eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
327 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 . . #این‌خانه‌منتظرپسر‌زهرااست♥️:)
مشاهده در ایتا
دانلود
صلابت و اقتدار یعنی این👇👇 ✍ رهبر انقلاب خطاب به اروپا: موشک و منطقه ما به شما چه ربطی دارد؛ اول خودتان را اصلاح کنید 🔹اروپایی‌ها هم دائم در حال موضع گیری ضد ایران هستند. در حالی‌که خودشان بیشترین دخالت‌های نادرست را در مسائل منطقه دارند، به ما می‌گویند در منطقه دخالت نکنید. در حالی‌که انگلیس و فرانسه دارای موشک‌های مخرب اتمی هستند و آلمان نیز در این مسیر قرار دارد، به ما می‌گویند موشک نداشته باشید. به شما چه ربطی دارد؛ شما اول خودتان را اصلاح کنید، بعد اظهارنظر کنید. 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹سخنان بغض‌آلود رهبرانقلاب در روايت از اخلاص رزمنده همدانی شهید علی چیت سازیان: 🔸اگر ميخواهی از سيم خاردار رد شوی، اول بايد از سيم خاردار نفست عبور كنی 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
💢 ‏گویا سوزش یزیدی‌ها از ‎ خیلی عمیق بوده! ان شالله هر چه زودتر بهبودی کامل و به تبع سوزش بیشتر این جماعت! 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
#قسمت های شصت و شصت و یک داستان دنباله دار فرار از جهنم: 🔵 من عمل توئم از بین ظلمت، شخصی که تمام
های شصت دوم/سوم داستان دنباله دار فرار از جهنم: 🔵 مادر   برای اولین بار، بعد از 17سال، یاد مادرم افتادم … اون شب، تمام مدت چهره اش جلوی چشمم بود … پیداش کردم … 60 سالش شده بود اما چهره اش خیلی پیر نشونش می داد … کنار خیابون گدایی می کرد … با دیدنش، تمام خاطراتم تکرار شد … مادری که هرگز دست نوازش به سرم نکشیده بود … یک بار تولدم رو بهم تبریک نگفته بود … یک غذای گرم برای من درست نکرده بود … حالا دیگه حتی من رو به یاد هم نداشت … اونقدر مشروب خورده بود که مغزش از بین رفته بود … . تا فهمید دارم نگاهش می کنم از جا بلند شد و با سرعت اومد طرفم … لباسم رو گرفت و گفت … پسر جوون، یه کمکی بهم بکن … نگام نکن الان زشتم یه زمانی برای خودم قشنگ بودم … اینها رو می گفت و برام ادا در میاورد تا نظرم رو جلب کنه و بهش کمک کنم … . به زحمت می تونستم نگاهش کنم … بغض و درد راه گلوم رو گرفته بود … به خودم گفتم: تو یه احمقی استنلی، با خودت چی فکر کردی که اومدی دنبالش … . اومدم برم دوباره لباسم رو چسبید … لباسم رو از توی مشتش بیرون کشیدم و یه 10 دلاری بهش دادم … از خوشحالی بالا و پایین می پرید و تشکر می کرد … . گریه ام گرفته بود … هنوز چند قدمی ازش دور نشده بودم که یاد آیه قرآن افتادم … و به پدر و مادر خود نیکی کنید … همون جا نشستم کنار خیابون … سرم رو گرفته بودم توی دست هام و با صدای بلند گریه می کردم … . اومد طرفم … روی سرم دست می کشید و می گفت: پسر قشنگ چرا گریه می کنی؟ گریه نکن. گریه نکن … سرم رو آوردم بالا … زل زدم توی چشم هاش … چقدر گذشت؛ نمی دونم … بلند شدم دستش رو گرفتم و گفتم: می خوای ببرمت یه جای خوب؟   