهاد مغنیه از سوی شخص بنیامین نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی صادر شده بود.
“موشه یعلون” وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی پیشنهاد این حمله و ترور جهاد مغنیه را به نتانیاهو می دهد و به وی میگوید: «جهاد مغنیه مسئول انفجارهای اخیر در نزدیکی مرزهای رژیم صهیونیستی بوده است».
نتانیاهو ترور جهاد مغنیه را یک نوع موفقیت برای تحکیم جایگاه خود همزمان با انتخابات وقت این رژیم قلمداد کرد.
خاطره از شهید جهاد مغنیه
اولین حضور آشکار
اولین بار وقتی مردم با چهره جهاد مغنیه آشنا شدند، که او در مراسم ختم والده سردار سلیمانی شرکت کرده بود. فرزند خوش سیمای حاج رضوان (حاج عماد مغنیه)درست پشت سر سردار ایستاده بود و به میهمان خوش آمد می گفت. گاهی شانه های سردار را می بوسید و سردار گاه بر می گشت و با او نجوا می کرد. رابطه صمیمانه حاج قاسم و این جوان او را در کانون توجهات قرار داد. سردار گاه او را به بعضی از میهمانان معرفی می کرد و آنها با لبخند او را در آغوش می کشیدند.
🔗🇱🇧🇮🇷به کانال شهید جهاد مغنیه بپیوندید .👇👇👇
@jahadesolimanie
جزیره مجنون به شهر موش ها معروف شده بود! موش داشت این هوا.
چند بار كه بچه ها از عقبه گربه آورده بودند تا دخل موش ها را بیاورند ، برعكس شده بود و گربه ، نوش جان موش ها شده بودند! دیگر رزمنده هایى كه آنجا بودند جانشان به لب رسیده بود.
موش ها حتى به مهمات و اسلحه هم رحم نمى كردند. نصفه شبى یك هو مى دیدى یك نفر نعره مى زند و روى یك پا جست و خیز مى كند و یك موش گردن كلفت به انگشت پایش آویزان شده.
حتى قنداق سلاح ها را هم مى جویدند و پتوها و گونى ها هم بى نصیب نمانده بود.
تا اینكه خبر رسید تو یكى از مقرها یك گربه پیدا شده كه توانسته از خجالت موش ها در بیاید و آنها را ناكار كند.
بچه ها یك نفر را انتخاب كردند تا براى یكى دو هفته آن گربه دلیر را به مقر بیاورد.
مأمور مربوطه كفش و كلاه كرد و روانه آن مقر شد و به زیارت فرمانده آنجا رفت.
وقتى مأموریتش را گفت ، فرمانده فكرى كرد و بعد گفت:
«ما حرفى نداریم ، اما باید از ستاد لشگر براى گربه مان حكم مأموریت بیاورید ؛ آن هم با امضاء فرمانده لشكر. آخر مى دانى كه اینجا جبهه اس. رفاقت تأثیرى ندارد😊. تازه براى ما مسئولیت دارد. بروید و هر وقت حكم مأموریت آوردید ، گربه ما در خدمت است😳😳😂😂».
#کتاب_رفاقت_به_سبک_تانک
🔗🇱🇧🇮🇷به کانال شهید جهاد مغنیه بپیوندید . 👇👇👇
@jahadesolimanie
🖼 امام علی علیه السلام : چیزی را که از عهده انجام آن برنمیآیی ضمانت نکن.
🔗🇱🇧🇮🇷به کانال شهید جهاد مغنیه بپیوندید. 👇👇👇
@jahadesolimanie
مشغول انجام کارهای روزانه بودم که یکی از رفقا تماس گرفت و گفت یکی که خیلی دوستش داری چند دقیقه دیگه پایین ساختمون منتظرته! آماده شدم و اومدم پایین. یه ماشین با شیشه های دودی در انتظارم بود! داخل ماشین دیده نمی شد! در ماشین رو كه باز کردم، از ديدن راننده هم ذوق زده شدم و هم تعجب كردم! جهاد پشت فرمون نشسته بود!
راه افتاديم... در کوچه پس کوچه های ضاحیه رسیدیم به دفتر کار یکی از دوستان. نماز رو خوندیم و نشستیم به صحبت. حرفامون حسابی گل انداخته بود و از هر دری سخنی به میان می اومد... بحث رسید به حاج قاسم!
ایامی بود که عکسهای حاجی در جبهه های ضد داعش، در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد، و جهاد نگران جون حاج قاسم بود... بهش گفتم انگار حاج قاسم دلش خیلی برای بابات تنگ شده! خندید و گفت همینطوره!
گفت داریم برای مراسم سالگرد حاج رضوان برنامه ریزی می کنیم. میشه حاج میثم مطیعی رو دعوت کنی به عنوان مداح مراسم بیاد بیروت؟ گفتم چشم، إن شاء الله به حاج میثم میگم. می گفت میخوام امسال مراسم رو متفاوت برگزار کنیم... بله، مراسم خیلی متفاوت برگزار شد... چون پيش از رسيدن به سالگرد حاج عماد، جهاد هم به پدرش ملحق شده بود...
☑️ شادی ارواح طيبه شهدای اسلام و خصوصاً جهاد عزيز صلوات
«سید کمیل باقرزاده»