eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
5هزار ویدیو
327 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 . . #این‌خانه‌منتظرپسر‌زهرااست♥️:)
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
نـــان آورِ خــانــه بود …🩸'! حاج قاسم ‌: منظره‌های دردناک فلسطین قلب‌ها را خون می‌کند و سینه‌ها را
در غزه پدران را کنار پسران به خاک می‌سپارند و مادران به جای لالایی مرثیه ونوحه در گوش دخترانشان می‌خوانند … اینجا پسران از کودکی مشق جنگ میکنند و دختران مشق صبر اینجا غزه است ‌، کربلای آخرالزمان منتقم خون های به ناحق ریخته تو را به حق این روضه های مجّسم قسم برگرد … |||‌
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 ۲۴ 🔹روزهای التهاب ⭕️ روزهای التهاب بود ... ارتش از هم پاشیده بود و قرار بود امام برگرده ... هنوز دولت جایگزین شاه، سر کار بود ... 🔹خواهرم با اجبار و زور شوهرش از ایران رفتن ... اون یه افسر شاه دوست بود ... و مملکت بدون شاه برای اون معنایی نداشت! حتی نتونستم برای آخرین بار خواهرم رو ببینم 😢 🔸علی با اون حالش ... بیشتر اوقات توی خیابون بود ... تازه اون موقع بود که فهمیدم کار با سلاح رو عالی بلده! 🙃 توی مسجد به جوان ها، کار با سلاح و گشت زنی رو یاد می داد... پیش یه چریک لبنانی ... توی کوه های اطراف تهران آموزش دیده بود👌🏼 🔹اسلحه می گرفت دستش و ساعت ها با اون وضعش توی خیابون ها گشت می زد. 💢 هر چند وقت یه بار ... خبر درگیری عوامل شاه و گارد با مردم پخش می شد. ✅ اون روزها امنیت شهر، دست مردم عادی مثل علی بود ... 🌷و امام آمد ...😊 ما هم مثل بقیه ریختیم توی خیابون 🌺 مسیر آمدن امام و شهر رو تمییز می کردیم ...😍 اون روزها اصلا علی رو ندیدم ... رفته بود برای حفظ امنیت مسیر حرکت امام ... آخه علی همه چیزش امام بود ...🌷😌 نفسش بود و امام بود ... 🌹 نفس همه ی ما امام بود... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
بسم‌اللھـــ..
'🖤'°.. - به بوی زلف "تــو" گر جان به باد رفت چه شد، هزار جان گرامی فدای جانانه .. - •مـہــﷻـــدی غریـب تـر از حسیـــن ‹🥀›•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
𖧧 . . میدونـم بـَدم ... ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪ (: ִֶָ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• •
نگاه جنسی پسرها به جنس ‌مؤنث
در روابط ، معمولا یکی از آزار
دهنده‌ترین مواردیه که گاها هم
منجر به قطع رابطه میشه !
اینکه بفهمی برای طرف مقابلت یه
عروسک جنسی بودی ، نه یه
معشوقه واقعا نفرت برانگیزه…🚶🏿‍♀
یه خانمی مدتی با یه پسر توی
رابطه بود ، به هم محبت میکردند
و این خانم خوشحال بود که قراره
بعد از این ازدواج کنیم و
یه زندگی رویایی و …
تا یک‌سری اتفاقات افتاد و متوجه
شد، توی شکل گیری این رابطه نه
علاقه‌ای مطرح بوده، نه عشقی[😐]
فقط وضعیت حجابش باعث شده بود که اون پسر با دیدن بخشی از جسم دختر تصمیم بگیره چند وقتی رو با ایشون بگذرونه و این برای جنس مؤنث که نگاهش به این روابط
غالبا نگاه احساسیه وحشتناااکه😑…
میبینید … ؟!
غالب پسرایــی که سراغ این ارتباط‌ها
میرن، هدفشون چیزی جز استفاده‌ی‌
جنسی نیست🚶🏾‍♀…
❌ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 「ⓙⓐⓗⓐⓓ‌」
'📷🥀' نگاه ابی‌‌عبدالله پناه دل بیچاره است کجا مثل حرم میشه ، برا کسی که آواره است …‌؟ ||✨ 『 @jahadesolimanie
نوجوانان حسینی.mp3
10.27M
بأبی‌أنت‌واُمی… •محمدحسین‌پویانفر🎙'! 🥀
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 رمان شب 25 "شروع انقلاب 🇮🇷 " 🔹با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد ... برمی گشت خونه اما چه برگشتنی ... 💢 گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد ... 🌺 می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود ... 🌷نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون ... 😌 🔸هر چند زمان اندکی توی خونه بود ... ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو میبرد ... 💞 عاشقش شده بودن ... مخصوصا زینب ... ❤️ هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی، قوی تر از محبتش نسبت به من بود ... 🔴 توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود ... آتش درگیری و جنگ شروع شد ... ⭕️ کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود ... ثروتش به تاراج رفته بود ... ارتشش از هم پاشیده شده بود ... حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید ... ✅ و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه ... و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم ... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‧⊰🥀‧🕯⊱‧
روز‌بیست‌و‌دوم‌چله‌زیارت‌عاشورا
به‌نیابت‌از
‧⌯شهید‌جواد‌محمدی⌯‧
‧
امام‌محمدباقر‧ع‧ :
لا فَضیلَةَ کالجِهادِ ولاجِهادَ کَمُجاهَدَةِ الهَوی.