🔵 پسر قشنگ   دستش رو گرفتم و بردم سوار ماشینش کردم … تمام روز رو دنبال یه خانه سالمندان گشتم … یه جای مناسب و خوب که از پس قیمت و هزینه هاش بربیام … بالاخره پذیرشش رو گرفتم و بستریش کردم … با خوشحالی، 10 دلاریش رو دستش گرفته بود و به همه نشون می داد … اینو پسر قشنگ بهم داده … پسر قشنگ بهم داده … دیگه نمی تونستم خودم رو کنترل کنم و اونجا بایستم … زدم بیرون … سوار ماشین که شدم از شدت ناراحتی دندون هام روی هم صدا می داد … . - تمام عمرت یه بار هم بهم نگفتی پسرم … یه بار با محبت صدام نکردی … حالا که … بهم میگی پسر قشنگ … نماز مغرب رسیدم مسجد … اومدم سوئیچ رو پس بدم که حسنا من رو دید … با خوشحالی دوید سمتم … خیلی کلافه بودم … یهو حواسم جمع شد … خدایا! پولی رو که به خانه سالمندان دادم پولی بود که می خواستم باهاش حسنا رو ماه عسل ببرم … نفسم بند اومد … . حسنا با خوشحالی از روزش برام تعریف می کرد … دانشگاه و اتفاقاتی که براش افتاده بود … منم ناخودآگاه، روز اون رو با روز خودم مقایسه می کردم … و مونده بودم چی بهش بگم … چطور بگم چه بلایی سر پول هام اومده؟ … . چاره ای نبود … توکل کردم و گفتم … .   ✍🏻 ادامه دارد ... 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
#قسمت های شصت دوم/سوم داستان دنباله دار فرار از جهنم: 🔵 مادر   برای اولین بار، بعد از 17سال، یاد ما
های شصت و چهارم/پنجم داستان دنباله دار فرار از جهنم: 🔵 خدای رحمان من   - حسنا! منم امروز یه کاری کردم. می دونم حق نداشتم یه طرفه تصمیم بگیرم … قدرت توضیح دادنش رو هم ندارم … اما، تمام پولی رو که برای ماه عسل گذاشته بودم … دیگه ندارمش … . به زحمت آب دهنم رو قورت دادم … خنده اش گرفت … شوخی می کنی؟ … یه کم که بهم نگاه کرد، خنده اش کور شد … شوخی نمی کنی … - چرا استنلی؟ … چی شد که همه اش رو خرج کردی؟ . ملتمسانه بهش نگاه می کردم … سرم رو پایین انداختم و گفتم: حسنا، یه قولی بهم بده … هیچ وقت سوالی نکن که مجبور بشم بهت دروغ بگم … مکث عمیقی کرد … شنیدنش سخت تره یا گفتنش؟ . - برای من گفتنش … خیلی سخته … اما نمی دونم شنیدنش چقدر سخته … بدجور بغض گلوش رو گرفته بود … پس تو هم بهم یه قولی بده … هرگز کاری نکن که مجبور بشی به خاطرش دروغ بگی … کاری که شنیدنش از گفتنش سخت تر باشه … به زحمت بغضش رو قورت داد … با چشم هایی که برای گریه کردن منتظر یه پخ بود، خندید و گفت: فعلا به هیچ کسی نمیگیم ماه عسل جایی نمیریم … تا بعد خدا بزرگه… اون شب تا صبح توی مسجد موندم … توی تاریکی نشسته بودم … - خدایا! من به حرفت گوش کردم … خیلی سخت و دردناک بود … اما از کاری که کردم پشیمون نیستم … کمترین کاری بود که در ازای رحمت و لطفت نسبت به خودم، می تونستم انجام بدم … اما نمی دونم چرا دلم شکسته … خدایا! من رو ببخش که اطاعت دستورت بر من سخت شده بود … به قلب من قدرت بده و از رحمت بی کرانت به حسنا بده و یاریش کن … به ما کمک کن تا من رو ببخشه … و به قلبش آرامش بده …    🔵 ماشاء الله   نمی دونستم چطور باید رفتار کنم … رفتار مسلمان ها رو با همسران شون دیده بودم اما اینو هم یاد گرفته بودم که بین بیرون و داخل از منزل فرقی هست … اون اولین خانواده