67_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
32.44M
✧🌹✧
.
•
جـلسهـ شصت و هفتم🌸''
#سهدقیقهدرقیامت⏳
#استادامینیخواه🌱
🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️
https://aminikhaah.ir/?p=508
................................
⤑𝓳𝓪𝓱𝓪𝓭𝓮𝓼𝓸𝓵𝓲𝓶𝓪𝓷𝓲𝓮 ↵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(🫀)
.
.
آخرینجمعهیساله...📆🥺🥀
.
.
#آقـایقلبـم♥️'!
「ⓙⓐⓗⓐⓓ」
منراهمراآگاهانهانتخابکردمو
اگروقتمراشبانهروزدراختیاراین
انقلابگذاشتم،چونخودرابدهکار انقلابواسلاممیدانموانقلاباسلامی گردنبندهحقزیادیداشتکه
امیدوارمتوانستهباشمجزءکوچکیازآن
را،انجامدادهباشموموردرضایت
خداوندبودهباشد.
+شهیدکاظمنجفیرستگار
43.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊰🥀✨⊱
.
.
سهسالگذشتاز
اولیننگاهیکه،بهنگاهِمعصومِ
تو،گرهخورد!
وانگاردلمپرشد،ازوجودِتو!
سهسالگذشت،ازاولینروزیکه
دوستداشتمخودمرا،درآینهدلم
شبیهتوببینم،همانقدر
معصوموپاکونورانی...!
دوستداشتمازتوبشنوم،از
زندگیپربرکتیکهدرجوانی
آسمانیاتکردوبدانمچهکردی
کهخداکنارِنامتبهخطِخون
نوشتشهید...!!!
دوستداشتمشبیهتونمازبخوانم!
شبیهتوزندگیکنم!
جاییباشمکهتوبودیوراهیرابروم
کهتورفتیودقیقا
پاجایِپایتوبگذارم
کهشایدمنهمشبیهتو
عاقبتبهخیرباشم...!
کهشایدشـهـیدشومشبیهتو!
داداشجانانتهایِسالاست،
بیاباهمحسابکنیم
کهامسالچقدرپایِقولهایم
بهتوایستادهبودمو
چقدرشبیهتوزندگیکردم؟
بیاحسابکنیمبرادرم
کهچقدرماندهتابهتوبرسم🥺...
داداشجانِما...💔🥀…'!
🎞⃟🔗|⇜#استورے🌾"
♥️⃟🔗|⇜#شهیدجہادمغنیه♥️"
🦋⃟🔗|⇜#رفیق_خودم🖐🏻''
•• ـــــــــــــ❁ـــــــــــــ ••
.💛. ᴊᴏɪɴ↴
⊰ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ⊱
هدایت شده از شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
‧⊰🔗‧🌤⊱‧
ــــ ـ بـھ وقـت قـرار..!
تلاوت دعاے فرج به نیابت از برادر شہیدمون ، جہاد مغنیه به نیت سلامتے و تعجیل در فرج آخرین خورشید ولایت ، فرزند خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیہا 🌱 . .
هر شب، ساعت
ِ22:00⏰✨ + یک دقیقه بیشتر وقتت رو نمیگیره رفیق😉 ! ‹ اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج ›
‹ 📸 ›
.
.
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی...💛🌱
السَّلامُعَلَیکیاخَلیفَةَاللهِفےارضِھ^^!
‹ ↵#سلامباباجان🌤 ›
•
.
jihadmoghnie⁵⁹
'🌿'
دنیاغنچهایستکهبرای
هیچکسشکفتهنمیشود...
🔗⃟♥️|#جـانکلـام
『 @jahadesolimanie 』
(📚🪴)
قبل از اینکه عقد کنه ، من و پدرش تصمیم گرفتیم طبقه بالای خونه خودمون رو درست کنیم و بسازیم تا دست همسرش رو بگیره و برن داخلش زندگی کنن که اول زندگی دغدغه خونه و اجاره دادن و این بنگاه و اون بنگاه گشتن نداشته باشن
وقتی موضوع رو فهمید اومد دست من و پدرش رو بوسید و کلی از برنامه های آینده زندگیش گفت ، بعدش هم که خواستگاری و عقد و بعد هم...