هیچ چیز به اندازه جهاد (در راه خدا) فضیلت و ارزش معنوی ندارد و هیچ جهادی مانند جهاد با هوای نفس نیست.
Ⅰتحف‌العقول،ص²⁹⁴Ⅰ
به‌امیدگوشه‌چشمی(: ➺❘𝕛𝕒𝕙𝕒𝕕𝕖𝕤𝕠𝕝𝕚𝕞𝕒𝕟𝕚𝕖❘‧‧
دست های گشاده 07.mp3
14.94M
7 مهمـترین چیزی که لابـلایِ بخشش هـا، بـرات اتفاق میفته؛ اعتـ💖ــماد بـه خداست! وقتی می بخشی و رزق دنیـا و آخرتت، چند برابر میشه؛ یقینـت زیـاد میشه 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• • واسه تنفیذ رئیس جمهور جدید رئیس جمهور سابق باید حضور داشته باشه...❤️‍🩹(:
بسم‌ربِّ‌الحسن💚(:
'🖤'°.. - یادمان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد مهدی فاطمه تنهاست ،ز او یاد کنیم - •مـہــﷻـــدی غریـب تـر از حسیـــن ‹🥀›•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
𖧧 . .🦋 چَشم‌های‌یک‌شهید حَتی‌ازپشـت‌ِقابِ‌شیشِه‌ای؛ خیره‌خیره‌دنبال‌ِتوست که‌به‌گناه‌آلوده‌نشوی.. به‌چَشم‌هایشان‌قسم، تورامیبینند...! ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪ (:
'📷🥀' ما گم‌شدگانیم که اندر خم دنیا تنها هنر ماست که مجنون حسینیم ! ||✨ 『 @jahadesolimanie
enc_17152964040554677736000.mp3
2.89M
ماهِ‌من…ماهِ‌حرم‌ابالفضل♥️ •پیام‌کیانی🎙'! 🥀
[🪴🔗] . . همه چی درست میشه ( : شاید امروز نه ، ولی … 🖤⃟🎡|@jahadesolimanie
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 26 رگ یاب! 🔷 اون شب علی مثل همیشه دیر وقت و خسته اومد خونه ... رفتم جلوی در استقبالش ... 😊 ✅ بعد هم سریع رفتم براش شام بیارم ... دنبالم اومد توی آشپزخونه ... - چرا اینقدر گرفته ای؟ 💢 حسابی جا خوردم ... من که با لبخند و خوشحالی رفته بودم استقبال!! ... با تعجب، چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش...😒 خنده اش گرفت ... - این بار دیگه چرا اینطوری نگام می کنی؟ 😊 - علی ... جون من رو قسم بخور ... تو ذهن آدم ها رو می خونی؟ ...🙄 صدای خنده اش بلندتر شد ... نیشگونش گرفتم ... - ساکت باش بچه ها خوابن 😒 🔸صداش رو آورد پایین تر ... هنوز می خندید! - قسم خوردن که خوب نیست ... ولی بخوای قسمم می خورم ... نیازی به ذهن خونی نیست ... روی پیشونیت نوشته 🙂 🔸 رفت توی حال و همون جا ولو شد ... - دیگه جون ندارم روی پا بایستم ... با چایی رفتم کنارش نشستم ... 🔷 راستش امروز هر کار کردم نتونستم رگ پیدا کنم ... آخر سر، گریه همه در اومد ... دیگه هیچکی نذاشت ازش رگ بگیرم ... تا بهشون نگاه می کردم مثل صاعقه در می رفتن... - اینکه ناراحتی نداره ... بیا روی رگ های من تمرین کن😌 - جدی؟ لای چشمش رو باز کرد ... - رگ مفته ... جایی هم که برای در رفتن ندارم ... 😊 و دوباره خندید ... منم با خنده سرم رو بردم دم گوشش ... - پیشنهاد خودت بود ها ... وسط کار جا زدی، نزدی؟! و با خنده مرموزانه ای رفتم توی اتاق و وسایلم رو آوردم... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‧⊰🥀‧🕯⊱‧
روز‌بیست‌و‌سوم‌چله‌زیارت‌عاشورا
به‌نیابت‌از
‧⌯شهید‌حجت‌الله‌رحیمی⌯‧
‧
امام‌جعفرصادق‧ع‧ :
بِانفاقِ الـمُهجِ یَصِلُ العَبدُ الی حَبیبِه.
تنها با شهادت و ریختن خون بنده است که او به وصال (معبود و) محبوب خود خواهد رسید.
Ⅰمستدرک،‌ج¹¹،ص¹⁴Ⅰ
به‌امیدگوشه‌چشمی(: ➺❘𝕛𝕒𝕙𝕒𝕕𝕖𝕤𝕠𝕝𝕚𝕞𝕒𝕟𝕚𝕖❘‧‧