من بود … کسی که با تمام وجود می خواستم تا ابد با من باشه … خیلی می ترسیدم … نکنه حرفی بزنم یا کاری بکنم که محبتش رو از دست بدم … بالاخره مراسم شروع شد … بچه ها کل مسجد و فضای سبز جلوش رو چراغونی کردن … چند نفر هم به عنوان هدیه، گل آرایی کرده بودند … هر کسی یه گوشه ای از کار رو گرفته بود … عروس با لباس سفیدش وارد مسجد شد … کنارم نشست… و خوندن خطبه شروع شد … . همه میومدن سمتم … تبریک می گفتن و مصافحه می کردن … هرگز احساس اون لحظاتم رو فراموش نمی کنم … بودن در کنار افرادی که شاید هیچ کدوم خانواده من نبودند اما واقعا برادران من بودند … حتی اگر در پس این دنیا، دنیایی نبود … حتی اگر بهشتی وجود نداشت … قطعا اونجا بهشت بود و من در میان بهشت زندگی می کردم …  دورم که کمی خلوت شد، حاجی بهم نزدیک شد… دست کرد توی جیبش و یه پاکت در آورد … داد دستم و گفت: شرمنده که به اندازه سخاوتت نبود … پیشانیم رو بوسید و گفت … ماشاء الله … گیج می خوردم … دست کردم توی پاکت … دو تا بلیط هواپیما و رسید رزرو یک هفته ای هتل بود … . ✍🏻 ادامه دارد ... 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 غرب پرستانِ نفوذی، اینگونه ملت خود را موش آزمایشگاهی سازمان صهیونیستی جهانی بهداشت کردند! 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
📈 مرغ کيلويی ۳ هزار تومان، در به ۳۵ هزار تومان رسيده و حالا مي خواهند به ۲۰ هزار تومان برگردانند، اگر بتوانند! 🔹حالا بايد از اين دولت متشکر هم باشيم که قيمت ها را کاهش مي دهد!! 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
🔺 روحانی از ۱۱ نماینده مجلس شورای اسلامی شکایت کرد 👌 این نشون میده یازده تا مَرد توی مجلس داریم که در برابر خیانت های حسن روحانی نتونستند بی تفاوت باشند. 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ⭕️ از من بدتون میاد؟ اصلا من و هفت جد و آبادمو تلویزیون راه ندید ولی ... خیانت های بسیار بزرگ صدا و سیما در کنار دولت حسن روحانی😔 👤 استاد 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
حتما بخونید که واجب واجب خوندنش..شوکه کننده اس..من که جا خوردم. از ماست که بر ماست.. ⚠ در بحث گرانی و کمبود جنس، مشکلات فرهنگی داریم ⚠ این متن را با حتما دقت بخونید و سپس انتشار دهید. 🌀 امروز اومدم تو یکی از خیابانهای تهران و وارد یک مرغ فروشی شدم که متعلق به پسر عموهام هست. قرار هست امروز یک آزمایش فرهنگی اقتصادی را روی مردم انجام بدیم ، شما هم همراه ما باشید.😊 ⚡ قرار شده که مقدار ضرری که می کنند را من جبران کنم و از جیبم بگذارم ، اما اشکال نداره ، میخوام حتما این گزارش را تهیه کنم . قیمت فعلی مرغ ۳۵۰۰۰ تومن هست. با درخواست من تابلو را میکنند ۲۵۰۰۰ تومن!!!! و قرار هست هر مشتری اومد فقط بگیم مرغ داره ارزون میشه. !!! 🌀 مشتریها دارن میان . اولین مشتری یک پسر جوان هست. ⚡ آقا مرغ میخواستم . 🌷 بفرمایید، چند کیلو؟! ⚡ کیلویی چنده؟! 🌷 بیست و پنج هزار تومن . ⚡ چه عجب ، چرا اینقدر پایین اومده ؟! 🌷 آره دیگه ، ارزونتر هم میشه ، حالا چند کیلو میخوایین؟! ⚡ دو تا مرغ میخوام حدود سه کیلو باشه. 