روزی که تصادف کردن و خبرش رو برای ما آوردن، روزی بود که حاج اقا رحمتی شیرینی گرفته بود برای تائید طبقه دوم و گرفتن پایان کار و سند منزل به اسم پسرمون، دیگه خبر نداشتیم که قراره چند دقیقه بعد خبر فوت پسر و عروسمون رو بشنویم
امروز هفت ماه از اون حادثه میگذره، من و پدرش روز به روز داریم پیرتر و افسرده تر میشیم ، آخه تنها فرزند ما بود و ما بچه دیگه ای نداریم، برای همین امروز صبح بعد نماز به حاج اقا گفتم بیا یه درخواستی از امام زمان (عج) کنیم
گفت چه درخواستی؟
گفتم بیا بریم حیاط ، زیر آسمون خدا ، نماز استغاثه به امام زمان که تو مفاتیح هست رو بخونیم و بعدش از آقا درخواست کنیم یک زوج جوان مومن رو که دنبال خریدن خونه هستن پیدا کنیم ، بیاریم طبقه بالا ساکن کنیم تا جای خالی رضا و عروسمون رو پر کنن، ما که داریم پیر میشیم و توان بالارفتن از پله ها رو نداریم ، همین طبقه پایین برامون بهتره، اونها رو می فرستیم بالا که نو هم هست ، هرچی هم خواستن و توانشون بود پول پیش و اجاره بدن، اگر هم خوب بودن تا هر وقت دلشون خواست اینجا بمونن یا اصلا طبقه بالا رو با قیمت خوب بهشون می فروشیم که بدون دغدغه تا آخر عمر زندگی کنن و ما هم تنها نباشیم و داغ عزیزمون قابل تحمل تر باشه
شما که امروز میری بیرون نون بگیری، قشنگ بنگاه ها و جاهایی که فکر می کنی بشه افرادی رو گیر آورد که دنبال خونه هستن ، زیر نظر بگیر، انشالله یه زوج خوب پیدا کنیم که قطعا مهمان خدا هستند و قدم اونها روی چشم
حاج اقا رحمتی هم بعد شنیدن پیشنهادم قبول کرد و بعد نماز استغاثه رفت نون بگیره ، اما کسی رو پیدا نکرد، عصر که شد بهش گفتم به بهانه نون عصرانه برو بیرون و قشنگ تر همه جا رو ببین، خدا رو چه دیدی، شاید همین امروز امام زمان (عج) برای ما مهمان خدا پیدا کرد، این بود که اومد بیرون و شما دو نفر رو پیدا کرد ، و آورد خونه
حالا هم قدم شما روی چشم ما
شما مهمان خدا هستین ، برین طبقه بالا رو ببینن و اگر پسند کردین ، اسباب کشی کنین و ساکن بشین
هادی نگاهی به اقای رحمتی کرد، بعد یه نگاه به حاج خانم کرد و گفت مگه میشه؟ به همین راحتی؟
شاید ما اون کسی نباشیم که شما دنبالش می گردین؟
شاید اصلا پول ما اونقدر نباشه که بتونیم پیش و اجاره مورد نظر شما رو بدیم؟
حاج اقا رحمتی گفت این چه حرفیه پسرم، کی حرف پول زد ؟
شما بیا ساکن بشو
هرقدر دلت خواست پول پیش بده ، هرقدر هم دوست داشتی اجاره
اصلا نده
مهم نیست
ولی من میدونم اشتباه نکردم ، می دونم انتخاب بد نکردم ، شما همون زوج مومنی هستین که ما از امام زمان (عج) خواستیم
( ادامه دارد ...)
✍️ احسان عبادی
#رمان_محمد_مهدی 9
『 @jahadesolimanie 』