🌷 خلاصه خرید و رفت. 🌀 مشتری دوم یک خانم مسن هست . ایشون هم اومد یک دونه مرغ ۲ کیلویی گرفت و رفت. ⚡ مشتری بعد ۲ تا مرغ .🌷 مشتری بعدی یک مرغ 🌀 مشتری بعد ۳ تا 🌀 و...... ⚡ تا ظهر با همین قیمت رفتیم جلو و پسر عموهام گفتن فروش خیلی کم بوده و من هم ۸۰۰ هزار تومن ضرر کردم بابت مرغ ۲۵۰۰۰ تومنی .!!!! ⛔ بعد از ظهر برنامه ما افزایش قیمت مرغ هست و القای ترس در مشتری ، که آقا بخرید که گرونتر میشه. ⚡ قرار شد قیمت را ببریم روی ۴۰/۰۰۰ تومن و در دل مشتری ترس ایجاد کنیم ، ببینیم واکنش مردم چطوره؟!!!!😅😅 البته برای اینکه حق مردم گردنمون نباشه ، یک نفر را گذاشتیم بیرون که بعدا مابتفاوت قیمت مرغ را بهشون برگردونه و همون ۳۵۰۰۰ باهاشون حساب بشه!! 🌀 ساعت ۳ عصر هست و مشتریها دارن کم کم میان. ⛔ مشتری اول قیافش به کارمند میخوره . ابتدا درخواست دو تا مرغ داشت ، وقتی قیمت را پرسید و ما هم گفتیم الان ۴۰۰۰۰ تومن هست و قراره بشدت گرون بشه ، اصلا مرغ پیدا نمیشه ، ۱۰ تا مرغ گرفت و رفت!!!!😳 اونهم کیلویی ۴۰۰۰۰ تومن! نفر بعد یک پیرمرد بود. اونهم یک مرغ میخواست ، وقتی ترسوندیمش گوشی را از جیبش درآورد و شماره کسی را گرفت و گفت مرغ داره گرون تر میشه ، اومدم مرغ فروشی ، اگه میخواین تا برای شما هم بگیرم . خلاصه گوشی را قطع کرد و سفارش ۱۵ تا مرغ داد. بعدش یک آژانس گرفت و رفت!!!!!😳😳 نفر بعدی هشت تا مرغ ، نفر بعدی ۱۲ تا مرغ ، نفر بعدی ۵ تا و...... تا ساعت ۷ عصر ، کل مرغها با قیمت ۴۰۰۰۰ تومن فروخته شد. پسر عموهام تعجب کردن و از فروش این همه مرغ کاملا راضی بودن. ⚠ من هم مات و مبهوت رفتار مردم کشورمون !!!! وقتی ارزون بود خیلی کم میخریدن اما تا گرون کردی و ترسوندی ده برابر بیشتر میخرن!!!! 🌀 این فقط یک آزمایش بود و برای یکروز ، اونهم در یک مرغ فروشی شهر. حالا شما حساب کنید اگه این اتفاق تو کل کشور بیفته چه خبر میشه!!! ⛔ بهمین خاطر شما می بینید قفسه های تمام فروشگاههای کشور یکمرتبه از روغن و پوشک و... خالی میشه!!!!! ⚠ هموطن عزیز ؛ ما مشکل فرهنگی داریم ، گرونی بازار عامل اصلیش خود مردم هستند ، کاسب جماعت دنبال سود حداکثری هست و فروش بالا ، عده کمی هم انصاف دارن ،⛔ اینقدر نترسید ، اینقدر بازار را شلوغ نکنید ⛔ اینقدر به گرون شدن اجناس دامن نزنید. ⛔ چرا باور نمی کنیم که مجازات گرانفروشی نخریدن هست؟!!! ⚠ چرا یه جنس که گرون شد ، بیشتر میخریم ؟!؛ 🌀 چرا ؟!!!!!!!! ⛔ چرا؟!!!!!!!! کمی روی این موضوع فکر کنید. زحمت انتشار با شما.. همه جا پخش شه. 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
💠 💠 🔰 امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام: 💢 جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم. ✍ در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید (نسبت به دشمن احساس دشمنی و انزجار نمائید). 📚 مستدرک، ج ١١، ص ١٦ 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
چه شد در من نمی دانم ، فقط دیدم پریشانم فقط یک لحظه فهمیدم ، که خیلی دوستت دارم 🌷 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie